لج‌ و لج‌بازی، دختر را فراری و معتاد کرد

فرزندم در سال دوم دبيرستان تحصيل مي کرد که يک روز به طور اتفاقي او را همراه پسري جوان سوار بر موتورسيکلت ديدم. آن روز وقتي سارا به خانه برگشت با او برخورد تندي کردم و کتکش زدم. سپس با عصبانيت از خانه بيرون رفتم. ولي زماني که برگشتم اثري از دخترم نديدم. او ۲ هفته ناپديد شد و به هر کجا عقلم مي رسيد سر زدم تا اين که بالاخره خودش برگشت.
کد خبر: ۱۳۴۵۷۲
|
۱۵ آذر ۱۳۸۹ - ۰۹:۵۸ 06 December 2010
|
6440 بازدید
خراسان: کلافه شده بودم و نمي دانستم از دست اين بچه نااهل چه خاکي بر سرم بريزم؟ از هر طريقي که وارد شدم تا دخترم به اشتباهات خودش پي ببرد فايده اي نداشت و سارا تصميم گرفته بود انتقام عقده هاي کودکي و نوجواني اش را از من بدبخت که جواني ام را به پاي او سوزانده بودم بگيرد.

زن ۳۸ ساله افزود: وقتي دخترم کلاس اول ابتدايي بود من و پدرش به دليل لج و لج بازي و غرور خانواده هاي مان به طور توافقي از هم جدا شديم، فکر مي کردم شوهرم پشيمان شود و با عذرخواهي برگردد اما او پس از چند ماه با زن ديگري ازدواج کرد و زندگي جديدي براي خودش تشکيل داد.

در آن شرايط من سرپرستي تنها دخترم را بر عهده گرفتم و با کار و تلاش سعي داشتم زندگي خوبي براي سارا درست کنم اما افسوس که خيلي درگير گرفتاري هاي شغلي شده بودم و از فرزندم غافل ماندم. احساس تنهايي و از طرفي سرکوفت هاي خانواده ام باعث شد تا دخترم از سنين نوجواني نسبت به من بدبين شود. او دانش آموز کلاس سوم راهنمايي بود که فهميدم با چند پسر جوان رابطه تلفني دارد. هرچه نصيحتش مي کردم دست از اين کارهايش بردارد فايده اي نداشت و براي حرف هايم ارزشي قائل نبود.

فرزندم در سال دوم دبيرستان تحصيل مي کرد که يک روز به طور اتفاقي او را همراه پسري جوان سوار بر موتورسيکلت ديدم. آن روز وقتي سارا به خانه برگشت با او برخورد تندي کردم و کتکش زدم. سپس با عصبانيت از خانه بيرون رفتم. ولي زماني که برگشتم اثري از دخترم نديدم. او ۲ هفته ناپديد شد و به هر کجا عقلم مي رسيد سر زدم تا اين که بالاخره خودش برگشت.

مادر دل شکسته افزود: هرچه از او توضيح خواستم که کجا بوده و چه بلايي به سرش آمده جوابي نمي داد.

من به پيشنهاد خواهرم سارا را آماده کرديم تا براي معاينه به نزد پزشک ببريم اما او را در شلوغي خيابان گم کرديم. دخترم دوباره از خانه فرار کرد. از اين موضوع فقط من و خواهرم مطلع بوديم و چون نمي خواستم در بين آشنايان و به ويژه پدر سارا متهم شوم که نتوانسته ام از فرزندم خوب نگهداري کنم چيزي به کسي نگفتم. يک هفته گذشت و سارا به خانه برگشت اما باز هم سکوت کرد و نگفت در اين مدت کجا بوده است.

با اين که خيلي نگران فرزندم بودم او را در خانه زنداني کردم تا ادب شود ولي اين اقدام اشتباه نيز کارساز نبود چون سارا براي بار سوم از خانه فرار کرد و اين بار حدود يک ماه ناپديد شد. حالا هم که به خانه برگشته است متوجه شدم به مواد مخدر اعتياد دارد .
اشتراک گذاری
تور تابستان ۱۴۰۳
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# دولت چهاردهم # اسماعیل هنیه # مسعود پزشکیان
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
پاسخ های رئیس جمهور پزشکیان در اولین نشست خبری را چطور ارزیابی می کنید؟