به ظاهر گلستانِ آزمون دکترای امسال، هنوز کامل شکوفا نشده؛ پس از آنکه برخی رتبههای ممتاز کنکور به دلیل دریافت نمرات بسیار پایین و حتی صفر در مصاحبه و ارزیابی علمی دانشگاه تهران مردود شده (!) و از راهیابی به جمع پذیرفتهشدگان مقطع دکترا بازماندند، تکمیل ظرفیت بر ابهامات ماجرا افزود و شگفت آن که هماکنون دانشگاه تهران مدعی است معرفی شدگان برای مصاحبه، کیفیت علمی لازم را نداشتهاند و کنکور باید ارتقا یافته و تخصصیتر شود!
به گزارش «تابناک»، در شرایطی که اعتراض گسترده داوطلبان ورود به دوره دکترا در سالهای اخیر، هر بار با تأیید مسئولان سازمان سنجش روبهرو شده و هر ساله تغییراتی در نحوه گزینش داوطلبان پدیده آورده، آزمون دکترای نیمه متمرکز سال ۹۱ بیشترین انتقادها را داشته و به رغم اینکه ماهها از اعلام نتایج آن گذشته، حاشیههای آن هنوز ادامه دارد.
به عبارت بهتر، در حالی که نخستین و مهمترین دلیل تغییر در نحوه پذیرش داوطلبان متقاضی آزمون دکترا به زعم رییس سازمان سنجش آموزش کشور، بحث اجرای عدالت آموزشی و ایجاد فضای یکسان رقابتی و پرهیز از اعمال سلیقه دانشگاهها خوانده میشود، آزمون دکترای سال جاری به اندازهای به سلیقه دانشگاهها مرتبط میشود که اعلام نتایج نهایی آزمون دکترای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی کشور با یک هفته تأخیر انجام میگیرد، زیرا برخی دانشگاهها و گروههای آموزشی، نمرات پایین و گاه صفر را برای مصاحبه شوندگانشان به سازمان سنجش فرستاده و چنان بلبشویی راه میاندازند که صدای وزیر نیز درمیآید!
تأثیر مرود شدن استعدادهای برتر در آزمون سال بعداین نمرات پایین سبب میشود، از یک سو برخی دانشجویان ممتاز، به رغم به دست آوردن رتبههای برتر کنکور، از ورود به دانشگاه بازمانند و از سوی دیگر، مسئولان سازمان سنجش ـ که دیگر نیک دریافتهاند که نتیجه خروجی تأثیر اندک آزمون کتبی و وزن زیاد مصاحبه علمی داوطلبان بیش از هر چیز به سلیقه دانشگاهها وابسته شده ـ به فکر جبران مافات در سال آتی افتاده و از برابر شدن وزن مرحله مصاحبه با مرحله آزمون کتبی سخن بگویند.
رییس سازمان سنجش، توجیه این تصمیم را نتایج برآمده از یک نظرسنجی میداند که البته نه شمار شرکت کنندگان آن آمده و نه از سرنوشت آنان در کنکور گذشته خبری داریم، بلکه تنها میدانیم که در میان داوطلبان آزمون دکترا صورت گرفته است.
دکتر خدایی در این باره میگوید: «از داوطلبان سؤالی مطرح شد، مبنی بر اینکه تأثیر مصاحبه در آزمون دکترا به چه میزان باید باشد؟ بر این اساس ۴.۵ درصد داوطلبان این میزان را بیش از ۷۵ درصد، ۱۵.۳ درصد داوطلبان بین ۵۰ تا ۷۵ درصد، ۵۶.۵ درصد داوطلبان سهم آزمون مصاحبه را بین ۲۵ تا ۵۰ درصد عنوان کردند و در نهایت ۲۳.۸ درصد داوطلبان نیز موافق حذف مرحله مصاحبه آزمون دکترا بودند».
البته روشن است که اگر داوطلبان شرکت کننده در آزمون از جمله افرادی باشند که از نحوه پذیرش سال گذشته بیشترین ضربه را خورده اند، تنها میتوانند بسوزند و بسازند، چرا که اعتراضشان هیچ تأثیری در سرنوشت تحصیلیشان نخواهد داشت؛ منظور آن دسته از داوطلبانی است که گاه با رتبه برتر در گرایش خود، به دلیل نمرات بسیار پایین و گاه صفر از راهیابی به مقطع دکترا در برخی دانشگاهها بازماندهاند! (نمونه عینی این ماجرا را
اینجا بخوانید).
تغییر نحوه پذیرش در سال آتی؛ نوشدارویی که دیر ساخته شد!به این ترتیب در شرایطی که نبود شفافیت در مصاحبه علمی داوطلبان از سوی دانشگاهها، اعتراض نمایندگان کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی را به دنبال داشته و تحقیقات ایشان در رابطه با آزمون دکترای سال جاری را رقم زده است، رئیس سازمان سنجش انتقادات این دسته از داوطلبان را وارد و بجا دانسته و به ایسنا
میگوید: «اینکه در جواب عدم پذیرش داوطلبی که خود جزو استعدادهای برتر کشور است، رد شدن در مرحله مصاحبه را بهانه کنیم برای وی قابل پذیرش نیست، بلکه داوطلب باید قانع شود که داوطلبان پذیرفته شده در سطح علمی بالاتر از وی قرار دارند که این مسأله نیز تنها از طریق برگزاری مصاحبهای شفاف امکانپذیر است».
اعتراف تلخ دکتر خدایی در مظلوم واقع شدن برخی داوطلبان در آزمون پیشین و لزوم تغییر در تأثیرگذاری سهم مصاحبه و آزمون کتبی در حالی مطرح میشود که به گواه مصاحبه دکتر حسین توکلی، مشاور عالی رئیس سازمان سنجش آموزش کشور، پیش از اعلام نتایج قطعی آزمون، هم سازمانی که ایشان در رأس آن هستند و هم وزارت علوم و حتی شخص وزیر از اعمال سلیقه برخی دانشگاهها و نتایج نظر سنجی صورت گرفته از داوطلبان آگاه بودند اما معلوم نیست، چرا جز به تعویق انداختن یک هفتهای در اعلام نتایج، هیچ کاری برای تأثیر دادن نتایج متقن در نتیجه نهایی آزمون و یا حتی اعمال آنها در مرحله تکمیل ظرفیت انجام ندادند!
تکمیل ظرفیت هم به داد کسی نرسیدبا این تفاسیر، سکوت سازمان سنجش، حکم تأیید کارهای انجام گرفته را پیدا میکند، چراکه تأثیر بسیار مصاحبه دانشگاه در پذیرش داوطلبان، حدی قانونی است که دست بر قضا توسط همین سازمان تعیین شده و به لحاظ حقوقی احتمالا نه مجلس قادر به دخل و تصرف در آن خواهد بود و نه هیچ نهاد نظارتی دیگری میتواند به نتایج رقم خورده از آن خلل برساند؛ یعنی دانشگاهی که نمره مصاحبه صفر را برای یک داوطلب در نظر گرفته، به رغم غیر معقولانه بودن کارش، بنا بر قانون هیچ تخلفی مرتکب نشده است.
اینجاست که برخی از ظرفیت پذیرش دانشجوی دکترا در برخی رشتهها تکمیل نشده و تکمیل ظرفیت به عنوان فرصتی بینظیر برای اصلاح خطای صورت گرفته از راه میرسد؛ اما عجیب اینجاست که برخی دانشگاهها مانند دانشگاه تهران برای برخی از ظرفیتهای خالی مانده، درخواست تکمیل ظرفیت نمیدهند و البته این کار شگفتانگیز ایشان دوباره با سکوت مسئولان سازمان سنجش روبهرو میشود!
بدین ترتیب، گویا باید شمار پذیرفته شدگان، کمتر از ظرفیت اعلام شده از سوی دانشگاه باشند، ولی دست کم درباره دانشگاه تهران این گونه نیست؛ نامنویسی ۱۱۵۰ نفر در مقطع دکترای این دانشگاه، در حالی که ظرفیت اعلام شده از سوی ایشان به سازمان سنجش ـ در مجموع دو دسته روزانه و نوبت دوم ـ ۱۰۸۸ نفر بوده، شبهات بسیاری پدید میآورد؛ به ویژه زمانی که از یک سو بدانیم در برخی رشتههای دانشگاه تهران به رغم پذیرش بسیار اندک در مرحله نخست، هیچ گونه تکمیل ظرفیتی اعلام نشده است و از سوی دیگر سخن آن رئیس دانشگاهی را به یاد بیاوریم که میگفت: «برای پذیرش دانشجوی دکترا در همه دانشگاههای کشور سه روش وجود دارد؛ بورسیه وزارت علوم، آزمون دکترا و استعداد درخشان»!
دانشگاه تهران: داوطلبان کیفیت علمی نداشتندظاهرا شیوه غیرقانونی
قبولی در دکترای بهترین دانشگاههای ایران بدون کنکور و آزمون، اینقدر شایع رایج شده که میتواند همه ظرفیتهای موجود را پر کند، به گونهای که هم رد کردن داوطلبان با نمره صفر توجیه خواهد داشت و هم اعلام نشدن تکمیل ظرفیت در رشتههایی که به اندازه ظرفیتشان پذیرش نشده منجر به خالی ماندن کلاسها نخواهد شد!
اثبات این امر را میتوان در لابلای سخنان معاون آموزشی دانشگاه تهران یافت؛ جایی که دکتر مهدی قمصری به مهر میگوید: «پس از برگزاری کنکور داوطلبانی که به دانشگاه تهران معرفی شدند، کیفیت علمی لازم را نداشتند و از سوی دیگر، ظرفیتها خالی مانده بود که این خلأ را با روشهایی که وزارت علوم مثل تبدیل [بورس] خارج به داخل، پذیرش مربیان، عدهای از دانشجویان خارجی، برخی دانشجویان جانباز و روشندل همچنین استعدادهای درخشان پر کردیم».
بدین ترتیب معاون آموزشی دانشگاه تهران در حالی با زیر سوال بردن کیفیت علمی دانشجویان معرفی شده از طرف سازمان سنجش، از کارکرد این دانشگاه در کنکور دکترای سال ۹۱ دفاع میکند که ظاهرا فراموش کرده، بخشی از متقاضیان ورود به دوره دکترای این دانشگاه، از فارغالتحصیلان مقطع کارشناسی ارشد همین دانشگاه هستند و دست بر قضا، برخی از نفرات ممتاز پذیرفته نشده توسط ایشان، از همین جمله هستند!
البته این سخن معاون دانشگاه تهران، هنگامی طنزآمیزتر به نظر میرسد که به پر شدن ظرفیتهای خالی مانده با دانشجویان تبدیل بورس خارج به داخل گره میخورد، چرا که نیم نگاهی به دستورالعمل گزینش دانشجویان بورسیه، دستکم برتری علمی این دانشجویان به نسبت برگزیدگان آزمون کتبی را ثابت نخواهد کرد، هرچند شاید عکس آن درست باشد!
اما ماجرا هنگامی جالبتر میشود که بدانیم مرجع انتخاب دانشجویان بورسیه، همان وزارت خانهای است که سازمان سنجش به عنوان بازوی برگزاری آزمونهای سراسری آن کار میکند، ولی از دید مسئولان دانشگاه تهران، کارکرد این سازمان تخصصی به اندازهای جای ایراد دارد که قادر به شناسایی افرادی با کیفیت علمی قابل قبول نیست، تا جایی که گزینش شدگان اعزام به خارج از کشور، حتی با این وجود که نه آزمونی دادهاند و نه علمشان به طور جدی و تخصصی مورد سنجش قرار گرفته، بر ایشان رجحت دارند.
با کمبود داوطلب روبهرو هستیم؛ آزمون را تخصصیتر کنیدالبته این همه سخن قمصری نیست، چرا که به باور وی، سازمان سنجش هر ساله میزانی کمتر از ظرفیت پذیرش این دانشگاه، متقاضی ورود به ایشان معرفی میکند و برای نمونه، امسال هم که دانشگاه تهران ظرفیت پذیرش دکترایش را 1088 اعلام کرده بود، سازمان سنجش، 932 نفر را برای مصاحبه به این دانشگاه معرفی کرده و این موضوع سبب شده که ایشان تکمیل ظرفیت از راههای دیگر را در دستور کار قرار دهند.
در حالی که وزیر علوم پیشتر به دعوت پانزده هزار نفر برای مصاحبه اشاره کرده، حالا از یک سو رئیس سازمان سنجش از پذیرش 10 درصد از داوطلبان دکترای کشور در دانشگاه تهران خبر میدهد و از سوی دیگر، معاون آموزشی این دانشگاه، ظرفیت اعلام شده توسط این دانشگاه را 1088 نفر اعلام میکند؛ با یک حساب سر انگشتی، اگر ده درصد دعوت شدگان مصاحبه، حسب درصد پذیرفته شدگان نهایی، به دانشگاه تهران دعوت میشدند، این دانشگاه میبایست با دعوت از 1500 متقاضی ورود به دکترا مواجه میبود اما معاون این دانشگاه از 932 دعوت شده سخن میگوید! به نظر شما سازمان سنجش قادر به توزیع متناسب متقاضیان نیست یا معاون دانشگاه تهران تمامی حقیقت را نگفته است؟ آیا یافتن پاسخ این سوال برای وزیر علوم هم دشوار است؟!
اینجاست که جا دارد مسئولان سازمان سنجش به اعداد و ارقامی که توسط وی مطرح شده، پاسخ دهند، اما از سوی دیگر، هنوز برایمان قابل درک نیست که چگونه این مشکل تنها در دانشگاه تهران دیده شده و هیچ دانشگاه دیگری از بی سواد بودن متقاضیان گلایه نداشته و شمار معرفی شدگان سازمان سنجش را کمتر از ظرفیت درخواستی ذکر نکرده است و یا اینکه متقاضیان ورود به دکترای دانشگاه تهران، فارغ التحصیلان کدام دانشگاهها هستند که حتی با نمره ممتاز در آزمون کتبی، گاه از مصاحبه علمی صفر دریافت میکنند؟
به این ترتیب در شرایطی که سازمان سنجش خرسند از رفع نقص پذیرش دکترا با سهم بندی 50-5 در آزمون کتبی و مصاحبه دانشگاه در سال آتی است، ایراد بزرگتری مطرح میشود که به نظر بیشتر به سهم خواهی دانشگاههای بزرگ شباهت دارد، تا جایی که مدیران دانشگاه تهران منتخبان آزمون کتبی را بیسواد میدانند و بر این باورند که با تغییر سهم بندی، باید آزمون تخصصیتر برگزار شود و البته سازمان سنجش هم از پیشنهادشان استقبال کرده و فراموش میکند که ابهامات مطرح شده را پاسخ بگوید.
اکنون دقت کنید که به تازگی رئیس سازمان سنجش با رد سخنان برخی از رؤسای دانشگاهها در خصوص ورود دانشجویان ضعیف به دوره دکترا، گفته است: «مستثنی شدن دانشگاههای بزرگ از تغییرات آزمون دکترا قابل اجرا نیست. ۷۵ درصد ظرفیت دکتری دانشگاهها از طریق همین دانشگاههای برتر تکمیل میشود به گونهای که ۱۰ درصد ورودیهای آزمون دکترا در دانشگاه تهران پذیرفته میشوند».
آیا این سخنان خدایی بی پایه مطرح شده یا مدیران دانشگاه تهران، به رغم همه شایبههایی که درباره کارکردشان در کنکور اخیر مطرح است، پیشنهاد دادهاند که از تغییرات آزمون بعدی مستثنی شوند؟!