به مناسبت روز بزرگداشت مولوی؛

جبر جغرافیایی مولانایمان را ربوده یا کاهلی ما؟

هنگامی که عطار با جلال‌الدین شش ساله روبه‌رو می‌شود، اینقدر آینده او را روشن می‌بیند که نقل این ماجرا تا به امروز از سر زبان‌ها نمی‌افتد؛ کودکی که بعد‌ها عارفی بنام شده و با دیدن شمس تبریزی، چنان آتشی به جانش می‌افتد که هنوز شعله‌هایش از تک تک بیت‌هایش زبانه می‌کشد، ولی دریغ از ما که ‌گاه به گشودن کتاب هم که شده، سراغش را نمی‌گیریم؛ راستی خبر دارید که وزیر فرهنگ ترکیه ادعا کرده که مولانا...
کد خبر: ۲۷۵۵۳۴
|
۰۹ مهر ۱۳۹۱ - ۱۳:۰۰ 30 September 2012
|
34290 بازدید
|
پائولو کوئیلو، نویسنده معروف که با «کیمیاگر» خود را به جهانیان معرفی کرد، در شرح این کتاب به نکات جالبی اشاره می‌کند؛ این که سال‌های بسیاری داستان آن را در ذهن پرورانده و سرانجام آن را در پانزده روز نگاشته است. ریشه نوشتن این کتاب هم چیزی نیست، جز آشنایی وی با ادبیات ایران باستان که از «حکیم خیام» آغاز شده تا بعد‌ها به «مولانا» رسیده و یکی از داستان‌های مثنوی‌اش را دستمایه نوشتن کیمیاگر می‌کند.

به گزارش «تابناک»، به جز هشتم مهر ماه سال هشتاد و شش که سالروز بزرگداشت مولانا با سال جهانی مولانا مصادف شده بود، کمتر نشانی از بزرگداشت شاعر پرآوازه پارسی زبان در سال‌های گذشته و حتی در روز گذشته، روز نامگذاری شده به نام وی، در دست است؛ عارفی بلند آوازه که در بلخ به دنیا آمده و در قونیه چشم از جهان بسته است؛ دو نقطه‌ای که در جغرافیای امروز ایران قرار نگرفته‌اند، ولی بی‌گمان، مولانا بیش از اینها ایرانی به شمار می‌آید که برای اثباتش به مقبره نیاز باشد.

اکنون کافی است به رسانه‌های گوناگون، برنامه‌های اماکن فرهنگی و حتی پیامک‌های دریافتی تلفن همراهمان نگاه کنیم تا به عمق فراموش‌کاریمان پی ببریم، چراکه‌ گاه مسائلی را با پیامک به یکدیگر یادآور می‌شویم که جنبه ملی و میهنی دارند، ولی آیا این توفیق، قابل سرایت دادن به یادآوری روز بزرگداشت یکی از مشاهیر ملی نیست؟

هشتصدو پنجمین سالروز تولد جلال‌الدین محمد بلخی (ششم ربیع‌الاول سال ۶۰۴ هجری قمری که در تقویم خورشیدی، مصادف با هشتم مهر ماه بوده) از راه رسید و گذشت؛ اما نه مسئولان تدارک خاصی برایش فراهم دیده بودند، نه رسانه‌ها، نه هنرمندان و شعرا و نه حتی مردم عادی؛ گویی همین ما‌ها نیستیم که تا می‌شنویم ترکیه ادعا دارد که مولوی از مشاهیر دیارشان است، یا ادعا دارد که نوادگان وی در قونیه سکونت دارند و این اثباتی بر ترک بودن وی است، یا...، رگ گردن بلند کرده و کارشان را زشت می‌انگاریم.


برای کسی که آشنایی مختصری با معماری ایرانی دارد، نیم نگاهی به گنبد سبز مقبره مولانا، کافی است تا همه ادعاهای به ناحق ترک‌ها رنگ ببازد.

بدین ترتیب، در حالی که کارهای گوناگون ترک‌ها را در راستای جعل تاریخ و جذب توریست ارزیابی کرده و بحق بر پارسی بودن آثار وی تأکید می‌ورزیم، خودمان نسبت به ماجرا موضع انفعال گرفته و حتی از کوچک‌ترین کاری در این زمینه دریغ می‌ورزیم؛ برای نمونه، در حالی که به گواه آمار و ارقام، روز به روز بر شمار دوستداران این نابغه جهانی در آمریکا و دیگر کشورهای غربی افزوده شده و حتی بسیاری از مستشرقان هم به نفوذ کلام وی در سرزمین‌های خاوری کشورمان اذعان دارند و هر روز شمار بیشتری شیفته و مجذوب کلام جادویی این شاعر پارسی زبان می‌شوند، آیا هرگز شده از خودمان بپرسیم که چگونه مولانای شرقی به غرب راه یافته و به مردمان آن دیار معرفی شده است؟!

آیا سهمی از ما در این میان بوده که مغفول مانده و احیانا نا‌دیده انگاشته شده که تا کشوری از مولانا بگوید، برافروخته می‌شویم؟

در چنین شرایطی است که گویا تنها دلیل مدعای ترک بودن مولانا، وجود مدفن وی در شهر قونیه (کُنیا در ترکیه امروزی) نبوده، بلکه تلاش‌های اقتصادی کشور همسایه‌مان ـ که دست‌کم از زاویه تجاری درست به ماجرا نگریسته ـ در ماجرا دخیل بوده و به عبارتی بهتر، ظاهرا ترک‌ها در کنار بهره بردن از موهبتی که نصیبشان شده، نقش بسزایی در معرفی این عارف به جهانیان داشته‌اند.

اما در نقطه مقابل، ما به ازای کاری که تقریبا انجام نداده‌ایم، توقع داریم که مردم جهان متوجه حقیقتِ پس ماجرا شده و لابد بدانند که مولانا ایرانی بوده و حتی شمس تبریزی در شهرستان خوی مدفون شده و مقبره وی در قونیه، جعلی است؛ اینقدر که نوادگان ترک مولانا هم بر این امر صحه گذاشته و شهروند افتخاری خوی هم به شمار می‌‌روند!


این هم تصویری از آرامگاه مولانا که از فرط شباهت‌های بصری، ممکن است با آثار به جای مانده در گوشه و کنار کشورمان قابل تفکیک نباشد.

باید گفت، پای محاسبه‌ای ساده و دو دو تایی در میان است که فارغ از اینکه کدام یک از دو طرف درگیر در غائله آن پیروز میدان لقب خواهند گرفت، محصولی مشترک برای عرضه به جهان تدارک دیده و شاید هر دو طرف ـ حتی می‌توان افغان‌ها و شاید تاجیک‌ها را هم به ماجرا راه داد و از چند طرف درگیر در این غائله سخن به میان آورد!‌ ـ به دنبال مطمع نظری در حاشیه این امر هم باشند؛ چیزی مانند غرور ملی، تاریخ پر افتخار و مسائلی از این دست.

درست همین نقطه است که خیلی‌هایمان ترجیح می‌دهیم جهت پیکان انتقادات را به سمت دولتمردان و مسئولان رده‌های گوناگون برگردانده و کم کاری ایشان را عامل بروز این رخدادها بدانیم؛ انتقادی که چه بسا تا اندازه‌ای وارد هم باشد؛ اما بی‌گمان، وقتی من و شما به این امر کوچکترین حساسیتی نشان نمی‌دهیم، چگونه توقع خواهیم داشت که اگر روزی به سمتی رسیده و در زمره مسئولان قرار گرفتیم، تغییر رویه داده و مولانا دوست شویم؟

به عبارتی بهتر، مگر می‌شود مولانا را نشناخته و آثارش را نخوانده باشیم، ولی داعیه دوست‌داری‌اش را داشته و در سالروز ولادتش شادی کرده و دیگران را هم سهیم کنیم؟ آیا توقع داریم که مسئولیت گرفتن یک فرد منجر به مولاشناسی‌اش شود؟

این درست که مقبره این شاعر بزرگ در ترکیه واقع شده و میزبانان وی به غایت کمال از این مهم بهره برده و حتی‌ گاه مضامین اشعار وی را از ترکی (پس از یک بار ترجمه از زبان فارسی به ترکی استانبولی) به فارسی ترجمه کرده (!) و در بروشورهای راهنما قید کنند، اما هیچ دقت کرده‌ایم که گنجینه بزرگ به جای مانده از وی به زبان فارسی و رسم‌الخط امروزی آن [برگرفته از عربی و به گونه‌ای بسیار متفاوت با رسم‌الخط امروزی ترک‌ها] بوده و مزیت بزرگی نصیبمان کرده است؟

اکنون بد نیست از خودمان بپرسیم: آیا جبر جغرافیایی سبب مهجور ماندن مولانا از کشورمان شده یا کاهلی ما؟!


راز جاودانگی مولانا هر چه باشد، به زبان «فارسی» نگاشته شده است؛ همان زبانی که تنها برای ما قابل درک است، چرا که اگر یک خارجی به لغات آن هم آشنا باشد، درک لحن و آهنگ خالق آن برایش بسیار دشوار بوده و حتی نا ممکن می‌نماید!
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱۱
در انتظار بررسی: ۲۳۹
انتشار یافته: ۱۱۷
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
دیگر از اینکه راجع به این موضوع در حد یک خبر یا نوشته در رسانه بخوانم حالم بهم می خورد.
اقدام لازم است آنهم اقدام جدی!!!
پاسخ ها
ناشناس
| Netherlands |
۱۵:۵۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
اقدام جدی آن است که وقتی ازت می پرسند مولوی کیست بتوانی حداقل یک صفحه دربارش توضیح بدی
نواندیشان بلخ
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
ایرانی بوده چون حاکمیت سیاسی آن زمان ایران دربلخ حکفرمابود چراالان افغانهای متولد ایران به قول وزرات کار حتی حق کارندارند وباید اخراج شوند .آیابلخیهاحق ندارند بگویند این بلخی ومتولد بلخ بافرهنگ وگویش فارسی انجاست ایاخواستگاه زبان دری اینجاست یاافغانستان یااسیای میانه می توانید جواب دهید
پاسخ ها
امیر
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
برادر بلخی به جای اینکه وسط دعوای ما با ترکیه نرخ تعیین کنی ، با برادران هم کیش خود یعنی ایرانی ها متحد باش
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
مگه تركها چه كيشي دارند؟
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
برادر بلخي: خاستگاه درست است.
عادل
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
خود شما برادر بلخی هم متعلق به این فرهنگ وتمدن ایرانی هستی فقط دستان استعمار خط مرزی بین ما کشیده
جوان افغان
| United States of America |
۱۸:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
من زاده بلخ هستم وبه ان افتخار میکنم واز اینکه شما ایرانیها همیشه تکرار میکنید افغانستان جزء ایران بوده دگه حالم به هم میخورد بلکه شما تابع حکومت سامانیان بلخ وغزنویان غزنی بوده اید
سعید ذاکر
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
زمانی که خودمان با دست خودمان هنرمندان این کشور و جوایز ارزشمند آنها را بی ارزش میپنداریم کشورهای دیگر هم طبیعتا ادعای مصادره آنها را خواهند کرد
dana
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۲۳ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
از نظر واقعی نگاه کنیم درست می گویند روزگاری ترکیه با همه ی دارائیهایش که الان به آن افتخار دارند جزئی از ایران بوده است و همه ی این افتخارات مال ماست
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۲۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
میشه لطف فرموده تاریخ دقیق دوره این مالکیت فرخنده را نیز اعلام فرمایید!؟
ناشناس
| Germany |
۱۴:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
زمان امپراتوری هخامنشی و ساسانیان ترکیه جزئی از ایران بوده
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
بد نيست آدم يك كم تاريك بخونه
جوان
| United Arab Emirates |
۱۵:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
یک زمانی هم ایران جزئی از:
یونان، مغولستان، عربستان، افغانستان و ... بوده
پس حالا همه بیان ادعا کنن؟!!!
این چه منطقیه...
ناشناس
| Turkey |
۱۵:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
تا اونجایی که من می دونم بعد از حمله ی اعراب ایرانی نبوده و اگر بوده جزئی از امپراطوری های عرب یا ترک بوده است. ترکان در 1000 سال اخیر ایران امروزی را در تصرف داشته اند.در ضمن اگر آثار فارسی مولانا دلیل بر فارس یا ایرانی بودن وی باشد چرا آثار عربی فارابی، بیرونی، بوعلی سینا به معنی عربستانی یا عرب بودن آنها نیست. یک مقدار فکر هم بد نیست!
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۵۰ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
یکی بیاد به دوستان حالی کنه که "فارس" هم اسم زبانه و اسم باستانی ایران زمین!! میشه یکی عرب باشه یا ترک و یا هر زبان دیگه ای اما ایرانی و از تبار سرزمین باستانی پرشیا هم باشه!!!!
حسین
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۰۱ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
گذشته ها گدشته! امروز چی داریم؟
ناشناس
|
Germany
|
۱۳:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
ربود که ربود حالا چه فرقی میکنه مال کدوم کشور باشه! اگر سودی داره همه استفاده میکنن
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۳۱ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
اگه تو صحبت هامون همین جوری از زبان عربی استفاده کنیم و برای نام گذاری خیلی دست اورد هامون از کلمات عربی استفاده کنیم عرب ها نیز به میراث ما خواهند تاخت
ali
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۳۸ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
مولانا متعلق به جامعه بشری هست، و هیچ نیازی به مصادره ایشان از سوی هیچ کشوری حتی ایران نیست. و برای ما همین ارزش بس است که همه آثارش به زبان شیرین فارسی هست و ای کاش که همه ما ایرانی ها وقت می گذاشتیم و مثنوی این عارف بزرگ را می خواندیم.
مولانا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
ای بی تو حرام زندگانی
خود بی تو کدام زندگانی؟

بی روی خوش تو زنده بودن
مرگ است به نام زندگانی
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۴۳ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
ای وای که ما چقدر این ادبیات زیبای عرفانی را فراموش کردیم.واقعا مولانا درد اصلی و سرمنشا تمام دردها یعنی دوری از خداوند متعال را چه زیبا بیان می کند. یاد سخن زیبا و ناب امام حسین" آن کس که باخداست چه کم دارد و آنکس که خدا را ندارد چه دارد؟"
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
مولوي به فارسي شعر گفته و لي پارسي زبان نبوده بلکه تورک زبان بوده مثل شهريار که تورک بود ولي فارسي هم شعر گفته
شما درصدد دزديدن مفاخر ايران به نام پارسيان هستيد
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۳۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
حقیقتا با این اظهار نظر جز بی سوادی و تعصب کورکورانه و جهل خودت رو نشان ندادی. اینکه اساسا مولانا متولد بلخ در ایران خاوری بوده و دیگر اینکه چقدر باید حقیر بود که که با زور و ستم مغولان و تاتارها زبان و نامی جعلی را نه تنها پذیرفته بلکه با تعصب خشک و بی مغز به آن پافشاری نمود. اینکه امروز زبان فارسی با زبان عربی و یا هر زبان دیگر آمیختگی های دارد و ما هم بنا به عادت از آن استفاده می کنیم و اصراری هم به پالایش آن نمی بینیم ولی این که دلیل نمی شود خود را عرب بدانیم . ضمن اینکه بیشتر زبانهای دنیا بر اساس ارتباط از یکدیگر تاثیر ( متقابل) پذیرفته اند. و بد هم نیست . حالا می خواد ترکی یا عربی یا هر زبان دیگری باشد.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
این رو مولانا در جواب این دوستی گفته که می دونسته چند صد سال بعد می خواد بگه مولانا ترک بود!
اي تُرک ِ ماه‌چهره، چه گردد که صبح، تو//

آيي به حجره‌ي ِ من و گويي که: گـُل برو!//

تو ماه ِ ترکي و من اگر ترک نيستم،//

دانم من اين قَدَر که به ترکي است، آب سُو//

آب ِ حيات ِ تو گر از اين بنده تيره شد،//

تُرکي مکن به کُشتَنَم‌ام اي تُرک ِ تُرک‌خو
ابراهیم تبریزی
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
اینو به من بگو که این کلمه تورک را از کجا آوردی . تازه ترک هم نه بلکه آذری
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
از همان جايي که تو کلمة آذري را آوردي
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
تابناک عزیز همین که شما تا این حد ناچیز به این موضوعات ملی اشاره می کنید قابل تقدیر است . متاسفانه باید گفت تا زمانیکه مسئولین فرهنگی ما از این قشر باشد همیتطور باید شاهد سربرآوردن امامزاده بیژن ها از گوشه و کنار ایران باشیم و همچنان نظاره گر برباد رفتن میراث فرهنگی عظیم کشورمان باشیم
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟