حامد كرزاي، رئيسجمهور افغانستان، اكنون بيش از هر زمان ديگري احساس تنهايي ميكند، در عرصه بينالمللي ديگر آمريكاييها همچون گذشته از او حمايت نميكنند و در داخل نيز فساد و ارتشاي درون دولت و همچنين استمرار ناامنيها، معضلاتي است كه انتخاب دوباره كرزاي به مقام رياست جمهوري را در هالهاي از ابهام فرو برده است.
در اين وضعيت نابسامان، رسيدن تروريستها به پشت دروازههاي كاخ رياست جمهوري افغانستان عرصه را براي رئيسجمهور تنگتر كرد. از شاخصترين چهرههاي كاخ سفيد كه خواستار اعمال فشار بيشتر به كرزاي هستند ميتوان به «جوزف بايدن» معاون رئيس جمهور و «ريچارد هالبروك» فرستاده ويژه اوباما به افغانستان و پاكستان اشاره كرد.
از قضا حملات انتحاري چهارشنبه 23 بهمن ماه نيز در حالي صورت گرفت كه بنا بود فرداي آن روز هالبروك به كابل سفر كند. در اين حملات دو وزارتخانه عدليه (دادگستري) و معارف (آموزش و پرورش) هدف اصلي تروريستها بود. جوانان طالبان علاوه بر آنكه با بستن كمربندهاي انفجاري به خود، عمليات انتحاري انجام دادند در مقابل وزارت دادگستري با نيروهاي پليس نيز درگير شدند.
ساختمان اين وزارتخانه ديوار به ديوار كاخ رياست جمهوري افغانستان است به همين دليل با شروع درگيري گارد رياست جمهوري نيز وارد عمل شد و به تبادل آتش با طالبان پرداخت. دراين حملات 26 افغان كشته وپنجاه وپنج تن ديگرمجروح شدند.
به گفته منابع امنيتي افغانستان چندين فرد موفق به انجام عمليات انتحاري نشدند و پيش از انفجار كمربندهاي خود، توسط پليس دستگير شدند. گفته ميشود چنانچه اين انفجارها صورت ميگرفت، كابل شاهد انفجارهايي به مراتب شديدتر از انفجارهاي بمبئي ميشد.
شايد اين از خوش شانسي كرزاي بود كه عمليات انتحاري كابل وسعت چنداني نيافت. با اين حال هنوز مسأله افغانستان پيچيده به نظر ميرسد.
از طرفي باراك اوباما رئيس جمهوري جديد آمريكا وعده داده بود كه هم زمان با واگذاري امور عراق به مردم آن كشور با اعزام دهها هزار نيروي تازه نفس (30 هزار نفر) به افغانستان مركز اصلي بحران را مورد هدف قرار داده و از رشد بيشتر طالبان در اين كشور جلوگيري كند. اما به نظر ميرسد موانع جدي پيش روي اجراي اين ايده وجود دارد.
اما ايالات متحده به دليل بحران اقتصادي تمايل ندارد هزينههاي لشگركشي جديد را متحمل شود به همين دليل پيش از اين تلويحاً از متحدان خود در ناتو خواسته بود كه هزينههاي مربوطه را بپردازند. اين در حالي است كه اروپائيان نيز در وضعيت اقتصادي مناسبي قرار نداشته و ترجيح ميدهند با تمركز بر مسائل داخلي، اقتصاد بيمار خود را نجات دهند و شايد به همين دليل است كه «مركل» صدر اعظم آلمان به واسطه وزير خارجه اين كشور به اوباما پيغام داده است كه آمريكا بيش از اين به آلمان براي اعزام نيروي جديد به افغانستان فشار نياورد.
بر اين مبنا، ملاحظاتي از اين دست اوباما را وادار كرده است كه نسبت به اتخاذ هر تصميم جدي درباره افغانستان احتياط پيشه كند. با اين حال نظاميان و همچنين تحليلگران امور نظامي نظري متفاوت دارند. به اعتقاد آنان اگر امريكا هر چه سريعتر نيروي جديد به افغانستان اعزام نكند، طالبان سازمان يافتهتر شده و ممكن است افغانستان را به ويتنامي ديگر براي آمريكا تبديل كنند.
«جان نگل» يک کارشناس كاركشته جنگ عراق که به طرحريزي استراتژي موفقيت آميز تحت نظارت ژنرال «ديويد پترائوس» کمک کرده و همچنين به دولت اين کشور در امور افغانستان مشورت داده، اعلام كرده است: اگر جلوي پيشرويهاي شبه نظاميان گرفته نشود، افغانستان به ويتنام ديگري براي رئيس جمهوري جديد آمريکا تبديل خواهد شد.
«آدميرال مايک مولن» تحليگر نظامي نيز اعلام کرده که وي انتظار دارد موضوع چگونگي استقرار بيش از 30 هزار نيروي امريکايي در افغانستان هر چه سريعتر اعلام شود.
جان نگل به روزنامه «ديلي تلگراف» گفته است: «دستاوردهاي به دست آمده از سوي شبه نظاميان طالبان طي دو سال گذشته لازم است تا پايان فصل سنتي درگيري در افغانستان تغيير جهت بدهد و اگر اين اتفاق روي ندهد طالبان يک پايگاه پايداري که براي نيروهاي بينالمللي به شدت خطرناک خواهد بود ايجاد ميکند.»
از نگاه برخي كارشناسان سياسي، امكان اعزام نيروهاي بيشتر به افغانستان آسان نيست. يكي از اين افراد «ايمانوئل والرشتاين»، استاد ممتاز جامعهشناسي در دانشگاه دولتي نيويورک و صاحب نظريه «نظم نوين جهاني» است. وي در يادداشتي با عنوان «افغانستان؛ باتلاقي رو به روي اوباما» به بررسي اين موضوع پرداخته و در بخشي از اين يادداشت ديدگاه كارشناس ديگري را نيز منعكس كرده است.
آن طور كه وي نوشته است: «شالياند يکي از برجسته ترين ژئواستراتژيستهاي جهان است که در زمينه جنگهاي چريکي تخصص دارد. وي افغانستان را به خوبي ميشناسد و در سي سال گذشته بارها به اين کشور سفر کرده است. شالياند در دهه 1980 که مجاهدين عليه شوروي سابق مبارزه ميکردند در کنار آنها بود. در حال حاضر نيز وي چندين ماه از سال را در کابل در مؤسسهاي که به منظور مطالعات جنگ و صلح تاسيس کرده است به سر ميبرد.
وي در خصوص وضعيت نظامي بسيار قاطع است و معتقد است که پيروزي در افغانستان غير ممکن است... شالياند همچنين معتقد است که امروز ما بايد تمام تلاش خود را بر روي مذاکره معطوف کنيم. راه حل ديگري وجود ندارد. چراکه طالبان قدرتهاي محلي را در سراسر شرق و جنوب افغانستان، جايي که پشتونها حاکم بودند تحت کنترل خود درآورده است.
بنابراين دوبرابر کردن نيروهاي غربي، دوبرابر کردن نيروهاي ارتش دولتي و استفاده بيش از 10 درصد کمکهاي خارجي در توسعه اقتصادي ميتواند وضعيت را تغيير دهد. اما هم شالياند و هم من (والرشتاين) شک داريم که اين از نظر سياسي براي آمريکا و کشورهاي عضو ناتو خوشايند باشد.
همانطور كه والرشتاين به زيركي اشاره ميكند ملاحضات سياسي ـ اقتصادي مهمترين مانع لشكركشي جديد آمريكا به افغانستان است.
«زود دويچه» آلمان در گزارشي تاكيد دارد كه تنها يک سوم مردم افغانستان عملکرد ناتو و آمريکا را در افغانستان مثبيت ارزيابي کردهاند. زود دويچه در اين گزارش مينويسد، شايد بتوان گفت که ديگر هيچ يک از عاملان و بازيگران افغانستان در بين مردم اين کشور از اعتماد کافي برخوردار نيستند و تعداد افغانهايي نيز که به موفقيت نهايي نظامي ايالات متحد عليه طالبان در کشورشان اميدوارند، به حداقل کاهش يافته است.
حال كه امكان اعزام سريع نيرو به افغانستان براي آمريكائيها وجود ندارد، براي كسب مجدد اعتبار و اعتماد بر باد رفته چه بايد كرد؟ گروه مشاوران اوباما راه سادهاي را انتخاب كردهاند و آن چيزي جز قرباني كردن حامد كرزاي نيست.
در واقع ناامني فراگير در افغانستان و همچنين فساد مالي دستگاه دولتي به خصوص در برخي نزديكان كرزاي بهانهاي به دست آمريكاييها داده است تا در آستانه انتخابات رياست جمهوري او را مقصر مشكلات افغانستان جلوه دهند.
حامد کرزاي در روزها و هفتههاي گذشته مرتب مورد انتقاد شديد مقامات ايالات متحده آمريکا و ساير کشورهاي کمککننده به افغانستان بوده و روزي نيست که نارضايتي جامعه جهاني نسبت به عدم توانايي حامد کرزاي در رفع مشکلات موجود درافغانستان، عنوان روزنامههاي اروپا و آمريكا نباشد و حتي هيلاري کلينتون وزير خارجه آمريکا، دولت افغانستان را دولت مافياي مواد مخدر خوانده است.
شايد به همين دليل است كه اوباما ديگر با كرزاي ويدئو كنفرانس ندارد، در حالي كه بوش هر دو هفته يکبار با حامد کرزاي از طريق ويدئو كنفرانس گفتوگو ميكرد. اما اوباما ترجيح ميدهد آمريكا به طور مستقيم با سران قبايل و ايالات وارد گفتوگو و ارتباط شود.
نا گفته نماند كه با افزايش فشارها به كرزاي وي نيز آمريكا و نيروهاي ناتو را مورد تند ترين انتقادها قرار داده است. او در يكي از آخرين اظهار نظرهايش اوباما را به انزواي دولت خود متهم كرده است.
به اين ترتيب، به نظر ميرسد حامد كرزاي آخرين ماههاي رياست جمهوري خود را سپري كند؛ هرچند كه خود چنين نظري ندارد.