به گزارش تابناک، پاپ فرانسیس بهعنوان اولین پاپ از قاره آمریکا، اولین یسوعی در این مقام، و رهبری با رویکردی فروتنانه و اصلاحطلب، جایگاه ویژهای در تاریخ کلیسای کاتولیک دارد. فرانسیس بارها بر لزوم مبارزه با فقر، نابرابری اقتصادی، و بیعدالتی تأکید کرده بود .
پاپ فرانسیس در نامه آپوستولیک Evangelii Gaudium از کلیسا خواست تا به "کلیسای فقرا" تبدیل شود، پاپ فقید فرانسیس در راستای ترویج صلح، دیدارهای متعددی با رهبران ادیان دیگر، از جمله دیدار تاریخی با آیتالله سیستانی در عراق (۲۰۲۱) و امضای سند "برادری انسانی" با شیخ الازهر در امارات (۲۰۱۹)، داشته است.
پاپ به چه معناست؟
پاپ، عنوان رهبر کاتولیکهای جهان و بالاترین مقام مذهبی در کلیسای کاتولیک روم است که به معنای «پدر» در زبان لاتین است. مرکز اقامت پاپ، کشور کوچک و نمادین واتیکان است. انتخاب پاپ ابتدا توسط روحانیون رم انجام میشد، اما از سال ۱۰۵۹ این حق به کاردینالهای کلیسای رم واگذار شد و از سال ۱۱۷۹ همه کاردینالها حق رأی برابر یافتند. پاپ اوربان ششم (۱۳۷۸) آخرین پاپ غیرکاردینال بود. طبق قوانین کنونی، پاپ توسط کاردینالهای زیر ۸۰ سال انتخاب میشود و در صورت انتخاب غیرروحانی، باید از رئیس مجمع کاردینالها تقدیس اسقفی دریافت کند. القاب پاپ شامل اسقف رم، جانشین مسیح، خادم خادمان خدا، و پیشوای مذهبی است.
دفتر رسمی پاپ در «کلیسای سنت جان لاتران» و اقامتگاه رسمی او «قصر واتیکان» است. او یک قصر تابستانی در قلعه گاندولفو (در نزدیکی شهر باستانی آلبالونگا) دارد. در گذشته، اقامتگاه رسمی پاپ، قصر لاتران بود که توسط امپراطور رم، کنستانتین اول، اهدا شده بود. حوزه قضایی روحانی پاپ (مقر پاپ) متفاوت از حوزه دنیوی (شهر واتیکان) است.
به بهانه درگذشت پاپ فرانسیس بطور خلاصه به تفاوت های الهیاتی و کلامی مسیحیت کاتولیک و اسلام پرداخته ایم:
مسیحیت کاتولیک بهعنوان یکی از شاخههای اصلی مسیحیت، دارای نظام الهیاتی پیچیدهای است که در طول تاریخ با نقدهای متعددی از سوی متکلمان اسلامی مواجه شده است. این مقاله با استناد به پژوهشهای اخیر کلام اسلامی، به بررسی مهمترین تناقضهای کلامی و الهیاتی مسیحیت کاتولیک میپردازد.
مسیحیت کاتولیک بزرگترین و سنتی ترین شاخه مسیحیت
مسیحیت کاتولیک با بیش از ۱.۳ میلیارد پیرو، بزرگترین شاخه مسیحیت است و نظام الهیاتی آن ریشه در سنتهای کلیسایی، کتاب مقدس، و آموزههای پدران کلیسا دارد. بااینحال، از منظر کلام اسلامی، برخی از این آموزهها با اصول توحید، عقلانیت، و فطرت انسانی سازگار نیست و دچار تناقضات درونی و بیرونی است. متکلمان اسلامی، بهویژه در سدههای اخیر، با بهرهگیری از روشهای فلسفی و کلامی، این تناقضات را مورد نقد قرار دادهاند.
آموزه تثلیث و تناقض با توحید
یکی از مهمترین نقدهای کلام اسلامی به مسیحیت کاتولیک، آموزه تثلیث است که خدا را در سه اقنوم (پدر، پسر، روحالقدس) متحد و متمایز توصیف میکند. از دیدگاه متکلمان اسلامی، این آموزه با اصل توحید ذاتی و فعلی خداوند در تعارض است. قرآن کریم در آیه ۱۷۱ سوره نساء بهصراحت مسیحیان را از اعتقاد به تثلیث نهی کرده و تأکید میکند: «فَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ ۚ انتَهُوا خَیْرًا لَکُمْ».
پژوهشهای اخیر، مانند کتاب «مباحثات کلامی مسیحیان و مسلمانان درباره تثلیث در سدههای نخست هجری» اثر ولی عبدی، نشان میدهد که متکلمان معتزله در سدههای اولیه هجری تلاش کردند تا با روشهای عقلی، تناقضات منطقی تثلیث را آشکار کنند. بهعنوان مثال، آنها استدلال میکردند که وحدت ذاتی خدا نمیتواند با تمایز اقنومها سازگار باشد، زیرا این تمایز یا به تعدد ذات منجر میشود (شرک) یا به ترکیب در ذات الهی (محال عقلی). همچنین، متکلمان معاصر مانند جعفر سبحانی در آثار خود تأکید دارند که تثلیث با فطرت توحیدی انسان و سادگی ذات الهی ناسازگار است.
متکلمان اسلامی استدلال میکنند که تثلیث نمیتواند همزمان وحدت و تمایز را در ذات خدا حفظ کند، زیرا این دو مفهوم بهصورت منطقی متعارضاند.
از منظر اسلامی، تثلیث با آیات قرآنی و اصول عقلی توحید در تضاد است.
یکی از بارزترین تفاوتهای الهیاتی بین اسلام و مسیحیت کاتولیک، درک آنها از خدا است. مسیحیت کاتولیک به آموزه تثلیث معتقد است، که خدا را در سه اقنوم (پدر، پسر، روحالقدس) متحد و متمایز توصیف میکند. این مفهوم در شورای نیقیه (۳۲۵ م) تثبیت شد و در Catechism of the Catholic Church (۱۹۹۴) بهعنوان رکن کاتولیک تأیید شده است.
در مقابل، اسلام بر توحید محض تأکید دارد و خدا را واحد، غیرقابلتقسیم، و فاقد شریک میداند. قرآن در سوره اخلاص (۱۱۲) این اصل را تصریح میکند: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ». طبق مقالهای در Theological Studies (۲۰۱۹)، این تفاوت اساسی منجر به اختلافات تاریخی و عمیق بین اسلام و مسیحیت شده است، زیرا برخی مسیحیان توحید اسلامی را بیشازحد سادهانگارانه و مسلمانان تثلیث را شرکآمیز تلقی کردهاند.
آموزه تجسد و تناقضات فلسفی
آموزه تجسد، که عیسی مسیح را هم خدا و هم انسان کامل میداند، از دیگر محورهای نقد متکلمان اسلامی است. این آموزه در کاتولیسیسم بر اساس تصمیمگیریهای شورای نیقیه (۳۲۵ م) تثبیت شد. متکلمان اسلامی، مانند نویسندگان مقاله «نجاتشناسی از دیدگاه مسیحیت و اسلام»، استدلال میکنند که تجسد با صفات الهی مانند نامتناهی بودن و بینیازی خداوند ناسازگار است.
تناقض درونی این گزاره این است که چگونه یک موجود میتواند هم محدود (انسان) و هم نامحدود (خدا) باشد؟ این دوگانگی در ذات، از نظر عقلی غیرقابلجمع است.
از دیدگاه قرآن، عیسی مسیح پیامبری است که به اذن خدا معجزات انجام میداد (آیه ۱۱۰ سوره مائده)، نه خدا یا فرزند خدا. این دیدگاه با فطرت انسانی و عقل سلیم سازگارتر است.
پژوهشهای معاصر نشان میدهد که متکلمان اسلامی با استناد به فلسفه اسلامی، مانند آرای ابنسینا و ملاصدرا، تجسد را به دلیل محال بودن اتحاد ذات الهی و بشری رد میکنند. برای مثال، در مقالهای در مجله «پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی»، تجسد بهعنوان یک پارادوکس فلسفی معرفی شده که با اصول وحدت وجود ناسازگار است.
نجاتشناسی و انحصارگرایی کاتولیک
نجاتشناسی کاتولیک یکی دیگر از حوزههای مورد انتقاد است. دیدگاه سنتی کاتولیک، بهویژه پیش از شورای واتیکان دوم (۱۹۶۲-۱۹۶۵)، نجات را منحصر به ایمان به مسیح و عضویت در کلیسای کاتولیک میدانست. این انحصارگرایی با نقدهای متعددی از سوی متکلمان اسلامی مواجه شده است.
به بیان دیگر تناقض اینجاست اگر خدا عادل و رحیم است، چگونه ممکن است غیرمسیحیانی که به دلیل شرایط جغرافیایی یا تاریخی با مسیحیت آشنا نشدهاند، از نجات محروم شوند؟ این دیدگاه با عدالت الهی ناسازگار است.
در دیدگاه اسلامی، قرآن در آیه ۶۲ سوره بقره تأکید میکند که هر کس به خدا و روز جزا ایمان داشته باشد و عمل صالح انجام دهد، اهل نجات است. این دیدگاه شمولگرایانه با فطرت انسانی و عدالت الهی سازگارتر است.
پژوهشهای اخیر، مانند مقاله «شمولگرایی نجات از دیدگاه کارل رانر و استاد مطهری»، نشان میدهد که حتی برخی متکلمان مسیحی معاصر، مانند کارل رانر، به دلیل تناقضات انحصارگرایی، به سمت شمولگرایی متمایل شدهاند، اما این دیدگاه همچنان با سنت کاتولیک در تعارض است.
تفاوت اسلام و مسیحیت کاتولیک در مناسک و نگاه به کلام الهی
مناسک عبادی در اسلام و مسیحیت کاتولیک تفاوتهای قابلتوجهی دارند. در مسیحیت کاتولیک، آیینهایی مانند عشای ربانی (اوخاریست)، که در آن نان و شراب به بدن و خون مسیح تبدیل میشود، و هفت آیین مقدس (مانند غسل تعمید و اعتراف) نقش محوری دارند. این آیینها در Catechism of the Catholic Church (پاراگرافهای ۱۲۱۰-۱۶۶۶) شرح داده شدهاند.
در اسلام، عبادت بر پنج رکن استوار است: شهادتین، نماز، روزه، زکات، و حج. این اعمال مستقیماً به خدا مرتبطاند و نیازی به واسطه ندارند. طبق کتاب The Vision of Islam نوشته ویلیام چیتیک (۱۹۹۴)، عبادات اسلامی بر سادگی و تمرکز بر رابطه فردی با خدا تأکید دارند.
مسیحیت کاتولیک کتاب مقدس (عهد قدیم و جدید) را کلام الهامشده خدا میداند که از طریق نویسندگان انسانی نگاشته شده است. طبق شورای ترنت (۱۵۴۵-۱۵۶۳)، سنت کلیسا نیز در کنار کتاب مقدس منبع معتبر وحی است اما در اسلام، قرآن کلام مستقیم خدا و معجزه نهایی است که از طریق جبرئیل به پیامبر اسلام(ص) نازل شده است. قرآن در آیه ۷۹ سوره بقره به تحریف برخی متون مقدس پیشین اشاره میکند و خود را معیار صحت دیگر کتب میداند. مقالهای در Studies in Interreligious Dialogue (۲۰۱۸) این تفاوت را در تأکید اسلام بر حفظ لفظی وحی و تمرکز کاتولیسیسم بر تفسیر سنتی برجسته میکند.
عصمت پاپ و تناقضات تاریخی
آموزه عصمت پاپ، که در شورای واتیکان اول (۱۸۶۹-۱۸۷۰) بهصورت رسمی تصویب شد، بیان میکند که پاپ در امور ایمانی و اخلاقی از خطا مصون است. متکلمان اسلامی این آموزه را از چند جهت نقد میکنند:
تاریخ کلیسا نشاندهنده خطاها و فسادهای متعدد برخی پاپها، مانند پاپ الکساندر ششم، است که با ادعای عصمت ناسازگار است.
پاپ الکساندر ششم (رودریگو بورجیا، ۱۴۳۱-۱۵۰۳)، از پاپهای جنجالی کلیسای کاتولیک، از ۱۴۹۲ تا ۱۵۰۳ رهبری واتیکان را برعهده داشت. او که در اسپانیا زاده شد، به دلیل فساد مالی، تجملگرایی، و روابط غیراخلاقی، از جمله داشتن فرزندان نامشروع مانند چزاره و لوکرتزیا بورجیا، شهرت دارد. مهمترین اقدام او، امضای پیمان توردسییاس (۱۴۹۴) بود که جهان را بین پرتغال و اسپانیا تقسیم کرد. الکساندر ششم با ساوونارولا، راهب اصلاحطلب، درگیر شد و او را به دلیل انتقاد از فساد کلیسا تکفیر و اعدام کرد. دوره او نماد دنیاطلبی رنسانس و نقض اصول اخلاقی کلیسا تلقی میشود
از دیدگاه اسلامی، عصمت مختص پیامبران و امامان معصوم است که بهواسطه ارتباط خاص با وحی الهی از خطا مصوناند. اعطای این ویژگی به پاپ، بدون پشتوانه وحیانی، غیرمنطقی است.
تحریف کتاب مقدس و تناقضات متنی
متکلمان اسلامی، بهویژه در نقدهای معاصر، به تحریفات کتاب مقدس و تناقضات متنی آن اشاره دارند. قرآن کریم در آیاتی مانند آیه ۷۹ سوره بقره به تحریف متون مقدس توسط برخی علمای یهود و نصارا اشاره میکند.
وجود نسخههای متعدد کتاب مقدس (مانند نسخههای یونانی، عبری، و لاتین) و اختلافات متنی میان آنها، نشاندهنده عدم حفظ متن اصلی است. همچنین، تناقضات روایی، مانند اختلاف در گزارشهای صلیب در اناجیل چهارگانه، از نظر متکلمان اسلامی نشانه تحریف است.
قرآن بهعنوان کتابی که از تحریف مصون مانده، معیار سنجش صحت متون مقدس دیگر قرار میگیرد. پژوهشهای اخیر، مانند مقالهای در «پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی»، با تحلیل تطبیقی متون مقدس، به این نتیجه رسیدهاند که اناجیل کنونی نمیتوانند کلام دستنخورده خدا باشند.
بطور خلاصه می توان گفت از دیدگاه کلام اسلامی معاصر، مسیحیت کاتولیک با تناقضات متعددی در حوزههای تثلیث، تجسد، نجاتشناسی، عصمت پاپ، و تحریف کتاب مقدس مواجه است. این تناقضات، هم از منظر درونی (عدم انسجام منطقی و تاریخی) و هم از منظر بروندینی (تعارض با اصول توحید، عقل، و فطرت در اسلام) مورد نقد قرار گرفتهاند. پژوهشهای اخیر، با بهرهگیری از روشهای فلسفی و تطبیقی، این نقدها را با دقت بیشتری تبیین کردهاند. بااینحال، گفتوگوی بینالادیانی و درک متقابل میتواند به کاهش سوءتفاهمها و توسعه همکاریهای مشترک در حوزههای اخلاقی و اجتماعی کمک کند، همانطور که در بیانیههای شورای واتیکان دوم نیز به آن اشاره شده است.
تفاوت دیدگاه اسلام و مسیحیت درباره به صلیب کشیدن عیسی مسیح
در مسیحیت کاتولیک، به صلیب کشیدن عیسی مسیح (تصلیب) رویداد محوری ایمان است. طبق اناجیل (متی ۲۷، مرقس ۱۵، لوقا ۲۳، یوحنا ۱۹) و کاتشسیم کلیسای کاتولیک (پاراگرافهای ۵۹۹-۶۱۸)، عیسی بهعنوان خدا و انسان، به صلیب کشیده شد، مُرد، و در روز سوم رستاخیز کرد. این رویداد کفاره گناهان بشریت تلقی میشود و نجات از طریق ایمان به قربانی مسیح ممکن است. تصلیب نماد رنج، فداکاری، و پیروزی بر مرگ است.
دیدگاه اسلام
اسلام، طبق قرآن (سوره نساء، آیه ۱۵۷-۱۵۸)، به صلیب کشیدن و مرگ عیسی را رد میکند: «وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَٰکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ». قرآن میگوید که عیسی کشته یا مصلوب نشد، بلکه خداوند او را به سوی خود بالا برد. تفاسیر اسلامی (مانند تفسیر طبری) اغلب بیان میکنند که فردی دیگر بهجای عیسی مصلوب شد یا این واقعه بهگونهای به نظر آمد. عیسی در اسلام پیامبری بزرگ است، اما نه خدا یا واسطه نجات.
در واقع مسیحیت کاتولیک تصلیب را واقعی و ضروری برای نجات میداند؛ اسلام آن را انکار میکند و معتقد است عیسی مصلوب نشد. همچنین در مسیحیت، عیسی خدا و انسان و فادی بشریت است؛ در اسلام، او پیامبر و بنده خداست. تصلیب در مسیحیت محور نجاتشناسی است؛ در اسلام، نجات از طریق ایمان، توبه، و اعمال صالح حاصل میشود، بدون نیاز به تصلیب.
مهرداد کریمخانی
منابع
عبدی، ولی. (۱۴۰۳). مباحثات کلامی مسیحیان و مسلمانان درباره تثلیث در سدههای نخست هجری. بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی.
«نجاتشناسی از دیدگاه مسیحیت و اسلام». پرتال جامع علوم انسانی.
«کثرتگرایی دینی». ویکی شیعه.
«مسیحیت کاتولیک و تجدد». پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی.
«تحولات کلیسای کاتولیک در جهان معاصر». دائرةالمعارف اسلامی طهور.
سبحانی، جعفر. (۱۳۹۹). مدخل مسائل جدید در کلام اسلامی. قم: انتشارات مؤسسه امام صادق.
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.