بیایید همین ابتدای کار صفمان را از هم جدا کنیم؛ آنهایی که ممکن است استثنا باشند و به تبع آن مصداق این مطالب قرار نمیگیرند یک طرف، و آنهایی که معتقدند برای آغاز شدن فرایند درمان باید پذیرفت که بیمار هستیم، طرف دیگر؛ و البته روی سخن ما با دسته دوم است.
به گزارش «تابناک»، اگر قصد داشته باشیم شاذ ترین اتفاقی که در هفته سپری شده با آن مواجه شدیم را جدا کنیم، حتما در میان اخباری همچون قهرمانی استقلال و سپاهان، ناکامی پرسپولیس و خداحافظی دو ستارهاش، آغاز دادگاه مهدی هاشمی، تداوم دادگاه کهریزک، آغاز نام نویسی از کاندیداهای ریاست جمهوری و بسیاری اتفاقات ریز و درشت دیگر، با پدیده ای مواجه خواهیم شد که دست کم در عالم اخبار داخلی مشابه نداشته و استثناست؛ سخنان نژادپرستانه یکی از مربیان لیگ برتری درباره یک مهمان خارجی!
حتما از چند و چون ماجرا خبر دارید چراکه سپری شدن یکی از فوتبالی ترین هفته های یک سرزمین فوتبال دوست به معنی به تماشا نشستن اکثریتی برنامه محبوب فوتبالی تلویزیون (همان 90) خواهد بود و همه این گزینهها یک معنی بیشتر نخواهد داشت و آن چیزی نیست جز تعجب از دیدن فیلمی که در آن فیروز کریمی در حالت عصبانیت شدید، نه تنها از دست دادن با بازیکن سیاه پوست و خارجی تیم حریف امتناع میورزد، بلکه او را با الفاظی شبیه "آدمخوار" مشایعت کرده و در نهایت تلاش میکند که به او آداب نزاکت بیاموزد که "اول بزرگتر دست میده نه کوچیکتر"!
این قصه نامرتب و زشت (که اکنون بار دیگر در جریان جزییات آن قرار گرفتهاید!) در وهله اول اینقدر سخت و بغرنج می نماید که دست اندرکاران برنامه برخلاف رویه همیشگی توهین ها و فحش های کلام فرد بد ماجرا را با صدای بوق جایگزین نکرده و البته ناظر پخش و هیچ ممیزی دیگری هم ورود نکرد تا همه ملت با جزئیات در جریان ماوقع قرار گرفته و لابد سرتکان دهند که چه بر سر مربی نام دار فوتبال کشورمان آمده که با علم به اینکه زیر ذره بین است، از یک سیاه پوست برای شاگردانش لولو ساخته و آشکارا حرکت نژادپرستانه بروز می دهد؟!
کار فیروز زشت و چه بسا کارِ زشتِ انتشار این زشتی از منظر پیشگیری، موجه باشد اما با این فرض هم هنوز یک نکته مغفول مانده و آن هم چیزی نیست جز این حقیقت که چه بخواهیم و چه نخواهیم، ما هم مانند فیروز کریمی نژاد پرستیم؛ شاید باورش سخت به نظر برسد اما باور کنید این گونه است.
اکنون که بحث را بدون خجالت پیش آوردهایم و برخلاف بسیاری نقدها، بی تکلف پیش رفتهایم، شاید بد نباشد برای گواه آوردن نیز به جای واکنش گرفتن از کارشناسان و مولفان، به سراغ نقطه نظراتی از ایشان برویم که پیشتر ارائه کردهاند و طبیعتا نه متاثر از کار فیروز کریمی است و از حب و بغضهای این روزها نشات گرفته است.
ماهها پیش، دکتر صادق زیباکلام در نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها میهمان غرفه «تابناک» بود و به فراخور موضوع داغ آن روزها، سبک زندگی، گفتوگویی با او داشتیم چراکه او با نگارش کتاب «ما چگونه ما شدیم»، یکی از صاحب نظران آسیب شناسی جامعه ایرانی در این زمینه است. از او پرسیدیم: اگر بخواهید مهمترین ایراد "ما" [ایرانیها] را بگویید، پاسختان چیست؟
دکتر زیباکلام: اگر بخواهم ایرادهای "ما" را بگویم، اولین و مهمترین آن این است که ما نژاد پرستیم؛ بغض و کینه و نفرت داریم از اعراب، بغض و کینه و نفرت داریم از افغانیها، برای خودمان خیلی دسته گل های الکی میفرستیم؛ مثل: «ملت بزرگ ایران»، «ملت قهرمان ایران»، «ملت شجاع، سرافراز و ...» که به نظر بنده همه قلابی هستند!
و دست بر قضا با مثالی فوتبالی ادامه داده و میگوید: نژاد پرستی ما و بزرگ پنداشتن خودمان بسیار وحشتناک است؛ از خدای دو جهان میخواستم که به کره ببازیم [اشاره به دیدار رفت ایران مقابل کره جنوبی در مسابقات انتخاباتی جام جهانی برزیل که با پیروزی یک بر صفر ایران به اتمام رسید] چراکه وقتی میبریم، تمام آن چیزهایی که به خودمان میگوییم را باور میکنیم، درست مثل معتادی که با کشیدن مواد نشئه میشود.
با این حساب شاید بد نیست که وقتی از کوبیدن فیروز کریمی فارغ شدیم، به خودمان مراجعه کرده و ویژگیهای نژاد پرستانه خودمان را نیز شناسایی کنیم تا شاید این پایش ما و شما در نهایت موجب پایش جامعهمان شود؛ با این تذکر که اگر بدی را منکر شویم، شرط اول درمان که پذیرش بیماریست محقق نخواهد شد.