در سالهای گذشته، نگرانی هایی در برخی از خانواده ها درباره علاقه شدید و یک طرفه نوجوانان به چهره های مشهور و سرشناس ایجاد شده است. این نگرانی ها می توانند با رفتار درست، کنترل و نهایتا رفع شوند.
به گزارش خبرنگار سرویس اجتماعی تابناک، معروف ترین قصه قدیمی کراش داشتن، احتمالا همان قصه فرهاد و شیرین باشد. فرهاد، فقیرزاده ای که معشوقه اش، شیرینِ کاخ نشین، اصلا از وجود او بی خبر است و این عشق یک طرفه برای او مفهومی ندارد.
در دنیای امروز این نوع عشق یک طرفه و مبهم را کراش می نامند. الهام جوادی، روانشناس، به موضوع «کراش زدن» نوجوانان اشاره کرد و گفت: «این موضوع کاملاً طبیعی است، اما نحوه برخورد با آن بسیار اهمیت دارد.»
جوادی در گفتگو با خبرنگار ما، با اشاره به واقعیاتی همچون کراش زدن در نوجوانان گفت: اگر چنین موردی با سختگیری مواجه شود، دانشآموز ممکن است بهصورت پنهانی به این مسیر ادامه دهد. از طرف دیگر، اگر رها شود و بدون نظارت باقی بماند، احتمال دارد که به راههای اشتباهی بیفتد».
وی پیشنهاد کرد که والدین و اولیای مدرسه با پرسشهای مؤثر با دانشآموزان گفتگو کنند و فضایی ایجاد کنند که دانشآموز بدون ترس، دغدغههای خود را بیان کند.
او افزود: «این گفتگوها باید به گونهای باشد که دانشآموز مهارتهای تصمیمگیری منطقی و مسئولیتپذیری را یاد بگیرد.»
تا سن ۱۹ سالگی
درباره این چالش دوره نوجوانی، دکتر آسیه اناری، روانشناس و عضو تیم تخصصی کودک و نوجوان در انجمن ازدواج و خانواده کشورنیز می گوید: اگر با وابستگی های عاطفی در دوران نوجوانی به طور طبیعی برخورد شود، اغلب تا سن ۱۹ سالگی این وابستگی ها از بین خواهد رفت و نوجوان در بزرگسالی به این دوران خواهد خندید.
به گفته این روانشناس کودک و نوجوان، اصولا این وابستگی های عاطفی در دوران نوجوانی امری طبیعی است مگر اینکه زندگی روزانه نوجوان نظیر درس خواندن، خواب، تفریح و روابط اجتماعی را با اختلال مواجه کند که در این شرایط باید از راهنمایی یک روانشناس متخصص در زمینه نوجوانان کمک گرفت.
دکتر اناری به فانتزی علاقه مندی و عشق نوجوانان به سلبریتی ها اشاره کرده و یادآور شد: همچنین برخی وابستگی های مرض گونه به دلیل اختلال دلبستگی در او منجر به وابستگی بیش از اندازه نوجوانان به یک سلبریتی می شود. در چنین شرایطی نیز باید از متخصصان و روانشناسان کمک گرفت اما در ۹۰ درصد موارد با رفتار درست اطرافیان، این وابستگی عاطفی پس از مدتی از بین خواهد رفت.
چالش های دیگر دوران نوجوانی
اما درباره دیگر چالش های دوره نوجوانی،الهام جوادی،مشاور، خاطرنشان کرد که خانوادهها بهطور معمول اطلاعات کافی درباره فرزندپروری ندارند و غالباً از شیوههای قدیمی استفاده میکنند. او به تغییرات اساسی در سبک زندگی کودکان اشاره کرد و گفت: «امروز یک کودک دو یا سه ساله با گوشی موبایل سرگرم میشود، در حالی که ما در کودکی در کوچه و خیابان بازی میکردیم.»
جوادی اظهار کرد: برخی از مدارس ما با توجه به رابطه خوبی که با دانشآموزان برقرار میکنند، نقش بازدارندگی موثری دارند. اما نکتهای که در این میان بسیار مهم است، سهم مدارس در تربیت بچههاست. بر اساس تحقیقی که در این زمینه انجام شده، نقش مدارس فقط ۱۶ درصد است. این بدان معناست که ۸۴ درصد از تربیت کودکان و نوجوانان بر عهده خانواده و جامعه است.
اطلاعات نداریم
وی ادامه داد: متأسفانه، خانوادهها امروز اطلاعات کافی درباره فرزندپروری ندارند. آنها غالباً با همان شیوههایی که والدین خودشان در گذشته آنها را تربیت کردهاند، پیش میروند. اما اگر شرایط کودکی و نوجوانی خودمان را با نسل جدید مقایسه کنیم، متوجه میشویم که این بچهها اصلاً شبیه ما نیستند. ما در کودکی در کوچه و خیابان بازی میکردیم و تلویزیون فقط ساعتهای محدودی برنامه داشت. اما امروز، یک کودک دو یا سه ساله با یک گوشی موبایل سرگرم میشود. حتی در برخی خانوادهها، به کودکان ششماهه یا هفتماهه هم از طریق نمایش عکس یا ویدئو روی گوشی غذا میدهند.
این مشاور مدرسه اظهار کرد: استفاده زودهنگام از گوشی و صفحات نمایش چه تأثیرات مخربی روی مغز کودکان دارد؟ این مسئله بهخصوص وقتی بیشتر مشکلساز میشود که این کودکان با محتواهای نامناسب در فضای مجازی مواجه میشوند. هرچند این فضاها مزیتهایی نیز دارند، مانند دسترسی آسان به مطالب آموزشی یا تدریسهای آنلاین، اما تجربه ۱۶ تا ۱۷ ساله من در آموزشوپرورش نشان میدهد که این فضاها بیشتر آسیبزا هستند تا مفید.
وی با ارائه پیشنهاداتی به والدین، بیان کرد: اولین پیشنهاد من این است که والدین همراه مدارس باشند و در جلسات والدین شرکت کنند. این جلسات باعث میشود والدین از معضلات موجود در مدارس آگاهی پیدا کنند و با همکاری مدرسه بتوانند نقش موثرتری در تربیت فرزندان ایفا کنند. آگاهی والدین از آسیبهای اجتماعی و همراهی با مدارس میتواند نقش بازدارندگی بیشتری برای کودکان داشته باشد.
سیگار و مواد مخدر در مدارس
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود، گفت: البته نگرانیهایی که درباره ورود سیگار یا مواد مخدر خیابانی به مدارس وجود دارد، واقعی است. ما مواردی را مشاهده کردهایم که دانشآموزان این موارد را همراه خود به مدرسه آوردهاند یا حتی اگر چیزی به همراه نداشته باشند، گاهی با تقلید از رفتارهای بزرگترها، به نوعی میخواهند استقلال خود را نشان دهند.
جوادی توضیح داد: این سنین معمولاً با استقلالطلبی همراه است. اما وظیفه ما بهعنوان والدین و مشاوران این است که با آگاهی و همراهی بتوانیم رفتارهای فرزندان را مدیریت کرده و آسیبهای اجتماعی را به حداقل برسانیم. دوران نوجوانی یکی از سختترین و حساسترین دورههای زندگی دانشآموزان است. این سنین، دوران استقلالطلبی است و نظارت زیادی از سوی خانوادهها و مدارس را میطلبد. هرچقدر مدارس بتوانند ارتباط بهتری با دانشآموزان برقرار کنند، باعث میشود بچهها اعتماد بیشتری به آنها داشته باشند. این اعتماد باعث میشود که اگر دانشآموزان در شرایطی قرار بگیرند که ممکن است به راه خطا بروند، با مشورت گرفتن از اولیای مدرسه و والدین، تصمیمات بهتری بگیرند.
همراه باشید
وی ادامه داد: اگر والدین نیز با مدارس همراه باشند، میتوانند در این مواقع برخوردهای درستتر و مؤثرتری داشته باشند. بهجای اینکه وقتی خانوادهای از یک رفتار نادرست مطلع شد، فرزندش را دعوا کند، بهتر است همراه با مدرسه دلیل آن رفتار را بررسی کند. این همراهی کمک میکند تا بفهمند چه نیازی از دانشآموز برآورده نشده و چه مشکلی او را به سمت این رفتار سوق داده است. ارتباط صمیمی و مؤثر بین والدین و مدارس، فضایی ایجاد میکند که دانشآموز احساس کند نمیتواند در مدرسه یا خانه از نظارت فرار کند. این ارتباط، خودبهخود باعث تقویت نظارت و کنترل میشود.