میلی صفحه خبر لوگو بالا
شاتل صفحه خبر لوگو بالا
میلی صفحه خبر موبایل

گره رابطه چین و آمریکا چطور باز شد؟

سید مجتبی تقوی‌نژاد
کد خبر: ۱۳۳۹۹۴۸
| |
812 بازدید

گره رابطه چین و آمریکا چطور باز شد؟

یک نگاه متفاوت به قدرت معدنی ایران‌

می‌گویند جهان در حال پوست اندازی است؛ اما این جمله چه معنایی دارد؟ ۹ اکتبر امسال، چین دست به اقدام متهورانه‌ای زد و زنگ خطر را برای تولید جهان به صدا درآورد. جهان در حالی در شوک محدودیت تازه چین برای صادرات فلزات کمیاب خاکی قرار گرفت که پژوهش تازه گلدمن‌ساکس گویای ضربه ۱۵۰ میلیارد دلاری چین به اقتصاد جهان با این اقدام بود. گرچه نهایتا یک نوامبر بخشی از این اختلاف با یک توافق تازه کمرنگ شد و گره از رابطه چین و آمریکا موقتا باز شد، اما در گزارش گلدمن ساکس بر خطرات تسلط چین در معدن و پالایش فلزات نادر تاکید شده است. این موسسه با یادآوری تبعات تسلط چین در بخش معدن، ریسک فزاینده‌ای را برای زنجیره‌های تأمین جهانی اعلام و چالش‌هایی را برای کشور‌هایی که به دنبال ایجاد زنجیره‌های تأمین مستقل هستند، تشریح کرد. طبق گزارش موسسه CSIS، چین بر ۷۰ درصد کل استخراج مواد خاکی کمیاب و ۹۳ درصد فراوری این عناصر تسلط دارد. پنج عنصر جدیدی که چین بر صادرات آنها کنترل وضع کرده بود برای تولیدکنندگان محصولاتی که در مرز دانش بشری قرار دارند، از نیمه‌هادی و انواع تراشه‌ها تا انواع جنگ‌افزار‌ها اهمیت راهبردی داشته و همین عامل نیز دونالد ترامپ را به صرافت دیدار با شی جین پینگ انداخت. شواهد موجود نشان می‌دهد کنترل چین بر این فلزات روی تولید جنگند‌ه‌های f۳۵، زیردریایی‌های پیشرفته ویرجینیا و کلمبیا، موشک‌های تاماهاوک، پهپاد‌های پریدیتور و سامانه‌های راداری اثر بسیار بدی می‌گذارد. بازگشت آمریکا به میز گفت‌و‌گو خبر از اهمیت دوچندان معدن در اقتصاد جهان می‌دهد. وقوع این اتفاق نیز عملاً درک تازه‌ای از اهمیت بخش معدن به عنوان عامل تغییر بازی در صحنه اقتصادسیاسی بین‌الملل ارایه کرد.

ایالات متحده که با اقدام متهورانه چین در وضع محدودیت بر عناصر خاکی کمیاب قافیه را در بازی معدن به رقیب شرقی خود باخته دید، در دو هفته گذشته دمی از تهدید چین دست برنداشت، اما وقتی دید این تهدید‌ها اثرگذار نبست، به میز مذاکره بازگشت. موضوعی که ثابت کرد چین بسیار هوشمندانه‌تر از رقیب غربی بازی می‌کند. این یعنی چین با سلاحی کمیاب، رنگ جدیدی به سیاست خارجی خود در قبال آمریکا داده است.

ترامپ که با ایده صلح‌سازی از طریق زور و قدرت خشن نظامی تمام قواعد حقوق بین‌الملل را زیر پا گذاشته، در مقابله شیوه مواجهه چین با جنگ تعرفه‌ها کاملا سردرگم شده و مسیر را برای اعمال زور بیشتر بسته می‌بیند. به راستی چه قدرتی در دل فلزات کمیاب نهفته که چنین طوفانی در روابط بین‌الملل ایجاد کرده است؟ پاسخ روشن است؛ قدرت نرم.

جوزف نای اندیشمند آمریکایی سال‌ها پیش در کتابی به همین نام سعی کرد از مفهوم تازه‌ای رونمایی کند که در کنار توان نظامی به کشور‌ها برای بازی در صحنه بین‌الملل وزن می‌دهد. اقتصاد یکی از اهرم‌های اصلی قدرت نرم است که با حفاظت از حریم کشور‌ها به آنها برای ورود به بازی‌های پیچیده بین‌المللی فضای مانور می‌دهد.

زنجیره‌های ارزش جهانی که سال‌ها با هدف نزدیک کردن منابع، نیروی کار و سرمایه به سود هرگونه مرز و مانع را درنوردیده بود، حالا در نتیجه درک تازه قدرت‌ها از توان نرم خود در حال بازتعریف شدن است. در این دوره جدید چین دیگر صرفا کارخانه جهان نیست و اگر تمایل نداشته باشد، می‌تواند بجای تامین نیاز کشور‌های دیگر از جمله آمریکا، برای فروش محصول خود قاعده بگذارد. انحصار عجیب و غریب چین بر عرصه فلزات کمیاب و عناصر خاکی که در تولید تراشه، توربین، باطری‌های الکتریکی، جنگ افزار نظامی و ادوات فضانوردی کاربرد دارند، سبب شده تا این کشور برگ جدیدی مقابل امریکا رو کند. این برگه در حالی متکی بر قدرت نرم چین است که آمریکا برغم قدرت سخت نظامی توانی برای مقابله با آن ندارد و دست آخر به توافقی تازه در حوزه تجارت تن می‌دهد. برهمین مبنا می‌توان ادعا کرد عصر جدیدی در روابط بین‌الملل ظهور کرده و چیز‌های جدیدی ورای قدرت سخت بر اعتبار ملی کشور‌ها می‌افزایند. معدن یکی از همین چیزهاست که آنقدر قدرت داشت تا ترامپ را پای میز مذاکره آورد و «شاه دیوانه» را مجبور به تعامل کرد.

از آنجا که ایران حجم قابل توجهی از مواد معدنی و کانسار‌های غنی را در بطن خود نهفته و قدرت ذهنی بالایی از ناحیه جامعه دانشگاهی دارد، ورود به فاز تولید عناصر نادر خاکی می‌تواند یکی از گام‌های بلند ایران به سمت تحقق اهداف خود در بخش معدن باشد. عارضه بزرگ بخش معدنی ایران که سالهاست مارا آزار داده و موجب جدال‌های بی‌سرانجام در صحنه سیاستگذاری معدنی شده، مسئله ارزش پایین صادرات مواد و محصولات معدنی است. موردی که از قضا با ورود ایران به فاز تولید عناصر نادر خاکی قابل تغییر است. ایران در صورت ورود به این بازی قادر خواهد بود تا همزمان با افزایش درآمد‌های ارزی برگ جدیدی برای بازی در صحنه بین‌الملل بیابد و با غور در مفهوم قدرت نرم، جایگاه تازه‌ای در نظام جدید جهان برای خود تعریف کند. بنابر همین بینش روشن است که بخش معدن دیگر نه یک زمین بازی صرفا اقتصادی و ساده که حوزه جذابی برای رسیدن به مرز‌های دانش و فناوری و درنوردیدن سطوح رفاه ملی است. این یعنی با پتانسیلی که کشور در زمینه مواد معدنی دارد، می‌تواند نه فقط موتور رشد اقتصادی که نیرومحرکه قدرت‌یابی در افق ۲۰۵۰ باشد. برای این مهم و نیل به این هدف بزرگ بد نیست اگر سیاستگذاران کشور با تعریف درست زمین بازی، راه را برای بالفعل شدن استعداد‌های ذاتی کشور باز کنند. بالفعل کردن این قدرت نیز فقط توسعه بخش معدن نیست؛ عبور از دروازه طلایی فناوری‌های لبه برای افزایش قدرت و ثروت ملی است. / کارشناس صنعت فولاد 

میلی صفحه خبر موبایل
اشتراک گذاری
برچسب ها
سلام پرواز
سفرمارکت
گزارش خطا
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# آتش بس غزه # خروج از ان پی تی # جنگ ایران و اسرائیل # عملیات وعده صادق 3 # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # حمله آمریکا به ایران # حمله اسرائیل به ایران # مکانیسم ماشه # اسنپ بک
نظرسنجی
از میان 5 بانک و موسسه مالی ناتراز کدامیک عملکرد بدتری دارند؟
مرجع جواهرات
الی گشت