پرونده احتمال دادن رانت سه هزار میلیارد تومانی به یک بدهکار کلان بانکی به دیوان محاسبات رسیده و قرار است، نظر نهایی در این باره تا پایان خرداد اعلام شود. سخنان رئیسجمهور درباره بهشت و جهنم امروز هم به صفحات روزنامهها راه یافت. هویت حزبی که که یکباره خواستار برگزاری تجمع در مقابل وزارت خارجه شده، نیز ابهاماتی پدید آورده است.
یک منبع آگاه: نميخواهيم بحث رانت سه هزار میلیاردی را عمومي
كنيم
روزنامه اعتماد با حمایت از وزیر صنعت، این نظر دادستان دیوان محاسبات را که هنوز برای قضاوت درباره پرونده رانت احتمالی به یک ابربدهکار بانکی زود است، مترادف با این دانسته که «دیوان محاسبات رانت ۶۵۰ میلیون یورویی را تأیید نکرد» و نوشته: جنجال خبری رانت ۶۵۰ میلیون یورویی واردات کالاهای اساسی که در ماههای آخر سال ۹۲ توسط احمد توکلی ایجاد شده بود، با تأیید نشدن این گزارش توسط دیوان محاسبات، وارد فاز جدیدی شد و این سؤال را پیش آورد که هدف از رانت خواندن این واردات چه بود؟!
دادستان دیوان محاسبات در آخرین اظهارنظر خود درباره وضعیت رانت خواری ارزی اعلام کرده که صرفا گزارش حسابرسی در زمینه رانت ۶۵۰ میلیون یورویی به دیوان محاسبات ارائه شده و نباید گزارش حسابرسان را به منزله تأیید قطعی جرم از سوی این دیوان دانست. البته به لحاظ حساسیت پرونده رانت ۶۵۰ میلیون یورویی، این پرونده خارج از نوبت در حال رسیدگی است و تا پایان خردادماه نظر نهایی و قطعی دیوان محاسبات اعلام میشود.
به گفته شجاعی، در دی ماه سال ۹۲ زمانی که موضوع رانت خواری ۶۵۰ میلیون یورویی از سوی احمد توکلی، نماینده مجلس مطرح شد، حسابرسان در حوزه بانک مرکزی و وزارت صنعت وارد عمل شدند. بعد از بررسیهای کارشناسی از سوی حسابرسان دیوان محاسبات، گزارشی تحت عنوان وجود رانت در سیستم مالی بانک مرکزی و وزارت صنعت و معدن به دادسرای دیوان محاسبات ارائه شد. وی با بیان اینکه در حال حاضر شخصا موضوع رانت خواری ارزی را پیگیری میکنم و جلساتی در این زمینه با اشخاصی که با این موضوع مرتبط هستند، در حال برگزاری است، اما فقط گزارش حسابرسی در زمینه رانت ۶۵۰ میلیون یورویی به دیوان محاسبات ارائه شده است و نباید گزارش حسابرسان دیوان را به منزله تأیید دیوان محاسبات دانست.
شجاعی تأکید کرد: برای اینکه یک موضوع به تأیید نهایی دیوان محاسبات برسد، باید فرآیند رسیدگی پرونده در دیوان به طور کامل طی شود و در دادسرای دیوان محاسبات به تأیید برسد و در محکمه قطعی شود. البته از روش دیگری نیز میتوان درباره پروندهای در دیوان محاسبات اظهارنظر کرد که براساس این روش، موضوع تحت نظر هیأت عمومی دیوان محاسبات بررسی و تأیید میشود و در آن صورت میتوان عنوان کرد که دیوان محاسبات نظر قطعی را درباره پرونده اعلام داشته است.
دادستان دیوان محاسبات در حالی در این فضای پرجنجال و پرابهام، خبر رانت ۶۵۰ میلیون یورویی را تأیید نکرده است که احمد توکلی، ۲۹ اردیبهشت ماه در یک نشست خبری اعلام کرد که دیوان محاسبات بر این تخلف ارزی صحه گذاشته است.
این نشست خبری توکلی، بلافاصله یک روز پس از گزارش یکی از روزنامهها درباره از رانتهای پیدا و پنهان تا پرونده سازی علیه دولت برگزار شده بود. در گزارش این روزنامه آمده بود که برخی اسناد موجود، حکایت از آن دارد که رانت واردات نهادههای دامی به کشور، پیش از این در اختیار فردی به نام «ن-الف» بوده که در سایت الف (منسوب به احمد توکلی) یادداشتهایی منتشر میکند. او دارای دو شرکت بود که بر اساس اعلام رسمی گمرک، ۲۴/۱۱ درصد نهادههای دامی مورد نیاز کشور در سال ۹۲ توسط این دو شرکت وارد کشور شده است و رتبه سوم واردات نهادههای دامی را به خود اختصاص دادهاند.
البته رتبه اول واردات نهادههای دامی نیز با ۰۵/۳۷ درصد متعلق به یک شرکت خصوصی و رتبه دوم واردات نهادههای دامی با ۸۶/۱۵ درصد، متعلق به پشتیبانی امور دام به عنوان یک شرکت دولتی است. براساس گزارشها، آقای «ن-الف»، عضو هیأت مدیره و مدیرعامل شرکتهای رقیب واردات نهادههای دامی است که با حذف شرکت اول وارد کننده، عملا شرکتهای فوق جایگزین شده و سهم بیشتری از واردات را از آن خود میکنند. احمد توکلی نیز در مصاحبه با خبرگزاری مهر در روز دوم مهر سال گذشته، به دوستی و نزدیکی با این آقا اشاره مستقیم داشته است.
البته در حاشیه نشست خبری احمد توکلی، فردی که خود را نسبت به پرونده فوق مطلع معرفی میکرد، خواستار ورود به جلسه بود، اما برگزار کنندگان جلسه از ورود وی جلوگیری کردند. این مرد میانسال هنگام حضور در پشت درهای این جلسه، پروندههایی در دست داشت که مدعی بود اطلاعات مستندی در جهت تکذیب گفتههای احمد توکلی در اختیار دارد که نشان میدهد چنین تخلفی رخ نداده است. احمد توکلی با این حال، در این نشست خبری خود اعلام کرد که دیوان محاسبات در پاسخ به نامه من درباره رانت ۶۵۰ میلیون یورویی، رانت وزارت صنعت به یک شرکت خاص را تأیید کرد. کمیسیونهای اصل ۹۰ و اقتصادی نیز همین روزها درباره این موضوع گزارش خود را منتشر میکنند.
وی با ذکر ماجرای نامهنگاریها با دولت، اظهار داشت: در ۱۸ /۷/ ۹۲ گزارش موثقی به دست من رسید که برای یک شرکت خاص امتیازی در نظر گرفتند که برای سایر شرکتها در نظر نگرفتهاند و نمیگیرند. ماجرا این گونه بود که در واردات کالاهای اساسی، کشتیها، کالای اساسی را از مقصد بار میکردند، اما در مالکیت فروشنده بود. بر این اساس، استثنائا به یک تاجر خاص از هالک بانک ترکیه که با ما کار میکرد، تخصیص ارز داده شد به میزان حدود ۸۵ هزار یورو که دوروزه به جای حداقل ۲۵ روز عمل میکرد و هزینه انتقال آن هم دو درصد بود.
نماینده مردم تهران در مجلس ادامه داد: در همین گیر و دار متوجه شدم یک رانت دومی هم به این شرکت و این فرد خاص داده شده است. داستان از این قرار بود که پیشنهادی را این تاجر خاص مطرح میکند که توسط یکی از استانداران سابق که الان همکار این تاجر شده، به دست وزیر صنعت، معدن و تجارت میرسد که اجازه دهید من به اعتبار خودم جنس از خارج میآورم، به من اجازه تخلیه دهید چون من رضایت فروشنده را قبل از اینکه به او ارز بدهم، میگیرم و کالارا تخلیه میکنم. شما قبل از اینکه به من ارز تخصیص دهید، کد رهگیری را بدهید که من کالارا ترخیص کرده و آن را در بازار بفروشم. بعد به من تعهد دهید که سر چهار ماه، پنج ماه و شش ماه چقدر ارز به من تخصیص خواهید داد. به این ترتیب چند اتفاق مثبت افتاد: اول اینکه این تاجر دموراژ نمیدهد و شش ماه بعد که کشتیها به آبهای ایران رسید تخلیه میشود، این تاجر میتواند کالارا ترخیص کرده و بازار را معتدل نگه دارد تا مصرف کنندگان ما که دامداران و پرورش دهندگان طیور هستند، از این بهتر استفاده کنند. همچنین تثبیت زمان به این تاجر امکان برنامه ریزی داده و نااطمینانی را کاهش میدهد.
اما در این میان، یک منبع آگاه نسبت به واردات نهادههای دامی در گفتوگو با «اعتماد» اظهار داشت: سیاست ما تاکنون این نبوده که بحث را در صحنه عمومی بیاوریم.
وی با طرح این پرسش که اصلا چگونه میشود یک شرکتی ۶۵۰ میلیون یورو کالا وارد کشور کند و کالا نیز تحویل شبکه بازرگانی و فروش برود و ارزی نیز نگرفته باشد، فعالیت آن را رانتی محسوب کرد، تصریح کرد: از سوی دیگر، معنا و مفهوم فرمایش آقای احمد توکلی این است که یک فردی رفته ۶۵۰ میلیون یورو از بانک مرکزی گرفته، بدون اینکه ریالی بدهد و کالا وارد کند.
این منبع مطلع با انتقاد شدید نسبت به طرح مسائلی که احمد توکلی در رسانهها مطرح میکند، متذکر شد: زمانی که ایشان این بساط را به راه میاندازد، چه چیزی برای اقتصاد کشور میماند؟!
وی با بیان اینکه هر کمیسیونی که تاکنون مجلس این شرکت را دعوت کرده، حضور پیدا کردهاند، عنوان کرد: در این نشستها هر سند و گزارشی خواسته شده، ارائه کردهایم.
این منبع مطلع ادامه داد: ما وظیفه داشتیم که در واقع پاسخگو باشیم به آنچه کمیسیونهای اقتصاد و اصل ۹۰ مجلس خواستهاند.
وی بار دیگر تأکید کرد: چگونه میتواند یک فرد کالارا به داخل کشور بیاورد، انبارها را پر کند و آرامش در کشور ایجاد کند و ارز هم نگرفته باشد، بعد فعالیت آن رانت شود؟!
او همچنین در پاسخ به این پرسش که به گفته آقای توکلی، واردات این شرکت باعث شده که بازار انحصاری شود؟ گفت: اصلابازار نهادههای دامی انحصاری نیست. بازار انحصاری، بازاری است که هیچ کسی نتواند وارد آن شود: در حالی که الان شرکتهای متعددی در این حوزه وارد و خارج میشوند.
حزبی که میخواهد در وزارت خارجه تجمع برگزار کند، از کجا پیدا شد؟
شهروند با اشاره به اینکه حزب اراده ملت ایران به رغم مخالفت وزارت خارجه همچنان بر تصمیم خود برای برگزاری تجمع پافشاری دارند، در مطلبی با تیتر «دلآوری در جبهه خودیها» حزب مورد اشاره را حزبی گمنام نامیده که به دنبال فرصتطلبی است و نوشته: حمید رسایی همین چند وقت پیش خطاب به محمدجواد ظریف اصطلاحی بهکار برد که به نظر میرسد بهترین ترجمان حال و هوای این روزهای منتقدان دولت هم باشد. نماینده نزدیک به جبهه پایداری آرزو کرد دیپلماتهای ایرانی مثل اینبار که نتیجهای از مذاکرات نگرفتند دلاور باشند نه مثل دفعات پیش که نتیجه میگرفتند! حالا حکایت این دلاوری و دلواپسی و دلآوری مدتی است در صدر اخبار سیاسی کشور جا خوش کرده و انگار حالا حالاها قصد تمام شدن ندارد نه از سوی منتقدان و نه از سوی به ظاهر هواداران.
یک روز سفارت سابق آمریکا مامن دلواپسان میشود و روز دیگر میدان فاطمی تهران. جماعت دلواپس، نگرانند. بازندگان ۲۴ خرداد گویی سهسالونیم زودتر از حد معمول رقابتهای انتخاباتی را کلید زدهاند. اینها حکایت و روایت این روزهای منتقدان دولت است که به هر حال به حق و ناحق بخشی از انرژی و زمان دولت را صرف خود میکنند. اما حکایت جدیدی هم این سوی میدان به نام هواداری از دولت به جریان افتاده و گردانندگان آن ظاهرا قصد ندارند با هیچ توصیه آشکار و نهانی از قصد خود منصرف شوند و کار را به کاردان بسپارند.
کدام هوادار خیرخواهی است که نداند در این دعوا تنها برای دلواپسان حلوا خیرات میکنند و به همین دلیل است که دولت از همان روز روی کار آمدنش تاجایی که توانست جلوی حاشیهها را گرفت تا گزک بهدست مخالفان و منتقدان و دلآوران ندهد و حالا عدهای به نام اصلاحات چند روزی است سخت سرگرم فراهم آوردن همان گزک معهود برای مخالفان و منتقدان و رسانههای تند و تیزشان شدهاند.
وزارت امورخارجه بیانیه میدهد و تشکر میکند و صمیمانه میگوید: «از آنجا که چنین رویهای برای اعلام حمایت و پشتیبانی عمومی از برنامهها، سیاستها و فعالیتهای حرفهای وزارت امور خارجه و وظایف محوله به این وزارتخانه از سوی نهادهای عالی کشور متعارف نمیباشد، ضمن سپاسگزاری از بانیان این امر و خصوصا ابراز احساسات هموطنان عزیز، ضرورتی برای برگزاری چنین گردهمایی نمیبیند و تأکید میکند مؤثرترین حمایت از پیشبرد سیاست خارجی و اعتلای نام ایران اسلامی در سطح جهانی، تلاش مجدانه و همگانی برای ساختن ایرانی آباد، پیشرفته و متکی به توانمندیهای ذاتی و علمی فرزندان خود میباشد».
دایههای مهربانتر از مادر دولت اما بیتوجه به معذوریتهای دولت و وزارت خارجه مصاحبه میکنند که: «ما به هر حال اصرار داریم که این کار انجام شود. مجوز آن را هم از وزارت کشور گرفتهایم و طبیعتا در پی مکان دیگری برای برگزاری تجمع خود خواهیم بود. تلاش هم داریم تا در همان زمانی که از قبل اعلام کرده بودیم یعنی ساعت ۱۷ روز دوشنبه این تجمع برگزار شود».
از آن سو پیغام میفرستند که برادر عزیز از حمایتتان ممنون اما برگزاری این تجمع درحال حاضر گرهی از مشکلات مردم و دولت حل نمیکند و اگر آن طرفیها اینکار را کردند دلیل نمیشود شما هم بخواهید همان کار را انجام دهید. برادر عزیز اما مصاحبه میکند و فرمان میدهد که: «نهتنها حامیان دولت بلکه باید همه دلسوزان کشور و نظام در این تجمع حاضر شوند!»
حالا جدای از آنکه این برادران ارجمند و انقلابی احتمالا صلاح دولت را بهتر از خودش تشخیص میدهند (!) بد نیست به چند سؤال اساسی هم پاسخ دهند تا شاید برخی از دلواپسیهای تعداد معدودی از هواداران دولت را هم دلاورانه پاسخ داده باشند:
۱- حزب اراده ملت ایران تاکنون سابقه برگزاری چند همایش و تجمع موفق را در کارنامه خود دارد که اینبار در مقابل جبهه دلواپسان ناگهان قد برافراشته و به تنهایی احساس تکلیف کرده است که هر طور شده این همایش را برگزار کند؟
۲- هنگامی که یک گروه و حزب گمنام سیاسی تلاش میکند برای به رخ کشیدن تواناییها و وزن اجتماعی خود در برابر حریف قدرتنمایی کند آیا نباید به این موضوع بیندیشد که در صورت شکست برنامههایش نه از آبروی خود که از آبروی دولت بیاجازه هزینه کرده است؟
مسأله شایان توجه اما برگزاری یا عدم برگزاری همایش روز دوشنبه حزب اراده ملت نیست چنین جریان سازیهای رسانهای نه برای دولت موضوعیت دارد و نه ملت به دنبال این شلوغبازیهای سیاسی خواهند رفت. به نظر میرسد برخلاف انتظار حتی رسانههای دلواپس هموزن و عیار دلآوران جبهه خودی را تخمین زدهاند که به دعوت ملیشان (!) وقعی ننهادهاند.
سخن آخر آنکه دعوتکنندگان به حمایت از دیپلماسی دولت ناشیانه قدم در راهی نهادهاند که دلواپسان پیش از آن بارها این راه را رفته و بینتیجه بازگشتهاند غافل از آنکه خالقان ۲۴ خرداد مقلدان کار عبث رقبای خود نبودهاند، خالقان ۲۴ خرداد خود صحنهها را خلق و مدیریت میکنند.
در همین حال غلامعباس توسلی در یادداشتی با تیتر «دفاع مدنی از دولت» در روزنامه آرمان نوشته است: اکثریت جامعه ایرانی تفکری اصلاحطلب و اعتدالی دارند و به تجربه در انتخابات سال۷۶ که منجر به پیروزی آقای خاتمی شد و در انتخابات سال۹۲ که آقای روحانی به قدرت رسید این موضوع را بعینه مشاهده کردیم. در این دو مرحله گزینه اصلاحطلبان پیروز انتخابات شده است و هم خاتمی و هم روحانی مولود این نگاهند و حضورشان در انتخابات به استقبال مردم از آنها منجر شد. اما بدیهی است که این دولتها با مخالفتهای جریانهای قدرتمند و ثروتمندی که از این دولتها آسیب میبینند مواجه خواهند شد. در یک سال گذشته منتقدان دولت روحانی با ابزار و به اشکال مختلف با سیاستهای دولت مخالفت کردهاند و در رسانهها و همایشهای مختلف، این تفکر را به نمایش گذاشتهاند. در برابر این رفتارها طبیعتا افرادی که به شیوه مدیریت این اقلیت تندرو انتقاد دارند نیز باید از امکانات استفاده کنند و حمایت خود را از دولت به شکلهای مدنی و در چارچوب قوانین کشور مطرح کنند.
بهترین راه برای اعلام این حمایت نیز حضور در رسانهها و روزنامهها و برگزاری جلسات و همایشها در انجمنها و احزاب سیاسی مختلف است؛ به شرطی که شرایط این کار فراهم باشد و این جلسات به شکل مسالمتآمیزی برگزار شود. با این حال افرادی که به دنبال حمایت از دولت هستند باید همواره این موضوع را مورد توجه قرار دهند که رفتارهای حمایتی آنها در درجه اول نباید به خیابان کشیده شود. کشیده شدن این تجمعات به خیابان ممکن است به تشنج بینجامد و برای برگزار کنندگان مراسم دردسرآفرین باشد. حامیان دولت باید با روشهای مسالمتآمیز و حساب شده به دنبال ابراز نظرشان باشند. شاهد بودیم کهگاه کارهایی برای اهداف مقدس انجام شده اما برداشتهای بد مخالفان از آن رفتار زمینه سوءاستفاده از آن برنامه را به وجود آورده است. افرادی که به دنبال اصلاح امور هستند نباید بهانه به دست مخالفان دهند و اگر امکان برگزاری مراسمی با شرایط را نداشتند از طریق استدلال و نصیحت غیر از تجمع نظر خود را اعلام کنند و از روشهای مدنی دیگری همچون امضا کردن طومار به جای حضور در برنامههای بدون مجوز و هزینهزا استفاده کنند. ضمن اینکه نسل حامی روحانی، نسلی جوان است و این نسل میتواند شیوههای جدید و ابتکاری برای پیشبرد برنامهها و اهداف خود ابداع کند.
به نظر میرسد عقبنشینی در کار نیست
روزنامههای هوادار دولت سخنان رئیس جمهور را با تیتر «گروهی غصه دین و آخرت مردم را میخورند اما نه میدانند دین چیست و نه آخرت» تحلیل و بررسی و از آن حمایت کردهاند.
اعتماد در این باره نوشته: دولتیها هفته دوم اردیبهشت را با یک موضع معنادار شروع کردهاند: تا اینجا به نظر میرسد عقب نشینی در کار نیست. جواب منتقدان خیلی زود از پاستور آمد، هم رئیس جمهور پاسخ داد، هم معاون اولش و هم مشاور فرهنگیاش. انتقادات در یک هفته گذشته دیگر مثل قبل رنگ و بوی هستهای نداشت، بیشتر اختلاف دولت و منتقدان بر سر این مادیات و معنویات بود، سر دنیا و آخرت. منتقدان میخواستند دولت مسئولیت بردن مردم به «راه بهشت» را بپذیرد و دولت هم میگفت مردم خودشان انتخاب کنند.
دولتیها تا آخر هم سر این حرفشان هستند، رئیس جمهور و مشاور فرهنگی او کمتر از یک روز بعد از انتقاد برخی ائمه جمعه به این انتقادات پاسخ دادهاند. البته همه حرف و حدیثها و انتقادات بر سر انتخاب «راه بهشت» و موضوعات اخروی نبود، موضوعات دنیوی مثل دانشجویان سه ستاره و بحث داغ و ادامه دار مذاکرات هستهای و سبد کالاهم مطرح بود. وظیفه پاسخگویی به مسائل دنیوی را هم روز شنبه اسحاق جهانگیری بر عهده گرفت. هفته جاری دولتیها با پاسخ حسام الدین آشنا به ائمه جمعه منتقد دولت آغاز شد، جایی که وی در یک پست فیس بوکی نوشت رئیس جمهور «به دنبال راههای موثرتر، معقولتر و مقبولتر برای دفاع از هویت و حیثیت و کرامت مردم و به خصوص نسل جوان است». اما هنوز چندان از این یادداشت مشاور فرهنگی حسن روحانی نگذشته بود که سخنان رئیس جمهوری روی خروجی خبرگزاریها آمد: «عدهای که نه میدانند دین چیست و نه آخرت، مدام غصه دین و آخرت مردم را میخورند».
حسن روحانی این سخنان را در سازمان محیط زیست و در جمع کارکنان این مجموعه ایراد کرده بود. یعنی نخستین امکانی که بعد از سخنان روز جمعه برخی منتقدان برای او فراهم شده بود. البته سید احمد خاتمی هم خیلی زود واکنش نشان داد و گفت: «کسانی که شعار لیبرالیستی میدهند، لنینیستی عمل میکنند». سخنانی که قطعا پایان اختلاف بین رئیس جمهور و منتقدانش بر سر دنیا و آخرت مردم نخواهد بود. درست است که آتش اختلاف «راه بهشت» بیش از آن چیزی که به نظر میرسید داغ شد، اما دولتیها حواسشان به جدالهای دیگر هم بود. این را بعد از ظهر روز گذشته اسحاق جهانگیری ثابت کرد و به میانه میدان دعواهای هستهای و دانشجویی و اقتصادی آمد و یک تنه برای همه انتقادات این حوزهها پاسخگو بود. او از «خاطره تلخ» دانشجویان ستاره دار و لزوم «پاک کردن» آن از «ذهن فرهیختگان کشور» سخن گفت تا بهانه کردن سبد کالاو دلواپسی از مذاکرات هستهای.
جهانگیری حرف برای گفتن زیاد داشت و از حضور خود در مراسم تجلیل از دانشجویان نمونه کشور برای زدن این حرفها تا میتوانست استفاده کرد، شاید اما همه آنچه میخواست بگوید را بشود در یکی از جملاتش خلاصه کرد: «عدهای درصدد هستند دولت را به حاشیه بکشانند و از هر موضوعی در این ارتباط استفاده میکنند. یک روز بحث موضوع هستهای را بهانه کردند ولی دیدند که مقام معظم رهبری از بحث هستهای و دولت حمایت کردند، اکنون مسائل فرهنگی را مطرح میکنند، مسائل جزیی را عمده میکنند و این گونه بیان میکنند که این دولت میخواهد فرهنگ دینی مردم را تضعیف کند.»
ابتکار نیز در سرمقاله خود با تیتر «آقای رئیسجمهور مواظب وقت کشی حریف باشید!» و به قلم فضل الله یاری نوشته: این روزها رئیس جمهور درگیر موضوعی است که به خاطر سخنان اخیر وی درباره فرستادن مردم به بهشت در فضای سیاسی کشور به وجود آمده است. مخالفان رئیس جمهور به سخن وی انتقاد کردهاند و وی نیز روز گذشته به آنها پاسخ داده است. اگر آنان قصد ادامه این موضوع را داشته باشند، بدون تردید باید در انتظار التهاب جدیدی در فضای نیازمند آرامش کشور بود.
این موضوع اگر چه به طرح موضوعی فقهی و حتی فلسفی در جامعه میانجامد و بدون تردید اثرات مثبت آن بر پیامدهای منفی آن میچربد، اما یک موضوع درباره آن مسلم است و آن اینکه دکتر حسن روحانی در مقام رئیس دستگاه اجرایی کشور بخش زیادی از انرژی خود را صرف جدالهایی خواهد کرد که شاید با وظیفه وی در مقام یک روحانی متخصص دین مطابقت داشته باشد، اما بدون تردید با وظایف متعددی وی در مقام رئیس جمهوری ایران مبانیت آشکاری دارد.
چرا که او پس از هشت سالِ دشوار، وارث مشکلاتی است که حل آنها تنها در فضایی آرام و بدون التهاب ممکن است. او باید با انبوه مسائلی که حاصل اجرای طرح هدفمندی است و بخش اعظمی از زندگی مردم بدان وابسته است، دست و پنجه نرم کند. او در مقام رئیس جمهور باید همزمان هم به دریاچه ارومیه در غرب ایران بیندیشد و هم به رود هیرمند و تالاب هامون در شرق کشور.