به گزارش سرویس فرهنگی تابناک، دهه پنجاهیهاو دهه شصتیها کجا فکر میکردند که روزی شغلی به نام "ریاکشنکار" وجود خواهد داشت که صاحبش نه کارفرما دارد و نه ساعت کاری. از طرفی، هم مشهور میشود و هم پول در میآورد و هم تخصص خاصی نمیخواهد.
تعریف یک شغل
ریاکشنکار کی است؟ کسی که یک موبایل یا مانیتور دارد. و احتمالا هدفون. دکمه پاز دوربین را که رو به خودش تنظیم شده، میزند و بعد مینشیند پای تماشای یک فیلم یا اخبار یا گوش کردن موسیقی. بعد نسبت به دیدهها و شنیدههایش عکسالعمل نشان میدهد. عکسالعملهای غلو شده. مثلا خندههای خیلی بلند، چشمهای متعجبشده و گردشده، فریادهای زیاد، بلند شدنهای ناگهانی از روی صندلی و خلاصه هر عکسالعملی که ناشی از دیدهها و شنیدههایشان است. عکس العملهایی از قبل تمرین شده و تکراری که مخاطب باید آن را بداهه تصور کند!
اختراع یک شغل
این کار تقریبا از حوالی سال ۲۰۱۰ شروع کرد به شکلگرفتن. از وقتی که رسانههای تصویری امکان خصوصیسازی محتوا را برای همه افراد یعنی همه کسانی که اینترنت و موبایل داشتند، فراهم کرد.
روشهای پولدار شدن
ریاکشنکارها از چند راه میتوانند پول دربیاورند: تبلیغات متفرقه، گرفتن تبلیغات از همان سوژهای که دربارهاش فیلم آماده کردهاند، دریافت حمایتهای مالی از طرفدارانشان، فروش محصولات خودشان، فروش دورههای آموزشی خودشان در زمینه ادیت و تدوین فیلم و...
ما ریاکشنکارها را معمولا در اینستا و بیشتر از آن در یوتیوب و حتی تیکتاک میبینیم.
من را نگاه کن!
با تمام این مقدمات، سوال اصلی این است که چرا مخاطب دوست دارد عکسالعمل فرد دیگری را نسبت به یک پدیده تماشا کند؟
جوابش طولانی است. یک دلیلش این است که همه ما نیاز به همدلی و همراهی داریم. اگر من از شنیدن شعرِ یک موسیقی در خلوت خودم تعجب کردم، و عکسالعمل تعجب کردن دیگری را هم به چشم میبینم، دیگر احساس نمیکنم که من در این بازخورد نسبت به سوژه تنها بودهام.
و وقتی سیل پیامهای دیگران را نسبت به همان عکسالعمل و نسبت مشترکمان میبینم، انگار به شکل پنهانی جامعهای همحس میان ما تشکیل شده. جامعهای که شاید نماد بیرونی نداشته باشد اما عمیقا از درون همگی احساس همحسی و همفکری میکنیم.
اما آیا واقعا عکس العمل همه افراد، در زندگی روزمره، برای ما جذابیت دارد؟ رسانه با ما چه می کند که رفته رفته پیگیر عکس العمل های آدمهای معمولی هم می شویم البته برایش هزینه هم می دهیم؟
بر اساس مطالعات اولیه، دلیل دیگرش این است سبک زندگی ما عوض شده است. سرگرمی یکی از پدیدههای نوظهور است در دوران معاصر. و تماشای ریاکشنکارها دقیقا پاسخ مناسبی برای رفع نیاز سرگرمی.
از طرفی، نزدیک شدن به جزئیات انسانی برای مایی که احتمالا یا خودمان را از دیگران دور میکنیم یا اطرافیانمان دور خودشان حصار میکشند که به آنها نزدیک نشویم، برایمان جذاب است.
بدون قضاوت شدن!
نسبت فاصله دوربین با چهره ریاکشنکارها زیاد نیست. ما بدون قضاوت شدن، به تماشای یک انسان مینشینیم. به تماشای خشم یا ترس او. شاید چون از تماشای خودمان و نیازهایمان غافل شدهایم، حالا با نگاه کردن به ریاکتکار که در واقع خودِ ما است، به خودمان نزدیکتر میشویم.
لوازم ضروری این شغل
اگر شما هم دلتان میخواهد یک ریاکشنکار باشید، باید خلاقیت داشته باشید. بلد باشید که در لحظه عکسالعملتان را نشان دهید. طوری که انگار هیچ جهان درونی نیست تا حس و حالتان را در خودتان پنهان کنید. بلکه باید باطن و ظاهر را نشان دهید. احتمالا داشتن روحیه طنز یا فهم جهان طنز یکی از ضروریات این کار است.
و البته که باید یک گوشتان در باشد و گوش دیگر دروازه. چون با بیپرواترین عکسالعملهای افراد و کامنتهای فکرنشده مواجه خواهید شد.
مهمتر از همه اینها ابراز هیجان است.
یک ریاکتکار لازم نیست حرفهای منطقی بزند. تحلیل و فلسفه هم نیازی نیست. فقط ابراز هیجان. همین.
ریاکشنکارها تا کی پول درمیآورند؟
یک سری به یوتیوب و اینستا بزنید و تعداد فالوئرها و سابسکرایبهای ریاکشنکارها را ببینید... آنقدر عددها بالا است که اگر تا حالا گذرتان به صفحه این افراد نخورده احتمالا چند دقیقهای مکث میکنید و از خودتان میپرسید: یعنی چنین چیزهایی هم وجود داشت و من بیخبر بودم؟
بله. وجود داشت. اما پایان کارشان کی است؟ یکی از بهترینهایی که از جنس جهان جدید است و میتوانست پاسخ این سوال را بدهد، چت جیپیتی بود.
بازاز تا کجا رونق دارد؟
از چتجیپیتی پرسیدیم که ریاکشنکارها تا کی بازار کارشان داغ است؟ و جواب داد: "پیشبینی آینده دشوار است، اما میتوانیم با توجه به روندهای فعلی، حدسهایی در مورد آینده شغل ری اکشن کار بزنیم.
تا سال 2025 احتمالاً هنوز هم شغل پرطرفداری خواهد بود: با توجه به افزایش محبوبیت پلتفرمهای ویدیویی مانند یوتیوب و تیکتاک، تقاضا برای ریاکشنکارها احتمالا تا سال 2025 ادامه خواهد داشت. اما احتمالا تا سال 2030 تغییر شکل خواهد داد. چون با پیشرفت تکنولوژی و ظهور ابزارهای جدید، ممکن است شغل ریاکشنکار به شکل فعلی خود وجود نداشته باشد."