اظهاراتی که بلافاصله در رسانههای خارجی پردازش شد و تحلیلگران را به واکنش واداشت.
اما چرا این سخنان مهم است و معنای این سخنان خرازی چیست؟
در درجه نخست باید اشاره کرد که خرازی در میان سیاستمداران ایرانی، شاید ساکتترین و گزیدهگوترین شخصیت باشد؛ به عبارت بهتر، خرازی به ندرت در محافل ظاهر میشود و در همان معدود حضور خود هم سعی میکند از مصاحبه و رویارویی با خبرنگاران دوری کند. به همین دلیل، ناظران این اظهارات او را مورد توجه قرار داده اند.
از طرفی خرازی با سابقه سالها سکانداری دستگاه سیاست خارجی ایران، کامل بار حقوقی و سیاسی کلمات را میداند و به همین دلیل، اظهارات او متفاوت با سخنانی است که گاه و بیگاه توسط برخی نمایندگان مجلس یا فعالان سیاسی مطرح میشود و دست آخر انتساب خرازی به رهبری، دیگر عامل مهمی است که سخنان او را مهم جلوه میدهد. همچنین نباید فراموش کرد که خرازی از تیر ماه ۱۳۸۵ با حکم مستقیم رهبر انقلاب با سمت رئیس شورای راهبردی روابط خارجی مشغول فعالیت است؛ شورایی که محل تصمیم سازیهای کلان در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی به شمار میرود.
اما معنای سخنان خرازی چیست؟ آیا تغییر دکترین هستهای لزوما به معنای حرکت در مسیر ساخت سلاح هستهای است؟
در این باره باید تاکید کرد که تغییر دکترین هستهای نمیتواند لزوما معنای ساخت بمب اتم داشته باشد؛ به عبارت دیگر، بین تغییر دکترین هستهای تا بمب اتم گزینههای فراوانی در مسیر قرار دارد که هر یک میتواند تحولی شگرف در سیاستهای هستهای ایران محسوب شود؛ برای نمونه، خروج ایران از «ان پی تی» ـ که همواره گزینه روی میز برای ایران بوده ـ میتواند تغییر در دکترین هستهای ایران به شمار رود، که البته این گزینه هوادارانی در طیفهای مختلف دارد که تا محمد جواد ظریف، وزیر خارجه سابق در این دایره میگنجند.
ظریف در مقطعی جلودار طرح خروج ایران از «ان پی تی» بود؛ با این نگاه که شاید در مدت قانونی پیموده شدن مراحل خروج شامل تصویب در مجلس و ... گره کور مذاکرات هستهای باز شود! از سوی دیگر، توقف پروتکل الحاقی هم گزینه دیگری است که ایران برای تغییر دکترین هستهای دارد که میتواند منجر به کاهش و محدودیت گسترده بازرسیهای آژانس بین المللی انرژی اتمی از تاسیسات ایران شود و در نوع خود گزینه راهبردی به شمار میرود.
توقف اقدامات هستهای ایران مطابق با برجام از جمله در حوزه آب سنگین، ذخایر اورانیوم و درصد غنی سازی هم دیگر گزینههای ایران در چارچوب تغییر دکترین هستهای به شمار میروند.
در نهایت اینکه هرچند ایران بنا بر فتوای رهبر انقلاب، بارها اعلام کرده قصد فعالیت در زمینه سلاحهای هستهای را ندارد، در شرایطی که ایران به همه تعهدات بین المللی خود پایبند است، اما در سوی دیگر رژیمی فاقد تعهد به اصول جهانی قرار دارد که به تهدید هستهای ایران مشغول است، عقل حکم میکند که ایران هم هر گزینهای برای رفع تهدید مورد بررسی قرار دهد.
سخن پایانی؛ با این که به نظر نمیرسد معنای سخنان خرازی اعلام تصمیم ایران برای ساخت سلاح هستهای باشد، ناظران و تحلیلگران بین المللی و نیز مقامات خارجی به خوبی تفاوت گفته شدن تغییر در دکترین هستهای ایران از زبان فردی همچون کمال خرازی را با افرادی چون کریمی قدوسی را میدانند و از این حیث آن را مهم و جدی ارزیابی خواهند کرد.