دومین فیلمی که در دهمین روز جشنواره اکران شد، «زمستان آخر» اثر 75 دقیقهای سالم صلواتی بود. صلواتی، فیلمی بومی با ریتمی کند به کردی ساخته بود که دیالوگ های فارسی اش بسیار محدود بود. فیلم قطعاً در کردستان میتواند با اکران و اقبال مواجه شود اما در پایتخت مشتری جدی نخواهد داشت و حتی کردها نیز به تماشایش نخواهند نشست، چرا که دغدغده اکثریت کرد را نیز در بر نمی گرفت و بیشتر دغدغه گروهی از روستاییان کردستان را مورد توجه قرار داده بود.
داستان این فیلم مربوط به باجی و کدخدا تنها بازماندههای روستایی متروک هستند که روستایشان کمکم در حال زیر آب رفتن است. آنها هر کدام در آن روستا منتظر سفر کردههای خویش هستند، چیزی که برای دیگران قابل درک و فهم نیست. تا آنکه شبی بر حسب اتفاق و جبر طبیعت باجی و کدخدا که تنها مونس هم هستند، از هم دور شده و جدا میافتند. تلاش کدخدا برای بازگشت در آن شب نتیجه نداده و باجی در روستا تنها میماند و... . فیلم از ریتم کندی برخوردار بود و تلاش شده بود فضای فیلم در قالب رئالیسم جادویی، معنا و مفهوم بیابد.
سومین فیلمی که در برج میلاد به نمایش درآمد، «طبقه حساس» تازه ترین اثر کمال تبریزی، پس از چندین سال مشکلاتی بود که سد راه فیلمسازی اش در دوره شمقدری شده بود و با تغییر مدیران سازمان سینمایی، مشکل برطرف شد. پیش از نمایش «طبقه حساس» که با استقبال زیاد در سالن اصلی
همایشهای برج میلاد همراه بود، کمال تبریزی به نمایندگی از عوامل فیلم
روی سن حضور یافت و پس از خوشامدگویی گفت: «تقریبا همه عوامل فیلم «طبقه
حساس» حرفهای و شناخته شده هستند و لزومی به معرفی نداشتند بنابراین روی
سن نیامدند. من بیشتر به معرفی نیاز داشتم؛ کمال تبریزی هستم کارگردان.»
مردی بعد از مرگ همسرش او را در یک قبر دو طبقه دفن
میکند اما پس از رفتن به سفر چین و بازگشت به ایران در میباد که میشود مردی غریبه در طبقه
دوم دفن شده و همین امر باعث ایجاد سلسله وقایعی میشود، چرا که این مرد به شدت غیرتی، چنین اتفاقی را یک مسئله ناموسی می داند! کمدی «طبقه حساس» که فیلمنامه اش را پیمان قاسم خوانی نوشته و اتفاقاً کاراکتر مرد مرده را نیز بازی می کند، از داستان شسته رفته ای برخوردار است و تکلیفش با خودش معلوم است. فیلم بیش از حد کش داده نشده و به موقع تمام میشود،
کمال تبریزی به خوبی سناریو را به تصویر کشیده بود و ریتم فیلم را به خوبی تا انتها در یک مسیر نگه داشته و سکته ای در فیلم مشاهده نمی شود. تبریزی که برای ساخت همین اثر نیز مدت ها پشت در ارشاد ماند، بازگشت جدی به صحنه سینما داشته و علی رغم کیفیت اثرش، باید اذعان کرد فیلم های بهتری از فیلمش در این دوره حضور دارند و شاید به همین دلیل در انتخابهای هیات داوران دیده نشود. با این حال این فیلم تبریزی نیز همچون فیلم های پیشینش، فروش موفقی در گیشه خواهد داشت.
- تبریزی در نشست پرسش و پاسخ فیلم «طبقه حساس» بیان کرد: قرار بود عوامل فیلم
«عصبانی نیستم» به جای ما اینجا باشند چون حق آنها بود بنابراین امیدوارم
به زودی شرایطی فراهم شود تا از نسبتهای ناروایی که به آنها زده میشود،
دفاع کنند.
- حبیب رضایی که مسوولیت انتخاب بازیگران فیلم «طبقه حساس» را بر عهده دارد،
در سخنانی گفت:برخی بازیگران فیلم از جمله پانتهآ بهرام با توجه به
تغییرات زمان نمایش فیلم، نتوانستند حضور داشته باشند. قرار بود امروز
دوستان دیگری اینجا بنشینند اما به دلیلی که نفهمیدم عوامل فیلم «عصبانی
نیستم» از پاسخگویی به سوالات محروم شدند.
میخواهم این را بگویم که ما هم قرار نبود اینجا بنشینیم و حق آنها بود که در اینجا حضور داشته باشند.
- کمال تبریزی درباره ساخت فیلم «طبقه حساس»
گفت: جانمایه اصلی این فیلم از اینجا بود که متاسفانه یک فرهنگ غلط وارد
اعتقادات ما شده و جزئی از رفتارهای ما شده است و آن هم این است که مقداری
ناشکر شدهایم، یعنی نسبت به داشتههایمان بیتفاوت، بیانگیزه و
بیتوجهایم اما وقتی آنها را از ما میگیرند تازه متوجه میشویم چه چیزی
را از دست دادهایم.
این از دست دادن هم بیشتر به جنبههای انسانی و بخشی از روابطی که میان انسانها شکل میگیرد مربوط است.
- پیمان قاسمخانی (فیلمنامهنویس و بازیگر) هم دربارهی شکلگیری
فیلمنامهی این فیلم توضیح داد: طرح اولیه «طبقه حساس» از طرف سیروس همتی
بود و داستان او درباره مردی بود که به طور اشتباه روی قبر خانمی دفن
میشود. بعد از اینکه آقای تبریزی این طرح را برای من تعریف کرد، خیلی سریع
عاشق آن شدم و بعد کار را دنبال کردیم.
من تا زمانی که مضمون یک کار توجهام را جلب نکند سراغ آن
نمیروم و در این طرح هم بیان یکسری حرفها برایم جذاب بود. از جمله اینکه
طبقهای در اجتماع هستند که بیان احساس برایشان سخت است و آن را کاری لوکس
میدانند.
- حبیب رضایی در پاسخ به اینکه آیا رضا عطاران انتخاب اول او برای این نقش
بوده است، گفت: ساخت این فیلم یک پروسه طولانی داشت، چون در سال 88 که برای
اولین بار فیلمنامه ارائه شد در محاق توقیف قرار گرفت تا اینکه سال گذشته
امکان ساخت آن فراهم شد.
در این پروسه انتخاب اصلی و ابتدایی ما پرویز پرستویی بود
اما بعد از اینکه فیلمنامه در کمد قرار گرفت شرایط تغییر کرد اما از آنجا
که هیچ فیلمی در کمد نمیماند پس از طی این پروسه به رضا عطاران رسیدیم و
به نظرم الان این فیلم بدون او غیرقابل تصور بود.
- کمال تبریزی هم درباره حضور رضا عطاران با اشاره به اینکه اولینبار بود با
او در فیلمی همکاری میکرد، توضیح داد: من با بازیگران حرفهای زیادی کار
کردهام اما آقا رضا آنقدر سر صحنه خاص و خوب است که فکر میکنم هر کدام از
همکاران با او کار کنند، متوجه این تفاوت میشوند.
عطاران علیرغم همه تواناییها و انعکاسی
که در بازی دارد آن وجه بدی که در برخی از سوپراستارها وجود دارد که همان
غرور کاذب است را ندارد.
- رضا عطاران هم با تشکر از صحبتهای تبریزی، گفت: هرگاه برای شروع کاری
میروم یک انرژی ثابت دارم و بعد از آن دیگر بستگی به افراد گروه دارد. در
این کار آقای تبریزی انتهای انرژی بود و من انگیزه کار اول را در او دیدم.
- او همچنین در پاسخ به اینکه به نظر میرسد رضا عطاران برای خندان مردم حاضر
است هر کاری را انجام دهد، بیان کرد: من خیلی در میان مردم هستم و با آنها
صحبت میکنم. در این چند سال چیزی که خیلی اذیت کردم این بود که میگفتند
تو را به خدا کاری بساز که کمی بخندیم چون این نیاز جامعه است.
چندی قبل منتقدی درباره من گفته بود که عطاران برای
خندان مردم حاضر است، حتی شلوار خود را درآورد و من الان میگویم که حاضرم
این کار را بکنم چون جامعه به خندیدن نیاز دارد.
حال به تماشای نشست پرسش و پاسخ فیلم «طبقه حساس» بنشینیدچهارمین فیلمی که بر روی پرده افتاد، «شیفتگی» اثر متفاوت علی زمانی عصمتی با بازی دیدنی رویا تیموریان بود. داستان این فیلم درباره حاجی شاه، زنی با هیبتی مردانه سرپرستی خواهر و خانواده او را بر عهده دارد. بیآنکه کسی بداند، خواهرزاده عقب مانده او، مورد اذیت و آزار قرار میگیرد و باردار می شود. حاجی شاه به دنبال یافتن مجرم است که چنین تعرضی به خواهرزاده عقب مانده اش انجام داده و پس از اطمینان، تلاش می کند عدالت را برقرار سازد... .
داستان فیلم از ظرفیت بالایی برخوردار بود اما متاسفانه فیلم بیش از حد به حاشیه میرود و همانگونه که کارگردانش نیز اذعان کرده بود، امکان تدوین و کوتاه ساختن فیلم وجود دارد. این فیلم البته ممکن است هیچ گاه امکان اکران عمومی نیابد و به نوعی بتوان روز پایانی جشنواره را روز فیلم های دور از گیشه خواند. نمایش آواز خواندن زن و ترویج موسیقی زنان شاید مهمترین دلیل مخالفان این فیلم برای جلوگیری از اکرانش باشد.
اما مهم ترین مسئله در خصوص این فیلم، کیفیت داستان و مدیریت کارگردان در پیاده سازی قصه در قاب تصویر نبود، بلکه ممیزی عجیب این اثر بود. عوامل این فیلم به واسطه زمان کمی که برای اعمال ممیزی ها داشتند و فرصت تدوین دوباره فیلم را نداشتند، صحنه هایی که سر تیغ زده رویا تیموریان در جامه مردانه مشخص است، سانسور شد اما صدای این صحنه ها ماند و تنها به جای تصاویر، پرده سیاه قرار داده شده بود! این اتفاق بی سابقه با همراهی مردم مواجه شد و با توجه به توضیح کارگردان در این باره، پیش از آغاز فیلم، مردم در مواجهه با این ممیزی به تشویق اثر می پرداختند که در نوع خود اتفاق جالبی بود.
- علی زمانی عصمتی درباره ایده این فیلم توضیح داد: من برای این فیلم چند
ایده را باهم مخلوط کردم. این فیلم را اولین بار در سالن دیدم و هنوز کار
دارد. ریتم فیلم هنوز کند و است و باید مونتاژ شود. چون ما عجله داشتیم و
قول داده بودیم که این نسخه را به جشنواره برسانیم کار صداگذاری و مونتاژ و
بقیه مسایل را در بیست روز انجام دادیم. روز تست گریم کاملا بررسی کردیم که با چه شرایطی می توانیم فیلم
را بسازیم و از سازندگان فیلمی قبلی در مورد سر تراشیده سوال کردیم و همه
پاسخ دادند که سر تراشیده بلا مانع است.
- این کارگردان، متذکر شد: کاراکتر اصلی فیلم ما به ازای بیرونی داشت و من در
زمان نوجوانی او را دیده بودم. کاراکتر فیلم من هم زن است اما مردپوش بود و
شرایط اجتماعی باعث شده است که لباس مردانه بپوشد. من جزو کارگردان های قدیمی نسل خودم هستم اما در چند سال اخیرموقعیت کار برایم وجود نداشت.
- رویا تیموریان که در این فیلم نقش زنی مردپوش را ایفا می کند درباره نقش
اش توضیح داد: مهم ترین چیز سناریوی آقای زمانی بود و دو کار قبلی او را هم
دیدم و مذاکره کردیم. در روزهای پایانی فیلمبرداری متوجه شدم که این
شخصیت واقعی است. من این قرار را با خودم و زمانی گذاشته بودم که من مرد
بازی نمی کنم. نکته مدنظرم این بود که من سعی کردم منش مردانه بازی کنم زنی
که با تمام زنیت خود منش مردانه پیدا می کند.
آخرین فیلمی که در کاخ جشنواره سی و دوم اکران شد، «ارسال یک آگهی تسلیت برای روزنامه» نخستین اثر ابراهیم ابراهیمیان بود که در قیاس با بسیاری از فیلم ها، شایسته بود تا زمان اکران بهتری داشته باشد و به واسطه زمان اکران، دیده نشد. ریحان و طاها مدتی است به واسطه یک آگهی در روزنامه مشغول پرستاری از پیرمردی به نام منوچهر آصف هستند. به زودی در خانه آصف حوادثی رخ میدهد که طاها و ریحان را دچار استیصال کرده و آنها را بر سر دو راهی تصمیمگیری قرار می دهد. فیلم به نوعی، کپی از فیلم «
Amador» بود اما اندکی در این اثر تغییرات داده شده بود و به قول معروف ایرانیزه شده بود.
در این اثر که صابر ابر و نازنین بیانی، ریوش نظریه، خسرو بامداد، رابعه مدنی، نقی سیف جمالی و سورن مناچکانیان نقش آفرینی می کردند، شاهد بازیهای قابل تاملی بودیم. مشکل اصلی این فیلم را نیز می توان در ضعف در قصه و طولانی بودن در قیاس با حجم داستان جست که به ریتم فیلم نیز ضربه زده اما در مجموع، فیلم آخر اکران شده در جشنواره، جزو آثار قابل قبول بخش نگاه نو بود و ابراهیمیان نشان داد، جزو آن دست فیلمسازان نیست که برای نخستین و آخرین بار روی صندلی کارگردانی بنشیند.
- جشن تولد 63 سالگی مجید مظفری بازیگر سینما و تلویزیون در کاخ جشنواره واقع در برج میلاد برگزار شد. در این جشن تولد که یک کیک کوچک نیز گرفته شده بود هنرمندانی چون چکامه
چمن ماه، رضا یزدانی، اندیشه فولادوند، نیکی مظفری و رعنا آزادی فر حضور
داشتند. مجید مظفری در پاسخ به سئوال های متعددی مبنی بر اینکه وارد چه سنی شده
است، گفت: 20، 30 یا 40 چه فرقی می کند مهم این است که دوستانم در این شب
پرهیجان و در ایام برگزاری جشن سینمای ایران به یاد من بوده اند.
- لیلا زینالدین فرزند شهید زینالدین ضمن تاثیرگذار دانستن فیلم «شیار 143»
از نرگس آبیار کارگردان و مریلا زارعی بازیگر این فیلم برای ارائه تصویری
تاثیرگذار از دفاع مقدس تشکر کرد. زینالدین درباره فیلم «شیار 143» ساخته نرگس آبیار که نامزد سیمرغ بهترین
فیلم در سی و دومین جشنواره فیلم فجر شده است به مهر گفت: این فیلم
بسیار زیبا و تاثیرگذار بود و به خوبی توانسته بود نشان دهد که چگونه یک
مادر انتظار فرزندش را میکشد؛ فرزندی که به جبهه رفته و حال از او هیچ
خبری نیست.
- با توجه به استقبال هنرمندان، منتقدان و اهالی رسانه از
اکران محدود فیلم سینمایی «ماهی و گربه» به کارگردانی شهرام مکری در کاخ
جشنواره، این فیلم سینمایی امروز دوشنبه 21 بهمن ماه دو سانس ویژه 18:30 و 21:30 مجددا
اکران شد تا مخاطبانی که نتوانسته بودند این فیلم را ببینند، فرصت تماشایش را بیابند. در عوض، فیلم «جینگو» اثر تورج اصلانی که همچون «ماهی و گربه» در بخشی نوعی تجربه بود، با استقبال شدیدی مواجه شد و به نظر می رسد برخی فیلم ها زمینه اکران در سالن اصلی را داشتند.
- علی جنتی در پاسخ به این سوال که چه فیلمی را از جشنواره فجر امسال
دیده است، گفت: فیلم «چ» رادیدم، کار بسیار خوبی است. هم از نظر فنی کار
فوقالعاده است که آقای حاتمیکیا انجام داده و هم بازیگران بسیار خوبی
دارد که احتمالا اینها جوایزی هم دریافت خواهند کرد. با توجه به اینکه قبل از انقلاب من توفیق داشتم که چهار سال در
بیروت با شهید چمران همراه، نزدیک و دوست بودم با روحیات ایشان کاملا
آشنا بودم. در این فیلم همان روحیات عاطفی که من در او سراغ داشتم و در عین
حال شجاعت و صلابتی که از ایشان در آنجا دیده بودم که در جنگهای داخلی
لبنان حضور داشتند به خوبی به تصویر کشیده شده بود.
وزیر فرهنگ و ارشاد همچنین عنوان کرد: این فیلم توانسته از نظر محتوایی به خوبی به موضوع
بپردازد. البته باز هم بخشی از زندگی و خصلتهای شهید چمران به تصویر
کشیده شده و جا دارد باز هم فداکاریهایی که ایشان قبل از انقلاب چه در
لبنان و چه در جنگهای نامنظم در خوزستان داشته است، به تصویر کشیده شود و
سایر فیلمسازان ما به آن بپردازند.
- روابط عمومی خانه سینما براساس اعلام ستاد برگزاری آرای تماشاگران اعلام کرد:
1- فیلم سینمایی شیار ١٤٣ با 3.33 امتیاز
2- فیلم سینمایی خط ویژه با 3.24 امتیاز
3- فیلم سینمایی قصهها و چ با 3.15 امتیاز
همچنین دبیرخانه ستاد آرای تماشاگران افزود: تا به امروز 364 نوبت نظر
سنجی به انجام رسیده است که ٤٥نوبت دیگر از نظرسنجی فیلمها باقیمانده؛
چهل و دو نوبت آن امروز دوشنبه بیست یکم بهمن ماه انجام و سه نوبت دیگر
فردا بیست و دو بهمن اجرا میشود.
به این ترتیب نتیجه آرای تماشاگران فردا پس از اجرای سه نوبت باقی مانده در
ساعت ١٨:٣٠ همزمان با آیین پایانی به دبیر جشنواره اعلام میشود.
- مدیر سینما «استقلال» با ابراز تاسف از برخورد دوگانه دفتر جشنواره فیلم در ارایه سانس فوقالعاده به سینماها گفت: شامگاه گذشته 20 بهمن ماه، ناچار شدیم تعداد زیادی از تماشاگران را که پشت در سالن مانده بودند را با یگان ویژه متفرق کنیم. حدود دو هزار تماشاگر شب گذشته برای تماشای فیلم «عصبانی نیستم» به سینمای ما مراجعه کردند اما پشت در ماندند.
سانس نمایش فیلم 22:30 بود و بیشتر بلیتهای آن سانس پیشفروش شده بود با
این حال 200 بلیت فروختیم و سعی کردیم جمعیت را هدایت و کنترل کنیم اما بیش
از دو هزار نفر، بیرون سالن ماندند.
متاسفانه دفتر جشنواره و نمایندگانشان به هیچ عنوان موافقت نکردند و این در
حالی بود که جمعیت حتی پس از تمام شدن فیلم، همچنان پشت در سینما حضور
داشتند و ناچار شدیم با یگان ویژه جمعیت را متفرق کنیم.
- حضور «حسین پاکدل» بهعنوان مجری اختتامیه جشنواره فیلم فجر به دلیل «ممنوعالکار بودن» او در تلویزیون منتفی شد. این
هنرمند که چند دوره اجرای اختتامیه جشنواره فیلم فجر را برعهده داشته
است، با تأیید این خبر، به ایسنا گفت: از 10 روز پیش برای اجرای اختتامیه
جشنواره فیلم با من صحبت شد و من تمام برنامههایم را تغییر دادم تا بتوانم
در خدمت دوستان باشم؛ اما یکباره گفتند تلویزیون با شما مشکل دارد و به
همین دلیل، موضوع منتفی شد. پاکدل گفت: برای وزارت ارشاد متأسفم
که زیرمجموعهی تلویزیون شده است و در این شرایط، تلویزیون برای جشنواره
فیلم فجر تعیین تکلیف میکند.
وی با اشاره به سخنان مدیران تلویزیون
مبنی بر اینکه «هنرمند ممنوعالکار نداریم» ادامه داد: تصورم این است که
آقای ضرغامی بهعنوان رییس سازمان صداوسیما یا معاونان او، از زیرمجموعهی
خود بیخبرند که میگویند «ممنوعالکار نداریم» یا اینکه گزارشهای درستی
به آنها داده نمیشود، چون هنرمندان زیادی در تلویزیون ممنوعالکار هستند. من در «فهرست سیاه» تلویزیون هستم و سالهاست کارتم را گرفتهاند و
به هیچ عنوان در هیچ برنامهای حق حضور ندارم. هربار دوستان از من کمک
خواستهاند، تلویزیون اجازهی همکاری نداده است. به همین دلیل، در بسیاری
از مواقع ناچار شدهام با نام دیگری با دوستانم همکاری کنم و به آنها
مشاوره بدهم.
او بار دیگر تأکید کرد: حیرت میکنم که تلویزیون به
خود اجازه میدهد برای وزارت ارشاد تعیین تکلیف کند و باز هم شگفتزده هستم
که چگونه وزارت ارشاد بهراحتی زیر بار میرود. اگر آنها تصمیمی
میگیرند، باید پای تصمیم خود بایستند. این موضوع،
برای من مشکلی نیست و یک جشنوارهی بینالمللی نمیتواند تحتالشعاع یک
نفر قرار گیرد؛ اما هر جشنوارهای شأنیتی دارد که باید حفظ شود. چه ضرورتی دارد که دوستان بگویند هنرمند ممنوعالکار یا
ممنوعالتصویر نداریم. در حالی که چنین چیزی واقعیت ندارد و گویا فقط یک
پُز است. حسین پاکدل هنرمند و یکی از مدیران پیشین
تئاتر است که سالها سابقهی فعالیت در تلویزیون را داشته، این هنرمند چند
سال پیش در تلویزیون ممنوعالکار شد.
پس از منتفی شدن حضور او
به عنوان مجری در اختتامیه جشنواره فیلم فجر، شنیده شده است که محمدرضا
شهیدیفر، دیگر مجری تلویزیون جایگزین پاکدل خواهد شد. قرار است در مراسم اختتامیه مهمانها به صورت ویژهای با عبور از فرش قرمز مورد استقبال قرار بگیرند که مانند افتتاحیه اجرای این برنامه را احسان کرمی و مهران دوستی برعهده خواهند داشت. علیرضا قربانی نیز به عنوان خواننده در مراسم اختتامیه اجرای برنامهی موسیقی زنده خواهد داشت. حسین پاکدل پیش از این نیز بارها مجری مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر بوده است و پس از سالها پشت تریبون این مراسم قرار خواهد گرفت.
در شرایطی که مجری مورد نظر سازمان صدا و سیما برای اجرای مراسم پایانی
جشنواره فیلم فجر تعیین شده، بخشی از نظرات او درباره فیلمهای حاضر در
جشنواره منتشر شد. نظراتی که برخی از فیلمهای حاضر در جشنواره را خیانت به
ملت و مملکت، غیرشریف، بیحیا، نانجیب و هجویه توصیف کرده است.
شب گذشته برنامهی رادیویی «سودای سیمرغ»، در شامگاه 20 بهمنماه که بهطور
زنده از محل برگزاری سیودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر در برج میلاد
روی موج رادیو گفتوگو پخش میشد، با میهمانانی گفتوگو کرد که یکی از
آنها محمدرضا شهیدیفر بود.
براساس متنی که از شرح این برنامه در اختیار
خبرگزاریها قرار گرفت، او در بخشی از سخنانش، با غیرشریف و بیحیا خواندن
فیلم «خانهی پدری» به کارگردانی کیانوش عیاری - حاضر در بخش خارج از
مسابقه جشنواره - تصریح کرد: «این فیلم خیانت به تاریخ و مردم این سرزمین
است. وقتی مردم را اینچنین تعریف کردند به نظرم دیگر در آن هیچ امر قابل
اثباتی وجود ندارد. حرف زدن درباره یک دروغ هم باید به نیتی باشد و برای
تأثیر که آنهم در فیلم دیده نمی شود، جز اینکه بگوییم ایشان در دوره ای
فیلم را ساختند که عصبانی و ناراحت بودند و البته این در فیلم نیز دیده
میشد. طبیعتا ملت نیز این فیلم را پس خواهند زد. کسی
منتظر نمی ایستد که شما به او توهین و بیاحترامی کنید، تاریخش را تحریف
کنید، آدرسهای ناصواب و نادرست به او بدهی و بعد چیزی نگوید.»
این مجری تلویزیونی درباره فیلم «خوابزدهها»ی فریدون جیرانی - حاضر در
بخش مسابقه (سودای سیمرغ) جشنواره - نیز گفته است: «دست یازیدن به سینمایی
که حیا و نجابت در آن معنا ندارد، باعث تأسف است. باعث حیرتم بود که همهی
نجابت و حیای این نسل و نسل قبلی مردم را زیر سؤال ببریم تا کمدی خلق کنیم
که آنهم محقق نشد و از عشق مثلثی به عشق مربعی رسیدهایم. بهنظرم این
فیلم سوء استفاده از باورهای مذهبی مردم است، بیان سینمایی ناقصی دارد و
بهعلاوه، نه تنها کمدی نیست، بلکه هجو محض است.»
و در پایان، آخرین مستند «تابناک» از جشنواره سی و دوم فجر را از آخرین روز جشنواره تماشا کنید
مستند روز دهم جشنواره سی و دوم فجر