پس از پیروزی تاریخی تیم ملی والیبال ایران در لیگ جهانی والیبال برابر تیم ملی ایتالیا (دارنده هشت عنوان قهرمانی جهان) بار دیگر گروهی از ایرانیان عزیز حماسه آفریدند و شادیهایشان را با دیگران قسمت کردند (!) و باعث شدند شیرینی این پیروزی تاریخی این گونه کمرنگ شود که نماد فرهنگی ایران در والیبال جهان، سرمربی آرژانتینی تیم ملی ایران برسد و بیفرهنگی، بخشی از رفتار ایرانیان پس از این دیدار باشد!
به گزارش «تابناک»، هنگامی که «خولیو ولاسکو» سرمربی آرژانتینی تیم ملی والیبال ایران به کشورمان آمد، بسیاری از کارشناسان والیبال، از پرداخت رقم قرارداد این مربی گلایه کردند و چنین هزینهای را دور ریختن دانستند و هنگامی که دلار به یکباره افزایش شدیدی یافت و فدراسیونهای ورزشی، میبایست با همان بودجههای محدود، حقوق مربیان خارجی را پرداخت کنند، گمان میرفت توان حفظ این مربی برجسته والیبال جهان نباشد و او به ایتالیا (جایی که بیشترین افتخارات را با والیبالیستهایش به دست آورده) بازگردد.
«وولاسکو» البته به ایتالیا بازگشت؛ اما نه برای هدایت دوباره ایتالیاییها، بلکه این بار با تیم ملی ایران برای شکست چکمهنشینان در خانه خودشان؛ رویدادی که به رغم بازی ارزشمند مقابل صربستان، از سوی کارشناسان بسیار بعید تصور میشد و او با تکیه بر والیبالیستهای نابغه ایرانی و با شناسایی نقطه ضعف تیم رقیب، موفق به تحققش شد.
او اما عصر روز چهارشنبه و پیش از بازی با تیم ملی ایتالیا در میان خبرنگاران محلی مودنا و ایتالیایی، علاوه بر پاسخ به پرسشهای فنی، پاسخگوی پرسشهای حاشیهای درباره ایران بود و همچون یک سفیر فرهنگی از فرهنگ و مردم ایران دفاع و از آن تمجید کرد و درباره زندگی خود در ایران و آرامش مردم ایران گفت: مردم ایران کاملا متفاوت با عربها هستند. آنها را از عربها جدا کنید. مردم ایران زندگی متفاوتی دارند و هیچ ربطی به عربها ندارند.
وی ادامه داد: مردم ایران زندگی آرام و سرزندهای دارند. ایران کشوری آرام و بی دغدغه است. من زندگی خوبی در آنجا دارم و از هر حیث احساس راحتی و امنیت میکنم. ایران کشور دیدنی است و آثار تاریخی بسیار زیبایی دارد. من در چند سالی که آنجا بودم، تنها توانستم چند جای دیدنی آن را از نزدیک ببینم. مثل پرسپولیس و تخت جمشید که از دیدن آنها بسیار لذت بردم. ایران کشوری با تمدن است و مردمی با فرهنگ و اصیل دارد و به طور کلی آن طور که گفته میشود، نیست. ایران کاملا متفاوت و بسیار جذاب و دیدنی است؛ ولاسکو این سخنان را درباره فرهنگ ایران به زبان آورد.
ایرانیان ساکن ایتالیا نیز ـ که عمدتاً دانشجو بودند ـ بخش چشمگیری از صندلیهای سالن میزبان رقابت نخست ایران، ایتالیا را از آن خود کردند و با حفظ احترام متقابل، ملی پوشان ایران را تشویق نمودند؛ دیداری که هرچند ایران برنده شد، ولی ایتالیا نیز مفت نباخت و به خصوص مهرهای چون ایوان زایتسف، نشان داد، شاید ایتالیا در بازی برگشت که فردا برگزار میشود، مسیر بازی را تغییر دهد.
ایوان زایتسف، بازیکن روسی الاصل و شماره 9 ایتالیا با وجود اینکه در دو گیم نخست بازی در ترکیب اصلی نبود، توانست نوزده امتیاز به دست آورد و امتیازآورترین بازیکن میدان لقب بگیرد و سیدمحمد موسوی، بازیکن تیم ملی ایران را با هفده امتیاز جا بگذارد و همین موضوع، موجب نگرانی دوستداران والیبال ایران شد، چرا که اگر این بازیکن در دیدار برگشت و در هر ست چنین امتیازآور ظاهر شد، پیروزی برای والیبالیستهای کشورمان به دشواری خواهد گرایید.
با این حال، گروهی از مردم همیشه حاضر در صحنه ایران شاید برای اینکه مشتی به دهان این بازیکن کوبیده و نشان داده باشند این بازیکن اشتباه کرده که برای تیم ملی کشورش امتیاز گرفته و باید چند امتیاز هم از دست میداد و شاید هم با این هدف که این بازیکن را برای بازی برگشت حسابی تضعیف روحیه کنند، به صفحه این بازیکن در فیس بوک حمله مغولی کردند و انواع توهینهای نژادپرستانه و فحاشیهای زننده را با چاشنی خلیج فارس و هزاران بار زنده باد ایران به هم متصل روی صفحه این بازیکن نوشتند.
این گونه بود که گروهی ایرانی با فرهنگی که ولاسکوی ایتالیایی از آنان سخن گفته بود، چهره ایرانیان را اینچنین ظرف چند ساعت با گذاشتن هزاران پیام به تصویر کشیدند و ثابت کردند، میتوان به شیوه مغولی در فضای مجازی نیز حاضر شد و با آبروی کشورمان بازی کرد؛ اتفاقی که خوشبختانه در رسانههای جهانی بازتاب نیافت و این بازیکن حداقل تاکنون واکنشی نسبت به آنچه رخ داده نشان نداده، ولی آنقدر زننده بود که شیرینی پیروزی تاریخی ایران را کمرنگ نماید.
روزنامههای ورزشی نیز در اقدامی هماهنگ، ترجیح دادند به این ماجرا نپردازند و از کنارش بگذرند تا با عدم تقبیح این چنین رفتارهایی، زمینه تکرارش را در آینده نزدیک فراهم آوریم؛ رخدادی که پیش از این درباره وبسایتها و صفحات برخی ورزشکاران و چهرههای سیاسی عرب روی داده بود و چون در پاسخ به مباحثی همچون خلیج فارس یا مسائل نژادپرستانه بود، در عوض تقبیح، با لبخند رضایت از کنارش گذر میشد تا در پایان به این نقطه برسیم.
حال تنها این پرسش مطرح است که آیا بازیکن ایتالیایی نیز نژادپرست بود که با چنین حملاتی مواجه شد یا توقع داشتیم این بازیکن ایتالیایی تعمداً توپها را به ضرر تیمش به اوت بزند یا پستش را خالی کند تا ایران بتواند راحتتر برنده باشد؟ آیا از این ورزشکار خطایی سر زد که گروهی که مدعی تمدن پنج هزار ساله هستند، حال آن که از فرهنگ ریشه گرفته از این تمدن، چیزی به ارث نبردهاند، اینچنین مورد حملهاش قرار دادهاند؟ آیا وقت آن نیست که پیش از هر رفتاری، به قضاوت جهانیان درباره خودمان بیندیشیم؟