اين روزها كه حال و هواي پايتخت بوي اجلاس عدم تعهد را به خود گرفته است، تمام مسئولان متولي برگزاري اجلاس در وزارت امور خارجه، روزهاي شلوغي را پشت سر ميگذارند. روزهايي كه شايد به ندرت در كارنامه كاري برخي از آنها به وجود بيايد و بتواند برايشان حتي افتخارآفرين باشد.
در اين شلوغيها، اما ارايه اخبار و اطلاعاتي موثق از حضور سران و همراهان آنها در اين اجلاس مهم به نوعي ميتواند اهميت به افكار عمومي و بازتاب رسانهاي را در كارنامه توجهات مسئولان امور خارجه قرار دهد و نقطه قوتي براي دولتمردان وزارت خارجه به شمار رود.
رامين مهمانپرست، سخنگوي وزارت امور خارجه كه اين روزها گفت و شنود خود با خبرنگاران را چندين برابر نسبت به قبل كرده است، با وجود فشردگي و حجم سنگين كار در روز نخست برگزاري اجلاس، با روحيهاي خوب و مثبت بين خبرنگاران حاضر ميشد و به سوالات آنها پاسخ ميداد.
برگزاري اجلاس عدم تعهد و حضور سران در تهران، بهترين بهانه شد تا «ملت ما» با سخنگوي وزارت امور خارجه گفتوگويي اختصاصي داشته باشد.
با توجه به اينكه دومين روز از نشست اجلاس عدم تعهد را پشت سر گذاشتيم، اتفاقات و بحثهاي مهمي رد و بدل شد. اما در بين اين صحبتها، حرف از تغيير و اصلاح ساختار اساسنامه جنبش عدم تعهد مطرح شد. آقاي صالحي هم در زمان افتتاح اجلاس بر اين موضوع تاكيد ويژهاي داشتند. منظور ايشان از تغيير و اصلاحات مورد نظر در ساختار جنبش عدم تعهد چيست؟جنبش عدم تعهد از ظرفيت بسيار بالايي برخوردار است. با توجه به 120 كشور عضو و 17 كشور ناظر و 10 سازمان بينالمللي ناظر، بعد از مجمع عمومي سازمان ملل، بزرگترين مجمع شناخته ميشود و با توجه به شرايط حساسي كه در اين دوره تاريخي با آن روبهرو هستيم انتظار از چنين مجموعهاي با اين ظرفيت بالا اين است كه توان تاثيرگذاري بالايي در روابط بينالمللي كشور و در مقابله با بحرانهاي مختلف منطقهاي و بينالمللي داشته باشد. شرايط تشكيل اين جنبش و رويهاي كه داشته است، ايجاب ميكرده كه نه به عنوان يك سازمان و تشكيلات، بلكه به عنوان يك جنبش يا يك حركت، به مسائل بپردازد و اين ساختار و ويژگيها نقاط قوت و ضعفي دارد.
اينكه اقداماتي با كمك تمام كشورهاي عضو و با رايزني و مشاركت آنها صورت گيرد تا راهكارهاي مناسب براي تاثيرگذاري بيشتر اين مجموعه در عرصه بينالملل مشخص شود، به نظر ميرسد موضوعي است كه قابليت طرح در بين اعضا را داشته و پيدا كردن زمينههايي براي تغييرات لازم در ساختار اصلي اين مجموعه است. البته پيشنهادات و راهكارها و تمام خلاقيتهايي كه مسئولان ميتوانند داشته باشند ميتواند كمك كند تا به وضع جديدي دسترسي پيدا كنيم تا خواستههاي كشورهاي عضو و به اهدافي كه از ابتداي تاسيس در نظر گرفتهاند بتوانيم نزديكتر شويم. بخش ديگري از تغييرات و اصلاحات برميگردد به اين موضوع كه اين مجموعه براي ايجاد اصلاحات لازم در نظام بينالملل چه اقداماتي ميتواند انجام دهد، از جمله تغييرات و اصلاحاتي كه لازم است در سازمان ملل متحد و ارگانهاي وابسته به اين سازمان از جمله شوراي امنيت صورت گيرد نياز به همكاري، طراحي و رايزني بين اعضا است و به نظر ميرسد در دوران سه ساله رياست ايران بر اين جنبش و دوره سه ساله بعدش كه ايران همچنان عضو تروئيكا خواهد بود، اين امكان به وجود بيايد تا بتواند تغييرات لازم در نظام بينالملل را از طريق جنبش دنبال كند.
فرموديد پيشنهادات مسئولان ميتواند به ايجاد وضع جديدي كمك كند تا در آن به خواستههاي كشورهاي عضو نزديكتر شويم. منظور از وضع جديد چيست؟در يك دوره تاريخي حساسي به سر ميبريم كه نوعي بيعدالتي بر روابط بينالملل حاكم است تبعيض و استفاده از زور توسط كشورهاي سلطهگر وجود دارد و حقوق كشورها به رسميت شناخته نميشود و تعرض و اشغالگري به تماميت كشورها از مشكلاتي است كه كشورهاي مستقل با آن روبهرو هستند و بايد از اين رو اقداماتي صورت گيرد تا عدالت بر روابط بينالملل حاكم شود و تبعيض كنار گذاشته شود و كشورها از حق توسعه برخوردار شوند و دسترسي به خبرهاي روز داشته باشند به همين دليل ما عنوان اين اجلاس را «صلح پايدار در سايه مديريت مشترك جهاني» قرار دادهايم. به اين معنا كه اگر در مديريت جهاني، كشورهاي مستقل حضور داشته باشند از ديدگاه و توان و ظرفيت خود استفاده كنند براي اصلاحات لازم و رفع مشكلات موجود، در نتيجه مشكلات كاهش پيدا خواهد كرد و صلح در سايه پايداري بر جهان حاكم خواهد شد.
با توجه به اينكه تاكنون 15 اجلاس از اين همنشيني اعضاي جنبش عدم تعهد برگزار شده و حال نوبت ايران براي اجلاس شانزدهم رسيده، آيا نخستين بار است كه حرف از تغيير در ساختار اساسنامه جنبش عدم تعهد به ميان ميآيد يا پيش از اين هم توسط كشورهاي ديگري غير از ايران مطرح شده بود؟بالاخره مجموعههاي بينالمللي از نقطه نظرات كشورهاي عضو استفاده ميكنند و هيچ پيشنهادي تا تاييد تمام اعضا را نداشته باشد، قابليت اجرا پيدا نخواهد داشت. طبيعي است كه در هر دورهاي پيشنهاداتي از طريق كشورهاي عضو مطرح شده و ديدگاههاي تازهاي در اين عمر 50 ساله جنبش بيان شده و با تغييراتي حتي در جهت تعداد اعضاي جنبش مواجه بودهايم. اما جنبش بر اساس اصول اوليه و اهدافي كه اعضا داشته، همچنان به كار خود ادامه ميدهد و انگيزههاي اصلي را براي تداوم خود بين اعضا مشاهده ميكند. بنابراين، اين اتفاق اگر جديد در رابطه با ساختار به لحاظ موقعيت مطرح ميشود به دليل موقعيت حساسي است كه در عرصه بينالملل شاهد هستيم. شرايط ويژهاي كه بعد از بحرانهاي اقتصادي و اجتماعي بزرگ، در كشورهاي غربي به وجود آمده، جنبشهاي عدالتخواهانهاي كه در بين كشورهاي غربي به وجود آمده و وضعي كه اتحاديه اروپا با آن روبهرو است، در خاورميانه و شمال آفريقا حركت جمهوري اسلامي در آنها تغييرات جدي و اساسي به وجود آورده و اين موضوع براي قدرتهاي استكباري چندان پسنديده نيست كه كشورهايي كه در منطقه حساس خاورميانه هستند، به استقلال خود دسترسي پيدا كنند و وابستگيشان به اين قدرتها كاهش پيدا كند. بنابراين در فكر توطئه و فتنهانگيزي و اختلاف بين كشورهاي منطقه هستند و صلح و ثبات كشورهاي منطقه را از بين ميبرند. تمام اين شرايط ايجاب ميكند تا از مجموعه توانمند جنبش عدم تعهد با تغييراتي كه لازم دارد و با حمايت تمام اعضا، حركتي تاثيرگذار در عرصههاي بينالملل به وجود بياوريم و قدمهاي تاثيرگذار در اين راه برداريم.
چرا مقامات اصلي مانند پادشاه بحرين و عربستان در اين اجلاس شركت نكردند اما از اين سو، آقاي احمدينژاد در بالاترين سطح در اجلاس عربستان شركت كرد؟سفرهاي هيئتهاي مختلف كه صورت ميگيرد، در آنها روابط دوجانبه مطرح نيست. هم در اجلاس سران جنبش عدم تعهد و هم در اجلاس سران كشورهاي عضو شوراي همكاري اسلامي، دو اجلاس منطقهاي و بينالمللي است كه ممكن است ميزبان يك كشوري باشد اما اصل آن يك موضوع مهم منطقهاي بينالمللي است بنابراين زماني كه اجلاس در سطح سران باشد تمام كشورهاي عضو دعوت ميشوند و مهم است كه سران هم شركت كنند اما اين اختيار با خود سران است كه در چه سطحي در اجلاس موردنظر شركت كنند و حضور داشته باشند.
هركسي كه احساس كند قدرت تاثيرگذاري بيشتري دارد و عضو فعال يك مجموعه هم به شمار میرود، معمولا در بالاترين سطح در اين اجلاس شركت ميكند.
ما به عنوان يك عضو فعال در سازمان همكاري اسلامي فرصتهايي را که به نظر ميرسد تا در آن مواضع و خواستهاي ايران مطرح شود و براي حل بحرانها كمكي كند و حتي منافع ملي ايجاب كند، در بالاترين سطح در آن اجلاس شركت ميكنيم.
كشورهاي ديگر هم متناسب با ديدگاههاي خود در سطح موردنظر خود حاضر ميشوند اما به نظر ميرسد جايگاه جمهوري اسلامي ايران و قدرت تاثيرگذاري آن در كشورهاي منطقهاي و بينالمللي حكم ميكند تا براي بيان نظرات خود، از فرصت فراهم شده نهايت بهره را ببرد.
در ارتباط با حضور سران كشورها، افزون بر عربستان و بحرين، شاهد غيبت سران كشورهايي مثل روسيه هستيم. روسيهاي كه به تازگي روابط خوبي با ايران پيدا كرده است، چرا بايد در سطح پاييني در اجلاس حضور داشته باشد؟كشورهايي مانند روسيه و چين نه عضو اصلي جنبش عدم تعهد بوده و نه عضو ناطق اين اجلاس و فقط به عنوان میهمان ويژه از آنان دعوت به عمل آمده و میهمان ويژه هم همينقدر كه افرادي را به عنوان نماينده براي حضور در جريان اجلاس اعزام ميكنند، به تنهايي قابل توجه است. در نتيجه چنين اجلاسي در ظرفيت خود در حال تبديل شدن به يكي از بهترين دورانهاي اجلاس 50 ساله است.
از اين ظرفيت و فرصت كشورهاي ديگر هم با اعزام فرستادهشدگان خود از اين اجلاس بهره لازم را ميبرند و حضور نمايندگاني از كشورهاي چين و روسيه هم ميتواند از اين دست باشد.
هماكنون كه نشست دو روزه كارشناسان سپري و برگزار شد، كيفيت آن را در چه سطحي ارزيابي ميكنيد؟تا حد زيادي در روز نخست كار اصلي اجلاس كارشناسان انجام شد و بعد از افتتاحيه، اعضا در قالب دو كميته سياسي و اقتصادي كار خود را دنبال كردند.مسئوليت كميته سياسي به عهده نماينده كوبا و مسئوليت كميته اقتصادي به عهده نماينده مصر بود.
مباحث موردنظر مطرح شد و مسائلي كه موردنظر بود طرح و بر سر برخي مسائل توافقات لازم صورت گرفت و نهايي شد. پيشنهاداتي كه جمهوري اسلامي ايران در زمينههاي سياسي و اقتصادي داشت، مورد توجه قرار گرفت و به همين خاطر از آنجايي كه كميتهها كار خود را به اتمام رساندند ديگر اجلاس كارشناسان روز دوم برگزار نشد و عصر روز دوم دبيركل اجلاس گزارشي از نتيجه كميتههاي سياسي و اقتصادي ارايه ميشود و در صورت توافق كلي با اين نتايج، جمعبندي آن در اختيار وزرا قرار ميگيرد.
بحث ايران و مصر هم در اين اجلاس مطرح است. آيا حضور مرسي در ايران ميتواند گشايشي بر بهبود روابط اين دو كشور باشد يا اينكه صرفا حضور وي براي تحويل رياست اجلاس بوده و جنبه تشريفاتي داشته است؟جمهوري اسلامي ايران، اجلاسي بينالمللي برگزار ميكند كه علاوه بر ميزباني، قرار است رياست سه ساله بر اجلاس را هم در دست بگيرد. با توجه به اينكه رئيس فعلي اجلاس، كشور مصر است، وي بايد در اين اجلاس حضور پيدا ميكرد تا در روز اجلاس سران و روساي جمهور رياست را به ايران تحويل دهد.طبيعي است كه كشور مصر به عنوان يكي از پرسابقهترين اعضاي جنبش عدم تعهد با تماميت كامل و در بالاترين سطح در اين اجلاس حضور داشته باشد و حضور آقاي مرسي هم نتايج مثبتي در ادامه روند اجلاس خواهد داشت.
ضمن اينكه حضور چنين افرادي در سطح بالا فرصت مناسبي براي كشورها در بحثهاي دوجانبه يا بحثهاي چند جانبه در حاشيه فراهم ميكند و همه كشورها از اين فرصتها بهره مند خواهند شد و بحثهايي هم بين آقاي مرسي و ساير سران كشور ايران در پي خواهد بود و مطرح ميشود و نتايج آن بر گسترش روابط تاثير چشمگيري خواهد داشت.
پس با اين تفاسير، با حضور آقاي مرسي در ايران تمام توطئه امريكاييها به نوعي خنثي شد و باز هم شكستي ديگر براي آنها رقم خورد. درست است؟امريكاييها بيشتر تلاش ميكنند با استفاده از ابزار رسانهاي خود افكار عمومي را فريب دهند و موقعيت كشورها را كوچك جلوه دهند ولي حضور كشورهاي مختلف براي حضور در بهترين سطح در اجلاس سران جنبش عدم تعهد نشان ميدهد كه طراحيهاي امريكا براي فريب افكار عمومي شكست خورده است و مردم در دنيا متوجه حقوق و منافع خود هستند و حاضر نيستند منافع خود را در خطر قرار دهند و آن را حفظ ميكنند.