باران در چشم به هم زدنی تبدیل به تگرگ میشود و هوا اصلا شباهتی با ساعات شروع روز ندارد؛ انگار که «بهار» به تکاپو افتاد تا کمرنگی روزهای گذشتهاش را جبران کند و کمی سخت بگیرد تا یادمان بیاید که چقدر زیرساختهای شهریمان در رویارویی با تغییرات، شکننده است!
به گزارش «تابناک»، بارش باران و تگرگ امروز در تهران و برخی شهرستانهای دیگر به اندازهای شدید بود که بسیاری از مردم را دچار مشکل کرد و در برخی از نقاط، سیلاب به راه انداخت؛ بارش بیسابقهای که نه تنها دور از انتظار مینمود، بلکه به آزمونی میمانست که جا دارد بیشتر روی نتایج آن دقیق شویم.
بر پایه گزارشها، با گذشت زمانی کوتاه از شدت گرفتن باران بهاری، برخی از میدانها و خیابانهای بزرگ پایتخت، دچار آبگرفتگی شدید شد و سیلابی که در سطح گذرگاهها به راه افتاد، رفتوآمد را به شدت مختل کرد و عملا همه چیز را به هم گره زد.
شدت آبگرفتگی در برخی نقاط به اندازهای زیاد بود که به گواه تصاویر، بسیاری از مردم ترجیح میدادند به آب بزنند تا شاید زودتر به سرپناهی برسند؛ شاید به این دلیل که از افزایش آبگرفتگی نگران بودند و یا اینکه به دنبال سرپناهی امن میگشتند.
این در حالی است که به
گزارش خبرگزاریها، سیلاب روان شده در سطح شهر به ایستگاههای مترو هم سرازیر شد و کار به جایی رسید که تقریبا خط چهار متروی تهران از فعالیت باز ایستاد و به این ترتیب، موج بزرگ مردمی که به روال همیشگی از یافتن تاکسی در روزهای بارانی عاجز هستند، تردد با مترو را نیز محال دیدند!
با نگاه به تصاویر خبرگزاری مهر که از آبگرفتگی (بخوانید غرق شدن!) ایستگاه متروی خیابان آزادی منتشر شده است، علامتهای سؤال به سمتمان هجوم میآورند که آیا متروی تهران اینقدر در مقابل باران ـ هر چقدر هم که شدید باشد ـ بیدفاع بنا شده و آیا این موضوع هم به مناقشه بودجه دولت و شهرداری مرتبط است؟
ایستگاههای اتوبوس، آبگرفتگی گذرگاهها و پیاده روها، زهکشی نشدن آب باران در خیابانها، اتوبانها و ...، تنها یک نتیجه میتوانند داشته باشند؛ بیماری شهرسازی در کشورمان که عصاره آن در پایتخت کشورمان به چشم میخورد! اینجاست که همچون دیگر بیماریهای واگیردار تهران، هیچ بعید نیست با یک باران بهاری، سیلاب یک نهر آب در کرج
قابلیت خلق فاجعه پیدا کند و یا
زیرگذرهای اصفهان از آب مملو شود و یا ترافیک یک شهر کویری را به چالش بکشاند.
متأسفانه واکنشمان به بارندگی شدید در همین اندازه است؛ چه در سطح مردم و چه در سطح نهادهای مسئول؛ تخلیه آبهای جمع شده تا دفعه بعدی که سیلاب بیاید! با این اوصاف، هنگامی که نه قدرت پیشبینی میزان بارندگیها را داریم و نه قادر به مدیریت یک باران شدید هستیم، چگونه میتوانیم داعیه مقابله با رخدادهای پیشبینی نشدنی را داشته باشیم؟
آیا میتوانیم این بارندگی را به فال نیک بگیریم؟