امروز تحولات و چالشهای منطقه، جای «مرغ» را در صفحات نخست روزنامهها گرفته و هرچند جسته و گریخته، خبر احضار وزرای دولت به نشست غیر علنی مجلس برای بررسی موضوع گرانی در صفحات برخی روزنامهها به چشم میخورد؛ اما این انفجارهای زنجیرهای عراق و کشته شدن بیش از یکصد نفر در این انفجارها به همراه تحولات سوریه، تهدید بشار اسد و سخنان علی لاریجانی درباره سرنوشت این کشور، مهمترین عناوین روزنامههای صبح کشور است.
۲۶ انفجار زنجیرهای در عراق، ماه رمضان خونینی را برای مسلمین این کشور رقم زده و بیش از یکصد نفر را به کام مرگ کشاند. تقریبا همه روزنامههای امروز صبح به آن پرداختند؛ اما نکته جالب اینجاست که هر روزنامه، آمار کشته شدهای این انفجارها را متفاوت از دیگری بازتاب داده است.
کیهان از شهادت یکصد تن خبر داده و دست اسرائیل و آل سعود را در دوشنبه خونین عراق در کار دانسته است.
اطلاعات شمار کشته شدگان را ۱۰۷ تن و دنیای اقتصاد آن را رقمی نزدیک به ۹۱ تن دانسته و تهران امروز از کشته شدن بیش از ۸۰ تن خبر داده است.
هرچند انفجارهای خونین عراق به موضوع نخست بیشتر روزنامههای کشور بدل شده است،روزنامههای اصلاحطلب تمرکز خود را بیشتر بر تحولات سوریه قرار دادند و سوریه را به تیتر یک خود تبدیل کردند.
شرق در مطلبی با نام «راهکارهای تازه ایران برای سوریه» به اظهارات علی لاریجانی درباره تشکیل کمیته برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سوریه اشاره کرد و اعتماد از تهدید غرب توسط سوریه به استفاده از سلاحهای شیمیایی خبر داد و نوشت: «دولت سوریه تهدید کرد که تنها در صورت حمله خارجی به سوریه از زرادخانه سلاحهای شیمیایی خود استفاده میکند.
سخنگوی وزارت امور خارجه سوریه، با تأکید بر اینکه «سلاحهای شیمیایی و میکروبی» این کشور در کنترل کامل ارتش است، اعلام کرد، به هیچ وجه از این سلاحها در درگیریهای داخلی استفاده نخواهد شد».
این روزنامه همچنین در این گزارش در خصوص اظهارات علی لاریجانی نوشت: «رییس مجلس در گفتوگو با شبکه عربیزبان صدا و سیمای ایران (العالم)، به کشورهای غربی و همین طور کشورهای منطقه هشدار داد که هر گونه دخالت نظامی در سوریه، مجوزی برای دخالت دیگران هم هست؛ «دیگرانی» که دخالت آنها میتواند آتش جنگ را به کشورهای مخالف بشار اسد و از جمله اسراییل بکشاند. او حتی به سران کشورهای منطقه اعلام کرد که اگر به بحران سوریه دامن بزنند و مخالفان حکومت بشار اسد را تقویت کنند، ممکن است کشورهای دیگر هم مخالفان آنها را تقویت کنند».
افزون بر گزارشهای این دو روزنامه، حسین قدیانی هم در کیهان یادداشتی نوشته با نام «ما از «بشار» حمایت میکنیم؛ حرفی هست؟!» و در آن با زبان خاص خود نوشته: «چشمش سبز و قدش بلند است. ادوکلنهای گران قیمت میزند. فرانسه میداند. سواد آکادمیک دارد. شیک پوش است. همسرش بیحجاب است. آهای! مگر نمیگویید بشار اسد دیکتاتور است؛ پس لطف کنید و به او هم جایزه صلح نوبل بدهید! اسد هم مثل دالایی لاما، مثل اوباما، مثل مناخیم ولفوویچ بگین، مثل اسحاق رابین، مثل شیمون پرز، مثل جیمی کارتر».
نشست غیر علنی فردای مجلس، میزبان وزرایی است که عملکردشان ارتباط مستقیمی با گرانیها دارد. این موضوع مورد توجه روزنامههای اقتصادی صبح و دو روزنامه خراسان و قدس هم واقع شده است. قدس در گزارش یک خود با نام «بازخواست از وزیران گرانی» نوشت: «در حالی که گرانی در روزهای اخیر به اوج خود رسیده است و نمایندگان خانه ملت استیضاح وزیر صنعت را به دلیل ناتوانی در کنترل بازار آماده کردهاند، شنیدهها حاکی است وزیر جهاد کشاورزی هم استیضاح میشود. اما در حالی که صفهای طویل مردم برای دریافت مرغ دولتی در نمایشگاههای عرضه مستقیم کالا تشکیل شده و برخی سوداگران همزمان با افزایش تقاضا، به افزایش قیمت برخی کالاها دامن زدهاند، نمایندگان مردم تلاش گستردهای را برای پاسخگویی دولت به مطالبات معیشتی مردم آغاز کردهاند.
پیامدهای ماجرای گرانیها میرود تا گریبانگیر وزیری شود که مدت پانزده ماه است مسند نشینیاش در وزارت تازه تأسیس «صنعت، معدن و تجارت» با طرح هدفمندی همراه شده و اینک، بحث استیضاح او مطرح است».
روزنامه رسالت هم امروز در دو مطلب جداگانه به اصلاحطلبانی که سودای بازگشت به عرصه سیاست را در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دارند، تاخته است. «تنفس مصنوعی به جسدی که سه سال از مرگش میگذرد»، نام گزارش بخش سیاسی این روزنامه است که از توصیههای حجاریان به خاتمی میگوید.
سرمقاله این روزنامه هم با نام «مشکل مجمع روحانیون!» در واکنش به سخنان چند روز پیش مجید انصاری در خصوص بازگشت اصلاحطلبان به عرصه سیاست نگاشته شده، در بخشی از این سرمقاله آمده است: «کلمه مبارز را باید از تشکل مجمع روحانیون مبارز به دو دلیل حذف شده بدانیم.
۱ـ کلمه مبارز به عنوان پسوند مجمع روحانیون را پس از فتنه سال ۸۸ باید حذف شده بدانیم چون این پسوند زمانی کارکرد داشت که اعضای مجمع رو در روی آمریکا و توطئههای صهیونیسم و نیز منافقین کوردل قرار داشتند. در فتنه ۸۸ آنها نشان دادند به عنوان یکی از قطعات پازل جنگ نرم آمریکا علیه ملت عمل میکنند و حاضر نیستند در کنار ملت علیه دشمنان اسلام و قرآن بایستند.
۲ـ کلمه مبارز را به عنوان پسوند مجمع روحانیون باید حذف شده بدانیم، چرا که اگر اصراری بر این واژه باشد، تنها «مبارزهای» که از آنها در سالهای پس از سال ۸۸ دیده میشود، مبارزه با مردم و بیمهری به نظام است. پس این واژه شایسته جمعی نیست که خیلی از این افراد واقعا راضی نیستند به این صفت (مبارزه با نظام) شناخته یا معرفی شوند. در شماری از آنها هنوز حیا و شرم از مردم و نظام دیده میشود و واقعا نمیخواهند در مقابل نظام و مردم قرار گیرند».
سرانجام اینکه روزنامه ایران هم امروز سرمقاله پر و پیمانی سرشار از فکتها و ارجاعات تاریخی داشت. این روزنامه در سرمقاله خود با نام «یک بام و دو هوای مدعیان اصولگرایی» با اشاره به مطلبی که رسول منتجب نیا در سال ۸۷ در روزنامه اعتماد ملی چاپ کرده بود، نوشت: ««شخصی نقل کرده است، روزی یکی از نزدیکان رئیسجمهور من را دعوت به شرکت در نماز جماعت آقا کرد و من به تصور اینکه امام جماعت، مقام رهبری است، با او به محلی رفتیم. وقت نماز مشاهده کردم صف نماز تشکیل شد، در حالی که امام جماعت حضور ندارد و فقط سجادهای پهن است، وقتی سؤال کردم که رهبری کی تشریف میآورند؟ گفتند: هیس! امام جماعت، حضرت ولی عصر (عج) است.» (روزنامه اعتماد ملی، ۱۱ تیر ۱۳۸۷).
اینها فرازهایی از مقاله «رسول منتجبنیا»، قائم مقام حزب «اعتماد ملی» به ریاست یکی از فعالان فتنه است که چهار سال پیش در روزنامه این حزب منتشر شد» و سپس با آوردن واکنشهای گوناگون افراد مختلف در ان برجه زمانی نسبت به سحنان منتجب نیا برای مثال از قول شریغتمداری نوشت: «حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان، فردای انتشار مقاله منتجبنیا (۱۲ تیر ۱۳۸۷) در یادداشتی با عنوان «چرا چشم خود را بستهاید؟!»، مینویسد: «ظاهراً آقای منتجب نیا درک و شعور مردم را دستکم گرفته و تصور میکنند هر شایعه موهنی زمینه پذیرش دارد. آخر چه کسی باور میکند که رئیسجمهور یک سجاده خالی پهن میکند و آن را سجاده حضرت امام زمان ـ علیهالسلام ـ دانسته و به آن اقتدا میکند؟»
شریعتمداری در پایان مقالهاش تأکید میکند: «واقعیت تلخ آنکه مدتهاست شماری از افراطیون مدعی اصلاحات و برخی از عوامل شناخته شده ضدانقلاب... از روزنامه ایشان (آقای کروبی) برای ترویج افکار مخالفان نظام بهره میگیرند... و در این حال و هوا یادداشت موهن و فاقد کمترین دلیل و منطق آقای منتجبنیا، تأملبرانگیز است».
در این سرمقاله دستکم به هشت واکنش از سوی اصولگرایان به این ماجرا در آن برهه زمانی پرداخته و سرانجام نوشته: «اما چهار سال بعد در تیر ماه ۱۳۹۱ نیز اتفاقی مشابه رقم میخورد. حجتالاسلام «عبدالعلی گواهی»، مسئول نمایندگی ولی فقیه سپاه حضرت محمدرسول الله (ص) تهران بزرگ در گردهمایی عقیدتی رزمندگان سپاه تهران، مورخ ۲۵ تیر ۱۳۹۱ میگوید: «پس از رو شدن نقشههای وابستگان جریان انجمن حجتیه که مدعی بودند باید ظلم وستم و فساد در جهان بیشتر شود و ما باید این زمینه را فراهم نماییم، گروهی نیز در زمان فعلی پا را از این فراتر گذاشتند و گفتند، دوران ظهور صغری فرا رسیده و ما دیگر نیاز به واسطه نداریم و باید ولایت فقیه محو شود.
متأسفانه برخی از افراد این جریان در بدنه دولت نفوذ پیدا کردند و گاهی در مجالس رسمی صندلی خالی برای نشستن امام زمان (عج) در کنار خود قرار میدادند و یا در نماز جماعت در صف جلو جایی برای حضور آقا در نظر میگرفتند و باز از این فراتر رفتند و فیلمی با عنوان «به سوی ظهور» ساختند و خود را یاران واقعی امام زمان (عج) معرفی کردند و آن را در بین مردم پخش کردند که باز چیزی به جز رسوایی عایدشان نشد و لذا اکنون در انزوای کامل به سر میبرند و در حقیقت سرنوشت کسانی که بخواهند با ولایت دشمنی نمایند، همین است».
جالب اینجاست که این سخنان، بدون هیچ نقد و اعتراضی در سایت خبری «فارس» منتشر شده که خود، چهار سال پیش، خبرهای اعتراض به مقاله منتجبنیا را پوشش میداد.
با وجود مسئولیت دو چندان گوینده این سخنان، به دلیلِ انتسابش به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و اثرگذار بودن جمعی که مخاطب سخنان او بودهاند، دیگر نه از مدعیالعموم خبری هست، نه از حسین شریعتمداری و روزنامه کیهانش، نه از رجانیوز که مطالبی در اعتراض به چنین اتهاماتی را پوشش دهد و نه از سایر احزاب و تشکلهای اصولگرا؛ نتیجهگیری این دو اتفاق و حواشیاش با مخاطبین عزیز»!