خاطرات هاشمی رفسنجانی از سال 70 درباره بروز شایعه زلزله در تهران با حمله روزنامههای اصولگرا و دفاع روزنامههای هوادار وی همراه شد. مذاکرات هستهای به ویژه از زاویه تهدید ظریف درباره به نتیجه نرسیدن مذاکرات هستهای مورد تحلیل روزنامهها قرار گرفته است. روزنامهها مسائل عراق را در چهارچوب تحولات منطقهای بررسی کردهاند.
حاشیههای شایعه زلزله در تهران در خاطرات سال 70 هاشمی رفسنجانی
علاوه بر روزنامه کیهان که به بهانه مواضع دفتر هاشمی رفسنجانی درباره رابطه ناطق نوری و کارگزاران انتقاد کرده، روزنامه وطن امروز نیز حمله مفصلی به هاشمی رفسنجانی ترتیب داده است.
سیروس محمودیان در مطلبی با تیتر «هاشمی مردم و عاشورا» در این روزنامه نوشته: هاشمی در خاطرات روز یکشنبه 30 تیر 1370 مصادف با تاسوعای حسینی مینویسد: «یک نفر چینی پیشبینی کرده است که ساعت 8 امروز زلزلهای به قدرت 8/6 ریشتر در تهران روی خواهد داد. آمدن ما به لتیان هم بیارتباط با این نیست. گرچه خودم اصلا قبول ندارم فقط به خاطر بچهها آمدم. با هلیکوپتر به سد لتیان آمدیم. هوای خوبی دارد. عصر همراه بچهها خواستم اسکی روی آب یاد بگیرم. کمی دنبال قایق کشیده شدم، بدنم آمادگی برای چنین ورزشی ندارد. گرچه آسان است». در این باره موارد ذیل قابل بیان است.
1ـ بیشک از منظر دینی زنده نگه داشتن فرهنگ عاشورا در تفکر تشیع از جایگاه انکارناپذیری برخوردار است. در ایام محرم ملت ایران با هر مرام سیاسیـ اجتماعی عملا سعی میکنند براساس فرمایشات ائمه معصوم(ع) در ماتم سالار شهیدان عزاداری کرده و با مشارکت در سوگواری حسینی از الطاف معنوی بهرهمند شوند. شیعیان جهان در دهه محرم متأثر از شعور دینی نسبت به تعظیم شعائر ناب عاشورایی همت گماشته و عظمت و مجد اسلام و تشیع را به نمایش جهانی میگذارند. انصافا غم عزای حسینی به قدری سنگین است که هیچ ایرانی مسلمانی نمیتواند در روز تاسوعا به تفریح و گشت و گذارهای آنچنانی و اسکی روی آب بپردازد. در این ایام حتی در شهرهای سنینشین نیز سنیمذهبها به احترام امام حسین(ع) مغموم و متأثر به نظاره مراسمات عزای حسینی مینشینند و از عزاداران التماس دعا میکنند.
2ـ در فرهنگ دینی شرکت در مراسمات تاسوعا و عاشورا اوج اظهار ارادت نسبت به قافله کربلاست. این ایام در فرهنگ تشیع از چنان عظمتی برخوردار است که اشتغال به امور دنیوی و حتی انجام کار منزل نیز در این دو روز دارای کراهت است. در این میان پرداختن به تفریح و گشت و گذار و اسکی روی آب آن هم در عصر تاسوعا توسط رئیسجمهور یک دولت اسلامی و خانوادهاش جای خود دارد. پرداختن به تفریح و خوشگذرانی در این لحظات ارزشی که در نزد پیروان راستین ائمه اطهار(ع) از قداست غیرقابل وصفی برخوردار است عملا یک ناهنجاری اجتماعی – مذهبی به شمار میرود. شاید عدم محکومسازی صریح جشن و پایکوبی و هلهله شادی فتنهگران در ظهر عاشورای 88 ریشه در چنین تفکرات و اعتقادات نامانوس با فرهنگ ملت ایران دارد.
3ـ خرافهپرستی امر بسیار مذمومی است. متأسفانه به اعتبار خاطرات هاشمی وی نیز به نوعی ناخوشایند در معرض این بلیه است. جستوجوی تصویر حضرت امام(ره) در کره ماه در اوایل انقلاب توسط هاشمی، دیدن خوابهای پریشان و ارتباط دادن بیمعنای آن خوابها به حوادث آتی در جبهههای جنگ، ... یا اقدام به خارج کردن خانواده از تهران براساس پیشگوییهای یک چینی درباره حتمی بودن وقوع زلزله در تهران در سال 70 نمونه بارزی از این خرافهپرستیها میتواند باشد.
4ـ با پذیرش فرض محال صحت پیشگویی یک پیشگو و قبول ضرورت دفع خطر احتمالی باید متاثرانه یادآور شد اقدام یکجانبه هاشمی درباره خارج کردن اعضای خانواده از تهران برای مصون ماندن از خطر زلزله و بیتوجهی نسبت به سرنوشت سایر شهروندان اوج بیمبالاتی مدیریتی و بیانصافی یک رئیسجمهور است. کاوش در تاریخ 36 ساله انقلاب اسلامی و ملاحظه مصداق تاریخی درباره تمایزات و تفاوتهای خاندان هاشمی با مردم عادی عمیقا مبین آن است که شأنیت اختصاصی برای فرزندان هاشمی قائل شدن ریشه در گذشته و مشخصا در نوع تلقی هاشمی درباره استفاده از بیتالمال برای رفاه اعضای خانواده دارد. در سال 70 در حالی که اغلب جانبازان برای کمک به عمران، آبادانی و سازندگی کشور حتی هزینههای درمان جانبازی خود را با استقراض وام بانکی تهیه میکردند هاشمی با هلیکوپتر و همراه خانواده در سد لتیان و در روز عاشورا تفریح میکرد.
5ـ یک رئیسجمهور دلسوز تکلیف مدیریتی ـ قانونی دارد در مواقع حساس و بحرانی در کنار ملت خویش قرار گرفته و با اتخاذ تدابیر راهبردی به مدیریت بحران احتمالی و دفع خطرات پیش رو بپردازد. ملاحظه چنین رفتارهای ناموجهی از رئیسجمهور وقت فینفسه سبب میشود آدمی در مقابل عظمت ایثار و فداکاری خانوادههای معظم شهدا سر تعظیم و تکریم فرود آورد.
خانوادههای فداکاری که با کمترین توقع فرزندان خویش را تقدیم انقلاب کرده و کماکان در پای آرمانهای اسلامی آن جانفشانی میکنند. البته نباید فراموش کرد در دوران موشکباران تهران با وجود اصرارهای اطرافیان، امام خمینی تحت هیچ شرایطی حاضر به نقل مکان به جای امن و استفاده از پناهگاه نشدند و کمترین توقع از هاشمی که ادعای شاگردی حضرت امام را دارد سرلوحه قرار دادن رفتارهای ایشان در مواجهه با مردم عادی است که قرائن متعددی از عدم توجه هاشمی به این اصل راهبردی در مواجهه با مردم عادی حکایت دارد.
6ـ در واقع تلاش ناموجه هاشمی برای نجات اعضای خانواده از یک خطر احتمالی و بیتوجهی عینی به سرنوشت سایر شهروندان و اشتغال به تفریح خانوادگی در منطقه امن سد لتیان جز خودخواهی یک مدیر چه توجیه دیگری میتواند داشته باشد؟ بدیهی است از ادعا تا عمل تفاوت فاحشی وجود دارد و صرف ایراد الفاظ دهنپرکن نمیتواند موید صحت دلسوزیهای اعلامی نسبت به ملت ایران باشد. بیشک عدم احساس مسئولیت عملی در برابر منافع ملی و تفاوت قائل شدن میان اعضای خانواده و سایر شهروندان بهطور تصریحی صلاحیت اداری و شأنیت اجتماعی ایشان را به شکلی معنادار در تمام ابعاد زیر سؤال میبرد.
7ـ هاشمی در متن خاطره خود مدعی است، وی هیچ اعتقادی به صحت پیشگویی مرد چینی در این تاریخ نداشته و تنها از باب جلب رضایت همسر و فرزندان در روز تاسوعا به تفریح و خوشگذرانی در سد لتیان رضایت داده است. در عین حال که این توجیه عذر بدتر از گناه است باید یادآور شد چه تضمینی وجود داشته و دارد که وی کماکان تحت تأثیر اعضای خانواده منافع ملی و حقوق دیگر شهروندان را پای منافع و مصالح خانوادگی ذبح نکرده یا بیتالمال را صرف جلب رضایت و راحتی آنها نکند.
8ـ بهطور معمول مقاطع حساس و خطرآفرین ملاک متقنی برای سنجش میزان درستی ادعاهای کسانی است که مکررا سنگ دفاع از حقوق ملت را به شکلی کاملا تبلیغی و البته منتآلود بر سینه میزنند. بهطور کلی تعارضات بنیادین در حوزه رفتار اشخاص با مبانی اعتقادی ـ آرمانی مورد ادعای آنان ریشه در نفعطلبیهای شخصی دارد. طبیعتا وجود تعارض میان عمل و گفتار اشخاص ماهیتا ادعاهای بعدی این قبیل افراد را مخدوش میکند. واضح است چنین اشخاصی مطلقا مجاز نیستند در پس حوادث فتنه 88 و به شکلی خودخواسته خود را تنها مرجع فکری ـ سیاسی ملت انقلابی ایران معرفی کرده و در پی این معرفی مطالبات حاشیهای شخصی ـ خانوادگی نامشروعی را مطرح کنند. واضح است داشتن صداقت جامع با ملت یکی از ارکان حقیقی هرگونه ادعای خدمت به ملت است.
ابتکار نیز در بخشی از مطلبی با تیتر «صرفاً جهت اطلاع يا صرفاً جهت عقدهگشايي؟! » به نقش صدا و سیما در بازنشر خاطرات هاشمی رفسنجانی پرداخته و نوشته: حالا حتي پس از گذشت يك سال از استقرار دولت جديد كه بر خلاف خواست رسانه ملي! بر سر كار آمد، هنوز قدرت القاي اهداف خويش را به برنامهسازان سازمان دارد و ابتدا از طريق سايتها و برخي روزنامههاي افراطي طرفدار دولت قبل خبر ميسازد و بلافاصله به عوامل خويش در اين سازمان، مأموريت برنامه سازي ميدهد و ميداند كه به بهترين شكل ممكن در پربينندهترين بخش خبري، روي آنتن ميرود.به راستي ساختن برنامه از خاطرات سال 1370 آيتاللههاشمي رفسنجاني كه بدون ظاهرسازي و پنهانكاري بيان شده است، آن هم در سال 1393 چه توجيه سياسي، جز عقدهگشايي دارد؟! آيا براي ديگر خاطرات ايشان كه از دوران مبارزه، اوايل انقلاب، 8 سال دفاع مقدس و مسائل ديگر به صورت كتاب چاپ و منتشر شده است هم ويژهبرنامه ميسازند؟!
تهدید ظریف
شرق در مطلبی با تیتر «تهدید ظریف» درباره مذاکرات هستهای نوشته: خط پایان مذاکرات هستهای ایران و گروه 1+5 نزدیک است؛ اما هنوز معلوم نیست دو طرف بهعنوان برنده به خط پایان میرسند یا خیر؛ البته یک مساله روشن است؛ نرسیدن به توافق یعنی بازگشت به سیاستهای پیش از مذاکرات. به گزارش ایرنا، وزیر خارجه ایران در نشست خبری مشترک با «موری مک کالی» همتای نیوزیلندی خود در تهران، با بیان اینکه «براساس توافق ژنو یکسال برای رسیدن به توافق نهایی وقت است»، گفت: «همه باید تلاش کنند تا مذاکرات هستهای ایران با گروه 1+5 تا پایان تیرماه 1393 به نتیجه برسد اما اگر توافق حاصل نشود هر دو طرف این حق را دارند که به سیاستهای قبل از توافق ژنو بازگردند و این شامل طرف ایرانی نیز میشود».
سخن «ظریف» مبنی بر احتمال بازگشت به «سیاستهای قبل از توافق ژنو»، از سوی ناظران به عنوان اشاره به احتمال بازگشت به سیاستهای هستهای زمان «احمدینژاد» و «سعید جلیلی» مذاکرهکننده ارشد هستهایاش ارزیابی شده است؛ سخنی که بر زبان آوردهشدن آن از سوی وزیر خارجه ایران بهعنوان هشداری به شش قدرت جهانی طرف مذاکره هستهای در مورد تبعات عدم توافق هستهای با ایران تلقی میشود.
بر اساس توافق موقت ژنو دو طرف تا روز 30تیر (20ژوییه) فرصت دارند به توافق جامع هستهای دست پیدا کنند. ظریف پیش از این در مصاحبه با هفتهنامه «نیویورکر» بهصورت تلویحی به غرب هشدار داده و گفته بود که «رایدهندگان میتوانند ما را به خانه بازگردانند». «عباس عراقچی»، نفر دوم تیم مذاکرهکننده هستهای ایران هم ضمن «فاجعهآمیز» توصیف کردن عدم دستیابی به توافق جامع هستهای گفته: «اگر مذاکرات به نتیجه مطلوب نرسد، ایران به غنیسازی 20درصدی اورانیوم بازمیگردد».ظریف البته معتقد است: «مذاکرات یک روند است و نه یک بازی که در یک مرحله شما پیروز شوید و در مرحله بعد شکست بخورید، در واقع در آخرین مرحله است که مشخص میشود آیا مذاکرات موفق بوده است یا خیر».
او همچنین با بیان اینکه «ما از ابتدا حرف منطقی را میزنیم»، افزود: «ما زیادهخواهی نمیکنیم و بیش از حقوقمان نمیخواهیم و حاضریم نگرانیهای مشروع را مورد توجه قرار داده و به نتیجه برسیم». بر اساس گزارشهای غیررسمی، بیشترین کشمکشها در مذاکرات حول محور «تعداد سانتریفیوژهای ایران»، «بازطراحی رآکتور آب سنگین اراک» و همچنین «زمانبندی لغو تحریمها» جریان دارد. «محمدجواد ظریف» روش برخی طرفهای مقابل در مذاکرات را اتخاذ «مواضع حداکثری» دانست که البته این روش را ناپسند توصیف کرد.
وزیرخارجه ایران در این خصوص گفت: «طبیعت این مذاکرات است که برخی از بازیگران عادت دارند تلاش کنند تا روز آخر مواضع خود را حفظ کنند و روز آخر به آن باور برسند که لازم است مواضعشان تغییر کند».او از نتیجه مطلوب برای دو طرف سخن گفت؛ «ایران برنامه هستهای خود را داشته باشد» و «1+5 اطمینان حاصل کند که برنامه هستهای ایران صلحآمیز است». «ظریف» در ادامه از آمادگی ایران برای «پیشبردن مذاکرات با صبر و متانت» صحبت کرد و افزود: «هنوز احتمال بسیار زیادی میدهم که اگر طرف مقابل وارد مذاکره جدی شود هر دو طرف به نتیجه مناسبی برسند».
به اعتقاد وزیرخارجه ایران «موفقیت در مذاکرات هستهای کمک قابلتوجهی به صلح و امنیت در منطقه و جهان میکند و شرایط را در این منطقه تغییر خواهد داد». پنجمین دور از مذاکرات هستهای ایران و گروه 1+5 روز جمعه در وین پایتخت اتریش به پایان رسید. دور بعدی مذاکرات هستهای از ۱۱تیر جاری بهمدت دو هفته در وین پیگیری میشود.
نادر ساعد در روزنامه جوان در مطلبی با تیتر «فرصت توافق با ايران تكرار شدني نيست» به این هشدار پرداخته و از جمله نوشته: اين هشدار كه همراه با «حق بازگشت طرفين به سياستهاي قبلي» بوده است، پيام مهمي براي غرب دارد. اينكه عدم تفاهم موجب ميشود كه ايران به وضعيت فني به ويژه غنيسازي قبل از نوامبر 2013 بازگردد، تنها بخشي از معناي راهبردي آن است. در اين رابطه، غرب آسيب پذيرتر خواهد بود، زيرا تنها عنصري كه در چنته دارد، تحريم و تشديد آن است كه به هر حال، ايران جامعهاي نيست كه با آن آشنايي كافي نداشته و در نتيجه با يك سورپرايز مواجه شود.
اين در حالي است كه ائتلاف جهاني لازم براي اجراي تحريمهاي گذشته هم با چالشهاي اساسي از جمله در برخي از اعضاي گروه 1+5 مواجه شده است و زمينههاي فكري مرتبط با همراهي قبلي آنها با امريكا در اين روند فشار اقتصادي، مورد گسست قرار گرفته است. بنابراين بازگشت ايران به مسير گذشته، از دشواريهايي كه غرب در رويكرد مشابه دارد، به دور خواهد بود. ضمن اينكه در عالم ديپلماسي بارها گفته شده كه فرصت پديد آمده براي تفاهم و حل توافق شده مسأله هستهاي با دو كفه «حل نگرانيهاي مشروع غرب» و «حفظ حقوق مشروع هستهاي ايران» يا همان بازي برد ـ برد، موقعيتي منحصر به فرد و غيرقابل تجديد است و از اين رو، اگر غرب با ادامه سياست دورويي و عدم صداقت، مانع از توافق نهايي شود، معلوم نيست كه دوباره چنين فرصتي در سطح بينالمللي بلكه داخلي طرفين پديد آيد.
يك جنبه از معنا و پيام هشدار وزير امور خارجه كشورمان را هم ميتوان در همين زاويه تعبير و تفسير نمود. در هر حال، همه اين تلاشها در راستاي آن است كه توافق نهايي در زمان باقيمانده و بدون نياز به تمديد صورت گيرد و طرف امريكايي با منعطف كردن مواضع خود، تصور نكند كه در دقيقه نود ميتواند ايران را ملزم به تقبل محورهايي نمايد كه تا كنون آن را با خطوط قرمز خود مغاير دانسته است. از اين رو، ايران هم براي بازي در محيط «عدمتفاهم» كه غرب كشورمان را از آن ميهراساند، از اهرمهاي مهمي نظير ادامه غنيسازي 20 درصد در برابر بازگشت غرب به سياست تشديد تحريم برخوردار است. پيام نهايي اينكه «طرفين حق دارند به فضاي قبل از مذاكرات بازگردند»، منفعل نبودن ديپلماسي هستهاي ايران براي بازي در دقيقه نود است و اينكه ايران، در عين پيگيري تعامل منطقي بر پايه منافع مشترك و بازي بردـ برد، به سوابق و تجارب گذشته صنعت هستهاي و دستاوردهاي پيشرفته خود در اين عرصه پشت نكرده است.
احمد شیرزاد نماینده سابق مجلس هم در یادداشتی با تیتر «سؤالاتی درباره توافق هستهای» در روزنامه آرمان به موضوعات مهم مطرح در مذاکرات هستهای پرداخته و از جمله نوشته: در مباحث سخت افزاری سوال اساسی این است که آیا تعداد سانتریفیوژهای ایران کاهش پیدا کند یا نه و این نقطه کلیدی اختلافات ایران و کشورهای غربی است. به عنوان یک کارشناس برای کشوری که از مرز دستیابی عبور کرده، تعداد سانتریفیوژ تفاوت اساسی در اصل ماجرا ندارد. نه قدرت استراتژیک ما را کاهش میدهد و نه آن را افزایش خواهد داد. ما این توانایی را داریم که تا یک ماه آینده در داخل کشور در این مورد به توافق برسیم.
منتقدان و موافقان توجه کنند که وقتی ما از مرز دستیابی به فناوری هستهای عبور کردیم دیگر تعداد سانتریفیوژها مهم نیست. البته این عددها بیحساب نیست. چون بحث 100هزار و یک میلیون سانتریفیوژ یک بحث دیگری است که در کشورهایی نظیر کانادا یا استرالیا یا فرانسه که منابع وسیع اورانیوم در اختیار دارند مطرح است. اما در تعداد محدود اختلاف در حال حاضر بین 20هزار سانتریفیوژ ایران است که نزدیک به 7ـ8هزارتای آنها فعالند و 2هزار سانتریفیوژی که کشورهای غربی برای ایران کافی میدانند. اما در این میان باید به یکی از هشدارهای دلواپسان توجه کنیم و وجه منطقی مخالفت آنان را بپذیریم. اگر در جا بپذیریم که تعداد سانتریفیوژها مسئله اصلی ما نیست، آیا طرف مقابل این حسن نیت را دارد که بخش قابل توجهی از تحریمها را بردارد؟
نباید به یکباره به طرف مقابل تمکین کنیم و باید قبل از پذیرش آن به یکی دو سؤال کلیدی پاسخ دهیم که آیا اگر در این مسئله نرمش نشان دهیم طرف مقابل چه رفتاری نشان میدهد که از نرمش ضرری نکنیم. اگر در برابر نرمش ایران امتیازی به ما داده نشود ما همه امکانات را از دست میدهیم و آنگاه کشورهای غربی ممکن است بخواهد به شکل قطره چکانی ما را به دنبال خود بکشانند. دکتر ظریف و دکتر عراقچی باید به دنبال پاسخ به این سوال باشند که برفرض نرمش ما غربیها حاضرند بخش قابل توجهی از تحریمها را بردارند؟ ایران باید برای این مرحله از مذاکرات پیشنهاد عملی مشخص داشته باشد و یک تیم خبره اقتصادی از بانک مرکزی و وزارت اقتصاد به میدان بیایند و شرایط پذیرش توافق را از سوی ایران به دقت تدوین کنند که در گام اول چه تحریمهایی برچیده شود و چه امتیازات دیگری به ایران تعلق بگیرد.
در همین حال اعتماد از زبان مصطفوي اهری عضو جدید شورای راهبری روابط خارجی به بررسی موضوع هستهای در این شورا پرداخته و نوشته: شوراي راهبردي روابط خارجي، مذاكرات هسته يي را بررسي مي كند. اين خبري است كه روز گذشته از سوي يكي از اعضاي جديد اين شورا اعلام شد. به گفته مهدي مصطفوي اهري، شوراي راهبردي سياست خارجي در هفته جاري تشكيل جلسه خواهد داد و مذاكرات هسته يي يكي از مباحثي است كه در اين جلسه بررسي خواهد شد. اين نخستين بار است كه پس از چند سال شوراي راهبردي روابط خارجي به صورت عملي وارد يكي از مباحث مرتبط با حيطه وظايفش مي شود.
شوراي راهبردي روابط خارجي در سال 85 به دستور مقام معظم رهبري اسلامي تشكيل شد و مسئوليت آن تهيه راهبردها، سياستها و راهكارهايي است كه جمهوري اسلامي را در سياست خارجي به نتايج مطلوب برساند. اما اعضاي اين شورا در سالهاي گذشته سكوت پيشه كرده بودند و خبري از فعاليت اين شورا و اعضاي آن نبود. حتي با وجود اينكه قرار بود ميزان فعاليت اعضاي شورا 5 ساله باشد اما اعضاي شوراي اول از بهار ؟(زمان پايان مسئوليت دوره اول شورا) تا چند روز پيش كه حكم اعضاي جديد آن از سوي مقام معظم رهبري صادر شد، همچنان عضو اين شورا بودند. به عبارتي شوراي راهبردي در 8 سال گذشته بدون تغيير و بي سر و صدا به كار خود ادامه مي داد. حالا به نظر مي رسد كه با در دستور قرار گرفتن مذاكرات هسته يي در دستور جلسه اعضاي جديد شوراي راهبردي روابط خارجي، اين شورا قصد دارد فعاليت خود را به صورت جدي از سر بگيرد. البته قرار است در جلسه آتي اين شورا به جز صحبت در مورد مذاكرات هسته يي در مورد تركيب اعضاي آن نيز بحث شود.
به گفته مهدي مصطفوي اهري، عضو جديد اين شورا، در جلسه اين هفته، مباحثي همچون تقسيم كار بين اعضا و راهبردهاي اصلي سياست خارجي مطرح خواهد شد. فعاليت مجدد شوراي راهبردي روابط خارجي در شرايطي كه ايران و 1+5 به روزهاي پاياني مذاكرات خود در صورت رسيدن به توافق نهايي در پايان تير ماه مي رسند، از اهميت ويژه يي برخوردار است. خصوصا كه در نخستين اظهارنظر از سوي يكي از اعضاي جديد شوراي راهبردي او نيز به نوعي از تيم هستهاي حمايت كرده است. مصطفوي در خصوص مذاكرات هستهاي ايران با كشورهاي عضو گروه 1+5 گفته است: مذاكرات آتي هسته يي، مذاكراتي سخت است ولي ما در اين مذاكرات برنامههاي خود را داريم. عضو شوراي راهبردي سياست خارجي همچنين با تاكيد بر اينكه مذاكرات براي رسيدن به توافق در زمينه توافق جامع ادامه دارد، گفت: تيم مذاكره كننده ما روي اهداف خود ايستاده است. البته پيش از او كمال خرازي كه سالهاست رياست اين شورا را برعهده دارد و در دوره جديد نيز همچنان عضواين شورا باقي مانده است از نقش آفريني محمدجواد ظريف، وزير خارجه كشورمان در مذاكرات هسته يي تقدير كرده و گفته بود كه بهترين كارشناسان در اين مذاكرات حضور دارند. به هر ترتيب مصطفوي ديروز در بخش ديگري از سخنانش تأكيد كرد: تيم مذاكره كننده ما به دنبال حذف حواشي است و به حواشي توجه نمي كند. وي افزود: به نظر مي رسد تيم مذاكره كننده كشورمان به دنبال حذف خواستههاي غير معقول باشد و قصد دارد روي حقوق ايران و آنچه سازمانهاي بين المللي بر آن تاكيد مي كنند، بايستد.
کیهان: اسد ماند مالکی هم میماند
روزنامههای قدیمی کیهان و جمهوری اسلامی سرمقاله امروز خود را به مسائل عراق اختصاص دادهاند. در بخشی از سرمقاله جمهوری اسلامی با تیتر «داعش، جنگ نيابتي براي صهيونيستها» آمده: رژيم صهيونيستي به بهانه ربوده شدن سه اسرائيلي، جنگ گستردهاي را عليه فلسطينيها به راه انداخته است. به اذعان منابع خبري مستقل، صهيونيستها هم اكنون يكي از بزرگترين و گستردهترين نظامي طي سالهاي اخير را انجام ميدهند. از آغاز اين عمليات تاكنون بيش از 10 فلسطيني شهيد و 429 نفر ديگر بازداشت شدهاند. صهيونيستها همچنين هزار خانه فلسطيني را مورد هجوم قرار داده و با ساكنان آنها رفتار وحشيانهاي كردهاند.
نتانياهو، نخستوزير رژيم صهيونيستي تهديد كرده است تا زماني كه فلسطينيها سه اسرائيلي ناپديد شده را تحويل ندهند عمليات ارتش رژيم صهيونيستي ادامه خواهد داشت. سه صهيونيست شهرك نشين روز 22 خرداد در الخليل ناپديد شدند و رژيم صهيونيستي مدعي است فلسطينيها آنها را ربودهاند ولي صهيونيستها هيچ مدركي براي اثبات ادعاي خود ارائه ندادهاند.
جنبش حماس، ادعاي جديد صهيونيستها را دستاويزي براي آغاز دور تازه سركوب فلسطينيها ميداند. اين نكته نيز كاملاً روشن است كه رژيم صهيونيستي از شرايط موجود جهاني، كه نظرها را متوجه كانونهاي جديد بحران در منطقه كرده است و صهيونيستها خود در به وجود آوردن اين مراكز بحران نقش مستقيم داشتهاند بهرهبرداري ميكند تا سياستهاي خود عليه فلسطينيها را به اجرا در آورد.
دور تازه كشتار فلسطينيها و بازداشت و زنداني كردن صدها فلسطيني كه عمدتاًَ از اعضاي جنبش حماس ميباشند به بهانه واهي دست داشتن آنها در ماجراي گم شدن سه صهيونيست را بايد ادامه استراتژي اين رژيم در سركوب مردم فلسطين و قلع و قمع جوانان و مبارزان ضدصهيونيست به حساب آورد.
بديهي است تحولاتي كه به تازگي در ميان فلسطينيها رخ داد و جناحهاي فلسطيني به وحدت و يكپارچگي روي آوردند رژيم صهيونيستي را خشمگين ساخته و سردمداران اين رژيم را براي انتقام گيري به شتاب واداشته است.
ارتش صهيونيستي در حالي دور تازهاي جنايات و اقدامات ضدانساني عليه فلسطينيها به راه انداخته كه هيچ واكنش و اعتراضي در صحنه بينالمللي مشاهده نميشود و صهيونيستها اين شرايط و فرصت پديد آمده را مرهون تروريستهايي هستند كه به نمايندگي از حكام مرتجع منطقه و دولتهاي استعماري در منطقه بلوا و آشوب به راه انداختهاند و بيهوده نيست كه بسياري از تحليلگران شرايط جاري در منطقه را موقعيت طلايي براي رژيم صهيونيستي دانستهاند.
کیهان نیز پس از مرور برنامههای آمریکا برای ایجاد تغییر در منطقه در بخشی از سرمقاله خود با تیتر «اسد ماند مالکی هم میماند» و به قلم محمد ایمانی نوشته: تنها آقای ریچاردهاس رئیس شورای روابط خارجی آمریکا نیست که گفته «باید بر اساس یک طرح سایکس پیکوی جدید، عراق و سوریه تجزیه شوند تا آمریکا بتواند از باتلاق مشکلات در منطقه خارج شود». یواو کارنی تحلیلگر صهیونیست در همین زمینه در روزنامه گلوبز تصریح میکند «تقسیم عراق در جهت منافع اسرائیل است و راه نفوذ ایران را میبندد. آمریکا با اشغال عراق برای خود یک لانه زنبور درست کرد. هرچند صدام دشمن اسرائیل بود اما بسیار ضعیف بود. خدمت صدام مانع از شنیده شدن ایران به غرب میشد و آن روز عراق پل ارتباطی ایران با سوریه و لبنان نبود. اکنون نیز خطر اصلی برای اسرائیل، ایران است نه القاعده. برخلاف القاعده، ایران نیرویی پایدار و تهدیدی برای موجودیت اسرائیل است. آنچه اکنون در عراق در جریان است، ممکن است در نهایت در گلوی اسرائیل گیر کند».
بر اساس این صورتبندی از تحولات منطقه، آنچه در غرب آسیا (خاورمیانه بزرگ) جریان دارد، جنگ است و نه صلح. شرایط امروز ما در مواجهه با غرب، شرایط پیروز بدر و خیبر و خندق است و نه صلح حدیبیه یا صلح امام حسن(ع). در این صورتبندی کلان، «نرمش قهرمانانه» یک تاکتیک در عداد سایر تاکتیکها و ذیل گفتمان و استراتژی کلی مقاومت و پیشرفت است. به تعبیر روز گذشته مقتدای حکیم انقلاب «یکی از چالشهای اصلی کشور، خصومت و مخالفت جدی نظام سلطه غرب با نظام اسلامی است که باید این حقیقت را فهمید و درک کرد. اگر خصومت نظام سلطه را متوجه نشویم، در تحلیل مسائل کشور دچار اشتباه خواهیم شد. کسانی که حاضر نیستند برخورد خصمانه جبهه دشمن را ببینند، همانند کسانی هستند که چشم خود را به روی دشمن میبندند». دشمن امروز با ما از موضع خصومت تمام وارد شده و نه موضع صلحطلبی و مسالمتجویی. سیمای امروز دشمن همان است که قرآن میفرماید «قد بدت البغضاء من افواههم و ما تحفی صدورهم اکبر». اما حتی اگر دشمن، میل به مسالمت و صلح و سازش نیز نشان میداد، مجاز نبودیم به او اعتماد کنیم.