اختصاصی «تابناک» / پریسا پروین مهر ـ چشمههای باداب سورت دومین اثر ملی طبیعی ایران واقع در جنوب شرقی شهر ساری (روستای اروست) در ارتفاع 1841 متری از سطح دریا همانند نگینی در دل رشته کوههای البرز میدرخشند. زیبایی جادویی این طبیعت بکر جدا نفس گیر است و نمایی از بهشت را در ذهن تداعی میکند.
در آنجا دو چشمه رنگین و زیبا وجود دارد یکی زرد رنگ است با آبی شور مزه که به علت شوری در زمستان هم یخ نمیزند و دریاچه کوچک آن در فصل گرما به دلیل خواص درمانی که دارد مورد استفاده قرار میگیرد و دیگری که کمی بالاتر در قسمت شمال غربی چشمه زرد رنگ قرار دارد به رنگ نارنجی قرمز است و از حفرهای کوچک در دل کوه میجوشد آب چشمه نارنجی قرمز ترش مزه است.
رسوبات این دو چشمه رنگین به صورت پلکانی و لایه لایه در شیب کوه منظرهای بی نظیر را ایجاد کرده اند تصور کنید در جایی ایستاده اید که زیر پایتان دهها پله و هزاران لایه ریز و درشت به رنگهای زرد نارنجی و طلایی به چشم میخورند
در لابلای این پلکان صدها حوضچه وجود دارد که تلالو نور خورشید و انعکاس رنگ زیبای آسمان در آنها چشم را خیره میسازد از بالا که مینگرید صدها حوضچه رنگارنگ میبینید یکی سبز یکی آبی یکی سورمهای قابل توصیف نیست که در هنگام غروب آفتاب هم که رنگین کمان رنگها تکمیل میشود.
البته قسمتهایی از این اثر خشک است ولی باز هم دیدن پلکان و بافت رسوبات آن خالی از لطف نیست.
در قسمت هایی از حوضچهها رسوبات آهکی دیده میشوند که به صورت گلولههایی سفید و کوچک هستند در ابتدا به نظر میآید این رسوبات گل کلمی شکل نرم هستند در حالی که سخت و سفت میباشند.
در باب منحصر به فرد بودن این چشمهها میتوانم روزها سخن بگویم ولی به همین نوشته کوتاه بسنده میکنم زیرا پس از اینکه کمی از شوک زیباییهایی که طبیعت برای خلقش هزاران سال وقت صرف کرده است در آمدم توجهم به این مسئله جلب شد که ما انسان ها برای تخریب اثری هزاران ساله فقط به چند روز یا چند ساعت وقت نیاز داریم!
در حالی که حدودا دو یا سه سال از ثبت این اثر میگذرد این چشمهها که در نوع خود در جهان بی نظیر هستند همانند روزهای قبل از ثبت دادنشان بدون هیچ محافظت و اقدامی به حال خود گذاشته شده اند. آیا این اثر ملی است؟ اگر ملی است چرا حتی یک تابلو ندارد که مسیر را به گردشگران نشان دهد در سر راه به این تابلو! برخوردیم که آنهم با لطف و مرهمت مردم خوب روستای اروست که دلشان به حال چشمه هایشان میسوزد ولی ناتوان از اقدامی هستند نوشته شده است. قطعه سنگی نسبتا کوچک که بر رویش با رنگ نوشته بودند باداب....
کمی جلوتر باز راه را گم کردیم از پیرمرد روستایی مهربانی راه را پرسیدیم ایشان به ما آدرس درختی را داد! آیا لیاقت دومین اثر ملی طبیعی کشورمان در همین حد است؟ در حالی که امروزه در دنیا اکو توریسم به شدت مورد توجه است و در آمد حاصل از آن هم قابل توجه چرا ما اندکی با محبت و توجه به این نعمتی که خداوند در کشور عزیزمان قرار داده نگاه نمیکنیم؟ آیا وظیفه نداریم از آن مراقبت کنیم؟
نکاتی که من به عنوان یک علاقمند به طبیعت و ایران به آنها برخوردم به شرح زیر هستند. ذکر این مهم ضروری است که این جانب به هر حال دید کارشناسی ندارم مطمئنا نکات بسیار قابل تامل تری هستند که از دید من مخفی مانده اند.
نبود تابلویی که نشان از این چشمهها داشته باشد در کل منطقه فقدان تابلوی اطلاعاتی و آموزشی در باب این اثر جهت راهنمایی گردشگر. به طور مثال وقتی شما برای بازدید از چشمه پاموکاله ترکیه میروید باید کفش هایتان را در بیاورید تا به رسوبات آسیبی نرسد بسیاری از اشخاصی که به این چشمهها میآیند از این اطلاعات بی بهره اند و با کفش همه جا راه می روند در حالیکه چنانچه متوجه شوند با در آوردن کفششان در حفظ این اثر میکوشند قطعا این کار را انجام خواهند داد.
هیچ تابلویی نبود که عمق دریاچهای را که مردم برای آب تنی از آن استفاده میکنند بر روی آن متذکر شوند مردم محلی به ما گفتند در بعضی قسمتها این دریاچه بسیار عمیق است و گودی آن به دهها متر میرسد.
نبود حتی یک نگهبان در اطراف جهت جلوگیری از تخریب آنجا وجود زباله در اطراف بسیار ناراحت کننده بود از آنجایی که ما به دلیل علاقمندی به طبیعت همیشه کیسه زباله در ماشین داریم خود اقدام به جمع آوری زبالهها کردیم حتی در قسمتهایی راه آب را با لباس بسته بودند!
خرابی بیش از حد جاده خاکی که به چشمهها منتهی میشد این جاده در حدی خراب است که با ماشین معمولی خیلی به سختی میتوان از آن بالا رفت. فکر میکنم لا اقل میشد چالهها و خندقهای این جاده را با خاک پر کرد.
هیچ مانعی نبود که ماشین شما را از پیش روی به سمت چشمهها باز دارد. شما زمانی متوجه میشوید که دیگر وارد حریم چشمهها شده اید. از آن بدتر اینکه شخصی را دیدیم که با ماشین بر روی چشمهها این طرف و آن طرف میرفت و قصد داشت در انجا آتشی برای کباب بیافروزد !
و اما بزرگترین ظلمی که در حق این اثر ملی ! طبیعی شده است وجود معدن سنگ در حریم این چشمه هاست معدن سنگی که مثل خوره به جان این اثر افتاده است. معدنی که حتی اعتراضات مردم روستا هم نتوانست جلوی فعالیت آن و حفاری را بگیرد. البته این معدن طبق گفته افراد محلی فعلا فعال نیست و برای فروش گذاشته شده است معدنی که چندی دیگر ممکن است دوباره حفاری و تخریب را آغاز کند.
سرنوشت این چشمههای چند هزار ساله چه خواهد شد؟ آیا به همین صورت تا نابودی کامل رها میشوند یا مسئولین دلسوز دست به کار شده, از تخریبشان جلوگیری کرده و گردشگری را در منطقه توسعه میدهند؟
با امید به اینکه ثبت یک اثر ملی طبیعی فقط لغزش جوهری بر روی کاغذ نباشد......
برای بازدید از این چشمهها میتوانید از دو مسیر زیر استفاده نمایید:1 ـ سمنان ـ مهدی شهر ـ شهمیرزاد ـ فولاد محله ـ سه راه تلمادره ـ روستای اروست ـ چشمههای باداب سورت
2 ـ مازندران ـ ساری ـ کیاسر ـ سه راه تلمادره ـ روستای اروست ـ چشمههای باداب سورت
اطلاعات جامع و کامل در مورد این چشمههای زیبا و روستای اروست را میتوانید در این آدرس مطالعه بفرمایید.
www.orost.ir