روزنامههای امروز، اختلاف دولت و مجلس بر سر تسویه بدهی دولت به بانک مرکزی را تنها با ذکر مواضع طرفین مورد اشاره قرار دادهاند؛ افزون بر آن، هاشمی رفسنجانی در آستانه چهارمین سالگرد غیبت در نماز جمعه، حسن روحانی و افرادی که از شنبه پس از انتخابات به وی نزدیک شدهاند و ترکیب کابینه آینده مسائل مهم روزنامههای چهارشنبه هستند.
آخرین گمانهزنیهای روزنامهها درباره کابینه یازدهمدر حالی که روزنامه
شهروند عبدالله جاسبی را گزینه قطعی وزارت علوم معرفی کرده است، چند روزنامه دیگر نیز به گمانهزنی برای کابینه آینده پرداختهاند.
ولی در آغاز باید به این اشاره شود که روزنامه
ابتکار به کسانی پرداخته که مشاغل کنونی روحانی را بر عهده میگیرند. در این مطلب که در میان چند روزنامه مشترک است، آمده: یافتن گزینه جانشینی حسن روحانی، دستکم در دو پست فعلی او، یعنی ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک و عضویت در شورای عالی امنیت ملی، موضوعی است که فعلا زیر سایه گمانهزنیها برای کابینه جدید پنهان مانده است.
ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک به عنوان بازوی پژوهشی مجمع تشخیص مصلحت نظام سالهاست که بر عهده حسن روحانی است. در واقع این مرکز تاکنون صرفا دو رئیس به خود دیده است؛ اولین رئیس این مرکز پیش از روحانی، موسوی خوئینیها بود. مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال ۱۳۶۸ با هدف تدوین و تنظیم استراتژی برای جمهوری اسلامی ایران زیر نظر نهاد ریاست جمهوری تشکیل و در سال ۷۶ از نهاد ریاست جمهوری جدا شد و فعالیت خود را به عنوان بخش تحقیقاتی مجمع تشخیص مصلحت نظام زیر نظر این مجمع ادامه داد. با آغاز دوره ریاست جمهوری حسن روحانی، احتمالا جمع زیادی از مشاوران او در این مرکز نیز به همکاران جدیدش در دولت اضافه خواهند شد. تا کنون در خصوص گزینههای محتمل برای جایگزینی روحانی در این سمت از سوی کارشناسان و رسانهها گمانهزنی خاصی انجام نشده است. با وجود این، گاهی از علی یونسی، سید مصطفی محقق داماد، محمدرضا تاجیک و یکی دو نفر دیگر به عنوان گزینههای احتمالی نام برده میشود اما این گزینهها چندان جدی نیستند، چراکه ممکن است هر یک از آنها به نوعی در دولت جدید مشغول به کار شوند.
در این میان، گزینهای که ممکن است احتمال بیشتری برای ریاست این مرکز را داشته باشد، سید محمد خاتمی است. نزدیکی او به هاشمی به عنوان رئیس مجمع تشخیص، ممکن است به سپردن مسئولیت مرکزی که از آن به عنوان بازوی تحقیقاتی مجمع یاد میشود، بینجامد. هاشمی پیشتر کار مشابهی انجام داده است. هشت سال پیش بعد از پایان دوره ریاست جمهوری خاتمی، هاشمی رفسنجانی او را به عضویت در شورای عالی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب کرد و بعید نیست این بار ریاست این مرکز به او سپرده شود.
ریاست جمهوری حسن روحانی علاوه بر ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک، یک پست دیگر را نیز خالی میکند. روحانی هماکنون در کنار سعید جلیلی به عنوان دو نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی حضور دارند اما حسن روحانی از این پس به عنوان رئیسجمهور، ریاست این شورا را نیز بر عهده خواهد گرفت و این بدان معناست که مقام معظم رهبری احتمالا شخص دیگری را جایگزین او در این شورا خواهند کرد. این موضوع بیتردید با گزینه روحانی برای به دست گرفتن عنان مذاکرات هستهای ایران با ۱+۵ در آینده مرتبط است. در سال ۸۶ اتفاق مشابهی رخ داد و در حالی که لاریجانی به دلیل اختلاف نظر با رئیسجمهور، از دبیری شورای عالی امنیت ملی منصرف شده بود، گزینه احمدینژاد یعنی سعید جلیلی جایگزین او شد.
با این وصف بعید نیست جانشین روحانی در شورای عالی امنیت ملی علیاکبر ولایتی باشد؛ گزینهای که خواسته یا ناخواسته با عدم کنارهگیری خود از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، عملا راه پیروزی روحانی را هموارتر کرد. برخی ناظران عدم کنارهگیری او را به توصیه هاشمی رفسنجانی نسبت میدهند. با این وجود، بحث حضور ولایتی در شورای عالی امنیت ملی از سوی بسیاری از اصلاحطلبان نیز پذیرفته شده است. صادق زیباکلام در این خصوص گفته است «ایشان (ولایتی) اعتماد کامل رهبری را نیز دارند، بنابراین شخص خوبی است که اگر بتواند بیاید خصوصا در شورای امنیت ملی و مذاکره با ۱+۵ از ایشان استفاده شود».
تهران امروز در گزارش خود از آخرین گمانهزنیهای دولت آینده و با تیتر «خروج برخی سیاسیون از کابینه روحانی» آورده است: شنیدههای ما از محدود شدن گزینههای روحانی در وزارتخانهها و خارج شدن برخی از چهرهها از لیست واقعی در دست روحانی حکایت دارد.
وزارت اطلاعات: مطرحترین گزینه در این باره حجتالاسلام شفیعی از چهرههای قدیمی و مقبول در دستگاه اطلاعاتی کشور است. شفیعی معاون اسبق وزارت اطلاعات دوران یونسی است. مهمترین نامی که در کنار شفیعی برای وزارت اطلاعات مطرح شده بود، حجتالاسلام علی یونسی وزیر اطلاعات دولت خاتمی بود که شنیدههای تهران امروز از منتفی شدن حضور وی در قامت وزیر اطلاعات در کابینه حکایت دارد.
وزارت ارشاد: مطرحترین چهره موردنظر اصلاحطلبان برای وزارت ارشاد کسی نیست جز احمد مسجدجامعی وزیر ارشاد در دولت سید محمد خاتمی. اصلاحطلبان در روزهای گذشته موج رسانهای و لابی گستردهای را برای وزارت وی به راه انداختهاند. در روزهای گذشته بر زبان آوردن نام مسجد جامعی از زبان محمد خاتمی به عنوان وزیر ارشاد دولت روحانی این گمانه را تقویت کرده است. گزینه مهم دیگر برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کسی نیست جز رضا صالحی، معاون فرهنگی اجتماعی مرکز تحقیقات استراتژیک که تالیفات فراوانی نیز در حوزه فرهنگی دارد. برخی منابع از حسامالدین آشنا هم برای این سمت نام بردهاند که وی اعلام کرده ترجیح میدهد همچنان به عنوان مشاور در کنار روحانی بماند. اهمیت وزارت ارشاد برای اصلاحطلبان از آن جهت است که بتوانند در سایه وزارت چهرههای موردنظر خود اقدام به بازسازی بدنه رسانهای خود از سویی و ارتباط گسترده با چهرههایی مقبول چون هنرمندان و... از سوی دیگر کنند.
رئیس دفتر رئیسجمهور: حسین فریدون جدیترین گزینه این سمت است.
معاون اول: گزینه مطرح معاون اولی روحانی محمد فروزنده رئیس بنیاد مستضعفان و جانبازان است که وی سابقهای دیرین از آشنایی و رفاقت با روحانی را در کارنامه دارد. فروزنده وزیر دفاع دولت هاشمی رفسنجانی هم بود و هماکنون نیز عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
وزارت علوم، کابینه روحانی دو گزینه بالقوه دارد؛ یکی محمدرضا عارف کاندیدای منصرف ریاستجمهوری و دیگری جعفر توفیقی وزیر علوم عصر اصلاحات.
وزارت امور خارجه: دستگاه دیپلماسی دولت روحانی سه گزینه دارد. محمدجواد ظریف که سابقه پنج سال نمایندگی ایران در سازمان ملل را داراست و از چیرهدستترین دیپلماتهای کشور بر سر میز مذاکرات محسوب میشود. گزینه دیگر وزارت خارجه محمود واعظی معاون پژوهشهای سیاست خارجی مرکز تحقیقات استراتژیک است که از یاران قدیم روحانی است. گزینه دیگر هم کمال خرازی وزیر خارجه دولت خاتمی است.
وزارت دفاع: وحیدی وزیر دفاع فعلی و علی شمخانی وزیر دفاع دولت خاتمی مهمترین کاندیداهای این پست هستند که در محافل اصلاحطلب گفته میشود شمخانی حاضر به پذیرش این پست نشده است.
وزارت کشور: نام حسین دهقان مطرحترین نام برای این وزارتخانه است. حسین دهقان مسئولیتهایی همچون معاون رئیسجمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در دولتهای هشتم و نهم، جانشینی وزارت دفاع در دولتهای هفتم و هشتم و فرماندهی ردههای مختلف سپاه در دوران دفاعمقدس را در کارنامه مسئولیتی خود دارد. درباره وزارت کشور مهمترین گزینه اصلاحطلبان کسی نیست جز مرتضی مبلغ، معاون وزیر کشور در دولت خاتمی.
دبیر شورای عالی امنیت ملی: دوگزینه برای این پست مطرح شدهاند. یکی وحیدی، وزیر فعلی دفاع و علی ربیعی مرد امنیتی دولت اصلاحات.
وزارت آموزش و پرورش: محمدعلی نجفی وزیر اسبق آموزش و پرورش و زرهانی معاون سابق آموزش و پرورش و رئیس سابق سازمان حج و زیارت جدیترین گزینههای این وزارتخانه هستند.
وزارت صنعت، معدن و تجارت: دو گزینه برای صدارت این وزارتخانه مطرح شدهاند؛ محمد نهاوندیان و یحیی آلاسحاق.
راه و مسکن: شواهد از خیز دولت روحانی برای جدایی وزارت راه و مسکن و تبدیل آن به دو وزارتخانه حکایت دارد. وزارت راه به سعیدی کیا وزیر دولت خاتمی میرسد و وزیر مسکن هم بنابر شنیدهها گزینهای جز علی عبدالعلیزاده وزیر راه دولت اصلاحات ندارد.
وزارت ارتباطات: از نصرالله جهانگرد بهعنوان گزینه اصلی تصدی این وزارتخانه نام برده میشود.
وزارت کشاورزی: عیسی کلانتری و حجتی وزیر اسبق کشاورزی مهمترین گزینههای این وزارتخانه هستند. شنیدهها از لابی گسترده کلانتری برای این سمت حکایت دارد.
وزارت نفت: از ترکان، نعمتزاده، سلطانپور و البته زنگنه به عنوان گزینههای مطرح نام برده میشود اما احتمال وزارت سلطانپور بیش از دیگران ارزیابی میشود.
وزارت ورزش و جوانان: اصلاحطلبان به شدت بهدنبال وزارت رحیم عبادی هستند. برخی شنیدهها از احتمال ادغام یا انحلال این وزارتخانه و تبدیل آن به معاونتی در نهاد ریاستجمهوری خبر میدهند.
وزارت کار، رفاه و امور اجتماعی: علی ربیعی، حسین کمالی و محمد حسین شریف زادگان به عنوان جدیترین گزینههای این وزارت یاد میشوند.
وزارت نیرو: حبیبالله بیطرف جدیترین گزینه این وزارت است. نام رفان نیز در برخی محافل شنیده میشود.
نهاد ریاستجمهوری: نعمتزاده تنها گزینه ریاست نهاد ریاستجمهوری است. معاون پارلمانی رئیسجمهور هم کسی نیست جز علی عسکری مشاور پارلمانی مجمع تشخیص. وزارت اقتصاد دو گزینه دارد که در لابیها دوشادوش یکدیگر حرکت میکنند. محمد نهاوندیان و محمدباقر نوبخت.
سازمان مدیریت: در سازمان مدیریت اصلاحطلبان بهدنبال ستاری فر و شرکا هستند. نام نجفی، تاجگردون و نیلی هم در لابیها شنیده میشود.
سازمان انرژی اتمی: علی اکبر صالحی وزیر خارجه فعلی که تیم روحانی خاطره خوشی از همکاری با وی دارند جدیترین گزینه این سازمان است.
وزارت بهداشت و درمان: گفته میشود صلاحالدین دلشاد و مسعود پزشکیان گزینههای اصلی این وزارتخانه هستند.
آرمان هم در مطلبی با تیتر «کلید وزارت ارشاد به دست چه کسی سپرده میشود؟» نوشته است: نشریات مجازی و مکتوب مملو از گمانهزنیها پیرامون وزرای مختلف هستند و وزارت ارشاد نیز از این حیطه بیرون نیست، مضاف بر آنکه وزیری که متولی مستقیم حوزه رسانههاست؛ وزیر ارشاد است و این حساسیت در میان رسانهها از هر نوع و شکلش مضاعفتر. در طول یک ماه اخیر نامهای متعددی چون احمد مسجدجامعی، علی مطهری، حجتالاسلام زم و چندین چند نام دیگر برای تصدی این پست از سوی رسانهها نامزد شدهاند که در این میان نام یکنفر نیز بهعنوان کاندیداها آمده که شاید چهره نامآشنایی در میان مردم نباشد اما احتمال وزارت وی به نظر میرسد از دیگر نامزدها بسیار محتملتر باشد.
سیدرضا امریصالحی که در برههای معاون فرهنگی یکی از وزارتخانهها بود و سالهاست که در مرکز تحقیقات استراتژیک به کار نظری و فکری در سطوح کلان مشغول است و دهها کتاب و مقاله علمی تالیف کرده است. وی جزو نزدیکترین افراد به حسن روحانی در چند سال اخیر بوده و از اعضای اصلی ستاد وی نیز بود و هماکنون هم ریاست کارگروه فرهنگی تعیین وزرای این حوزه را برعهده دارد. بر اساس شنیدهها روحانی تمایل و اعتماد بسیاری به وی داشته و به نظر میرسد که میخواهد کلید این وزارتخانه راهبردی را به او بدهد و حال تنها باید چند روز دیگر منتظر ماند و دید که صالحی وزیر ارشاد دولت یازدهم نام خواهد گرفت یا آنکه اتفاق غیرمنتظرهای او را از صندلی وزارت دور خواهد کرد.
دیوان حافظی به نام روحانیپرداختن به کسانی که ناگهان و پس از انتخابات خود را به رئیس جمهور منتخب نزدیک نشان میدهند، به نحو عجیبی در روزنامههای امروز پر رنگ است.
اعتماد در مطلبی با نام «شنبهییها از روحانی چه میخواهند؟» و از زبان سیدحمید کلانتری، استاندار اسبق یزد و عضو کارگروه اقتصادی و سیاسی ـ امنیتی دولت یازدهم نوشته است: جالب اینجاست این افراد که شاید بهترین عنوان برای آنها فرصت طلبان یا جاه طلبان باشد، بسیار حرفه یی عمل میکنند، نوعا و احتیاطا روز اول بعد از پیروزی مستقیما وارد نمیشوند. بلکه توسط چند تن از نزدیکان و عوامل خود که روحیه لابی کردن و رایزنی خوبی دارند، پای خود را به ستاد باز میکنند و اسم خود را به عنوان مدیری شایسته و مجرب و کارآمد سر زبانها میاندازند، ارتباطاتی برقرار میکنند، تبریکاتی رد و بدل مینمایند. طرح و برنامه برای برون رفت از مشکلات اقتصادی - اجتماعی، بحران ارزی، اشتغال زودبازده، کنترل تورم، فروش نفت، تحول در صنعت و کشاورزی یا بهبود روابط خارجی و امثالهم ارائه میکنند تا سرانجام پیشنهادشان به مسئولان اصلی ستاد یا شخص رییس جمهور منتخب برسد.
متأسفانه این افراد با ارتباطات و لابی سعی میکنند خودشان را در جلسات و کمیته نهایی که در این موضوعات کار میکنند، وارد کنند و با روشهای خاص و با استفاده از قیافه حق به جانب، آمادگی خود را برای ایثار و خدمت صادقانه و خالصانه اعلام کنند. البته برای اثبات روحیه مسوولیت پذیری و از خودگذشتگی خود، از چهرهها و جایگاههای موثر دیگر مثل مجلس، قوه قضاییه و... نیز استفاده میکنند.
وی با بیان اینکه این افراد به «شنبه ییها» لقب گرفتهاند، تصریح کرد: اینها هر چه بتوانند از زور و ارتباط و زبان و تلفن، یادداشت حمایت جمعی و... استفاده میکنند تا در منظر انظار مؤثرترین ستاد و کارگروهها قرار گیرند و فراموش نشوند. گاهی هم از مطبوعات و سایتهایی که هر روز عده یی را بالاو پایین میبرند، کمک میگیرند تا اسمشان برای یکی، دو، سه جا مطرح شود. بالاخره سعی و تلاش صادقانه شنبه ییها با ایادی و دستیارانشان به اینجا میرسد که اسمشان در لیست بررسی وارد میشود و حالااگر در نهایت وزارت هم عایدشان نشد، بالاخره کاندیدا بودن برای وزارت هم مهم است و بعد به وسیله آن اقلامی تواند معاونت یا مدیرعاملی نصیبشان کند.
ابتکار هم در بخشی از سرمقاله خود با تیتر «دیوان حافظی به نام روحانی» به قلم محمدعلی وکیلی نوشته است: این روزها حسن روحانی به دیوان حافظی تبدیل شده که هر کسی شعر خود را در او میجوید کسی کار به محتوای واقعی دیوان ندارد. هر کسی گمان خود را از او طلب میکند؛ چون آراسته به وصف اعتدال است و اعتدال جزو مفاهیم کیفی و کش دار میباشد؛ بنابراین فعلاً کشش این همه گمان متناقض را دارد. طنز مسأله این است که افراطیون بیش از اعتدالیون این روزها در مدح اعتدال قلم فرسایی میکنند و برایش تحدید حدود مینمایند. البته به نظر نگارنده این فضا اگر چه مصنوعی ولی خود میمون و مبارک است. در جامعهای که به تعبیر آیت اله هاشمی رفسنجانی، اعتدال سالها در زیر آوار مدفون بوده، حالا به گفتمان رایج تبدیل گشته است و افراطی و اعتدالی هر دو با ادبیات اعتدال با همدیگر تعامل میکنند.
اما باید دید که دوره این ماه عسل چقدر خواهد بود؟ آیا مخالفین آنچنان که امروز تلاش دارند روحانی را متعلق به خود و در اردوگاه گفتمانی خود تفسیر و تعبیر نمایند، در آینده بر این موضع خواهند ایستاد؟ آیا همه آنان که امروز شعر اعتدال سر میدهند و سرود آنرا زمزمه میکنند فردا حاضر به پرداخت هزینههای آن نیز هستند؟ برای پاسخ به این پرسشها زمان زیادی لازم نیست. بخش اول پاسخ به این پرسشها در ایستگاه معرفی کابینه داده خواهد شد و موضع گروهها زین پس دیدنی خواهد بود.
آرمان هم در بخشی از مطلبی با تیتر «نیاوران غریبههایی که آشنا شدهاند» نوشته است: کلیدداران کابینه یازدهم چه کسانی خواهند بود؟ این سؤالی است که توجه اذهان عمومی و سیاستمداران را به خود جلب کرده و از سوی دیگر بسیاری را به سمت و سوی ساختمان نیاوران روانه ساخته است. کسانی که شاید در بهترین حالت ممکن تنها لختی مانده به انتخابات به سمت و سوی روحانی نیل یافتند و پیش از آن نه نامی از آنان شنیده میشد و نه عملکردی را به منصه ظهور رسانده بودند که بتوان گفت با گفتمان مطلوب و شعارهای رئیس دولت یازدهم قرابت و همپوشانی دارند. آنان را «فاتحان روز هشتم» میخوانم. با این عقبه و سابقه که بعد از هفته؛ هفته تلاش مستمر و بیشائبه افرادی که در راستای اعتلای گفتمان اعتدالورزی از هیچ کوششی دریغ نورزیدند؛ تازه رسیدگانی از راه آمدهاند و خود را پیروز کارزار طوفانی انتخابات میخوانند و در اولین روز پس از آن جمعه تاریخی؛ غریبههای آشنایی شدهاند که به سودای فتح غنایم حضورشان پررنگتر از هر فرد و طیفی است. این فاتحان بیرقیب و مردان پرخطیب اکنون پیشتر و بیشتر از هر معتدلی؛ اعتدالگرایند. از هر مصلحی مصلحتر و از هر اصولگرایی اصولمندترند. حال آنکه صبغه و عقبهشان حاکی از نکات دیگر است.
این در حالی است که
کیهان نیز پس از اشاره به تغییر فراوان مواضع اصلاحطلبان در قبال افرادی چون ناطق نوری در ستون یادداشت روز خود نوشته است: حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی راه دشواری را پیش رو دارد. چالشهای مهم اقتصادی و فرهنگی و اقتصادی به کنار! او با این ائتلاف عجیب و غریب که مدعی حمایت از وی هستند و سهم و نقش میخواهند، چه خواهد کرد؟ سرمایه امید و اعتماد مردم چه میشود؟ باید برای آقای روحانی در این روزهای شریف ماه مبارک رمضان دعا کرد؟ برای آقایان ناطق نوری و هاشمی رفسنجانی هم دعا میکنیم؛ هر یک از آنها روزگاری در متن انتخابات، نامزد مورد اعتماد دوستداران انقلاب بودهاند.
هاشمی رفسنجانی، دولت آینده و نماز جمعهدر آستانه تشکیل دولت جدید و نیز در پایان چهارمین سال غیبت هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه، نقش هاشمی در این روزهای سیاست ایران، مورد توجه روزنامههای نزدیک به وی قرار گرفته است.
اعتماد از قدرت الله علیخانی، مشاور پارلمانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره دخالت آیت الله هاشمی رفسنجانی در چینش کابینه رییس جمهور منتخب ملت ایران نقل کرده است که: رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در مقوله انتخاب افراد و چینش کابینه حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی هیچ گونه دخالتی ندارد وشان و جایگاه وی نیز به دور از این است که در چینش کابینه رییس جمهور منتخب دخالت کند. هاشمی با وجود درخواستهای مکرر هیچ گونه دخالتی در انتخاب افراد کابینه دولت یازدهم ندارد، وی اعتقاد دارد که رییس جمهور منتخب دارای اشراف کامل به وضعیت فعلی کشور است و به طور حتم میتواند کابینه منسجمی را تشکیل دهد.
بهار نیز به روایت مشاور رییس مجمع تشخیص در امور روحانیت از آخرین نماز جمعه پرداخته و نوشته: جمعه، ۲۶ تیر ۸۸، آیتالله هاشمیرفسنجانی خود را برای رفتن به نمازجمعه به عنوان خطیب آماده میکند. یک ماه از انتخابات ریاستجمهوری دهم میگذرد. این نمازجمعه با دیگر نمازجمعههای هاشمی فرق دارد. حجتالاسلام مسعود مرادی، مشاور رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در امور روحانیت، از افرادی است که هاشمی را در این نمازجمعه همراهی میکند؛ نمازجمعهای که برای ثبت در تاریخ ایراد شد. حال بعد از چهار سال مرادی از ۲۶تیر میگوید. میگوید با شروع سخنرانی آیتالله عدهای با سردادن شعار، قصد برهمزدن فضا را داشتند، میگوید که هاشمی برای رفتن به نمازجمعه چندان میلی نداشته است، اما انگار باید میرفت و حرفهایش را میزد. حال چهار سال از آن روز میگذرد؛ چهار سال است که هاشمی به تریبون نمازجمعه نیامده است. مرادی میگوید که خطیب سابق نمازجمعه دیگر میلی به بازگشت ندارد. اگر بیاید باید خیلی چیزها را بگوید. اگر بگوید اوضاع را به هم میریزد، اگر نگوید عدالت را زیر پا میگذارد.
شرق نیز در بخشی از نقل قولها در این باره نوشته است: «اگر بخواهم به نماز جمعه بیایم و جمعیتی همانند نمازجمعه آخری بخواهد بیاید، مسأله شکل دیگری به خودش میگیرد. بهعلاوه اینکه مایلم افراد دیگری نمازجمعه را اقامه کنند». «من همه حرفها را در نماز جمعه زدهام. اوایل، مدتی دعوت میکردند که من نمیرفتم. وقتی نرفتم، دیگر دعوت نمیکنند». «وظیفه امامجمعه آگاهکردن جامعه در مورد مسایل جاری کشور و روابط بینالمللی است و زمانی که احساس کنم ضرورت دارد شرکت میکنم». اینها آخرین اظهارنظرهای رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام درخصوص بازگشتش به نمازجمعه تهران بعد از چهارسال است. کسی که از تیر ماه ۶۰ تا تیر ماه ۸۸، به مدت ۲۸سال بدون غیبت امامجمعه موقت تهران بود.
«آخرین باری که حاجآقا رفت نمازجمعه ۲۶تیر ۸۸ بود. نه اینکه کسی جلو رفتن ایشان را گرفته باشد. حاجآقا بود که دیگر نرفت. از ستاد اقامه نماز چندبار تماس گرفتند ولی ایشان هربار نمیپذیرفتند. روال کار این است که چندبار تماس میگیرند و تاکید میکنند و مطمئن میشوند که فرد دعوتشده جمعه حتما حضور پیدا میکند یا نه. خب شاید افراد درگیر کارو مسافرت شوند یا به علت کهولت سن از خاطرشان برود، این است که چند بار تماس میگیرند و قطعی میکنند که یک وقت نمازجمعه بیخطیب نماند اما چون از حاجآقا هربار پاسخ رد شنیدند دیگر تماس نگرفتند». این روایت محسن هاشمی است از اینکه چرا دیگر پدر به نمازجمعه نرفت. او دوسال قبل هم در گفتوگو با اعتماد از تاریخیشدن نمازجمعه سال۸۸ گفته بود: «نمازجمعه تیرماه سال ۸۸ تاریخی شد و به نظر من شبیه خطبههای نخستین نمازجمعههایی بود که اوایل انقلاب توسط آیتالله طالقانی ایراد میشد. همه اقشار در آن نمازجمعه شرکت کردند. هم اصلاحطلبان و هم اصولگرایان و هم رادیکالهای دو طرف در این نمازجمعه شرکت کردند». عفت مرعشی، همسر هاشمی هم در گفتوگویی درباره علت حضور نیافتن هاشمی در نمازجمعه چنین اظهارنظر کرده بود: «من نظری ندارم، هر طور خودش دوست دارد انجام بدهد».