روزنامههای امروز در حالی که تصویب کلیات بودجه در جلسه چهارشنبه مجلس را بررسی کردهاند، با شایعه تغییر پنج مقام ارشد دولتی نیز درگیر هستند. سعید حجاریان نیز در یادداشتی برای روزنامه دولت به ارائه پیشنهادی برای وحدت پرداخته است.
روز پاسخ به شایعه تغییر پنج عضو ارشد دولت روحانی
شرق از جمله روزنامههایی است که درباره «روز پر شایعه دولت» نوشته: چهارشنبه روز برگزاری جلسه هیأت دولت است و اهالی رسانه فرصت دارند، در حاشیه برگزاری این جلسه پرسشهای خود را از وزرا و سخنگوی دولت بپرسند اما دیروز این جلسه بدون حضور خبرنگاران برگزار شد. دیروز دولت به ریاست حسن روحانی، رئیسجمهوری تشکیل جلسه داد و اعضای دولت مهمترین مسائل و مباحث روز کشور را موردبحث و تبادل نظر قرار دادند.
این جلسه در ادامه مباحث جلسه قبل به موضوع هدفمندی یارانهها اختصاص یافت و گزارش ارایه شده از سوی ستاد اقتصادی دولت درباره چگونگی اجرای طرح، مورد بحث و بررسی اعضا قرار گرفت و ادامه مباحث به جلسه آینده موکول شد. سخنگوی دولت هم بهعنوان نماینده دولت برای بررسی کلیات بودجه به مجلس رفت، بنابراین نشست هفتگی او با خبرنگاران برگزار نشد. دیروز هر چند جلسه خبری هیأت دولت تشکیل نشد خبر و شایعه پیرامون دولتیها کم نبود. اولین خبر درباره استعفای محمدعلی نجفی، رئیس سازمان میراث فرهنگی بود؛ خبری که سنگ بنای آن را ۱۵روز گذشته خبرگزاری ایسنا گذاشت، اما همان زمان از سوی مسوولان میراث فرهنگی تکذیب شد. دیروز اما سایتهای مختلف خبری نوشتند محمدعلی نجفی به علت بیماری قلبی و فشار زیاد کار از سازمان میراث فرهنگی استعفا داده است؛ برخی دیگر هم کثرت مشکلات در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری را یکی دیگر از دلایل رفتن او از این سازمان عنوان کردند. نجفی اما با تکذیب این شایعه گفته است: «استعفا ندادهام اما رئیسجمهور درباره رفتن یا ماندنم تصمیم میگیرد».
گزینههای احتمالی برای جانشینی نجفی، سیدرضا صالحیامیری و مسعود سلطانیفر عنوان شدند. برخی خبرها هم از حضور صالحی امیری بهعنوان رئیس کتابخانه ملی حکایت میکرد و گزینه صددرصدی میراث فرهنگی را سلطانیفر میدانست. با این حال این خبرها تا لحظه نگارش این گزارش از سوی مقامات رسمی تأیید یا تکذیب نشد. اخبار دیگری هم حکایت میکردند نجفی به سازمان مدیریت برنامهریزی خواهد رفت و نوبخت به میراث فرهنگی میرود؛ اما نوبخت از این اخبار اظهار بیاطلاعی کرد.
او در جمع خبرنگاران گفت: «از استعفای نجفی بیاطلاعم و باقی مسائل تأیید نمیشود». با این حال پیگیریهای «شرق» از استعفای قطعی نجفی و حضور او در سازمان مدیریت و برنامهریزی در کنار نوبخت خبر میدهد. اخبار دیگر درباره جابهجایی در دولت پشت سر هم از راه رسیدند: «اسحاق جهانگیری استعفا داده است». این خبرها در حالی شنیده میشد که اسحاق جهانگیری در مراسمی رسمی به استقبال رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه رفته بود. شایعات دهان به دهان میچرخید تا جایی که سایت خبری دانا، دلیل این استعفا را وجود برخی از اختلافات جهانگیری با تیم رئیسجمهوری عنوان کرد و مدعی شد «قرار است نوبخت جایگزین جهانگیری شود».
برخی دیگر هم از جلسهای به ریاست هاشمیرفسنجانی برای حل اختلاف روحانی و جهانگیری خبر میدادند. خبرهایی غیررسمی دیگری هم وجود داشت که گمانهزنی میکرد: «نعمتزاده وزیر صنعت به دلیل مشکلاتی از سمت خود استعفا خواهد داد و اسحاق جهانگیری به جای او به وزارت صنعت میرود». این اخبار سناریوی دیگری برای نجفی پیشبینی کرده بودند و آن حضور نجفی بهعنوان معاون اول روحانی پس از عزیمت جهانگیری به وزارت صنعت بود. اما پیگیریهای «شرق» از دفتر معاون اول رئیسجمهوری حاکی از تکذیب این خبر بود. آنطور که منابع آگاه در دفتر اسحاق جهانگیری میگویند تمامی اخبار پیرامون معاون اول رئیسجمهوری و استعفای او شایعه است و او بهزودی به نمایندگی از روحانی به استانهای قم و سیستان و بلوچستان سفر خواهد کرد. شایعه دیگر حاکی از تغییر رئیس کل بانکمرکزی و جایگزینی «اکبر کمیجانی» به جای «ولیالله سیف» در سمت رئیس کلی این بانک بود. این خبر که به علت شرکت نکردن سیف در جلسه شورای گفتوگو و انتشار خبر قائم مقامی کمیجانی از سوی پایگاه ریاستجمهوری به آن دامن زده شد دیروز در صدر خبرهای غیررسمی قرار گرفت.
پیگیریهای «شرق» حاکی از تکذیب این خبر هم بود؛ یک منبع آگاه در دفتر رئیس کل بانک مرکزی به «شرق» گفت: «برخی سایتهای منتسب به جریانات خاص درصدد تضعیف دولت هستند، اما این اخبار تأیید نمیشود و خوشبختانه هیچگونه نارضایتی وجود ندارد و سیف با قوت به کار خود ادامه میدهد». او همچنین خواهان دقت رسانهها در انتشار اخبار شد و گفت: «برخی برای تضعیف دولت در روز بررسی بودجه دست به انتشار اخباری نادرست زدهاند تا فضا را غبارآلود نشان دهند؛ حال اینکه هیچکدام از این خبرها واقعیت ندارد».
دیروز روز شایعات پیرامون دولتیها بود؛ خبرها یکییکی از راه رسیدند، اما هیچکدام تأیید نشدند. اما آنچه اهمیت دارد چرایی انتشار این اخبار از سوی برخی رسانهها و خبرسازیهایی با اهداف مشخص است. سه روز گذشته دولت روزهای پرحاشیهای را تجربه کرد. آن هم در روزی که دولت و مجلس مشغول بررسی کلیات بودجه بودند و نشست مشترکی باهم داشتند.
قانون به حجم این شایعات در مطلبی با تیتر «سؤال و نقد از دولت تدبیر!» اعتراض کرده و نوشته است: گذشته از اینکه این سخنان و گمانهزنیها صحت داشته باشد یا خیر، پرسشی پیش میآید و آن این است که دولت بعد از گذشت پنج ماه و برخورداری از چندین خبرگزاری و روزنامه دولتی هنوز اسیر شایعه سازیهای بیاساس است. به فرض که چنین خبرهایی شایعه باشند، چرا تکذیب چنین شایعاتی ۲۴ساعت بعداتفاق میافتد؟ و اگر شایعه نیست چرا به مردم صادقانه اطلاع رسانی نمیشود؟ چرا اطلاع رسانی دولت در بخشهای مختلف اینقدر ضعیف عمل میکند که مردم خبرهای گوناگون از سراسر دولت را یا باید از رسانههای بیگانه بشنوند یا از رسانههایی که دل خوشی از دولت ندارند؟ از سوی دیگر دولت با این حجم مشکلاتی که از دولت گذشته بر دوش دارد به جای اینکه وقت خود را صرف جابهجایی مهرهها کند باید به فکر مردم و معضلات پیش روی این مردم فهیم باشد، که اینگونه درجا زدنها در شأن دولتی با نماد تدبیر و امید نیست.
تهران امروز از راهی دیگر و درگفتوگوی با دو نماینده استیضاح کننده خبر داده که «نعمتزاده در آستانه استیضاح است». تهران امروز نوشته: با وجود گلهمندی دولتیها از نمایندگان مجلس به خاطر طرح سؤال از وزرا و دعوت آنها به کمیسیونها، نمایندهها همچنان سوالهای خود را دنبال میکنند و در صورتی که پاسخ مناسب دریافت نکنند آن را به صحن ارائه میدهند.
اما روز گذشته طرح سؤال از وزیر یا دعوت او به کمیسیون مطرح نبود بلکه صبر بهارستانیها سرآمد و نعمتزاده وزیر صنعت را یه راست پای میز استیضاح کشیدند! این استیضاح که ۳۰ امضا را درپای نامه خود دارد از سوی نمایندگان استان مازندران پیگیری میشود و قرار است که شنبه به هیأت رئیسه مجلس تقدیم شود. به نظر میرسد افزایش واردات برنج یکی از مهمترین دلایل استیضاح وزیر دولت یازدهم است.
احمدیلاشکی که ریاست مجمع نمایندگان استان مازندران را بر عهده دارد، در این باره گفت: «توجیه نعمتزاده برای ارائه برنج وارداتی به دلیل کیسههای ۱۰کیلویی قابل قبول نیست به دلیل اینکه تبدیل کیسههای ۳۰ کیلویی برنجهای ایرانی به ۱۰ کیلویی کار سختی نیست. شعار ما حمایت از تولید داخل است، اما در عمل اینگونه نیست، اگر منابع نیز به جای حمایت از تولید داخل جهت واردات هزینه شود چگونه از تولید حمایت میشود؟!» نمایندگانی که خواستار استیضاح هستند، میگویند در صحن علنی بارها درباره واردات بیرویه محصولات کشاورزی تذکر دادهاند اما به دلیل بیتوجهی وزیر رویه استیضاح را در پی گرفتهاند. به گفته لاشکی علاوه بر نمایندههای استان مازندران، نمایندگان استانهای گلستان و گیلان هم خواستار استیضاح وزیر هستند.
نسخه سعید حجاریان برای مقابله با خشونت
سعید حجاریان در یادداشتی با تیتر «این وطن مصر و عراق و شام نیست» برای روزنامه ایران به مشکلات ناشی از اختلاف در جهان اسلام پرداخته و مینویسد: سالها پیش مقالهای تحت همین عنوان در نقد جمهوریهای کاذب کشورهای مصر و سوریه و عراق نوشته بودم، البته آن زمان صدام، حافظ اسد و مبارک بر سر کار بودند. امروزه که ثمرات آن جمهوریها را در این کشورها مشاهده میکنیم، به نظر میرسد که میتوان از زاویه دیگر نیز به موضوع پرداخت.
اکنون با سوریهای مواجهیم که کاملاً ویران شده، میلیونها تن آواره، زیربناها تخریب و همه تروریستهای عالم در آن جمع شدهاند.
با مصری روبهروییم که هر روز در خیابانهای قاهره، اسکندریه، سوئز و جاهای دیگر درگیریهایی عنیف برقرار است و دهها کشته میدهد. موزههای تاریخ قبل از اسلام و بعد از اسلام با مواد منفجره به کلی از بین رفتهاند و هر تکهای از این تمدن کهن در دست کسی است. با عراقی روبهروییم که استان الانبارش در دست «داعش» اسیر است و مردم این استان به استانهای کردنشین و کربلا پناهنده شدهاند و هفتهای نیست که انفجاری در کرکوک، موصل، بغداد، بعقوبه، توزخرماتو و اماکن دیگر، صدها نفر کشته نگیرد.
این ثمره آن جمهوریهای میراث مانده از صدام، اسد و مبارک است
هفته پیش رئیس قوه قضائیه به نیروهای امنیتی و سپاه هشدار داد که مواظب باشند تا پای نیروهای تکفیری به ایران باز نشود و این حکایت از آن دارد که کشور ما نیز در معرض خطر است.
مگر میشود که در یمن، پاکستان، افغانستان، ولگا، عراق و شام این همه تخریب صورت گیرد اما ترکش آن به ما نخورد؟
باید نگرانی مسئول مربوطه را جدی گرفت. اما نکتهای که لازم میدانم در اینجا روشن کنم این است که مبارزات و منازعات فقط در سطح میدانی صورت نمیگیرد بلکه در سطح رسانهای نیز همین درگیریها به شدت رواج دارد.
گروههای شیعه و سنی، چه عرب و چه عجم، چه اردو و چه پشتون و چه زبانهای دیگر، هر یک با به راه انداختن شبکهای، آتش بیار معرکه شدهاند و به دنبال صیدی هستند. به قول شاعر عرب:
کل من فیالوجود یطلب صیدا
انما الاختلاف فی الشبکات
فلان طلبه مطرود از قم، به سانتامونیکا فرار کرده و شبکه ماهوارهای برای خود زده و دائماً به مقدسات اهل سنت توهین میکند. آن یکی به لندن فرار کرده و ایضاً.
فلان گروه سنی به دوبی رفته و با شبکه جهانی خود حرفهای قدمای شیعه مانند محدث نوری را دائماً تکرار میکند که بنگرید که شیعیان چگونه قائل به تحریف قرآناند! و الی ماشاءالله...
تا بخواهید ماهوارهها پر از اینگونه شبکههاست. نمیدانم چطور دولت ما اجازه میدهد در قم شبکهای ماهوارهای باشد و از این شبکه با استناد به صحاح و مسانید نکاتی را مطرح کند که گرچه میتوان در مجالس بحث علمی خصوصی مطرح کرد، اما طرح آنها به صورت عمومی برای همگان، سم قاتل است.
آقایان غافلند از اینکه مردم عوام با دلیل و برهان امور را مقدس نساختهاند. بلکه به عللی امری برایشان تقدس یافته است. همین فراموش کردن فرق علت و دلیل باعث میشود که فکر کنند اگر بتوانند از صحیح بخاری، نکتهای در عیبجویی فلان صحابه پیدا کنند دیگر همه اهل سنت انگشت به دهان و حیران خواهند ماند و از ضلالت نجات خواهند یافت و مهتدی و مستبصر خواهند شد.
در حالی که اهل سنت ما در زندگی عادی و در حشر و نشر خود، از پدر و مادرشان، از محیطشان، به صورت طبیعی بعضی از امور برایشان مقدس شده است؛ نیز در اثر پروسه جامعهپذیری به بخشی از فرهنگشان تبدیل شده است و شما هزار دلیل بیاورید عقیده آنها را راسختر میکنید، به قول معروف المعلل لایدلل. همینطور برعکس وقتی شبکههای سنی که علیه شیعه دست به استدلال میزنند، مثلاً به رد و نفی امام زمان (عج) میپردازند، همان اثر را دارد. به قول آل احمد، شیعه با این حرفها دست از امامش نمیکشد و جشن نیمهشعبان را طوری برگزار میکند که نوروز چشمش از حسودی کور شود.
حتماً حکایت داستان نیما یوشیج و آن مرد روستایی را شنیدهاید که برای سفر به شهر از جنگل میگذشت و چون چشمش به درخت مقاومی افتاد پارچهای بر شاخه محکمی از آن بست تا در بازگشت از سفر، آن را بریده و برای ساختن چماق با خود به روستا ببرد. اما چون سفرش طولانی شد و بازگشت، دید که مردم بر همان شاخه دخیلهای فراوان بستهاند و از آن درخت استمداد میجویند! طبیعتاً وقتی آن مرد خواست تا شاخه را ببرد و با خود به روستا برد با برخورد دیگران رو به رو شد، او را تکفیر کردند و دست آخر کشتند. من خودم سالها قبل در سفر به وین (اتریش) دیدم که مردم اروپا در محلی که ادعا شده است مریم مقدس خود را به دختر چوپانی به نام برنادت نمایانده است جمع میشوند و بشکه بشکه از چشمه آب این محل برای تبرک میبرند. آنها در این محل مقبره ساخته، شمع روشن و نذر میکنند! میخواهم بگویم فرآیند تقدسزایی حتی در غرب هم که قرنهاست سکولار شده، به شکلی که گفتم رایج است. در جوامع اسلامی که موضوع خیلی زندهتر است و مواجهه با آن دقت و حساسیت بالایی میطلبد.
برخورد با خرافات هم هزینهها و بازخوردهای فراوان دارد، چه رسد به تقابل با اعتقادات مسلم و مسجل دینی که جای خود دارند. پس به نظر میرسد همانطور که سازمان ملل در عرصه عمل به دنبال آتشبس میگردد و این همه معاهده و قرار صادر میکند، باید به دنبال آتشبس رسانهای نیز بود. به نظر من این کار برعهده وزارت خارجه و رایزنهای فرهنگی ما است. حتی اگر طرف مقابل نیز این کار را انجام نداد، شیعیان آتشبس رسانهای یکطرفه اعلام کنند و این به صواب نزدیکتر است. من نمیدانم که آقای کرزای یا زرداری یا مالکی میتوانند از امریکا و انگلیس بخواهند که این شبکههای متخاصم را وادار به تعطیل کنند یا نه، اما وظیفه ما است که به این آقایان توصیه کنیم که برای حفظ امنیت داخلی خودشان هم که شده در سطوح بالا چنین درخواستهایی از لندن، امارات و امریکا بکنند.
ما باید از غرب این را بیاموزیم که از قرن چهاردهم تا قرن نوزدهم که ماشین کشتار تفتیش عقاید برپا بود، میلیونها نفر در مناقشات مذهبی کشته شدند؛ در کل اروپا از اسپانیا گرفته تا ایتالیا، فرانسه، انگلیس و کشورهای دیگر. در غرب پس از هفت قرن کشتار – که حتی تا قرن بیستم هم ادامه داشت ـ دیگر امروزه بحث و جدل مذهبی بین مردم رواج ندارد. مناقشات و محاورات مذهبی فقط در آکادمیها بین تئولوژیستها صورت میگیرد. گویی «پردهای از تجاهل» به روی مناقشات ایدئولوژیک، فلسفی و دینی کشیدهاند و حاضر نیستند درباره آن گفتوگو کنند چون میدانند که مته به خشخاش گذاشتن در این امور همانا و هسته اتم را شکافتن همان.
ما حتی زمانی که این شعر سعدی ـ علیهالرحمه ـ را در کتاب میخواندیم که:
«ای کریمی که از خزانه غیب / گبر و ترسا وظیفهخور داری
دوستان را کجا کنی محروم / توکه با دشمن این نظر داری؟»
انتقاد ما به مرحوم سعدی این بود که مگر گبر و ترسا دشمناند؟ ما هفته وحدت برگزار میکنیم اما، گمان دارم که باید هفته وحدت را به سمت وحدت با گبر و ترسا نیز برد.
چرا نباید در رفتارمان با اهل سنت که قبله، پیامبر (ص) و مقدساتمان یکی است مراقبت بیشتری به خرج دهیم و هفته وحدت را به مراسمی خشک و بیروح تقلیل دهیم که هیچ حاصلی ندارد؟ باید گامهای عملی برداشت تا تقریب بین مذاهب اسلامی برقرار شود، همان کاری که مرحوم آیتالله بروجردی و شیخ شلتوت انجام دادند.
بودجه را به رأی وصل نکنید
روزنامه ابتکار در بخشی از خبر خود در مورد تضویب کلیات بودجه درباره اعتراض مخالفان نوشته است: شهروز افخمی، کمال علیپور، شکرخدا موسوی، مصطفی افضلیفرد، مهرداد لاهوتی، علیرضا سلیمی، حمید رسایی، احمد توکلی، نوذر شفیفی و چاردولی به عنوان مخالفان کلیات لایحه بودجه به ایراد سخن پرداختند. احمد توکلی نماینده مردم تهران در مجلس بار دیگر به مخالفت با کلیات لایحه بودجه پرداخت.
توکلی این بار به عنوان سخنران مخالف کلیات بودجه سال ۹۳ به کسری بودجه اشاره کرد و گفت: کسری بودجه ظاهرا صفر است. اما اگر درآمد مالیاتی را از کل منابع کم کنیم، و مانده را با هزینهها مقایسه نمائیم کسری واقعی در لایحه آشکار میشود که ۱۰۲ هزار میلیارد تومان است. توکلی با تأکید بر اینکه دولت بایستی ابتدا راهبرد خود را برای کاهش شدت انرژی مشخص کند، گفت: اما پیشنهاد دولت در کمیسیون از نظر درآمدی عینا پذیرفته شد. یعنی قبول شد که۵۲ هزار میلیارد تومان از افزایش قیمت حاملهای انرژی دررآمد کسب شود که به معنای حداقل دوبرابر شدن قیمت همه حامل هاست. این حد از افزایش تورم تولید کننده را لااقل ۱۰ واحد درصد اضافه بر تورم معمول، بالا میبرد و قیمت مصرف کننده چند واحد درصد بیشتر. یعنی باید منتظر تورمی حدود ۴۰ درصد و رکودی افزون بر وضع فعلی باشیم. وی در پایان از نمایندگان خواست تا به کلیات رای منفی بدهید تا بر اساس تبصره ۳ ماده ۱۸۶ آئین نامه داخلی گزارش به کمیسیون تلفیق برگردد.
حمید رسایی نماینده تهران، یکی دیگر از مخالفین کلیات بودجه بود که اظهاراتش در مجلس جنجال به پا کرد. به گزارش مهر، وی در بخشی از مخالفت خود با کلیات بودجه گفت: درست است که مشاور عالی رئیس جمهور همه آنهایی که به ایشان رای ندادند را افراطی و تندگو میداند اما نمیتواند واقعیتهای روشن در توافقنامه ژنو و ارتباط آن با بودجه ۹۳ را نادیده گرفت، بلاتکلیف ماندن حدود ۹۶ میلیارد دلار از قطره چکانه شده ۴ میلیارد دلار از مجموع ۱۰۰ میلیارد دلار اموال خودمان که نه مسئولین نفتی و مسئولین بانک مرکزی و نه مسئولین خزانه داری کل کشور در چگونگی تقدیم آن هیچ اطلاع رسانی نکرده و نمیکنند به عهده کیست؟
در این بخش از سخنان رسایی به دلیل دو دو کردن نمایندگان فضای مجلس بر هم ریخت که محمدحسن ابوترابی فرد نایب رئیس اول مجلس شورای اسلامی که ریاست جلسه را بر عهده داشت گفت: بر اساس آیین نامه داخلی مجلس یکی از بحثهایی که موافق و مخالف بر آن تأکید دارند این است که در دایره موضوع بحث شود، قضاوت عمومی همکاران ما ملاک است و قضاوت عمومی این است که اظهارات شما با نقد بودجه تفاوت دارد.
وی ادامه داد: اگر خارج از بحث صحبت کنید میکروفن شما را قطع میکنم که در پاسخ این اظهارات ابوترابی فرد تعدادی از نمایندگان فریاد احسنت احسنت سر دادند که رسایی گفت اشکالی ندارد آقایان پلمپ بزنید! رسایی ادامه داد: من درباره ارتباط یک توافق بینالمللی بسیار مهم با بودجه صحبت میکنم که این حق من است اگر تعدادی مخالف هستند لطف کرده سکوت کنند و نقدها را بشنوند. این نماینده مجلس خاطرنشان کرد: بودجهای که متکی به درآمدهای نفتی باشد و بر مصرف گرایی تأکید کند و از ۱۹۴ هزار میلیارد تومان بودجه عمومی ۱۴۸ میلیارد تومان آن هزینههای جاری و مصرفی باشد، چگونه میتواند در برابر تهدیدات آمریکا در خصوص موضوعاتی که نمیتوانم اسم آن را بیاورم مقاومت کند. وی افزود: حدود سه میلیون خانوار منتظر حل مشکل مسکن مهر هستند، این بودجه چه راه حلی برای مسکن مهری که رئیس جمهور در نطقهای انتخاباتی خود آنها را وعده داد و ۵۷ دهم درصد رای لب مرزی کسب کرد، دارد؟
موافقان کلیات لایحه بودجه نیز به دفاع از سند دخل وخرج دولت پرداختند. ایرج ندیمی، اسماعیلی جلیلی، حسینعلی حاجیدلیگانی، هادی شوشتری، محمدباقر شریعتی، شاهین محمدصادقی، رمضان شجاعی کیاسری و منصور آرامی، محمد اسماعیلنیا و سلیمان عباسی به عنوان موافقان صحن گفتند.
در حالی که تصویر نهایی بودجه تا تصویب فاصلهای چند هفتهای دارد، صادق جنان صفت در یادداشتی برای اعتماد به مرتبط کردن بودجه و انتخابات اعتراض کرده و نوشته است: بودجه سالانه در هر جامعهای از جمله جامعه ایرانی بدون تردید سیاسیترین سند اقتصادی به حساب میآید. بودجه سندی از گذشته یک جامعه را در خود پنهان میکند. سند بودجه سالانه فرآیندی پیچیده از پشت و پنهان هر جامعه را نشان میدهد که برآیند چانه زنیهای پرشمار و سازشها و اختلاف هاست. در هر بودجه سالانه اقلامی پنهان شده و بازتاب نیافته است و اقلامی دیده شده که دستاورد ساعتها مناظره سازمانهای خرج کننده است. هر رقم بودجه که به یک موضوع خاص درآمدی یا هزینهای وصل میشود علاوه بر اینکه یادگاری از روزگاران سپری شده است، گزارشی درباره آینده را نیز در ذات خود دارد و جهت گیری دولت و مجلس را بازتاب میدهد. بودجههای سالانه همواره با آه و حسرت گروهی و فریاد شادکامی کسانی همراه میشود که چشم به دخل و خرجهای مورد نظر داشتند. به طور مثال اگر نرخ تعرفه واردات خودروهای گرانقیمت در بودجه سالانه افزایش یابد تاجران و خریداران این کالابازی را تا بودجه سال بعد باختهاند.
در یک مثال دیگر اگر نرخ مالیات بر مصرف نهایی (مالیات بر ارزش افزوده) به جای یک درصد افزایش دو درصد را تجربه کند، چه میزان فشار بر مصرف کننده وارد میشود. موضوع بسیار با اهمیت در بودجه بندی سالانه که به یک معضل تبدیل میشود و چانه زنیها را در فرآیند آن به شدت افزایش میدهد کمبود منابع در برابر درخواستهای خرج است. اگر دولتها میتوانستند سنگ را تبدیل به طلا کنند و آنقدر درآمد داشته باشند که به هر کس و هر گروه سیاسی و صنفی هر چه میخواهند میدادند اثری از منازعه و اختلاف دیده نمیشد، اما چنین نیست.
روز گذشته در حالی که کلیات لایحه بودجه ۱۳۹۳ تصویب میشد، موجی از موافقتها و مخالفتها از ارقام و اقلام بودجه فضای مجلس را پر کرد. از هفته آینده که جزییات لایحه بودجه به صحن علنی میآید، شرایط برای چانه زنی در اقلام و ارقام به اوج میرسد. در صورتی که نمایندگان مجلس بدون توجه به محدودیتهای درآمدی که دولت با آن مواجه است خرج تراشی کنند، بدون تردید همه جامعه بازنده خواهد بود. هیچ کس از یک بودجه انبساطی بدون پشتوانه و متکی به درآمدهای واقعی سود نمیبرد. توجه داشته باشیم که خرج تراشی برای مردم و دولت با هدف جلب رای از حوزه انتخابیه با استفاده از منابع کلان ملی بدترین اقدامی است که امکان دارد رخ دهد.
اگر هر نماینده مجلس بخواهد بدون توجه به واقعیتهای سرسخت اقتصادی خرج تازهای ابداع کند، سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. نماینده دولت نیز توجه داشته باشد که پای خود را بر زمین سفت بگذارد و از واقعیتها فرار نکند. پول درآوردن در فضای نه چندان مساعد سال ۱۳۹۳ به میزانی که واقعیتها نادیده گرفته شوند، کاری بیهوده است و دود آتش افروزی این شرایط به چشم شهروندان میرود.