حاشیهسازی رابطه پیروزی روحانی و عذرخواهی مردم از امام زمان
سخنان رئیسجمهور در جشن دولتیها در آستانه سالگرد پیروزی در انتخابات با واکنش تند چند روزنامه همراه شده است. تحلیل چرایی پبروزی روحانی در انتخابات و کارنامه یک ساله دولت وی، سرنوشت مذاکرات هستهای و تحلیل تحولات عراق، دیگر مسائل مهم روزنامههای شنبه است.
سخنان رئیس جمهور در جشن دولتیها در آستانه سالگرد پیروزی در انتخابات با واکنش تند چند روزنامه همراه شده است. تحلیل چرایی پبروزی روحانی در انتخابات و کارنامه یک ساله دولت وی، سرنوشت مذاکرات هستهای و تحلیل تحولات عراق، دیگر مسائل مهم روزنامههای شنبه است.
حاشیهسازی رابطه پیروزی انتخاباتی روحانی و امام زمان
کیهان در بخشی از یکی از خبرهای ویژه خود با تیتر «آقای روحانی! انتخاب شما تکریم امام زمان(عج) بود؟!» و پس از مرور سخنان رئیس جمهور در جشن «امید و انتظار» نوشته: در اظهارات دکتر روحانی برخی نکات قابل تأمل نهفته است از جمله اینکه او عملاً ادعای فتنهگران و افراطیون مدعی اصلاحات مبنی بر تقلب انتخاباتی را حرفی یاوه خوانده است چه اینکه وی با 50/7 درصد آرا (270 هزار رأی بیش از نصف آرا) انتخاب شد.
در حقیقت، دکتر روحانی با این سخنان تصریح کرده که فتنهگران به مردم دروغ گفتهاند حال آن که به تلقی نظام و رهبر انقلاب رأی مردم، حقالناس است. با این وصف سران فتنه 88 جنایت و خیانت بزرگی مرتکب شدند که کشور را 8 ماه در کام آشوب بردند و دشمنان ملت ایران را به طمع انداخته و به اعتبار نظام لطمه زدند و بنابراین مجازات آنها مجازات محارب و مفسد فیالارض است و نه درخواست آزادی آنان. آنها همان کسانی بودند که مقابل نظام صف کشیدند و به تعبیر آقای روحانی رقابت را ناجوانمردانه کردند.
اما نکته عجیب، جمع زدن انتخاب خود با انتظار امام زمان(عج) در سخنان آقای روحانی است. براساس این سخنان همه نامزدها غیر از آقای روحانی در خط خرافه و معارضه با امام زمان بودهاند و گویا ایشان برای ریاست جمهوری مبعوث شدهاند! آیا خرد چنین استدلالی را میپذیرد که یک نفر انتخاب خود را به سر فرود آوردن مردم در برابر امام زمان تعبیر کند؟! یا بگوید که مردم با این کار از امام عصر عذرخواهی کردند؟! آیا آن 49/3 درصد شرکت کنندگان در انتخابات سال گذشته که به نامزد دیگری غیر از آقای روحانی رأی دادند، به زعم آقای روحانی در مقابل امام زمان نافرمانی کردند؟! قطعاً این قبیل حرفها از سوی دیگران با هو کردن مدعیان خرد و تدبیر و اعتدال روبرو میشد. و شبیه همین خودشگفتیها بود که عاقبت کار احمدینژاد را خراب کرد.
درباره هشدار در زمینه مصادره انقلاب و رهبری از سوی برخی جناحها نیز جا دارد بپرسیم اگر یک جریان سیاسی به اختیار با گروهکها پیوند خورد و بسترساز آشوبهایی شد که در آن آشوبها علیه اصل اسلام و انقلاب و ولایت فقیه شعار داده میشد، آیا میتوان باز هم توقع داشت که چتراسلام و انقلاب و رهبری بر سر این عناصر معارض نیز قرار گیرد؟!
حسین قدیانی نیز در وطن امروز و در بخشی از یادداشتی با تیتر «باز هم ملت تقسیم بر دو!» نوشته: تقسیم کردن ملت به اقلیت و اکثریت اگر از ناحیه احزاب صورت گیرد شاید یک توجیهی داشته باشد چرا که نان دار و دستههای سیاسی عمدتا در همین دوگانهسازیهاست، لیکن به هیچوجه زیبنده شأن دستاندرکاران ارشد اجرایی نیست که هرازگاه ملت را به دو گروه اقلیت و اکثریت تقسیم کنند. متأسفانه در دولت اعتدال بارها شاهد این تقسیمبندی بودهایم. در آخرین نمونه، رئیس کابینه دچار این دوگانهسازی شدند، آنجا که گفتند اقلیت حق ندارد به تصمیم اکثریت بیاحترامی کند.
بلاشک سخن گفتن به گونهای که گویا آقای روحانی بیشتر رئیسجمهور آن دسته از جمهور است که به او رأی دادهاند، تناسبی با شعار تدبیر یا حتی شعار اعتدال ندارد. وقتی ما به عنوان منتقد دولت، رئیسجمهور را رئیس همه جمهور میدانیم، وقتی ما از نوک پا تا فرق سر با بعضی از این منتقدان بعضی از این دولتها فرقهای اساسی داریم، وقتی روادارانه و همراه با احترام سخن میگوییم و وقتی اینچنین دلسوز جایگاه دولتمردان هستیم، بهتر است خود متولیان نیز حرمت بیشتری برای امامزاده قوه اجرا نگهدارند و خود را محدود به رایدهندگان شعار اعتدال نکنند.
«بیاحترامی نکردن» یک گزاره اخلاقی است که همه باید به آن ملتزم باشند. هیچکس نباید به هیچکس بیاحترامی کند، این مهم، اقلیت و اکثریت ندارد. نه جمهور باید به رئیسجمهور بیاحترامی کند و نه برعکس. نقد البته اگر متین و مستند باشد بلااشکال است اما متهم کردن این و آن به «زندگی در عصر حجر» قطعا زیبنده داعیهداران احترام نیست. ما یک «وحدت کلمه ملت» داریم یک «تقسیم کردن ملت». فرض است بر دولتمردان که حتی هنگام دعوت به اخلاق نیز از «موضع حق» یعنی «موضع وحدت» سخن بگویند و بسی بیش از این، متوجه نتایج شوم تقسیم کردن ملت باشند. الحمدلله در کارنامه دکتر روحانی، سمتهای حساس امنیتی موج میزند، فلذا ایشان بهتر از همه میدانند که از جمله بسترهای ایجاد ناامنی، همین دوگانهسازیهاست.
پیروزی روحانی یک ساله شد
سالگرد پیروزی رئیس جمهور در انخابات 24 خرداد 92 فرصت مناسبی برای روزنامههای هوادار دولت است تا تحولات مربوط به این پیروزی را تحلیل کنند.
سعید حجاریان در گفت و گو با شرق در تحلیل چرایی پیروزی روحانی گفته است: چند عامل وجود داشت؛ یکی از آنها عملکرد دولت احمدینژاد بود که باعث شده بود مردم آزرده شوند و بین سیاستمداران جناح راست هم شکاف عمیقی ایجاد شود. این شکاف، خود را در مناظرههای انتخابات نیز نشان داد و همه دیدیم که موضعگیریهای کاندیداهای راستگرا علیه همدیگر تا چه اندازه شدید بود. کار به جایی رسید که حتی آن سه کاندیدایی که گفته بودند بهنفع یک نفر از بین خودشان کنار میروند این کار را انجام ندادند. آنها مشکلات زیادی با هم داشتند و در عمل روبهروی یکدیگر ایستادند. عامل بعدی تأثیر تحریمها بود. آقای روحانی هم انگشت گذاشت روی مسأله هستهای و رفع تحریمها و مردم نیز به او اقبال نشان دادند. چون تصورشان بر این بود که پیروزی روحانی در انتخابات گشایشی در وضع کشور ایجاد خواهد کرد. چنانکه دیدیم سیاست خارجی و رفع تحریمها از شعارهای اصلی روحانی در انتخابات بود. موضوع بعدی حمایت آقایان خاتمی و هاشمی و بهخصوص ردصلاحیت آقایهاشمی بود که در پی آن و کنارهگیری آقای دکتر عارف، سبب شد بخش اعظمی از آرای آنها به سبد روحانی ریخته شود.
حسین مرعشی از نزدیکان هاشمی رفسنجانی نیز در گفت و گو با اعتماد در بخشی از تحلیل خود از چرایی پیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری گفته: آقاي روحاني هم به هر حال چيزهايي داشت كه هم توانست پشتوانه اجتماعي آقايانهاشمي و خاتمي را به نفع خود جمع كند و هم اينكه در ذهن مردم يك تصوير قابل قبول از خودش ايجاد كند و به عبارتي براي خودش مشروعيت سياسي بگيرد. يعني آقاي روحاني هم با زيركي و باهوشي توانست كاري كند كه مردم به اين نتيجه برسند كه اين فرد صلاحيت و پتانسيل و استحقاق تجميع اين توان اجتماعي پشت سرش را دارد و مي تواند از آن پاسداري كند و مهم تر اينكه مردم مي توانند به او اعتماد كنند. من يك نكته در اينجا بگويم: اينكه بگوييم صرفا اگر آقاي خاتمي وهاشمي از كسي حمايت كنند آن فرد در رقابت سياسي موفق مي شود درست نيست، چون بايد آن فرد هم حقانيت فردي خود را براي مردم ثابت كند. آقاي روحاني در مبارزات انتخاباتي و مناظرههاي تلويزيوني متفاوت بودن خودش را به رخ كشيد.
كاظم موسوي بجنوردي در یادداشتی برای اعتماد با تیتر «دستاورد يك سال دولت آقاي دكتر روحاني» از چهارده مورد زیر سخن گفته است؛
1- تورم بحران آفرين و خطرناك را مهار كند.
2- از وحشت مردم بكاهد و به آنان اميد بهبودي بدهد و اميد به زندگي را بيشتر كند.
3- در مذاكرات با غرب، با اينكه بسيار پيچيده و در لابلاي كلافهاي سردرگم گذشته بوده است با حفظ عزت اسلامي و عزت ملي و در چهارچوب حفظ منافع ملي اعتماد جهاني را به ايران جلب و ملت ايران را به آينده اميدوار كرده است و مسلما در آينده حاصل اين مذاكرات به عنوان مهم ترين پيروزي جمهوري اسلامي ايران و ملت ايران تلقي خواهد شد.
4- در همين مدت كم نظم مالي كشور را بازگردانده و آرامشي در همه سازمانهاي دولتي به وجود آورده و قطار تمشيت روزانه كشور را روي ريل اصلي خود قرار داده و در برابر هر گونه تندروي حزم و احتياط عقلاني را از دست نداده است.
5- دولت آقاي دكتر روحاني تنشهاي داخلي را كاهش داده و همه مخالفين را با اينكه سخت قافيه را باخته اند دعوت به آرامش و بردباري كرده است.
6- در مدت همين يك سال مانع افزايش بي مهار قيمت دلار شده و باعث ايجاد ثبات در بازار تجارت شده و چرخهاي از كار افتاده صنعت را با روش مطمئن علمي به كار انداخته و با استفاده از وزراي ورزيده و كارآمد و شايسته اقتصاد كشور را با دستاني پرتوان مديريت كرده است.
7- دولت پانزدهم در عرصه فرهنگ در همين يك سال عمر خود موفقيتهاي زيادي به دست آورده و تقريبا همه بخشهاي فرهنگي كشور را كه در دولت نهم و دهم سخت آسيب ديده بودند مجددا زنده كرده و به حركت سازنده درآورده است و از اشاعه انديشههاي مرتجعانه و بازدارنده خلاقيت كه به صورت عمدي ترويج مي شده جلوگيري كرده است.
8- دولت آقاي دكتر روحاني در عرصه اجتماعي نيز به موفقيتهاي چشمگيري دست يافته و سياست ايجاد تضاد طبقاتي را تبديل به مودت و همكاري ملي كرده و دشمنيها را كاهش داده و هر جا تخريبي صورت گرفته اقدام به ترميم آن كرده است.
9- يكي از مهم ترين موفقيتهاي دولت آقاي دكتر روحاني جلوگيري از غارت و دزدي و سوءاستفاده بوده است. در مدت اين يك سال حساب و كتابي به وجود آمده و افراد را به احتياط بيشتر واداشته كه يقين كند اگر خطايي كند فوراً تحت پيگرد قانوني قرار خواهد گرفت.
10- يكي ديگر از موفقيتهاي آقاي دكتر روحاني تلاش مشهود ايشان براي عمل به وعدههايي بوده كه در جريان انتخابات به مردم داده بوده است.
11- در مدت يك سال آقاي دكتر روحاني اعتبار جمهوري اسلامي ايران را در بين ملل جهان بالا برده و نشان داده كه ملت ايران با انتخابات شكوهمند اخير خود توان مواجهه با مشكلات عديده از جمله مشكلات زاييده از حصر اقتصادي و تحريم را دارد.
12- مشكلات زياد است. مردم واقع بين هستند و در هر حال مي دانند كه دشمنان از اين موفقيتها ناراحتند.
13- تبديل ادبيات بي پروا به ادبيات سپاسي و مسئولانه.
14- تشكيل دولت شايسته و پرتوان در عرصههاي سياسي، اقتصادي، صنعتي، فرهنگي و اجتماعي.
در بخشی از دفاع صادق زيباکلام از رويکرد سياست خارجي دولت در گفتوگو با ابتکار و با تیتر «روحاني به درستي همه تخم مرغها را در سبد هستهاي گذاشت» آمده است: زيباکلام معتقد است که بدون حل مسأله هستهاي هيچ پيشرفتي در شرايط کنوني کشور حادث نخواهد شد و اوضاع عمومي کما في السابق ادامه خواهد يافت. وي يکي از موثرترين شاخصها در تحليل عملکرد دولت را توجه به پيش زمينههايي ميداند که «دولت اصولگراي» احمدي نزاد براي اين دولت به يادگار گذاشته و سبب شده است تا برنامه وها و سياستهاي اين دولت دستخوش آثاري باشد که هشت سال پيش به علت مديريت نادرست بر کشور تحميل شده است. در واقع به نظر مي رسد از نظر زيباکلام، کليد روحاني همان حل مسأله هسته اي است، کليدي که با گشودن اين قفل ميتواند گره از کار فروبسته کشور در حوزههاي مختلف اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي نيز بگشايد.
توافق جامع هستهای؛ خیلی دور، خیلی نزدیک
آرمان در مطلبی با تیتر «عراقچي: توافق جامع هستهاي در دسترس است» نوشته: معاون وزير خارجه كشورمان گفت كه دستيابي ايران و گروه 1+5 به توافق جامع هستهاي ممكن است اما دو طرف هنوز در برخي موضوعات اختلافات زيادي دارند. روزنامه وال استريت ژورنال نوشت: سيدعباس عراقچي معاون وزير امور خارجه كشورمان در نشست شوراي اروپايي در روابط خارجي در رم گفت: مذاكرات هماكنون در مرحله بسيار حساسي قرار دارد. ما براي از بين بردن اختلافات نياز به كار سخت، خردورزي و خلاقيت داريم. وی با اشاره به وجود اختلافات ميات طرفهاي مذاكرهكننده تاكيد كرد: دسترسي به يك توافق ممكن است. به نوشته اين روزنامه، اگر ايران و شش قدرت جهاني نتوانند تا پايان ضربالاجل 20 ژوئيه به توافق هستهاي دست پيدا كنند، ممكن است توافق اوليه ژنو بين اين كشورها 6ماه ديگر تمديد شود.
ديپلماتها ابراز نگراني ميكنند تا ضربالاجل 20 ژوئيه فرصت زيادي باقي نمانده و احتمال تمديد اين توافق وجود دارد، اما از طرف ديگر نگرانيهايي وجود دارد كه افزايش مدت زمان اين توافق ميتواند مشكلات ديگري به وجود آورد و در نتيجه دستيابي به توافق را سختتر كند. معاون وزير خارجه در سخنان خود بيان كرد: همه ميخواهيم كه اين كار را تا پايان 20 ژوئيه به نتيجه برسانيم. عراقچي متذكر شد دست نيافتن به توافق جامع هستهاي براي هر دو طرف مذاكرهكننده فاجعهآميز خواهد بود. وي همچنين گفت: اگر مذاكرات به نتيجه مطلوب نرسد ايران به غنيسازي 20 درصدي اورانيوم بازميگردد. طبق توافق اوليه ژنو كه در نوامبر سال گذشته به دست آمد، ايران در ازاي كاهش برخي تحريمهاي اقتصادي غرب، غنيسازي اورانيوم خود در سطح 20درصد را به حالت تعليق در آورده است.
ايران در آستانه برگزاري دور جديد مذاكرات با 1+5 در وين براي پيش بردن اين مذاكرات طي هفته گذشته مذاكرات دوجانبهاي را با مقامات آمريكايي در روزهاي دوشنبه و سهشنبه در ژنو برگزار كرد. مقامات کشورمان همچنين روز پنجشنبه با مقامات روس مذاكرات دوجانبهاي را انجام دادند. علاوه بر اين هیأت مذاکرهکننده کشورمان قرار است طي هفته آينده با مقامات آلمان و فرانسه نيز گفتوگوهاي دوجانبهاي داشته باشد. عضو ارشد تيم مذاكرهكننده ايران در سخنان خود درباره ديدارهاي دوجانبه هفته گذشته با مقامات آمريكايي اظهارنظري نكرد، اما ابراز اميدواري كرد كه مذاكرات هفته آينده در وين پيشرفتهايي خواهد داشت.
عراقچی در اين باره گفت: ما انتظار داشتيم كه كار روي متن پيشنويس توافق جامع را در دور آخر مذاكرات آغاز كنيم اما چنين اتفاقي رخ نداد. ما اميدواريم كه هفته آينده كار روي تهيه پيشنويس اين توافق را آغاز كنيم اما هنوز ترديدهايي در اين باره وجود دارد. در ادامه گزارش والاستريت ژورنال آمده است: مقامات غربي همواره ايران را به تلاش براي دستيابي به سلاح هستهاي متهم كرده و ميگويند تهران تنها دو ماه تا دستيابي به سوخت هستهاي لازم براي توليد يك بمب اتم فاصله دارد اين در حالي است كه ايران هميشه اين اتهامات را رد كرده و تاكيد دارد فعاليتهاي هستهاياش ماهيتي كاملا صلح آميز دارد.
هفته گذشته لوران فابيوس وزير خارجه فرانسه گفت كه مذاكرات هستهاي درباره برخي مسائل تكنيكي پيشرفتهايي داشته است، اما اگر ايران خواستار توافق جامع است بايد تنها از چندصد سانتريفيوژ برخوردار باشد. عراقچي در سخنان خود در اين نشست تاكيد كرد: ما براي دستيابي به توافق بسيار نزديك و بسيار دور هستيم. علياكبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران نیز شامگاه چهارشنبه در حاشيه مراسم تجليل از اساتيد برتر دانشگاهها در موسسه عالي خاتم وابسته به بانك پاسارگاد، اين مطلب را پاسخ به پرسش ايرنا درباره ميزان توليد راكتور آب سنگين اراك بيان كرد و گفت: در حال بازطراحي اين راكتور هستيم.
وي با يادآوري مفاد توافق ژنو يا همان برنامه اقدام مشترك گفت: بر اساس اين برنامه، غنيسازي طبق نيازهاي ايران تعريف شده است. وی درباره ساخت نيروگاه جديد اتمي در كشور نيز اظهار کرد: تا هفت سال آينده نيروگاه اتمي بوشهر نياز كشور را تامين ميكند. صالحي درباره مذاكره با روسها براي ساخت 8 نيروگاه اتمي نيز افزود: ساخت اين تعداد نيروگاه از برنامههاي بلندمدت سازمان انرژي اتمي است اما در كوتاهمدت اميدواريم طبق مصوبه دولت ساخت دو نيروگاه را عملياتي كنيم. همچنين اخبار ديگري حاكي است كه گنگره آمريكا مذاكره را براي رفع تحريمهاي آمريكا كافي ندانستند.
وزير خارجه ايران در مصاحبهاي با گرت پورتر، مورخ و روزنامهنگار مستقل آمريكايي، كه در پايگاه اينترنتي اينترپرس سرويس منتشر شد، اعلام كرد كه ايران يك پيشنهاد مشروح به گروه 1+5 ارائه كرده كه تضمين ميكند ذخاير اورانيوم با غناي پايين در «گريز هستهاي» (بركآوت) و توليد اورانيوم سطح تسليحاتي به كار نخواهد رفت. محمدجواد ظريف درباره پيشنهادي كه در مذاكرات وين ماه گذشته ارائه شده، اظهار کرد: پارامترهاي اين پيشنهاد طوري تنظيم خواهند شد كه ايران غنيسازي را ادامه دهد اما تضمينهاي لازم را براي اينكه غنيسازي از 5درصد بالاتر نخواهد رفت ارائه ميكند. به گفته وی اين برنامه پيشنهادي شامل تبديل فوري اورانيوم غناي پايين به يك پودر اكسيدي است كه سپس در توليد مجموعه ميلههاي سوختي براي رآكتور بوشهر به كار خواهند رفت. از آنجا كه ايران داراي توانمندي سوخت مجموعه ميلههاي سوختي براي بوشهر نيست، اين پيشنهاد بدين معني است كه پودر اكسيد شده به جاي ذخيره در ايران، براي مدت چند سال به روسيه ارسال شود.
مديركل سياسي وزارت خارجه آلمان و نماينده اين كشور در گروه 1+5 بعدازظهر دیروز در رأس هياتي براي شركت در يكصد و پنجاه و ششمين نشست برگدورف متعلق به مؤسسه مطالعاتي كوربر وارد تهران ميشود. هلگا بارت از دفتر صدراعظم آلمان، ماركوس پوتسل از مديران بخش خاورميانه وزارت خارجه آلمان، فون گوتزه معاون مديركل سياسي وزارت خارجه و...هانس ديتر لوكاس را در اين سفر همراهي ميكنند. اين نشست (برگدورف) قرار است روزهاي شنبه و يكشنبه 24 و 25خرداد ماه در تهران و با همكاري دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي وزارت خارجه كشورمان برگزار شود.
شرق نیز در تحلیل «2 سناریوی ایران روی میز مذاکره با «1+5» نوشته: رویکرد ایران میتواند نقش مهمی در آینده مذاکرات ایران و گروه 1+5 داشته باشد؛ از یک سو «ظریف» تعریفی مختصر از آنچه ایران برای توافق آماده کرده، ارایه میکند و تضمین برای عدم غنیسازی در سطح بالا در صورت پذیرش شروط ایران. از سوی دیگر «عراقچی» افقی دیگر برای گروه 1+5 به نمایش گذاشته است؛ «فاجعهآمیز» خواندن عدم توافق و «پیگیری غنیسازی در سطح بالا»، این به این معنی است که حالا نوبت طرف مقابل ایران است که انتخاب کند؛ «مصالحه» یا «مجادله».
از سوی دیگر «علیاکبر صالحی»، رییس سازمان انرژی اتمی به «ایرنا» گفت: «میزان تولید پلوتونیوم در رآکتور آبسنگین اراک که سالانه حدود 9 تا 10کیلوگرم بود به کمتر از یککیلوگرم کاهش مییابد.» هیأت ایران که به ریاست «عراقچی» و «تختروانچی» پس از سه روز مذاکره دوجانبه با هیأتهای آمریکایی و فرانسوی در ژنو، عازم رم شدند و در فرودگاه این شهر با «سرگئی ریابکوف» معاون وزیر خارجه روسیه و نماینده این کشور در گروه 1+5 مذاکره کردند. پس از پایان این مذاکرات، دو طرف از آن ابراز رضایت کردند. همچنین در ادامه رایزنیهای هستهای، روز گذشته هیأت آلمانی وارد تهران شد.
هیأت آلمانی روز جمعه با «علیاکبر ولایتی» مشاور مقام معظم رهبری در امور بینالملل دیدار کرد. «مارتین شفر» سخنگوی وزارت خارجه آلمان هدف از این رایزنیها را دستیابی به یک راهحل معقول، پایدار و مورد وثوق طرفین در موضوع هستهای دانست. «جان کری» وزیر خارجه آمریکا دیروز با «کاترین اشتون» رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در لندن دیدار و در مورد دور بعدی مذاکرات هستهای ایران گفتوگو کرد. این دیدار درباره دور بعدی مذکرات ایران و گروه 1+5 درخصوص برنامه هستهای ایران است که قرار است 26 تا 30 خرداد در وین برگزار شود.
دستگیری سی عضو القاعده در ایران و ابراز امیدواری به آینده عراق
شهروند در هیاهوی اخبار مربوط به اوضاع عراق، سخنان معاون وزیر اطلاعات را مورد توجه قرار داده و نوشته: معاون وزیر اطلاعات گفت: «۳۰ نفر از عناصر مرتبط با القاعده طی یک ماه گذشته توسط کارکنان این وزارتخانه در سطح کشور دستگیر شدند.». حجتالاسلام خزاعی در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه مشهد افزود: «وزارت اطلاعات اقدامات بسیار خوب و موثری برای مقابله عوامل مخل امنیت در کشور انجام میدهد که بخش اعظم این عملیات و کارنامه کارکنان این وزارتخانه به دلیل حفظ آرامش مردم و ملاحظات حفاظتی بیان نمیشود.» وی اظهار کرد: «گروههای تروریستی و داعش با حمایت اسراییل و آمریکا دست به جنایت در کشورهای اسلامی و عراق میزنند و بلند شدن صدای اللهاکبر در هر جا مساوی با بریدن سر انسانها و انفجار و کشته شدن زنان و کودکان و مردم بیگناه توسط این گروههاست». حجتالاسلام خزاعی گفت: «گروههای تکفیری و داعش تنها با شیعه مشکل و دشمنی ندارند بلکه عداوت خود را با اهل سنت هم نشان دادند که از نمونههای بارز آن میتوان به جنایتهای اخیر در موصل عراق اشاره کرد».
اعتماد نیز در بخشی از مطلبی با تیتر «داعش پشت دروازه بغداد» نوشته: در حالي كه شبه نظاميان گروه موسوم به «دولت اسلامي عراق و شام» به پيشروي و تحكيم مواضع خود در شرق عراق ادامه مي دهند و از پيشروي به سوي پايتخت سخن مي گويند، فقدان واكنش قاطعانه ارتش عراق و انفعال بين المللي نگرانيهايي را در مورد تسلط داعش بر منطقه افزايش داده است. از سوي ديگر ضمن اينكه داعش با پيشروي در شهرهاي مختلف درباره تصرف سرزمينهاي بيشتر در منطقه بيانيه مي دهد. همزمان، نيروهاي پيشمرگه وابسته به دولت خودگردان اقليم كردستان عراق در واكنش به تصرف تكريت و احتمال پيشروي داعش در استان كركوك، مراكز نظامي اين استان را در اختيار گرفته اند. و اين موضوع سبب شده است در حالي كه عراق بيش از هميشه به وحدت نيازمند است، برخي بطور شيطنت آميز نيز نگرانيها درباره تجزيه عراق را دامن بزنند، چرا كه كردهاي عراق مدتهاست با اختلاف با دولت مركزي ادعاي خودمختاري بيشتر داشتند.
سعدالله زارعی در یادداشت روز کیهان با تیتر «قفل و کلید بحران امنیتی غرب عراق» نگاه امیدوارانهای به آینده تحولات عراق دارد. وی نوشته: فرضیههای مختلفی برای درگیریهای اخیر مناطق غرب عراق مطرح شده است. بعضی گفتهاند این درگیری ماهیت درون کشوری داشته و به نتایج انتخابات اخیر پارلمانی و چشمانداز تشکیل دولت عراق مربوط میشود به این معنا که بازنده روند سیاسی عراق که به نسبت انتخابات 4 سال قبل، اینک ضعیفتر هم شده است، از ظرفیت نظامی امنیتی برای بهبود وضع سیاسی حقوقی خود استفاده کرده و در یک بده بستان با گروه تروریستی داعش نمایی از جداسازی سه استان سنینشین را به تصویر کشیده است.
فرضیه دیگر میگوید، این درگیری ماهیت منطقهای داشته و به نوعی بازتابدهنده جنگ عربستان علیه بلوک مقاومت و در ادامه تحرکاتی است که دست کم از ده سال پیش با شکل دادن به جوخههای ترور در عراق دنبال شده و نیز در ادامه نقشآفرینی فعال امنیتی است که عربستان طی 3 سال گذشته علیه سوریه به نمایش گذاشته است.
یک فرضیه دیگر که آن هم بر منطقهای بودن درگیریهای غرب عراق تاکید دارد، بیانگر آن است که درگیریهای داخلی در عراق محصول اقدامات مشترک عربستان، ترکیه، اردن، قطر و رژیم صهیونیستی است که با هدف ترساندن عراق از یکی شدن با جبهه مقاومت و دور کردن آن از ایران صورت میگیرد.
یک فرضیه دیگر با تأکید بر بینالمللی بودن بحران سه استان غرب عراق میگوید، این در ادامه نزاعی است که از چندی قبل میان آمریکا و بلوک مقاومت از یک سو و آمریکا و روسیه از سوی دیگر جریان دارد و پیش از این در دو حوزه سوریه و اوکراین خود را به شکل عریانتر به نمایش گذاشته است.
یک فرضیه دیگر بیانگر آن است که بحران کنونی عراق، یک بحران ترکیبی است که در آن شاهد سطحی از توافق و همکاری داخلی، منطقهای و بینالمللی به چشم میخورد و لذا نباید فریب تغییر لحنها میان سران داعش، سران سعودی و... و سران آمریکا را خورد بلکه باید به نتیجه و راهبرد این سه دسته نگاه کرد که در «لزوم تغییر سیاست عراق» به هم میرسند.
نویسنده پس از این مقدمه به تحلیل شرایط عراق پرداخته و در پایان نوشته: عراق از نظر ساختاری دچار مشکل است. اولاً در عراق اکثریت حقوق خود را برای رسیدن به تفاهم نادیده گرفته به این امید که دو گروه اقلیت کرد و سنی همکاری بیشتری با دولت در بغداد داشته باشند. امروز این فرضیه باطل شده است به این معنا که رهبران دو گروه یاد شده در عمل نشان دادهاند که در مواجهه با خطراتی که اقتدار دولت مرکزی و مصالح عالیه عراق را تهدید میکند، سهم خود را ادا نمینمایند و در عمل به گونهای رفتار میکنند که کار دولت مرکزی در عراق سختتر هم میشود. عدم رأی این دو گروه به «اعلام حالت فوقالعاده» و کوتاهیهای مشترک این دو گروه که منجر به سیطره سه ساعته داعش بر شهر موصل گردید، تداعیکننده عدم حسن نیت بخشهایی از ساختار کنونی است. همین ساختار دستگاههای امنیتی و نظامی را در معرض نفوذ و خرابکاری دشمنان استقلال، تمامیت ارضی و اقتدار دولت مرکزی قرار داده است. تا جایی که یک روز پس از سقوط موصل، نوری مالکی در مقام فرمانده کل قوای عراق از خیانت در ارتش و دستگاه امنیتی خبر داد. با این وصف عراق با یک بحران مقطعی - اقدامات تروریستی داعش ـ و با یک بحران ساختاری مواجه است و از قضا بحران مقطعی آن زائیده بحران ساختاری آن است. بحران مقطعی عراق طبعاً طی هفتههای آینده به پایان میرسد کما اینکه خبرهای فراوان از شکلگیری یک جریان قوی مردمی ضدتروریستی در عراق خبر میدهد. اما بحران ساختاری اگر حل نشود امکان تکرار چنین بحرانی یا مشابه آن در فواصل زمانی کوتاه وجود دارد.
برای حل بحران ساختاری، در بغداد بعنوان پایتخت کل عراق باید دولت اکثریتی شکل گیرد و ارتش عراق نه فقط تحت فرماندهی نخست وزیر اکثریت بلکه تحت سیاستها و تدابیر اکثریت قرار بگیرد و از طیفبندیها و فرقهگراییها که آن را در زمان بحران کمخاصیت میکند، به دور باشد. دولت اکثریت باید دو طیف کُرد و سنی را مشارکت دهد اما این مشارکت نباید دولت و ارتش را به پارههای ناهمگون تبدیل نماید و مانع شکلگیری اقتدار مرکزی که رمز پیشرفت هر کشور است، شود.
کیهان زمانی که دولت قبلی کم مونده بود خودش رو نماینده مستقیم امام زمان در جمهوری اسلامی ایران معرفی کنه (و شاید هم کرد)، هم این موضع گیری هایی که در مقابل روحانی داره رو داشت؟