علی فرح بخش در مطلبی چاپ شده در ستون سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد با عنوان«چشمانداز بازارها در سال پیش رو»و در رابطه با سیلهای تورمی که گاه ناغافلانه به بازار داراییها هجوم میآورد،اینطور نوشت:
انتظارات مهمترین عامل شکلدهی روندهای قیمتی در بازار داراییها است.به همین دلیل سرمایهگذاران با استراتژی فعال بیش از آنکه روندهای گذشته را ببینند و برمبنای آنچه گذشت تصمیمگیری کنند، بر آنچه رخ خواهد دهد، متمرکز میشوند و تلاش میکنند با پیشبینی روندهای آتی در تحولات سیاسی و اقتصادی به شناخت بهترین فرصت یا مجموعهای از فرصتها برای دستیابی به بالاترین سود انتظاری نائل آیند. در ایران، بازار داراییها به دلایل متعددی از جمله تورم بالا، نازل بودن نرخ سود سپردههای بانکی و محدودیتهای موجود درخصوص تنوع ابزارهای مالی اهمیتی مضاعف یافته است. کاهش مستمر ارزش پول در شرایط تورمی، پول نقد را به ظرفی داغ تبدیل میکند که مردم جز در موارد اضطراری آن را در دست نمیگیرند و سعی میکنند همواره فاصله مطمئنه با آن را رعایت کنند. وجه تسمیه پول داغ (Hot money) که در ادبیات اقتصادی کاربرد زیادی یافته است، به همین رویگردانی مردم از نگهداری وجه نقد در شرایط تورمی اشاره دارد.
در مواجهه با سیلهای تورمی که گاه ناغافلانه به بازار داراییها هجوم میآورد، مردم به دنبال پناهگاهی مطمئن هستند که نه فقط ارزش پساندازهای به سختی به دستآورده را حفظ کنند، بلکه بیشترین سودآوری واقعی را نصیب سبد داراییهای خود کنند. ارز، سکه، مسکن، خودرو و بازار سهام همواره نقش جلیقه نجات را برای مصون ماندن از فشارهای تورمی ایفا کرده و مطابق ضرب المثل «الغریق یتشبث بکل حشیش» به هر وسیلهای متوسل میشوند تا از به یغما رفتن دارایی خود در برابر مالیات ظالمانهای که تورم میستاند، جلوگیری کنند.
در طول تاریخ، فلزات قیمتی، قدیمیترین پناهگاه دارایی مردم در شرایط بروز بحرانهای سیاسی و اقتصادی بوده است. چنین بوده که طلا علاوهبر وسیله حفظ دارایی، به واحد مقیاس و وسیله مبادله نیز تبدیل شده است. با از میان رفتن سیستم برتنوودز یا سیستم پایه طلا و شناور شدن پولهای ملی در برابر یکدیگر، ارزهای خارجی هم به تدریج جای پایی در سبد داراییها یافتند و صندوقهای پولی (Money fund) هم مورد توجه سیاستگذاران قرار گرفتند. از پیامدهای حتمی تورمهای سنگین تبدیل بسیاری از کالاهای بادوام مصرفی به کالاهای سرمایهای است. به این ترتیب آن زمان که باد تورم شروع به وزیدن میکند، مسکن و خودرو هم بر لیست ارز و طلا افزوده میشوند تا هریک بخشی از بار تورم را بر پساندازهای مردم تحمیل کنند.
شرایط جدید پدید آمده از ابتدای سال 92، به تغییراتی بنیادین در انتظارات آحاد اقتصادی و در نتیجه تحولاتی عمیق در ترکیب سبدهای سرمایهگذاری منجر شد. ارز و سکه که در کانون توجه سرمایهگذاران قرار گرفته بودند، به تدریج راه خروج از سبد داراییها را در پیش گرفتند و اندک اندک عبارت ارزهای خانگی که به تدریج به واژگان اقتصادی کشور راه یافته بود، مسیر فروش در صرافیها را انتخاب کرد. سرمایههای مردم که همچون موجهای مکزیکی در استادیومهای فوتبال از یک بازار پایین آمده و از بازار دیگری بالا میروند، با کاهش ریسک سیستماتیک حاکم بر بازار به تدریج بربازار سهام تمرکز یافتند و به این ترتیب یکی از خیرهکنندهترین بازدهیها در تاریخ بازارهای مالی ایران ثبت شد.کاهش 30 درصدی ارزش سکه و تنزل 15 درصدی ارزش دلار، در کنار افزایش 108 درصدی شاخص بورس در سال 92، بیش از همه نشاندهنده این تغییر جهت اساسی در فرصتهای سرمایهگذاری است. بیش از دو برابر شدن شاخص قیمتها در بورس تهران در شرایطی اتفاق افتاد که مهمترین رقبای بورس؛ یعنی مسکن و خودرو فقط میانگین 5/22 درصدی را که رقمی معادل سود سپردههای بانکی است، نصیب سرمایهگذاران کردند.
به هر حال همانگونه که در ابتدا اشاره شد، سرمایهگذاران بیش از آنکه روندهای تاریخی را دنبال کنند، مسیرهای آتی را هدف گیری میکنند و بر آن مبنا تصمیم میگیرند که از کدام در وارد یا از کدام سمت خارج شوند. خوشبینیهای موجود در خصوص تحولات پیش رو به نظر میرسد از جذابیتهای ارز به عنوان دارایی به شدت کاسته است و نوسانات محدود آن در ماههای اخیر بیش از همه حکایت از آن دارد که بعید است در آیندهای نزدیک تغییر مهمی در سمت و سوی آن حاصل شود. در مورد قیمت سکه هم که متاثر از تحولات نرخ ارز و قیمت جهانی اونس طلا است، غیرمحتمل است که تغییرات قابلملاحظهای رخ دهد. بهبود نسبی رشد اقتصاد جهانی، کاهش انتظارات تورمی، عملکرد مطلوب بازارهای مالی جهان و رشد ارزش دلار از عوامل مهم کاهنده سطح قیمتها در بازار جهانی طلا بودند که به نظر میرسد این عوامل همچنان نقش خود را در کنترل سطح قیمتها ایفا خواهند کرد.
در بازار مسکن نیز که قیمتها در پایان بهار امسال به حداکثر خود رسیده بودند، آهنگ کاهش قیمتها از تابستان گذشته آغاز شده است.رشد بیش از حد تولید مسکن در سالهای اخیر و عدم وجود محرکهای قوی در بخش تقاضا به نظر میرسد همچنان به تثبیت یا کاهش قیمتها در این بخش منجر شده و همچنان از جذابیتهای آن حداقل در کوتاهمدت بکاهد. به این ترتیب با مسدود شدن سایر مفرهای سرمایهگذاری و کاهش تدریجی ریسکهای سیستماتیک حاکم بر بازار، بورس همچنان محکوم به صعود است. بورس که همواره به عنوان یکی از کارآترین، رقابتیترین و شفافترین مراکز تخصیص سرمایه در جهان بهشمار میرود، به نظر میرسد که در سال آینده نیز بتواند با جذب بخش مهمی از سرمایهها در جهت یک رشد معقول و مستمر حرکت کند.