به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه ۲۵ آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که حمله تروریستها به یک مقر پلیس در شرق کشور و شهادت ۱۱ نفر از افسران انتظامی و سربازان وظیفه، پیامهای بی پایان آمریکا؛ از برجام تا باب المندب، بازی جنجالی؛ پر از شکایت و بیانیه! و یمن حاکم دریای سرخ در صفحات نخست روزنامهها برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
مهدی بختیاری طی یادداشتی در شماره امروز وطن امروز نوشت: در جریان حمله تروریستی - بامداد دیروز - جمعه به مقر مرزبانان انتظامی، ۱۱ نفر به شهادت رسیدند. این چندمین بار است با حمله اشرار مسلح و گروهکهای تروریست که عمدتاً در خارج از مرزهای کشورمان - پاکستان - مستقر هستند، تعدادی از سربازان و افسران مرزبانی را از دست میدهیم. مرزهای جنوب شرق کشور سالیان سال یکی از پرحاشیهترین مرزها بوده که ناامنیهای زیادی بویژه در سالهای اخیر را در آن شاهد بودیم. شکلگیری گروهکهای تروریست و اقدامات آنها به حدی بوده که ناامنی به داخل شهرهای مرزی کشیده شد و تعداد زیادی از هموطنانمان در عملیاتهای تروریستی این گروهکها به شهادت رسیدند تا اینکه در یک اقدام تقویتی، تصمیم بر این شد بخشهایی از مرزهای کشور - نظیر قسمتهایی از جنوب شرق و شمال غرب - به سپاه پاسداران واگذار شود.
در طول ۲ دهه اخیر، اقدامات فراوانی برای بالا بردن ضریب امنیت در این مناطق صورت گرفت که مهمترین آنها مردمیسازی امنیت با بهکارگیری افراد بومی و راهاندازی مراکز اقتصادی برای بالا بردن سطح رفاه منطقه بود که به تبع آن، ضریب ناامنی نیز کمتر شد. به نظر میرسد اگرچه سطح و شکل این ناامنیها در سالهای اخیر تغییر کرده و مناطق عمق و شهرها از امنیت بهتری برخوردار شدند، اما همچنان به اقدامات بیشتری برای از بین بردن کامل اتفاقاتی نظیر آنچه اخیرا رخ داد، نیازمندیم که به برخی از آنها اشاره خواهد شد.
* تقویت یگانهای مستقر در مرز
نیروهای مسلح کشورمان در سالهای اخیر دستاوردهای زیادی در عرصه طراحی و ساخت تجهیزات داشتند که بسیاری از آنها با امور مرزبانی ارتباط مستقیم دارد. خودروهای «امرپ» که یکی از مهمترین کارکردهایش، استفاده در مناطق مرزبانی برای حفاظت بیشتر از جان نیروهاست، بالاخره بعد از مدتها اخیرا در تعداد محدودی تحویل این یگانها شده است که این میزان باید بیشتر شود. تقویت استحکامات مرزبانی و تجهیز بیشتر آنها به تسلیحات بهروز و مناسب جهت مقابله با گروهکهای مسلح و بهکارگیری سامانههای جدید نظیر پهپاد برای رصد دائم و البته بهکارگیری آنها در عملیاتهای رزمی، طبیعتا موجب افزایش ضریب امنیت جانی نیروها خواهد شد. این تقویت باید به شکل اساسی و در تمام شئون ساختاری صورت بگیرد و به نظر میرسد یگانهای مرزبانی باید در اولویت قرار داشته باشند.
* افزایش رفاه منطقه
همانطور که گفته شد، یکی از مهمترین اقدامات سالهای گذشته، توجه بیشتر به وضعیت زندگی مردم ساکن در این مناطق بوده است که عمدتا از مشکلات عدیده اقتصادی نظیر بیکاری رنج میبرند و این وضعیت بستر مناسبی برای فعالیت گروهکهای تروریست فراهم میکند.
* برخورد سخت با عوامل ناامنی در خارج از مرزها
بسیاری از گروهکهای تروریست عملکننده در جنوب شرق، در پاکستان مستقر هستند و رایزنیهای مداوم در طول این چند سال با دولت پاکستان نیز ظاهرا ثمربخش نبوده است؛ بنابراین نیاز است همان سیاستی که در قبال گروهکهای ناامنکننده در شمال غرب - مستقر در اقلیم کردستان عراق - صورت گرفت، در جنوب شرق هم اعمال شود. تجربه برخورد با تروریستها در شمال غرب و بهکارگیری سیاست مشت آهنین در قبال آنها، بخش زیادی از ناامنیها را از بین برد، هرچند برای کمتر کردن آن همچنان باید سختگیری بر این گروهکها در خارج از مرزها را بیشتر کرد. به نظر میرسد این ۳ راهکار ـ که ۲ مورد اول و سوم آن نیازمند فوریت و اولویت است ـ میتواند جلوی اتفاقات تلخ مشابه را در آینده تا حد زیادی بگیرد.
حسن هانیزاده کارشناس جهان عرب طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: اظهارات اخیر برخی مقامات آمریکایی و اروپایی علیه ایران در خصوص اقدامات ارتش یمن نشانه ناتوانی غرب در تقابل با جریانهای مقاومت در منطقه است.
از آنجا که ارتش یمن به عنوان بازوی قدرتمند محور مقاومت عمل میکنند بعد از عملیات طوفان الاقصی در ۷ اکتبر گذشته و شکست اطلاعاتی و میدانی و سیاسی ارتش رژیم صهیونیستی ارتش یمن برای کاهش فشارها بر اهالی مظلوم غزه دست به یک سلسله اقداماتی زدند و کشتیهایی که حامل سلاح برای رژیم صهیونیستی است را توقیف کردند. این مورد در چارچوب حق مشروع ارتش یمن برای ایفای نقش بازدارندگی در منطقه و محور مقاومت است به اعتبار اینکه تنگه بابالمندب بخشی از قلمرو دریایی یمن است و با توجه به حاکمیت ارتش و انصارالله در ساختار سیاسی یمن حق این دو مجموعه است که به کمک مردم غزه از یک منظر اسلامی و اخلاقی بشتابد و به همین دلیل در طول دو ماه اخیر که از عملیات طوفان الاقصی میگذرد یمن چندین کشتی حامی سلاح کشتار جمعی به سوی بندر ایلات در اراضی اشغالی را توقیف کرده و این امر باعث کاهش توان تهاجمی ارتش رژیم صهیونیستی شد و به همین دلیل به نظر میرسد اینکه گفته میشود ارتش یمن تابعی از مدیریت منطقهای ایران هستند، کاملا بی اساس و اشتباه است به این علت که انصارالله بدون هماهنگی با کشورهای دیگر دست به این اقدامات زده و سعی کردند به نوعی افکار عمومی را نسبت به جنایات رژیم صهیونیستی جلب کند و کشتیهای حاوی سلاح و حتی کشتیهایی که سلاح شیمیایی برای اسرائیل حمل میکرد و قرار بود علیه مردم غزه استفاده شود، توسط ارتش یمن توقیف شد و این حق طبیعی یمن است که به کمک مردم مظلوم فلسطین بشتابد بنابراین این اتهام زنیها صرفا به خاطر نقش تاثیرگذار ایران در منطقه صورت میگیرد. حال اینکه همان طور که میدانیم گروههای مقاومت در منطقه به صورت مستقل تصمیم میگیرند و این موارد هیچ ارتباطی به ایران ندارد و که بیان کننده آن است که مردم منطقه یک روحیه ظلم ستیزی که در گذشته داشتهاند را تقویت کردند و فرا منطقهایها باید بدانند این احساس ضد اشغالگری در منطقه هر روز افزایش مییابد.
ناصر ذاکری طی یادداشتی در شماره امروز شرق با عنوان اوج گیری فساد در اقتصاد بالماسکهای نوشت: بالماسکه مراسم مفرحی است که شرکتکنندگان در آن همگی هویت خود را در پشت نقاب و با پوشیدن لباسهای مبدل پنهان کرده و صحنههایی سرگرمکننده و شادیبخش خلق میکنند؛ زیرا هیچیک از شرکتکنندگان از هویت دیگران اطلاع دقیقی ندارد. برگزاری اینگونه مراسمها از قرن پانزدهم میلادی در اروپا باب شد.
با نگاهی به مناسبات اقتصادی امروز کشورمان و نقشهای متفاوتی که بازیگران صحنه اقتصاد عهدهدار شدهاند، در آن شباهت تأملبرانگیزی را به یک مراسم بالماسکه میتوان یافت. در یک اقتصاد سالم امروزی اصطلاحاتی مانند تولیدکننده، صادرکننده، بانکدار، سرمایهگذار و سرمایهپذیر معنی روشنی دارند؛ مثلا تولیدکننده شخصی است که مواد اولیه و کالاهای واسطهای را از بازار تهیه کرده و در کارخانه به تولید محصول معینی با هدف عرضه به بازار داخل یا خارج اقدام میکند. یا صادرکننده شخصی است که محصولات معینی را از بازار داخل خریده و به بازار مقصد ارسال میکند. برخورداری از سود ناشی از تفاوت قیمت محصول در بازار داخل و خارج محرک او برای این اقدام است.
حال شرایطی را در اقتصاد در نظر بگیرید که همه بازیگران با زدن نقاب بر چهره مدعی عنوان تولیدکننده، صادرکننده یا بانکدار هستند؛ اما درواقع این ادعایی دروغین است و چهره واقعی آنان پشت نقاب مراسم بالماسکه چیز دیگری است! گاه مشاهده میکنیم که فلان فعال اقتصادی به خاطر بهرهمندی از برخی مزیتها خود را تولیدکننده معرفی میکند؛ درحالیکه در تشکیلات او از تولید خبری نیست. یا آن دیگری مدعی فعالیت در حوزه صادرات است؛ اما در اصل از مزایای جانبی این عنوان استفاده میکند. همچنین آن مدیر تشکیلات دولتی که در وقت اداری، مدیرکل فلان حوزه است و خارج از وقت اداری، مشاور پرنفوذ بنگاه اقتصادی خانوادگیاش است که اتفاقا در همان حوزه تحت تصدی ایشان فعالیت میکند، نیز در اصل از نقاب بالماسکه استفاده کرده و خود را به ناحق مدیر دولتی که باید مصالح عمومی را در نظر بگیرد، معرفی میکند. بارزترین و خطرناکترین حالت استفاده از نقاب بالماسکه در میدان اقتصاد حالتی است که شخصی به صورت همزمان در نقش سرمایه گذار و سرمایهپذیر ظاهر میشود. به بیان دقیقتر او یک سرمایهپذیر است که به دروغ نقاب سرمایهگذار را به چهره زده است؛ اتفاقی که در صنعت بانکداری کشورمان بارها ظاهر شده و فلان بدهکار بانکی با استفاده از تسهیلات بانکی رانتی اقدام به تأسیس بانک دیگری میکند و صد البته هیچ مسئولی از این واقعه مشکوک متعجب نمیشود.
این نمایش خسارتبار بالماسکه در میدانی به وسعت اقتصاد ملی موقعیتی را فراهم کرده که فساد با سرعتی نجومی اوج بگیرد. در چنین شرایطی است که فلان تاجر چای به خود اجازه میدهد چای داخلی محصول چند سال پیش را با قیمت ناچیز خریداری کرده و با سربلندی به کشوری دیگر «صادر» کند و سپس همان محصول را بار دیگر بهعنوان چای مرغوب خارجی به کشور «وارد» کند و تازه توقع دریافت جایزه تشویق صادرات هم داشته باشد! چنین تاجری در اصل نه صادرکننده، نه واردکننده و نه حتی فعال اقتصادی است؛ اما در زمانهای که استفاده از نقاب بالماسکه قبح خود را از دست داده، او هم میتواند مدعی کمک به اقتصاد ملی باشد! گفتنی است که سالها پیش یکی از مسئولان درباره تاجری تازهکار که در میدان تجارت اسم و رسمی به هم زده بود و بعدها به حبسی طولانی محکوم شد، گفت او «صادرکننده» نبوده و فقط یک «فروشنده ضمانتنامه» است.
در سایه سیاستگذاری ناکارآمد و دوری از تدبیر و خردورزی شرایطی در کشور ایجاد شده که بسیاری از فعالان اقتصادی ترجیح میدهند با مخفیشدن در پشت یک عنوان گمراهکننده، از مزایای نجومی شرکت در بالماسکه بزرگ اقتصادی بهرهمند شوند. اینکه میبینیم فلان کلانسرمایهدار که برای تکمیل پروژههای بزرگ خود نیازمند دریافت تسهیلات بانکی است؛ اما به جای تزریق نقدینگی به پروژههای نیمهکارهاش به فکر سرمایهگذاری برای تأسیس بانک میافتد! یا فلان فرد متنفذ که از محل کسبوکار خانوادگیاش درآمد هنگفتی دارد، هنوز حاضر نیست منصب خود در فلان سازمان دولتی را با حقوق و مزایایی نهچندان درخورتوجه رها کند و عطای مسئولیت دولتی و تبعات آن را به لقایش ببخشد، به خاطر منافعی است که در انتظار شرکتکنندگان خوششانس بالماسکه است.
گسترش فساد در کشور حاصل دست در دست هم نهادن عوامل متعددی است؛ اما بیتردید شکلگیری مناسبات بالماسکهای و اعمال سیاستهای دور از تدبیر و بیخردانه که منتهی به رواج و حتی تسهیل آن میشود، نقشی پررنگ در گرفتارشدن هرچه بیشتر اقتصاد کشورمان در گرداب فساد دارد.
امروزه اصلاح امور در گرو برهمزدن مناسبات بالماسکهای و ایجاد فضایی سالم است که هیچ فعال اقتصادی انگیزه ریاکاری و سوءاستفاده از نقابهایی مانند «تولیدکننده» و «صادرکننده» را نداشته باشد؛ و این امر در گرو اصلاح نظام تصمیمسازی و تصمیمگیری، مصونداشتن آن در تعدی رانتخواران و سپردن زمام امور به شایستگان است.