به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز شنبه ۵ خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که بدرقه باشکوه شهدای خدمت و بازتاب گسترده آن در رسانههای جهانی و منطقه ای، برنامه گروههای سیاسی برای انتخابات ریاست جمهوری، گزارش هیات عالی بررسی علل سانحه بالگرد حامل رئیس جمهور فقید و ضربه به اعتبار بینالمللی رژیم اسرائیل با حکم دادگاه لاهه در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
کبری آسوپار طی یادداشتی در شماره امروز جوان با تیتر «شهید رئیسی» را انتخاباتی نکنیم نوشت: این روزهای گذشته و این هفتههای پیش رو سرعت وقایع بالاست، آنقدری که هنوز اشک چشممان خشک نشده، هنوز درد پاهایی که تشییع رفتهاند، به تسکین نرسیده، خوردهایم به انتخابات. انتخابات هم که میدان تعیین سرنوشت یک ملت و یک کشور است و نمیشود جدیاش نگرفت. این است که با همه سوگ اجتماعی این روزها، ناگزیر به انتخابات هم باید برسیم؛ انتخاباتی که البته به دلیل همین حادثهای است که اندوه ملی را آورده و با همین غم گره خورده است.
این گرهخوردگی لاجرم تأثیر خودش را بر فضای انتخابات هم خواهد گذاشت و قابل پیشبینی است که نام «شهید رئیسی» از کلیدواژههای پرتکرار انتخابات پیش رو باشد. این تأثیر میتواند دو گونه در انتخابات بروز یابد؛ مثبت یا منفی و از قضا همین دوگانگی فرصتی میدهد تا شناخت کاندیدا میسر شود.
هنوز فرصت قانونی ثبتنام کاندیداها فرا نرسیده، برخی در فضای مجازی تبلیغات و حرفهای انتخاباتی را آغاز کردهاند که البته اخلاقی نیست. برخی حتی صبر نکردند مراسم مختلف تمام شود، در تشییع هم برگههای حزبی پخش میکردند. اشکالی هم شاید ندارد، ذوق خدمت است دیگر!
با این حال، تأثیر مثبت شهادت رئیسجمهور فقید بر انتخابات میتواند تأسی به مشی انتخاباتی او از سوی کاندیداها و ستادهای انتخاباتی باشد. او در اوج تبلیغات و تخریبها و طعن و دروغها زبان به تهمت نگشود و تریبون انتخابات نظام اسلامی را به بیاخلاقی و گناه نیالود.
این روزها دستورالعمل رئیسجمهور شهید به رسانههای دولت در هنگامه انتخابات خبرگان رهبری که آیتالله رئیسی جزو کاندیداها بودند، منتشر شده و باب جدیدی از اخلاق انتخاباتی شهید سیدابراهیم رئیسی را نمایان کرده است؛ اینکه از بهکاربردن تصاویر او در صفحه یک و به صورت برجسته پرهیز شود یا اخبار مربوط به او با عنوان رئیسجمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی منتشر شود و از بهکاربردن نام «سیدابراهیم رئیسی» خودداری شود و...
کاندیداها میتوانند تصمیم بگیرند اینگونه باشند. جدل غیراخلاقی نکنند، از موقعیت خود سوءاستفاده نکنند، روی به تخریب، طعن و تهمت نیاورند و... این موارد میتواند تأثیر مثبت شهادت رئیسجمهور بر انتخابات زودهنگام باشد، البته به شرطی که کاندیداهای محترم بیان نکنند که به خاطر تأسی به رئیسجمهور شهید اینگونه عمل میکنند، وگرنه که خودش سوءاستفاده از محبت مردم به رئیسجمهور فقید است.
با همین جمله، میتوان سراغ تأثیر منفی شهادت رئیسجمهور بر انتخابات رفت و آن هم سوءاستفاده کاندیداها از محبت مردم به رئیسی شهید و سوگ جمعی ایجاده شده پس از شهادت اوست. حالا هر کس میخواهد خودش را بیشتر شبیه رئیسی نشان دهد تا رأی این جمعیت میلیونی سوگوار را برای خود کند، بنابراین ادعای شبیه رئیسیبودن لاجرم در این انتخابات که پیوسته با شهادت رئیسی است، قدرت موجسواری خوبی میتواند داشته باشد!
این میان کسانی هم که قرابت فکری با رئیسی ندارند، لاجرم تلاش میکنند خط تخریب او را که از انتخاباتهای گذشته و در زمان حیاتش آغاز کردند، این بار به سمت عملکرد سه ساله او ببرند و نشان دهند شیوه بهتر اداره کشور دست آنهاست.
با آنچه گفتیم، میخواهیم نتیجه بگیریم که در انتخابات ریاست جمهوری تیر ماه سال جاری، کاش احترام شهید و احترام احساسات عزادار مردم پاس داشته شود. هر کسی برنامهاش را بگوید و مواضعش را اعلام کند و تمام و تشخیص دوری و نزدیکی به خط فکری و عملی رئیسجمهور شهید و قضاوت خوبی و بدی آن را بر عهده خود مردم بگذارد.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان انتخابات را واقعاً رقابتی کنید، نوشت: با عبور کشور از ۵ روز التهاب ناشی از سانحه هوائی برای بالگرد حامل رئیس جمهور و همراهانش که منجر به شهادت آنها شد، اکنون مهمترین موضوعی که در دستور کار جامعه قرار دارد انتخابات ریاست جمهوری است.
طبق اصل ۱۳۱ قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی، در زمان فقدان رئیس جمهور «شورائی متشکل از رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه و معاون اول رئیس جمهور موظف است ترتیبی دهد که حداکثر ظرف مدت ۵۰ روز رئیس جمهور جدید انتخاب شود».
این شورا از هفته گذشته کار خود را آغاز کرد و طبق اخبار منتشره، این ماموریت در زمان مقرر انجام خواهد شد. این، ظاهر و شکل کار است که بطور طبیعی انجام میشود، ولی آنچه مهم است و کشور ما امروز به آن نیاز دارد، شکل ظاهری انتخابات ریاست جمهوری نیست، چگونگی برگزاری این انتخابات مهم است.
مسئولان نظام میتوانند از فرصتی که خون شهدای سانحه بالگرد به وجود آورده برای جذب حداکثری مردم به پای صندوقهای رای استفاده کنند و با برگزار کردن یک انتخابات رقابتی واقعی شرایط کشور را از ریزش در مشارکت به رویش تبدیل نمایند. در سه انتخابات ۱۳۹۸ مجلس یازدهم، ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و اسفند ۱۴۰۲ برای مجلس دوازدهم، ریزشهای زیادی مشاهده شد که در خور نظام جمهوری اسلامی نبود. علت اصلی این بود که این سه انتخابات، رقابتی به معنای واقعی نبودند. مسئولان سخن از رقابتی بودن انتخابات در تمام این سه مورد میگفتند، ولی در عمل با ردصلاحیتهای گسترده داوطلبان، مجالی برای رقابت گرایشهای فکری مختلف باقی نماند و آنچه رقابت نامیده شد در واقع رقابت اصحاب یک گرایش با خودشان بود. این وضعیت در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ بیش از دو انتخابات قبل و بعد از آن مشاهده شد. محصول این نوع انتخابات غیررقابتی، شکل گرفتن حکمرانی یکدست است که با روح قانون اساسی سازگاری ندارد. روح قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی نمایانگر تفرق قدرت است با این گرایش منطقی و حکیمانه که از تفرق قدرت برای حفاظت از استقلال قوا استفاده شود در عین حال که رعایت وحدت بر محور منافع ملی وظیفه اجتنابناپذیر هر سه قوه است.
مهمترین عامل بقاء و دوام و قوام حکمرانی، حفظ و تقویت پشتوانه مردمی نظام حکومتی است. این مهم فقط با رعایت حقوق مشروع مردم در زمینههای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و شهروندی تامین میشود. برگزاری انتخابات رقابتی واقعی یکی از راههای تامین حقوق مشروع مردم و از عوامل بسیار موثر در حفاظت از پشتوانه مردمی و تقویت آنست، چیزی که در شرایط کنونی بشدت به آن نیاز داریم.
مسئولان نظام اگر خواهان خارج شدن انتخابات از سردی و دور شدن از مشارکت حداقلی هستند و میخواهند آراء باطله مهمترین رقیب فرد منتخب نباشد، باید به رقابتی کردن آن در عمل و نه در حرف و شعار همت بگمارند. حکمرانان کنونی ما این واقعیت تلخ را بپذیرند که کاهش مستمر مشارکت مردمی در انتخاباتها برای کشور، نظام و حتی خود حکمرانان یک تهدید است. اگر آنها میخواهند این تهدید را به فرصت تبدیل کنند، راهی غیر از این ندارند که به انتخابات رقابتی واقعی روی بیاورند.
منظور از رقابت واقعی این نیست که هرکس داوطلب میشود تایید صلاحیت شود. تایید صلاحیتها اگر به جای سلیقهای و سیاسی بودن به قانونی بودن تبدیل شوند و قانون نیز طبق میل افراد تفسیر نشود، زمینه برای انتخابات رقابتی واقعی فراهم خواهد شد. در اینصورت، مشارکت ۴۱ درصدی به حداقل ۸۰ درصدی تبدیل خواهد شد، رویدادی که هم به نفع کشور و نظام است، هم پشتوانهای مردمی برای حکمرانی خواهد بود و هم امید را به عموم مردم برخواهد گرداند و این مهمترین نیاز امروز است. مهم این نیست که چه کسی رئیس جمهور میشود، چگونه رئیس جمهور شدن مهم است.
ولی الله شجاعپوریان مدیرمسئول روزنامه همدلی در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان صراحتهای یک سقوط در منطقه مهآلود نوشت:
- سانحه سقوط بالگرد و درگذشت رئیس جمهوری کشورمان و هیات همراه، حادثهای دردناک، تلخ و البته عبرتآموز است. علاوه بر جوانب مختلف موضوع، نحوه مدیریت این حادثه قابل تامل و بررسی است که به اختصار به آن پرداخته میشود؛
- تا چه اندازه پیشنیازهای امنیتی در این سفر تدارک دیده شده بود؟ در روزگاری که حتی مردم عادی از طریق نرمافزارهای تلفن همراه امکان رویت شرایط دقیق آب و هوایی در هر نقطهای را دارند، پرواز بالگرد رئیس جمهوری بر فراز یک منطقه کوهستانی با سابقهی برف و باران و مه، چه توجیهی داشت؟ ابهامات درباره فرسودگی بالگرد و فقدان برخی قطعات آن چه پاسخی دارد؟ آیا حضور تنها یک نیروی حفاظتی آن هم در بعد مدیریتی و نه در سطح عملیاتی و میدانی در هلیکوپتر رییس جمهور، به استانداردهای اسکورت مقام اول اجرایی کشور شباهت دارد؟
- مدیریت اطلاعرسانی حادثه سقوط بالگرد از همهی ابعاد آن فاجعهبارتر بود؛ انتشار اخبار و اطلاعات مختلف از سوی منابع مختلف و نبود پیوست خبری و وحدت فرماندهی در خبررسانی تا ساعتها روح و روان مردم علاقمند به رئیس جمهور را آزار میداد؛ البته این نقص ونقصان محدود به به رویداد اخیر نبوده و تقریبا در همه شرایط بحرانی، بحران مدیریت بیش از مدیریت بحران به چشم میآید. کافی بود از همان لحظات اولیه یک سخنگوی واحد معرفی میشد، همه اخبار و اطلاعات به او ختم شده و سایر مسئولان و افراد حاضر در میدان و بیرون از میدان از هرگونه مصاحبه و اطلاعرسانی نهی میشدند. گرچه معلوم نبود با این اقدام از شهوت و اشتهای برخی مسولان در اظهار نظر و تریبون کاسته شود.
- چرا منطقه مورد نظر قرق نشد؟ چرا هرکسی میتوانست بدون نگرانی و ملاحظات امنیتی به محل حادثه نزدیک شود؟ اگر بر فرض مسافران بالگرد زنده بودند و در اختیار افراد غیرعملیاتی مغرض قرار میگرفتند چه کسی پاسخگوی این قصور و تقصیر بود؟ آیا منطقی نبود از همان لحظات اولیه حادثه کل منطقه عملیاتی قرق میشد، رفت و آمد افراد عادی برای ساماندهی به عملیات ممنوع میشد، مشارکت نیروهای محلی با مجوز حداقلی از سوی مراجع ذیصلاح محلی صورت میگرفت، تا اولین عکس از محل حادثه متعلق به یک موتورسوار و مهمترین فیلم از مکان حادثه هم متعلق به خبرنگاران ترکیهای نباشد؟
- تصاویر مربوط به حادثه را در مراحل جستجو، یافتن بالگرد و انتقال اجساد را به عنوان یک شخص بیطرف و بیاطلاع از شرایط ایران مرور کنید! چه تصویری از کشور به ذهن شما خطور میکند؟ در همه مراحل ابتداییترین و سادهترین امکانات و تجهیزات لجستیکی و اورژانسی هم در دسترس نبود، آن هم تا ۱۵ ساعت بعد از حادثه برای شخص دوم کشور! بر فرض که در زمان سانحه و شب جستجو هوا مهآلود و نامساعد بود، تصاویر حادثه نشان میدهد اجساد متوفیان در یک شرایط آب و هوایی مطلوب در حال انتقال بود، آن هم به صورت کاملا دستی و به سبک قبایل بدوی! یعنی در کشور ۸۵ میلیونی با آن نمایشهای غرورآمیز در مورد زیرساختهای دفاعی و نظامی و امنیتی، بالگردی وجود نداشت که امکان فرود در محل و انتقال متوفیان را داشته باشد؟! آیا مردم حق ندارند نگران باشند وقتی در جستجوی رئیس جمهور مملکت چنین کمبودهایی به چشم میآید در اتفاقات مشابه برای مردم عادی چه سرنوشتی در انتظار است؟!
- یکی دیگر از پرسشهای بیپاسخ این است که پهبادهای ایرانی در شب عملیات جستجو کجا بودند که دست به دامن پهبادهای ترکیهای شویم؟! چرا باید ماجرا بهگونهای مدیریت شود که پهباد یکی از مهمترین رقبای منطقهای، بهراحتی مجوز حضور در مهمترین مناطق کشور را پیدا کند، با فراغ بال در محدوده گستردهای از مناطق مرزی تصویربرداری کند و با اطلاعات ارزشمند جغرافیایی و لجستیکی و بدون هیچگونه نظارتی از کشور خارج شود! یا اگر طبق ادعاهای فعلی، پهبادهای ایرانی چنین قابلیتی داشتند و موفق به کشف محل حادثه شدهاند، چه مقامی وبا چه توجیهی مجوز دخالت پهباد ترکیهای را داده است؟
- هر میزان هم که ادعا و شعار داشته باشیم، بعضی حوادث در دل خودشان هزاران حرف دارند، در همین حادثه مردم متوجه شدند یکی از زیباترین و سرسبزترین مناطق کشور فاقد سادهترین امکانات ارتباطی است، منطقهای که از محدودیتهای خط تلفن و اینترنت رنج میبرد و تردد در دهها کیلومتر از مسیر جاده خاکی است! سالهاست که سیاسیون با شعار سرزدن به مناطق محروم با روستائیان و اهالی مناطق محروم عکس میگیرند، اما حالا پس از حدود ۵ دهه از پیروزی انقلاب متوجه میشویم، زیباترین مناطق کشور از داشتن امکانات اولیه محروم است چه برسد به برنامه و چشمانداز برای توسعه و رفاه و ...! اگر چنین چشمانداز زیبایی در اختیار هر یک از کشورهای همسایه بود، در این محرومیت به سر میبرد؟
- تحریم، تحریم و تحریم...؛ کشوری که از حیث توان، اقتدار، نیروی انسانی و حتی ثروت و سرمایه مستعد بالاترین سطح رفاه، آسایش و امنیت است، در چنین رویدادهایی مشکل حکمرانی و سوء مدیریت دارد، شوربختانه بسیاری از زیرساختها، امکانات و تجهیزات مهم در کشور قربانی سالها تحریم شدهاند، مدعیانی که این روزها ضعفهای خود را پشت ریا و تظاهر برای عزاداری و دلسوزی مخفی میکنند، همان کسانی هستند که در دولت گذشته، تقویت ناوگان هوایی کشور را لوکس و غیرضروری میدانستند، همان کسانی هستند که تحریم را نعمت میدانند و نمیدانند سایه این نکبت، روزی دامن خودشان را نیز خواهد گرفت؛ ای کاش با وجود تلخی این حادثه و از دست رفتن مسئولانی که فارغ از عملکرد، دغدغه خدمت داشتهاند، دستکم تغییری در نگرش این طیف سیاسی ایجاد شود تا مردم، کشور و نظام بیشتر از این هزینه گزافگویی، گندهگویی و ادعاهای نجومی این جماعت متوهم را ندهد و ایران هم به کشوری عادی و اهل تعامل با همه کشورهای دنیا و استفاده از علم و امکانات روز دنیا تبدیل شود.