در حالي كه تبليغات تلويزيون براي گفت وگوي صريح با رئيس جمهور، مدام در ساعات منتهي به پخش مصاحبه رئيس جمهور از شبكه دوم سيما پخش مي شد، متأسفانه در اين گفت وگو، کمترین اثري از صراحت مجري در مصاحبه با رئيس جمهور ديده نشد و بسياري از پرسش هایي كه در اين روزها در ذهن مردم نقش بسته، در مصاحبه یکشنبه شب به دليل محافظه كاري بي دليل مجري یا تهیه کننده برنامه بدون پاسخ باقي ماند.
به گزارش «تابناك»، این در حالی است که بسیاری از سخنان دکتر احمدی نژاد، مواردی بود که روزانه از رسانه های ملی و دولتی کم و بیش به آگاهی عموم رسیده بود، اما آنچه فلسفه پخش چنین برنامه ای است و افکار عمومی از آن انتظار دارند، پرسش های دقیق تر و ورود به جزییات، همراه با چالش های آماری و کیفی است که قاعدتا مجری یک گفت وگوی دو طرفه باید به آن پرداخته و مردم را برای رسیدن به یک فضای شفاف و به دور از شایبه یاری رساند تا از این رهگذر، هم شخص مسئول بتواند از عملکرد خود با شفافیت بیشتر دفاع کند و هم راه برای اقناع عمومی فراهم تر شود.
برای نمونه، در روزهاي اخير و به ويژه در دو ماه گذشته از سال جاري، تورم و هزينه هاي آب و برق و گاز، به عنوان دغدغه و سوالی جدی در اذهان مردم شکل گرفته، اين در حالي است كه مجري برنامه، هيچ واكنشي به اين پاسخ رئيس جمهور نشان نداد كه «ايران تنها كشوري در جهان است كه هيچ خانواده اي در آن گرسنه نيست»، پاسخی که بر فرض صحت، بیشتر به یک توجیه می ماند تا یک پاسخ درخور؛ اما دریغ از اندک واکنشی از سوی مجری!
یا مثلا وقتی مجری در باب مباحث پیرامون دخالت دولت در انتخابات مجلس از ریاست محترم جمهور پرسید و با این پاسخ روبه رو شد که «اصلا انتخابات کی هست و...»، جا داشت آقای حیدری بحث را رها نمی کرد و برای کمک به روشن تر شدن فضا، مثلا به گردهمایی انتخاباتی چند وقت پیش حامیان دولت اشاره می کرد که با مدیریت مشایی و در پایان سال 89، آن هم در ساختمان سابق مجلس برگزار شد و اتفاقا شخص آقای رییس جمهور هم یکی از سخنرانان آن بود.
بنا بر اين گزارش، بايد گفت يك مجري، هنگامی كه در قامت نماينده مردم رو در روي يك مقام كشوري و اجرايي مي ايستد، قرار بر اين نيست كه هيچ سخني نگويد؛ چه، كاري كه شب گذشته مجري شبكه دوم در مصاحبه با رئيس جمهور انجام داد، وظيفه وي نبود، بلكه وظيفه تيم اطلاع رساني دولت بود كه آنان هم كار خود را بهتر از آقای مجری بلدند و هر روزه همين كار را انجام مي دهند؛ اما چرا رسانه آن هم رسانه ملي، نبايد اندكي از پرسش های مردم را از بالاترين مقام اجرايي كشور بپرسد؟ اين چه ترسي است كه در دل سياستگذاران سيما و مجريان تلويزيوني نشسته است كه کمترین وظايف خود را هم انجام نمي دهند؟
آيا آقاي مجری نمي دانست كه تورم موجود در كشور طبيعي نيست، يا اينكه مي دانست و نمي خواست آمارها و يا مصاديقي را در اين زمينه به رئيس جمهور نشان دهد؟
یا در بخشی دیگر، رئيس جمهور نيز همانند معاونان و وزيران خويش باز هم گفت كه سال گذشته، دولت يك ميليون و هفتصد هزار شغل در كشور ايجاد کرده و در سال جاری هم قرار است، دو ميليون و پانصد هزار شغل ايجاد کند، ولی متأسفانه، مجري برنامه در این باره هم از رئيس جمهور نپرسيد. پس چرا اين همه اشتغال زايي در بين مردم ديده نمي شود و چرا از آمار بيكاران به طرز محسوسي كاسته نشده است، یا دست کم چند مثال در این مورد از رئيس جمهور بپرسد كه اصولا اين اشتغال زايي چگونه و در كجا صورت پذيرفته است؟
اين ها همه در حالي است كه تازه این نکات، فارغ از بحث هاي سياسي است كه هفته هاست فضاي كشور را تحت تأثير قرار داده و رئیس جمهور محترم، نه تنها پاسخ روشنی در مورد چرایی رفتار خود نداد، بلکه فضا را به سمت سخنان همیشگی کشاند.
حال با توجه به آنچه گفته شد، واقعا چه نیازی به حضور مجری در برنامه و تبلیغ گفت وگوي «صريح» با رئيس جمهور بود؟ آیا بهتر نبود، فضا را در اختيار رئيس جمهور می گذاردند تا همان حرف هایی را بزند که زد؟ و پرسش هایی مطرح نمی شد که به هيچ وجه آن سئوالاتي نبود كه توقعات مردم را براي پاسخگويي بالاترين مقام اجرايي كشور برآورده كند؟
چه اشكالي دارد، رئيس جمهوري كه اين همه در سخنان خويش از لفظ ملت بهره می گیرد و البته با افتخار اعلام می کند که هیچ روزنامه یا سایت خبری را نمی خواند، دست کم در رسانه ملی، بدون واسطه با پرسش های واقعی مردم روبه رو شود؟
مگر خدای ناکرده، مردم قصد تخريب دولت را دارند كه پرسش هایشان توسط مجري و سيما سانسور مي شود؟ چرا بايد در رسانه رفتاری انجام شود كه هم ابهامات در فضای جامعه و ذهن مردم باقی بماند و هم نتیجه عکس دهد و...؟!