به گزارش تابناک ورزشی، شد همان که نباید میشد. دیگر قرار نیست با جمله کلیشهای آبروداری، استقلال و پرسپولیس را بدرقه مسابقات آسیایی کنیم. چون از همین حالا بیآبرویی در راه است. دو تیمی که اگر سالها بازیکن و مربی برای موفقیت در آسیا نداشتند، برای بالیدن به حضورشان در آسیا استادیوم آزادی را داشتند با نزدیک به ۱۰۰ هزار تماشاگر. دیگ جوشان آزادی که عظمت و بزرگی آن خیلیها را مدهوش میکرد و جو سنگین آن، تاکتیک هر تیمی را مخدوش.
حالا نوبت رسیده به روزهای بدون آزادی. استقلال و پرسپولیس باید در اولین فصل حضور در لیگ نخبگان آسیا نمایندگان کشوری با تاریخی کهن باشند؛ کشوری به لحاظ ثروت غنی، اما در مقابل رقبا چیزی برای ارائه ندارد. از امارات و قطر و عربستان که بگذریم، این روزها حتی در قیاس با عراقی که سالها اسیر جنگ و جنایت بود، چیزی برای عرضه نداریم. اگر نگاهی به ورزشگاه کربلا و بصره انداخته باشید، کاملاً مشخص است که ما چقدر عقب ماندهایم و همسایگان شتابان به کجا رسیدهاند.
ورزشگاه آزادی قرار بود برای بازیهای استقلال و پرسپولیس در آسیا آماده شود، اما همانطور که برآورد زمانی برای بسیاری از پروژهها غلط است و آنها را تبدیل به ابرپروژه میکند، ورزشگاه آزادی نیز هماکنون در دسترس نیست. مهدی نصیبی، مدیر مجموعه ورزشی آزادی در گفتوگو با تابناک در خصوص زمان آمادهسازی ورزشگاه آزادی گفته است: «ما در حال آمادهسازی فاز اول که ضلع غربی ورزشگاه است هستیم تا بتوانیم آن را به زودی زود به اتمام برسانیم و وزارت ورزش تصمیم میگیرد که پس از این اتفاق ما لیگ و سایر مسابقات را برگزار کنیم یا اینکه بازسازی را ادامه بدهیم و شاید هم بخواهند بازسازی را کامل کرده و تا انتها ادامه بدهیم که باید در این خصوص تصمیمگیری شود.»
مدیر مجموعه ورزشی آزادی تصمیمگیری را به مسئولانی مرتبط میداند که امثال آنها در تمام این سالها کاری از پیش نبردهاند. در ۵ دهه اخیر مدیران بسیار زیادی در رأس ورزش ایران قرار گرفتهاند. از مدیران سازمان تربیت بدنی و وزاری ورزش تا رؤسا و دبیران کل فدراسیون فوتبال و مدیران باشگاههای تا زیر گردن دولتی. نه تنها امکان و امکاناتی به سرانه ورزش کشور با توجه به نسبت رشد جمعیت اضافه نشد که همان داشتهها نیز از بین رفت. استقلال و پرسپولیس که هر کدام داراییهای داشتند و برند معتبر آنها ارزش چند هزار میلیاردی دارد، سالها اسیر مدیریت دولتی بودند که حتی برای جذب بازیکن هم دچار مشکل شدند. طبیعتاً دو تیم آبی و قرمز پایتخت در این شرایط نتوانستند برای خود ورزشگاه یا حتی زمین تمرین اختصاصی داشته باشند. دو ورزشگاه قرضی آنها نیز این روزها با تهدید بازپسگیری مواجه شده و انگار آنها در تمام این سالها فقط از دست دادهاند و چیزی به دست نیاوردهاند.
به نسبت کشوری هم سالها ساخت و سازهای ورزشی، بیهوده بود و کم اعتبار. عمده ورزشگاههای ساخته شده توسط دولتهای مختلف در تمام این سالها آنچنان مورد استفاده قرار نمیگیرد. مانند پروژههای مختلفی که در شهرهایی ساخته شد که حتی فوتبالی برای ارائه ندارند. به طور مثال استادیومی در زاهدان ساخته شد که شاید نیاز آن شهر نبود و شهروندانش بیشتر به مدارس و مراکز بهداشت نیاز داشتند. ساخت ورزشگاه در سمنان، در حالی که این شهر هیچ تیم فوتبالی نداشت و در نهایت مجبور شدند تیم در آستانه انحلال استیل آذین را راهی این شهر کنند که حداقل از استادیوم آن استفاده شود! ساخت استادیوم در بیرجند و شهرهای غیر فوتبالی دیگر هم نمونه دیگری از این ساخت و سازهای بیهوده است؛ آن هم در حالی که استانهای صاحب فوتبالی چون مازندارن، گیلان، آذربایجان شرقی، خوزستان، تهران، تبریز، فارس، اصفهان و بوشهر امکانات کافی نداشتند و ندارند!
در تمام این سالها، یک استادیوم آزادی برای فوتبال ایران آبروداری کرد. ورزشگاه تختی در شرق تهران قرار بود در فاز دوم سکوهای روبهروی آن ساخته شود و استادیومی مشابه استادیوم المپیک مونیخ باشد، اما نیمه کاره ماند و همان نیمه کارهاش هم سالهاست مورد استفاده قرار نمیگیرد. ورزشگاه خاطرهساز امجدیه که روزی میزبان فینال جام ملتهای آسیا بود و این روزها با نام شیرودی شناخته میشود، تبدیل به جایگاهی برای تشییع پیشکسوتان فوتبال و ورزش شده و هیچ اقدامی برای در دسترس قرار گرفتن آن نمیشود. حالا در این روزها که ورزشگاه آزادی در دسترس نیست، استقلال و پرسپولیس، آواره و خانه به دوش، مشخص نیست که باید کجا میزبان رقبای خود باشند. تیمهایی که شاید اگر داراییهای خودشان را هم داشتند، نگران این روزها نبودند و آبرو میخریدند.
ورزشگاه آزادی این روزهای در دسترس نیست و هیچ برآورد زمانی درباره زمان آمادهسازی آن وجود ندارد و مدیر مجموعه ورزشی آزادی فقط به یک حدود زمانی اشاره میکند که قطعاً در کوتاه مدت اتفاق نخواهد افتاد. او میگوید: «آمادهسازی ورزشگاه آزادی قطعاً یکی دو هفتهای نیست و تمام هم و غم ما این است که ورزشگاه را تا دی ماه آماده کنیم.» با این صحبت یعنی قرار نیست حداقل ۶ هفته ابتدایی لیگ نخبگان در ورزشگاه آزادی برگزار شود و اگر همین برآورد درست باشد، فقط استقلال از الشرطه عراق و پرسپولیس از النصر عربستان در آزادی میزبانی خواهند کرد.
هرچند این روزها صحبت از میزبانی ورزشگاه امام رضا (ع) مشهد به میان آمده و آنجا هم موانع مختلفی برای میزبانی وجود دارد، اما سؤال اینجاست که اصلاً چرا استقلال و پرسپولیس باید برای میزبانی از تهران خارج شوند؟ جالب اینکه حتی همین ورزشگاه امام رضا که متعلق به ثروت عمومی کشور است، نه در اختیار تیم ملی قرار میگیرد و نه استقلال و پرسپولیس اجازه استفاده از آن را دارند، در حالی که تیم اتک انرژی افغانستان با افتخار در این ورزشگاه حضور پیدا میکند.
بسیاری از تحلیلها درباره دوری تیم ملی و استقلال و پرسپولیس از ورزشگاه امام رضا مشهد که گویا تنها ورزشگاه استاندارد حال حاضر کشور است، به مسئولان استانی و مذهبی این استان ارتباط پیدا میکند. هرچند علیرضا تاجفیروز، مدیرکل ورزش و جوانان استان خراسان رضوی تمام این موارد را رد میکند، اما درباره علت پشت پرده نیز سکوت میکند و میگوید مسئولان فدراسیون باید عواقب را بپذیرند و مانند دیدار ایران و لبنان از مسئولیت شانه خالی نکنند. اما اینکه منظور از عواقب چیست، مشخص نیست؟
تاجفیروز اینکه منع حضور زنان در ورزشگاه باعث شده اجازه بازی در مشهد داده نشود را قویاً رد کرده و او نگرانی بابت تکرار اتفاقات دیدار ایران و لبنان را دلیل عدم میزبانی مشهد میداند. در دیدار ایران و لبنان هم قرار بود که زنان وارد ورزشگاه شوند، اما در حالی که بلیت فروشی صورت گرفته بود آنها به درهای بسته خوردند و در نهایت با گاز اشکآور از ورزشگاه دور شدند. حالا نگرانی بابت تکرار این اتفاقات، باعث شده ورزشگاه ۲۵ هزار نفری مشهد هم از دسترس خارج شود تا استقلال و پرسپولیس چارهای نداشته باشند جز اینکه ورزشگاه شهدای شهر قدس را به AFC معرفی کنند.
ورزشگاه شهدای شهر قدس، استادیومی بوده که در سالهای اخیر عمدتاً میزبان دیدارهای خانگی پیکان و سایپا بود. دو تیمی که اکنون در لیگ برتر هم نیستند و این ورزشگاه کمتر مورد استفاده قرار میگیرد. شهری در حومه غربی استان تهران که بسیاری آن را نام قلعه حسنخان میشناسند. شاید استفاده از این استادیوم برای بازیهای داخلی تیمهایی چون پیکان و ساپیا که هواداری ندارند، مناسب باشد اما حتی برای استفاده در بازیهای لیگ داخلی استقلال و پرسپولیس هم مناسب نیست. حالا قرار است این ورزشگاه میزبانی ستارههایی چون کریستیانو رونالدو و سادیو مانه باشد که این روزها در مدرنترین ورزشگاههای دنیا که عربستان سعودی ساخته بازی میکنند و شور و شوق فوتبال را به هواداران فوتبال این کشور عرضه کردهاند.
برای هواداران فوتبال در ایران هم چیزی جز سردرگمی و جنگ اعصاب باقی نمانده. کشورهای همسایه ستاره میگیرند و میزبان جام جهانی میشوند، ما برای میزبانی بازیهای لیگ خودمان هم ماندهایم و انگار برای مدیران و تصمیم گیران در ایران، عزت و آبرو هیچ اهمیتی ندارد. مدیران و مسئولانی که در تمام این سالها نه توانستند امکاناتی به پایتخت کشوری با تمدن چند هزار ساله اضافه کنند و نه توانستند امکانات موجود را به درستی حفظ و نگهداری کنند. حالا مجبورند برای جلوگیری از میزبانی استقلال و پرسپولیس در کشور ثالث که آن هم خود یک بی آبرویی است، دو تیم را راهی شهر قدس کنند تا بی آبرویی به شکل دیگری را رقم بزنند.