به همان میزان که برخی رسانهها، نیروی خود را بر تحلیل و پیشبینی کاندیدای دولت و بازی سیاسی جدید رئیس جمهور در انتخابات گذاشتهاند، به همان میزان هم رسانههای دولتی به تأیید اسفندیار رحیم مشایی و متصل کردن مفاهیم مورد استفاده وی با مفاهیمی که رهبر انقلاب در سالهای اخیر و دور از آنان استفاده کرده است، میپردازند.
یکی از رسانههای نزدیک به دولت در دو مطلب ویژه، بازدید رهبر انقلاب در سال ۱۳۶۷ از تخت جشمید و سخنرانی ایشان در تمجید از زبان فارسی را برجسته کرده، تا بدین وسیله بر شباهت تأکیدات رهبر انقلاب و رئیس دفتر سابق رئیس جمهور تأکید کنند.
اما به ظاهر بدفهمی تعمدی که در این بحث شکل گرفته، این که در تأکیدات دولت بر زبان فارسی و میراث ایران کهن، نوعی بیصداقتی و بازی انتخاباتی دیده میشود، وگرنه همه ایرانیان همچون رهبر انقلاب به زبان فارسی افتخار میکنند.
ولی با نمکتر از این شبیه سازیهای تاریخی، یادداشتی است که باز یکی از سایتهای حامی دولت در رابطه اسلام و ایران نوشته که در آن آمده است، سخن شهید مطهری درباره خدمات متقابل اسلام و ایران، سخن اشتباهی است که به تازگی مهندس رحیم مشایی آن را اصلاح کرده است. این نویسنده میگوید: شهید مطهری از آنجا در نظر خود اشتباه کرده که کتاب خدمات متقابل ایران و اسلام، دو موضوع ناهمجنس را با هم مقایسه نموده است، یعنی ایران را به عنوان یک سرزمین با اسلام به عنوان یک دین مقایسه کرده است. در حالی که ایران خاک است و اسلام درختی است که در این خاک آبیاری شده است.
خلاصه آن که نویسنده حتی یک بار هم کتاب، خدمات متقابل اسلام و ایران شهید مطهری را نخوانده تا بداند منظور شهید مطهری از ایران، نه ایران جغرافیایی به معنای خاک، بلکه ایران در کلام شهید مطهری، به معنای ایرانیان است و حتی بیشتر از این شهید مطهری در مرحله نخست میگوید، اندیشه اسلام چه کمکی به اندیشه ایرانیان کرده است و در مرحله دوم، اندیشمندان ایرانی چه کمکی به اندیشه و اندیشمندان اسلامی کردهاند و سوم آن که جامعه ایرانی و عربی چه کمکی به هم کردهاند؟
همه این در کنار هم گذاردنها اتفاقا کاملا متجانس است و این نویسنده برای توجیه فرد مورد علاقه خود چشمانش را بسته است!
عجیبتر آن که وی مینویسد، مهندس مشایی نظر اشتباه شهید مطهری ر اینگونه اصلاح کرده و به جای مقایسه، این دو را در حکم زمین و درخت، معرفی نموده است.
اما یکی از خبرهای جالب توجه، بیانیه شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی در حمایت از احمدینژاد است. این شورا که به دلیل مصلحت از ذکر معایب و ضعفهای احمدینژاد طفره رفته، به تعدادی از تقاط قوت وی در این سالها اشاره نموده و از کاندیداها خواسته است که اگر مانند احمدینژاد این ویژگیها و نقاط قوت را دارند، در انتخابات شرکت کنند، وگرنه به شکلی آبرومندانه از کاندیداتوری انصراف دهند.
چند مورد از نقاط قوت رئیسجمهور کنونی به زعم شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی عبارتند از:
احساس مسئولیت! کارآمد و کاردان! دارای ذهنیت منطقی و متکی به نگاه علمی! دارای برنامههای حساب شده و روشن برای ساختن و بنای آینده در بخشهای مختلف! حق گرایی! شجاع و قاطع در بیان و اعمال آنچه حق است! و... .به نظر میرسد، خصوصیات آمده، البته که خوب است متعلق به رئیس جمهور ایران بوده و انتظار باشد که کاندیداهای ریاست جمهوری دارای این ویژگیها باشند؛ اما گویا این شورا در روشنگری این خصوصیات برای دوره هشت ساله دکتر احمدینژاد، سهوا دچار اشتباه شده باشد! و خصوصیات رؤسای جمهوری قبلی، مدیران طراز اول دهه اول انقلاب و... را برای آقای احمدینژاد برشمرده باشند!
چون رؤسای جمهور مسئولیتپذیر ایران تا کنون یازده روز به خاطر یک انتصاب قهر و خانهنشینی نکردهاند، مدیرانی که کاردان بودهاند، هیچ گاه وضعیت اقتصاد ایران را به چنین حال و روزی نینداختهاند، هیچ گاه با دارا بودن نگاه علمی سازمانهای تخصص محور و کارشناس محوری چون سازمان مدیریت، شورای پول و اعتبار و... را منحل نکردهاند، هیچ مدیری که داری برنامه حساب شده است، به برنامه کلان کشور ـ که مورد تأیید رهبر انقلاب است ـ بیاعتنایی نمیکند، رئیس جمهوری که حقگوست در افشاگری خود، حق را میبیند و کاری نمیکند که رهبر انقلاب آن را غیرشرعی، غیراخلاقی و... بنامد. اگر مجموعهای میخواهد بر دنیای دیگری، آخرت خود را بسوزاند، حرفی نیست، اما دستکم حرمت شجره طیبه بسیج را که یادگار امام راحل است، حفظ کنند! هیچ خردهای نیست که این افراد شخصی هر موضعی داشته باشند، ولی در قالب بسیج عقل و منطق میگوید که کار درستی نیست! اگر قبول کنند.
اما از نکات مهم انتخاباتی، اینکه خبرگزاری مهر ـ که متعلق به سازمان تبلیغات اسلامی است و در ماههای اخیر مواضع ائتلاف ۱+۲، یعنی حداد عادل، قالیباف و ولایتی را پوشش میدهدـ در یک بررسی که انجام داده، رأی برخی سیاستمداران در سال ۸۸ را واشکافی کرده و نوشته که محمد رضا باهنر به محسن رضایی رأی داده است.
در این مطلب همچنین آمده است که هاشمی رفسنجانی در سال ۸۸ به رقیب احمدینژاد رأی داده است. قطعا منظور آنان از رقیب احمدینژاد، شخص میر حسین موسوی است که ظاهرا خبرگزاری مهر نمیتواند نام او را بر زبان بیاورد؛ اما نکته جالبتر اینکه این خبرگزاری نزدیک به ائتلاف سه گانه همچنین نوشته که علی لاریجانی هم به رقیب احمدینژاد در سال ۸۸ (بخوانید میر حسین موسوی) رأی داده است.
اما همان گونه که کاندیدایهای جدیدی وارد عرصه انتخابات میشوند، اصلاح طلبان در مرحله اول چشمانتظار خاتمی و در مرحله دوم، منتظر ورود هاشمی رفسنجانی هستند، ولی هر روز اخبار متناقضی از حضور این دو کاندیدا منتشر میشود؛ کاندیداهایی که به محض ورود، معادله انتخابات تغییر چشمگیری پیدا خواهد کرد.
در آخرین خبر اینکه حسن روحانی گفته، بعید است که این دو بیایند. البته پیشتر از وی روحانی، علی عسکری، رابط پارلمانی وی، خبر از حضور نیافتن هاشمی و خاتمی در انتخابات داده بود که با واکنش تند یکی از نزدیکان هاشمی روبهرو شد! و فائزه هاشمی هم که تازه دوران محکومیت خود را به پایان رسانده، گفته است که مگر شرایط نسبت به چهار سال گذشته چه تغییری کرده که هاشمی بخواهد در انتخابات شرکت کند؟!