«قدردانی از دستاندرکاران سفرهای نوروزی»، حتما کار درخور احترامی است، چراکه ممکن نیست کسی در نوروز به جاده زده باشد و نیروهای امدادی، پلیس راهنمایی رانندگی، راهنمایان گردشگری و... را ندیده باشد؛ کسانی که گاه تفریح ما در حال انجام وظیفه بوده و به دنبال آن، بهره بسیار اندکی از تعطیلات باستانی داشتند. اما اینکه چگونه میتوان با دعوت این عزیزان به استادیوم یکصد هزار نفری از ایشان تقدیر کرد، پرسشی است بیپاسخ که چه بسا در مقام قیاس با ابهامات بزرگتر ماجرا، حتی جای طرح نداشته باشد!
به گزارش «تابناک»، با پایان یافتن تعطیلات طولانی مدت نوروز امسال، بار دیگر به روال سالهای گذشته، بازار ارائه آمار و ارقام عجیب و غریب از سوی برخی مسئولان رونق گرفت؛ اما این بار ماجرا یک تفاوت مهم با سالهای گذشته داشت؛ نزدیکی به انتخابات ـچه بخواهیم و چه نخواهیم ـ موجب شده، همه چیز رنگ و بوی تازهای پیدا کند.
برای نمونه، اینکه محمد شریف ملکزاده، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در کنار آمارهای شگفتیآوری که ارائه میدهد، از
«رشد ۹۱درصدی سفر به مناطق ناشناخته (!) و افزایش چشمگیر گردشگری دریایی» سخن بگوید، آنقدر عجیب نیست که بدانیم با بالا گرفتن غائله شعار زنده باد بهار رئیس جمهور، همین آقای معاون گفته بود: «پس از نوروز اخبار مهمی درباره بهاری شدن خواهید شنید» و اکنون همین فرد جشنی تدارک دیده که نام «قدردانی» را یدک میکشد.
به عبارتی بهتر، وقتی این مؤلفهها را کنار یکدیگر بگذاریم، لاجرم احتمال سیاسی بودن جشنی که قرار است پنجشنبه همین هفته (۲۹ فروردین) در استادیوم آزادی برگزار شود، بسیار بالا خواهد بود؛ اما شاید بد نباشد که تحلیلهای سیاسی ماجرا را کنار گذاشته و تنها از نگاهی به این همایش بزرگ بنگریم که دستاندرکاران و برگزار کنندگانش عنوان میکنند؛ «قدردانی از دستاندرکاران سفرهای نوروزی».
با این حساب، در گام نخست با گروه گستردهای از مشاغل گوناگون را پیش روی خواهیم داشت که جدا کردن سهم ایشان در سفرهای نوروزی به آسانی شدنی نیست، چراکه مثلا، تعطیلات نوروزی بزرگترین عملیات میدانی پلیس راهور در سال به شمار آمده و سهم بسیاری از ایمنی این روزها بر عهده ایشان نهاده شده است؛ اما از یک سو تعیین سهم این عزیزان در کاهش مخاطرات این سفرها به سادگی مقدور نیست و از سوی دیگر، اصولا پلیس راهور زیر مجموعه نیروی انتظامی بوده و اگر قرار به تقدیر از ایشان باشد، این مهم کمتر ارتباطی با سازمان میراث فرهنگی و گردشگری خواهد یافت؛ مگر آن که تقدیر نمادین و آن هم از فرماندهان این نهاد انجام گیرد که آن هم با موضوع این همایش (تقدیر از دستاندرکاران) همخوانی چندانی نخواهد داشت!
اکنون کافی است زحمتکشان دیگری مانند امدادگران هلال احمر ـ که در زیرمجموعه سازمان میراث فرهنگی و یا حتی دولت نیستند (مانند فعالان رسانه، نیروی انتظامی و...) ـ را به این جمع افزوده و یا پای هزینههای این همایش را به میان کشیده و حتی از برگزاری یک همایش تقدیری در استادیوم ورزشی گلایه کنیم؛ اما هیچ کدام اینها به آن اندازه مهم نیست که سهم برگزار کنندگان این همایش از رویدادهای خوب نوروز را مشخص کنیم.
با این رویکرد، بد نیست در پی یافتن پاسخ به این پرسش باشیم که آیا دولتمردان تدارک ویژهای برای نوروز دیده بودند که اکنون بخواهند مثمر ثمر واقع شدن آن را جشن بگیرند یا نه؟
بسیار روشن است از تدارکی سخن میگوییم که اگر نگوییم باید فراتر از سالهای گذشته باشد، بلکه دست کم باید قابل اندازهگیری باشد تا بتوان بر مبنای آنها، تحقق اهداف را سنجیده و احتمالا با وقوع ۹۹ درصدی پیشبینیها، پایکوبی تجویز کرد؛ پاسخ این پرسش بر عهده شما.
البته اگر قصد رعایت همه جوانب امر را داشته باشیم، این فرض متضمن در نظر گرفتن دو رویکرد بلند مدت و کوتاه مدت خواهد بود؛ رویکردی که در بلند مدت میبایست با تبدیل مناطق مستعد گردشگری به جاذبههای گردشگری آمیخته شده و بیشتر با زیرساختها در ارتباط خواهد بود که قضاوت درباره آن چندان دشوار به نظر نمیرسد، چراکه از جمله شاخصههای این برنامهریزی بلند مدت، گستردگی و پراکندگی آن است که فرصت قضاوت برای همه هموطنانمان فراهم خواهد آورد؛ برای این امر، کافی است رشد جاذبههای گردشگری در شهر محل زندگیمان را در قیاس شرایط سابق و کنونی ارزیابی کنیم.
اما در کوتاه مدت، این برنامه ریزی میتواند شامل موارد بسیاری شود که در فصل گردشگری نوروز، غالبا مبتنی بر آیینهای باستانی بوده و برای نمونه در قالب سیزده بدر قابل تجلی است.
به زبان سادهتر، همان گونه که هر ساله قابل پیشبینی است، بسیاری از هموطنانمان سیزدهمین روز بهار را به طبیعت رفته و اگر نگوییم آیین باستانیشان را زنده نگاه میدارند، دستکم بزرگترین پیک نیک کشور و حتی کم سابقهترین پیک نیک جهان را رقم میزنند. اینجاست که با آگاهی به این موضوع، میتوان برای این جمعیت چند ده میلیون نفری امکاناتی تدارک دید تا از بدیهایی این روز کاسته شده و بر نیکیهای آن افزوده شود.
شاید یک نمونه ساده برای نشان دادن کل ماجرا کافی باشد؛ در سیزده بهدر هر سال به طور میانگین چه درصدی از مردم شهر شما از خانه بیرون میزنند؟ آیا قابل حدس است که مقصدهای احتمالی این عده کجاست؟ آیا نمیتوان برای این عده رفاه بیشتری تدارک دید و مثلا با تعبیه چند سرویس بهداشتی سیار، چند تانکر آب، تعدادی سطح زباله و... کاری کرد که سیزدهبهدر بهتری پیش روی این هموطنان قرار داد؟
تدارک مایحتاج این اقدام در بلند مدت و کوتاه مدت چگونه خواهد بود؟ آیا میتوان به این نیازهای اولیه چند ده میلیون نفری بیتفاوت بود؛ اما مثلا آمار تفریح کنندگان سیزدهبهدر را از افتخارات خود خواند و برای تقدیر از کار نکرده جشن گرفت؟!