اخراجيهاي 1 با وجود اينکه اين همه به آن فحش ميدهند، رکورد تاريخ سينماي ايران را شکست. دشمن را وادار به يک اعترافي کرد که «لسآنجلستايمز» آمريکا ميگويد: «اخراجيها»، محاسبات آمريکا درباره نسل جوان ايران را به هم ريخت. در حالي که کافي بود فقط يک هفتهنامه سطح پايين آمريکايي درباره يک فيلم ايراني چنين تحليلي کند تا اينجا برايش بزرگداشت بگيرند. آيا کاري که اين فيلم کرد، از وزنهاي که يک وزنهبردار برداشته، کمتر است؟
مسعود دهنمكي در گفتوگو با «تابناك» در پاسخ به اين پرسش كه چرا سراغ هر كاري ميرود با حاشيه و جنجال همراه ميشود، گفت: خودم هم نميفهم چرا بايد اينقدر تاوان بدهم؟ براي حرفهايي که حرفهاي انقلاب است، هم از دشمن بايد بخورم و هم از خودي. شما ببينيد اپوزيسيون خارج چه ميگويند. سه بار صداي آمريکا عليه آن فيلم ميسازد. با کدام فيلم اين کار را ميکنند؟ صبح تا شب راه افتادهاند به عکس و اسم من به اندازه سران نظام فحش ميدهند در داخل هم از روزنامه راديکال اصولگرا بگير تا طيفهاي ديگر هميشه فحش ميدهند.
دهنمکي در ادامه گفتوگو از ارادهاي سخن گفت که نميخواست فيلم اخراجيهاي 2 به جشنواره برسد. وي ميگويد: «حال اگر برخي نامش را توهم توطئه نگذارند، به نظر من، توطئهاي که براي ما سياسيهاي شناختهشده معنادار است، ضد ما شکل گرفت. در واقع، چيدمان به گونهاي بود که فيلم دستکم در بخش مسابقه نباشد؛ چون در اين صورت، کمتر ديده ميشود و در سينماهاي محدودتري اکران ميشود که عملا هم همينگونه شد. روزهاي آخر هم که فيلم رسيد، با استقبال شگفتانگيز مردم روبهرو شد که مجبور شدند به اکرانهاي 4 و 5 صبح بکشند و سرانجام هم جايزه ويژه هيأت داوران را برايش در نظر گرفتند».
او در ادامه ميگويد: همه بيمهريها در حالي است که در اخراجيهاي 2 وقتي کفش روي عکس صدام ميرود، ملت هورا ميکشند و وقتي يکي از منافقين را ميزنند، همه دست ميزنند. در سالي که اروپا منافقين را از ليست ترور حذف ميکند، در ايران به طور تصادفي فيلمي ساخته شده كه منافقين و صدام را هجو کرده و مخاطب بيست سال پس از جنگ با آن همراه شده است، اما به جاي افتخار به آن توي سرش ميزنند.
دهنمکي در پاسخ به اين که اگر اين فيلم را کسي ديگر غير از شما ميساخت، چگونه با اون برخورد ميکردند، پاسخ ميدهد: فکر کنم حلوا حلوايش ميکردند.
كارگردان موفق فيلم اخراجيها در ادامه و در پاسخ به اين پرسش كه تناقض ميان حضور شخصي مانند آقاي صفار هرندي در وزارت ارشاد و برخوردهايي از اين دست با شما را چگونه توجيه ميكنيد، گفت: نميخواهم خيلي بدنه هنر را نقد کنم، ولي متأسفانه يک عده فرصتطلب جاي هنر انقلابي را گرفتهاند و اتفاقاً به نظر من يک عده دارند با خود آقاي هرندي تسويه حساب ميکنند، که يعني ما تعيينکنندهايم، اما من در اخراجيهاي 1 هم گفتم، ايشان لطف کرد آمد سر صحنه و معرفت به خرج داد، اما برخوردي که در پشت صحنه اتفاق افتاد، به نظر من اول برخورد با خود وزير بود، يعني اين رفتار، پيام داشت؛ حتي براي آدمهايي که آمدند پشت صحنه اخراجيها پيام داشت.
وي در همين زمينه افزود: يک عدهاي در ارشاد هستند که هر دولتي بيايد، آنها سمت پدرخواندگي دارند و معتقدند که اگر ما نباشيم، يا سينما دست روشنفکري لائيک ميافتد يا دست جريان متحجر و لذا ورود به سينما به گونهاي است که بايد زير چتر اينها باشي و اگر نباشي، در برابرت مقاومت ميکنند.
متن كامل اين گفتوگو را در ستون سمت راست بخوانيد.