رویا برای بار دوم هم به اتاق عمل رفت و نتیجه عمل رضایت بخش بود و گام مثبت دیگری برای بازگشت این دختر به اجتماع برداشته شد؛ دختر هجده ساله متولد شوشتر که سالهاست ساکن یکی از محلههای حومه شهر اهواز شده و اکنون به
حکم محبت مردم خونگرم میهنمان، دیر نیست که دوباره بتواند به زندگی عادی برگردد.
به گزارش «تابناک»، عصر روز چهارشنبه، رویا برای بار دوم به اتاق عمل رفت تا این بار وزنه دیگری را که مانع حرکتش شده بود، به یاری جراحان متخصص از خود جدا کند؛ وزنهای از جنس گوشت اضافه که در یکی از پاهایش
وجود داشت و شکر خدا، دیگر مرتفع شده است.
رئیس بیمارستان طالقانی اهواز، درباره این بیمار ویژه به خبرنگار ما گفت: پس ز
جراحی صورت بیمار که بزرگترین مانع بازگشت وی به جامعه بود، با تودهای در یکی از پاهای بیمار روبهرو بودیم که مشکل ساز بود. با ارزیابیهای صورت گرفته توسط تیم جراحی به سرپرستی دکتر وقردوست، قرار بر این شد که روز دوشنبه، مرحله دوم درمان بیمار انجام شود که البته لغو شد.
دکتر گلبهار افزود: روز دوشنبه و پیش از آغاز عمل، جراحان دریافتند که بیمار روحیه مناسبی ندارد و تصمیم بر این شد که عمل به تعویق بیفتد و از روانشناسان برای بهبود شرایط روحی رویا کمک گرفته شد. روز چهارشنبه، شرایط برای این عمل مهیا ارزیابی شد و این مرحله از درمان رویا نیز با موفقیت به انجام رسید.
وی در پاسخ به پرسش ما درباره تکمیل درمان پای رویا گفت: موضع جراحی شده هنوز ملتهب است و به قطعیت نمیتوانیم بگوییم که نیاز به عملهای تکمیلی در این موضع داریم یا نه، ولی اگر نیازی احساس شود، انشاءالله پس از درمان تکمیلی صورت به آن خواهیم پرداخت.
وقتی با رویا تماس گرفتیم تا حال و احوالش را جویا شویم، نخستین نکتهای که توجهمان را جلب کرد، تکلم راحت وی بود که قبلا تحت تأثیر وزن اضافه سمت چپ صورتش قرار داشت؛ مثل کوهنوردی که در هنگام صعود با هن هن صحبت میکرد و حالا به یک نیمکت رسیده و نفسی چاق کرده است.
از
عملهای انجام شده خوشحال است و میگوید که همه چیز خوب است و مرتب مادر و
خالهاش به دیدنش میروند. پانسمان صورتش را باز کرده و هیچ دردی ندارد، ولی
هنوز بخیههای نخی و فلزی روی صورتش هستند.
او میگوید که مدیر یک
مؤسسه خیریه هم که شماره حسابی برای جمعآوری کمکهای مردمی به نام او
افتتاح کرده است، هر روز به وی سرکشی میکند.
وقتی شنیدیم که رویا حتی دفترچه بیمه هم نداشته است و به محض آغاز مراحل درمانش بوده که با همکاری مسئولین بیمارستان صاحب دفترچه بیمه شده است، تصمیم گرفتیم که دلیل این موضوع را پرس و جو کنیم؛ حتی با وجود اینکه تا این لحظه کوچکترین هزینهای بابت درمان این دختر دریافت نشده و به قول خانم مردانی (که رویا خاله صدایش میکند)، پزشکان بیمارستان، رویا را افتخاری عمل میکنند. از رویا دلیل این امر را پرسیدیم و گفت: «دفترچه نداشتم و کسی نبود که برایم بگیرد؛ دیگر مهم نیست.» پاسخش آب سردی بود بر آتشمان تا دیگر از نهادی که سرپرستی این خانواده را بر عهده داشت، نپرسیم که چرا؟!
اما جدای اینکه خوشحال است، اضطراب بسیاری دارد، تا جایی که به محض پرسیدن دلیلش، میگوید: اکنون دو هفته است که اینجا هستم و دو عمل سخت انجام دادهام. خسته شدهام و دیگر طاقت ندارم. میخواهم به منزل بروم تا پس از دو ماه که برای مرحله بعدی عمل صورتم برگشتم، کمر و انگشتم را درمان کنند.
به اینجا که میرسد، صدایش لرزان میشود و ادامه میدهد: قرار است امشب (پنجشنبه شب) از کمرم عکسبرداری کنند، ولی هنوز نمیدانم تا کی قرار است اینجا بمانم. شما نمیدانید که چه زمانی مرخص میشوم؟
و ما را مجاب میکند که به دکتر گلبهار زنگ بزنیم و این نگرانی را انتقال بدهیم. گویا فکر راه رفتن در خیابانهای شهر، بدجوری وسوسهاش کرده که برای مرخص شدن از بیمارستان تا این اندازه بیتابی میکند...
دکتر گلبهار در این باره میگوید: ما هم میدانیم که تحمل این شرایط برای این دختر کم سن و سالمان سخت است و حتما از روانشناسان و مددکاران یاری خواهیم گرفت و از شرایط روحی بیمار غافل نخواهیم شد. فعلا با توجه به نزدیک شدن نوروز، منتظر هستیم که MRI از ستون فقرات بیمار تهیه شود تا بتوانیم با مشورت تیم جراحی، یک زمانبندی استاندارد و حساب شدهای برای تعیین زمان مرحله بعدی عمل بیمار داشته باشیم.
وی در پایان گفت: در مرحله بعدی عمل، کمر و انگشت دست بیمار جراحی خواهد شد و بدین ترتیب، در نوبت بعدی مراجعه وی، اقدامات تکمیلی و جراحی پلاستیک را پی خواهیم گرفت.
سخنان رد و بدل شده با دکتر را با رویا در میان میگذاریم و از پرس و جوی مردمی میگوییم که پیگیر شرایطش هستند و او که حالا آرامتر شده است، از همه تشکر میکند؛ آن هم چند بار.