اعلام جزییات بیشتر از نامه محرمانه جامعه مدرسین به روحانی
روزنامههای اصلاحطلب که پیش از این، رابطه پرنوسان احمدینژاد با قم را نتیجه ضعف او میدانستند، در دولت جدید نخستین تذکرهای قم به دولت را نتیجه سختگیری جامعه مدرسین میدانند. ترکان پس از اعلام برنامه واگذاری زمین به جوانان جویای کار، میخواهد در چابهار رقیب خودروسازهای قدیمی را راه بیندازد. مسأله عراق هم همچنان مورد توجه روزنامههاست.
کد خبر: ۴۱۱۸۴۸
تاریخ انتشار: ۰۸ تير ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۲ 29 June 2014
کد خبر: ۴۱۱۸۴۸
|
۰۸ تير ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۲ 29 June 2014
|
52160 بازدید
52160 بازدید
روزنامههای اصلاحطلب که پیش از این، رابطه پرنوسان
احمدینژاد با قم را نتیجه ضعف او میدانستند، در دولت جدید نخستین تذکرهای
قم به دولت را نتیجه سختگیری جامعه مدرسین میدانند. ترکان پس از اعلام
برنامه واگذاری زمین به جوانان جویای کار، میخواهد در چابهار رقیب
خودروسازهای قدیمی را راه بیندازد. مسأله عراق هم همچنان مورد توجه
روزنامههاست.
اعلام جزییات بیشتر از نامه محرمانه جامعه مدرسین به روحانی
روزنامههای
اصلاحطلب که پیش از این رابطه پرنوسان احمدینژاد با قم را نتیجه ضعف او
میدانستند، در دولت جدید، نخستین تذکرهای قم به دولت را نتیجه سختگیری
جامعه مدرسین میدانند.
اعتماد درباره «آخرین حمایت ناصحانه در قالب نامه محرمانه»
نوشته است: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تنها 9 ماه پای حسن روحانی صبر
كرد؛ صبری كه برای محمود احمدی نژاد نزدیك به پنج سال ادامه داشت. نخستین
نامه رسمی اما محرمانه جامعه مدرسین به دولت یازدهم تقریبا یك ماه و نیم
پیش به پاستور فرستاده شد. حالا بعد از آیتالله محمد یزدی، دو عضو دیگر
این مجموعه هم گفته اند كه اگر دولت به مفاد این نامه توجه نكند خطر
«رودررویی» وجود دارد. سید احمد خاتمی گفته كه این دست تذكرها در حقیقت
«حمایت ناصحانه» از دولت است. حمایتی كه البته در موضع گیریهای شخصی اعضای
این مجموعه در ماههای گذشته چندان مشهود نبود و بیشتر وجه نصیحت یا هشدار
آن جدی مینمود. پنج سال طول كشید تا جامعه مدرسین نامهای انتقادی خطاب
به رییس دولتهای نهم و دهم بنویسد. اینكه قبل از آن آیا نامه نگاری بین
دولت احمدی نژاد و جامعه مدرسین بوده یا خیر را كسی خبر ندارد.
اما
نخستین نامه آنها به احمدی نژاد روز سوم خرداد سال 89 علنی شد. نامهای در
اعتراض به وضع حجاب و عفاف در جامعه. اردیبهشت سال 91 هم دومین نامه جامعه
مدرسین به دولت با موضوع اعتراض به گرانیها علنی شد. نامهای كه به گفته
آیتالله یزدی هیچ گاه مورد توجه محمود احمدی نژاد قرار نگرفت. با این وجود
جامعه مدرسین هیچگاه در قبال دولت احمدی نژاد پای خود را از اعتقادها و
اعتراضهای «منبری» فراتر نگذاشت. برای دولت یازدهم اما گویی اوضاع كمی
متفاوت است. برخی اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم خیلی پیش تر از نگارش
این نامه محرمانه اعتراضهای خود را از بالای «منابر» پایین آورده اند.
آیتالله
سید محمد غروی، عضو ارشد جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در گفت وگو با ایلنا
ضمن انتقاد از انتشار اخبار نامه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به رئیس جمهور
تأكید كرده: «این نامه نه برای امروز كه برای حدود یك ماه و نیم پیش است».
خبر نگارش چنین نامهای روز چهارشنبه و از زبان آیتالله شیخ محمدیزدی در
یك مصاحبه منتشر شده بود: نامهای كه به نظر میرسد جامعه مدرسین برای
رسیدن آن به پاستور هم چندان صبر نكرده بود، چه آنكه در همان روزهای پس از
نگارش این نامه یعنی سوم خرداد همایش منتقدان فرهنگی دولت در قم با حضور
چهرههای شاخص این مجموعه تحت عنوان همایش «ما نگرانیم» برگزار شد كه
اتفاقا یكی از دو سخنران اصلی آن هم حجت الاسلام والمسلمین آشتیانی، عضو
جامعه مدرسین بود: همایشی كه وجه برجسته آن نگرانی از سیاستهای دولت
یازدهم بود. اما فعلاقرار نیست محتوای نامه جامعه مدرسین به رئیس جمهوری
منتشر شود.
آرمان هم درباره «اعلام جزییات بیشتر از نامه محرمانه جامعه مدرسین به روحانی»
نوشته است: نامههای محرمانه خطاب به دولت که هفته گذشته مطرح شد هنوز
برای بسیاری موضوعی جالب تلقی میشود و افکار عمومی میخواهد بداند که در
این نامهها چه نوشته شده است و محتوای آنها چیست. اگرچه خبرهایی در روزهای
گذشته درباره این نامهها منتشر شده بود، اما خبر رسمی را دیروز یک عضو
جامعه مدرسین اعلام کرد و با تأیید ارسال نامه محرمانه این تشکل روحانی به
رئیسجمهور و تأکید بر اینکه این نامه دلسوزانه و ناصحانه بوده است، گفت:
این نامهنگاری فقط اختصاص به دولت روحانی نداشته و در دولتهای قبل نیز
چنین نامهنگاریهایی از سوی جامعه مدرسین صورت گرفته است.
سیداحمد
خاتمی با اعلام این خبر اظهار داشت: جامعه مدرسین در نیم قرن حضور سیاسی
خود آنچه محور حرکتش بوده عمل به تکلیف و وظیفه بوده است. قبل از انقلاب در
راستای انجام وظیفه در جهت سقوط نظام ستمشاهی تلاش کرده و در این عرصه
اعضای برجسته جامعه مدرسین از جان خود مایه گذاشته، زندانی و تبعید
شدهاند. وی ادامه داد: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز جامعه مدرسین
تثبیت، تقویت و تحکیم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را وظیفه خود دانسته و
در این راستا به صورت ناصحانه و دلسوزانه عمل کرده و در کتبی که مرکز
اسناد انقلاب اسلامی در چند جلد منتشر کرده مجموعه این موضعگیریها و
دلسوزیها وجود دارد.
این عضو جامعه مدرسین گفت: در رابطه با
دولتهای اخیر از جمله دولتهای آقایان هاشمی، خاتمی، احمدینژاد و دولت
آقای روحانی موضع جامعه مدرسین همان موضع بوده است، چرا که این تشکل روحانی
وظیفه خود را تقویت و تحکیم نظام قرار داده و حمایت ناصحانه از دولتها در
نظام اسلامی برایش یک اصل است. خاتمی در تعریف حمایت ناصحانه اظهار کرد:
یعنی اینکه کارهای خوبی که توسط دولتها انجام میشود مورد تجلیل قرار
بگیرد و نارساییها نیز تذکر داده شود. وی با تأکید بر اینکه جامعه مدرسین
یک حزب سیاسی نیست، بلکه یک نهاد فرهنگی در حوزههای علمیه است که در عرصه
سیاسی نیز به وظایف خود عمل میکند، ادامه داد: بر همین اساس جامعه
مدرسین هیچگاه در پی آن نبوده که نیروهای خود را در جاهای مختلف به کار
بگیرد و قابلیتهای شخصی اعضای جامعه مدرسین بوده که آنها در جایگاههای
مختلف قرار داده شدهاند.
خاتمی گفت: جامعه مدرسین به دنبال اصلاح
امور است و نه جار و جنجال به پا کردن. به همین دلیل تذکرهای خصوصی به
دولتهای مختلف داده است؛ چراکه بنا ندارد کار سیاسی کند و این تذکر فقط
اختصاص به دولت آقای روحانی ندارد. این عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با
اشاره به اهمیت امر به معروف و نهی از منکر تصریح کرد: جامعه مدرسین به
دولتهای مختلف در مقاطعی که لازم بوده تذکرات و نامههای دلسوزانه و
ناصحانهای داشته و خواهد داشت و این اقدام را در راستای انجام وظیفه خود
میداند.
پس از اظهارات خاتمی بود که عضو دیگر جامعه مدرسین به
افشای جزییات بیشتری پرداخت و با انتقاد از انتشار خبر نامه جامعه مدرسین
حوزه علمیه قم به رئیس جمهور، تأکید کرد: این نامه نه برای امروز که برای
حدود یک ماه و نیم پیش است. آیت الله سیدمحمد غروی با انتقاد از اعلام خبر
نامه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به رئیسجمهور در رسانهها، اظهار داشت:
یک نامهای را جامعه مدرسین به رئیسجمهور نوشت و اگر کسی آن را منتشر کند
کار درستی نکرده است. عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، در پاسخ به اینکه
محتوای این نامه بیشتر پیرامون چه موضوعاتی است، تصریح کرد: اگر بنا بود
نامه سرگشاده باشد، سرگشاده فرستاده میشد، اما نامه به صورت غیرعلنی و
محرمانه برای رئیسجمهور فرستاده شد و از این رو این کار اصلا اخلاقی نیست
که نامههای محرمانه را علنی کنند.
آیتالله غروی خاطرنشان کرد:
اجمال نامه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به رئیس جمهور این است که نامه خطاب
به شخص ایشان بوده است؛ اصولا بنای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بر این است
که در آغاز کار هر دولتی، اگر در کار کشور مشکلات و اشکالاتی ببیند، نامه
سربسته، محرمانه و غیرعلنی رد و بدل میکند و وقتی که اگر احیانا ببیند آن
نامهها اثر گذار نبوده، جور دیگری برخورد میکند. عضو شورای عالی حوزههای
علمیه سراسر کشور، تأکید کرد: البته بنای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بر
این نیست که خدای ناکرده دولت تضعیف شود، بلکه احیانا اگر مشکلات، خلأها و
نواقصی وجود دارد، آن نواقص و خلأها را با نسخ و نامه یا به این صورت که
شخص یا اشخاصی را بفرستند تا با رئیس جمهور ملاقات داشته باشند، بگویند و
منتقل کنند.
خودروساز سوم در چابهار با تولید سالانه یک میلیون خودرو
شهروند درباره «تأسیس قطب سوم خودروسازی کشور در چابهار»
نوشته: زمزمههای تأسیس قطب سوم خودروسازی کشورمان از سال ۱۳۸۹ و در زمان
مأموریت علیاکبر محرابیان در وزارت صنایع آغاز شد و تا امروز، با گذشت
بیش از ۴سال از آن زمان همچنان ادامه دارد. در آخرین خبر در این خصوص لحن
جدیتری از سوی مسئولان به گوش میرسد. بیانی که این بار از جانب مسئولان
دولت یازدهم اظهار شده و با برخی تغییرات نسبت به مدلهای قبلی به رسانهها
کشیده شده است.
اکبر ترکان که اکنون دبیری شورایعالی مناطق آزاد
کشور را برعهده دارد دراینباره چند خطی توضیح داده و گفته است: قطب سوم
خودروسازان کشور در آینده نزدیک در منطقه آزاد چابهار ایجاد میشود و
انحصار تولید خودرو از دو شرکت خودروسازی «سایپا» و «ایران خودرو» خارج
میشود. این سایت یکی از بزرگترین سایتهای تولید خودرو در آسیا خواهد بود.
هرچند که در دوره پیشین اصفهان، خوزستان و تبریز ازجمله شهرهایی بودند که
بحث تشکیل قطب سوم خودروسازی در آنها (بیش از دیگر شهرها) محتمل بود، اما
اینک بحث بر سر احداث خودروسازی جدید در مناطق آزاد و خاص منطقه چابهار
مطرح است. گذشته از اینکه اظهارات اینچنینی در دولت قبل بارها و بارها
درخصوص قطب سوم خودروسازی در کشورمان شنیده شده بود، در این گزارش در
تلاشیم تا به برخی الزامات و موانع پیش روی این فعالیت مثبت در حوزه
خودروسازی کشورمان اشاره کنیم.
در سالیان پیش یکی از مهمترین موانع
برای ایجاد قطب سوم صنعت خودروسازی، اخذ مجوزهای دولتی بود که
سرمایهگذاران مشتاق دراین بخش (که تعدادشان هم بسیار بود) از این موضوع
گلایه میکردند. این را هم باید گفت که قطب سوم خودروسازی در کشور بدون شک
نمیتواند خصوصی محض یا دولتی صرف باشد زیرا ملزومات مورد نیاز برای احداث
سومین خودروسازی بزرگ در کشور، بدون حضور سرمایهگذاران داخلی و خارجی ممکن
نیست و تولید خودرو با توان داخلی و تکنولوژیهای ملی، اتفاقی است که
اکنون نزدیک به نیم قرن در کشورمان در جریان است.
بیشک تأسیس این
قطب خودروسازی نیازمند حضور سرمایهگذاران خارجی و مشارکت با خودروسازان
خارجی است که ضمن انتقال صنعت به روز، سهامدار این خودروسازی هم باشند تا
با مشارکت در سود و زیان آن، تلاش بیشتری را به کار ببندند. باید گفت که
اگر به هر دلیلی قرار است قطب جدیدی در صنعت خودروسازی کشور شکل بگیرد،
میطلبد که به سمت تولید خودروهایی با فناوری روز جهان حرکت کنیم و با
انتخاب بهترین فناوری در کنار بیشترین تولید و صادرات مهمترین هدف
هدفگذاری قطب سوم خودروسازی را در کشورمان کلید بزنیم.
در مدل قبلی
طرح ایجاد قطب سوم خودروسازی كشور را قرار بود تعدادی از قطعهسازان، برخی
تجار اصفهانی و اعضای خانه صنعت و معدن اصفهان تشكیل دهند. البته موضوع
مشاركت سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (ایدرو) در این طرح بود. اما در
مدل پیشنهادی ترکان همچنان جزییاتی از ایجاد این قطب تشریح نشده است و تنها
به این موضوع که تاسیس قطب سوم خودروسازی ایران در منظقه آزاد چابهار
خواهد بود بسنده کرده است. همچنین در طرح توجیهی تهیهشده برای مدل قبلی،
حجم سرمایهگذاری حدود ۱۵۰۰ تا دوهزارمیلیارد تومان پیشبینی شده بود که
برای راهاندازی فاز اول این پروژه با ظرفیت تولید ۳۰۰هزار دستگاه خودرو
حداقل هزارمیلیارد تومان سرمایهگذاری باید در نظر گرفته میشد.
هرچند
مدیران ایرانخودرو و سایپا در کلامشان از ظهور قطب جدید خودروسازی در
کشور استقبال میکنند، اما در اصل اعتقاد دارند که این خودروساز جدید
نمیتواند بدون استفاده از تجربیات ایشان به فعالیتش ادامه دهد و در عمل
باید با این دو خودروساز قدیمی وارد مشارکت شود. در ضمن حضور قطب سوم در
صنعت خودرو کشور نمیتواند تهدید بزرگی برای آنان به حساب آید و خودروساز
نوپا تنها میتواند قدری تنور رقابت را داغتر کند.
شرق دیگر
روزنامهای است که به این موضوع پرداخته و نوشته است: این اولین باری نیست
که ایده تأسیس قطب تولید خودرو و شکستن انحصار تولیدات سایپا و ایران
خودرو طرح میشود. در چندسال اخیر این موضوع در اصفهان مطرح شد. سال 89
وزیر صنایع و معادن وقت به شرکت گسترش و نوسازی صنایع ایران (ایدرو)
ماموریت داد شرایط را برای ایجاد قطب سوم خودروسازی کشور فراهم کند. در آن
زمان علیاکبر محرابیان اعلام کرد که در سال 90 سومین قطب خودروسازی ایران
متولد خواهد شد. ایدرو هم خواسته وزیر وقت را اجابت کرد و قطب سوم
خودروسازی کشور بالاخره پس از گذشت سه ماه از ماموریت محرابیان کلید خورد.
با کناررفتن محرابیان از پست وزارت، این موضوع هم به فراموشی سپرده شد و
سراغی از این طرح بزرگ گرفته نشد. طرحی که قرار بود در اصفهان اجرا شود.
اما چندی بعد از آن، خانه صنعت و معدن استان اصفهان اعلام کرد که اولین
مجمع تعیین هیأت مؤسسان شرکت خودروسازی در استان اصفهان تشکیل شده است.
سیدعبدالوهاب
سهلآبادی، رئیس خانه صنعت و معدن استان اصفهان حتی نام این شرکت را «جی
موتور» عنوان کرده و گفته بود سرمایهگذاری اولیه در این پروژه به نام
حضرت علی(ع) با مبلغ 110میلیاردریال آغاز میشود و در گامهای بعدی و با
مشارکتهای مردم سرمایه اولیه افزایش خواهد یافت. سرمایهگذاری لازم برای
اجراییشدن طرح بین هزارو500 تا دوهزارمیلیارد تومان و ظرفیت تولید آن نیز
یکمیلیون دستگاه خودرو پیشبینی شده بود که کلا منتفی شد.
بعد از
کنار رفتن محرابیان، «قطب سوم» دو مدعی دیگر هم پیدا کرد؛ یکی تبریزیها و
دیگری خوزستانیها. «گروه بهمن» به عنوان بزرگترین خودروساز خصوصی کشور،
خواستار احداث سایت خودروسازی در خوزستان بود آن هم نه با تکیه بر طرح
محرابیان بلکه با تکیه بر طرحهای خود. از آن سو تبریزیها هم با توجه به
ظرفیتهای موجود خود مانند قطعهسازی و نیروی کار ارزان، خواستار این شدند
که این «قطب» را به نام خود سند بزنند.
اگرچه این رقابتها همچنان
در نهان ادامه داشت، به نظر میرسد روز گذشته ترکان آب پاکی را روی دست
این سه رقیب ریخت و خبر داد که چابهار قطب سوم تولید خودرو میشود. ایدهای
که معلوم نیست قرار است به سرنوشت ایده محرابیان دچار شود یا اینکه دولت
جدید سازوکار و برنامه لازم برای چنین ایدهای را دارد. اظهاراتی که به نقل
از ترکان عنوان شده اظهاراتی بسیار کلی است. نه توضیحی درخصوص منابع مالی
طرح شده و نه نحوه سرمایهگذاری و نه حتی زمان تأسیس. بیشترین توضیح ترکان
در این مورد اشاره به زمان تأسیس قطب سوم است که بسیار مبهم است. وی گفته
آینده نزدیک و مشخص نیست این آینده نزدیک به عمر این دولت قد میدهد یا نه!
مشاور بینالملل رئیس مجلس: عراق تجزیه نمی شود حسین شیخ الاسلام مشاور امور بینالملل رئیس مجلس در یادداشتی برای روزنامه آرمان و با تیتر« عراق تجزیه نمی شود» نوشته
است: عراق هیچگاه به سمت تجزیه حركت نمیكند. چرا كه بی ثباتی عراق
اولین گام برای بی ثباتی طولانی مدت خاورمیانه است. اكنون شكی نداریم كه
برنامه تجزیه عراق تدوین و سازماندهی شده توسط صهیونیسم و ارتجاع عرب است.
اسرائیل
از یك سو به دنبال منحرف كردن ذهن مردم خاورمیانه از بحران فلسطین و ضربه
زدن به مقاومت است و از سوی دیگر پادشاهان برخی كشورهای خاورمیانه در
همسویی با اسرائیل درصدد به شكست كشاندن تلاشهای دموكراسیخواهانه مردم
خاورمیانه هستند. چرا كه اگر تجربه عراق در زمینه حركت به سمت مردمسالاری
با موفقیت روبرو شود بیتردید جایگاه پادشاهان خاورمیانه هم در آینده نزدیك
متزلزل میشود. رژیم اسرائیل و حامیان غربی این رژیم و دركنار آنها شیوخ و
پادشاهان برخی كشورهای عربی سامان دهنده و آفریننده داعش هستند. از همان
روزهای آغازین پیدایش فرقه داعش در سوریه آگاهان دست سرویسهای اطلاعاتی و
امنیتی رژیم صهیونیستی را به خوبی میدیدند.
اكنون اعضای داعش
مأموریت پیدا كردهاند تا به هر طریق ممكن عراق را به سوی تجزیه پیش ببرند.
همسایگان عراق كه از دور دستی بر این آتش دارند نمیدانند كه تجزیه عراق و
نابسامانیهای این تحول منطقهای در ابتدای امر گریبان آنها را میگیرد.
به واقع بحران آفرینی داعش در شمال و غرب عراق مقدمهای است بر آتشی كه در
آینده برخی از كشورهای خاورمیانه درمینوردد. در صورت جدا شدن كردها از
عراق امروز و تشكیل كشوری مستقل اولین كشوری که وارد بحران میشود طبعا
تركیه است كه با اقلیت كردنشین كشورش منازعات گستردهای را در طول چندین
سال گذشته تا به امروز دارد.
از سوی دیگر ناامنی در عراق به زودی
گریبان همسایگان ضعیف و كوچك عراق را نیز میگیرد، قطعا تردد تروریستها و
نیروهای گریز از مركز در مرزهای اردن و لبنان خبر خوشی برای مسئولین این دو
كشور نیست. غرب و به خصوص آمریكا به خوبی میدانند كه خاورمیانه پرآشوب
حضور نظامی آنها را توجیه میكند. اما آنچه كه نمیدانند این است كه بسیاری
از اعضای داعش دارای تابعیتی اروپایی هستند.
در كشورهایی اروپایی
صدها سازمان جداییطلب و تجزیهطلب وجود دارد؛ از سوی دیگر داعش نماینده
افراطگرایی و خشونت عریان است. تروریستهای عضو این گروهك خشونت را نماد
قدرت و اعتبارخود معرفی میكنند؛ بنابراین، اروپا باید نگران افراطگرایی
رایج در خاورمیانه باشد. به یك معنا میتوان ادعا كرد این تنها خاورمیانه
نیست كه به شدت از حضور افراطگرایان آسیب میبیند. غرب نیز به زودی خشونت
عریان اعضای داعش را میبیند اما فراتر از همه تحلیلها و تفسیرها در مورد
آینده خاورمیانه دولت جمهوری اسلامی ایران هیچگاه نمیگذارد آرزوی ارتجاع
منطقه و صهیونیستها برای به آشوب كشاندن خاورمیانه عملی شود، عراق تجزیه
نمیشود.
نصرت الله تاجیك دیپلمات سابق ایرانی نیز در یادداشتی برای اعتماد، «دگردیسی القاعده»را
مورد بررسی قرار داده و نوشته: داعش آغاز و پایان دگردیسی القاعده نیست
ولی نسخه جدید و شكل گیری موجود ناقص الخلقهای است كه در رحم تحولات و
دگرگونیهای منطقهای موجودیت یافته است. این موجود كه در هیچ یك از
اندامهای زیستی اش تناسبی وجود ندارد توسط تحولات سوریه خلق و به وسیله
سیاستهای غرب مخصوصا امریكا، انگلیس و فرانسه سزارین شده و در دستگاه
آنكوباتور سعودی، تركیه و قطر به عنوان رقیبهای سیاستهای منطقهای ایران
نگهداری و تغذیه میشود. اگرچه این موجود نارس هنوز مراحل اولیه شكل گیری
خود را میگذراند ولی حركات و اعمالش اثرات ژئوپولتیكی شگرفی دارد.
این
امر نیازمند توجه و طراحی سیاستهای رویارویی مناسب با این پدیده از سوی
دستگاه سیاست خارجی كشور است. در طول این دو هفته كه از حمله این گروه به
موصل و سقوط این شهر گذشته و به تدریج تاكنون به چهار شهر رسیده است، آنچه
در رسانهها انعكاس یافته فقط حركات كلامی و انذاری را از سوی سیاستمداران،
نویسندگان و دستگاههای درگیر با سیاست خارجی شاهد بوده ایم. در این روند
جدید باید دقت كرد كه القاعده تركیبی چندملیتی از مبارزانی بود كه زمین
نداشت و هویت خود را در آزاد سازی افغانستان جست وجو میكرد . تا از آنجا
حركت جهانی خود را علیه غرب آغاز كند. اما داعش اصلاح شده ژن القاعده است
كه اوضاع منطقه به عنوان رحم آماده برای رشد این موجود است. در این روند
ابتدا توسط سه كشور تركیه، قطر و سعودی و با كمك انگلیس، فرانسه و امریكا
در سوریه صاحب زمین شد و آن را نیز به عراق گسترش داد تا پایگاه منطقهای
خود را علیه شیعیان بنا كند.
با این دیدگاه تحولات كنونی در عراق
گذرا نیست بلكه مستمر، دارای تأثیرات منطقهای و جهانی و برای ایران
راهبردی است. این تحولات را نمی توان صرفا با نگاه به پوسته بیرونی تحولات
كه وقایع صحنه عملیاتی است تجزیه و تحلیل كرد و برای طراحی راهبرد ایران در
قبال این تحولات باید به زیر پوسته تحولات ژئوپولتیك منطقه و به هم زدن
توازن منطقهای به ضرر ایران نیز سرك كشید. این تحولات علاوه بر به هم زدن
قدرت تأثیرگذاری هر یك از اطراف قضیه خاورمیانه میزان برخورد آنها با
یكدیگر را تند و تیز تر كرده و روال منطقی شكل گیری روند جدید سیاست و
حكومت در خاورمیانه را دچار دگرگونی خواهد كرد. تحولات میدانی كنونی
ریشههای متعددی دارد و با معادلات خطی قابل حل و تفسیر نیست. بی شك كشیده
شدن ماجرای سوریه به عراق میتواند تا حدی پارامترها و عوامل موثر تر را
جلوی چشم ما بیاورد و اگر این جریان به لبنان بكشد به صورت خیلی شفاف تری
میتوان به تبیین روند كنونی سیاستهای منطقهای و فرامنطقهای علیه ایران
واقف شد.
این دیپلمات سابق در ادامه نوشته: امریكا به طور مستقیم و
غیرمستقیم كمك كرده و جریانی در عراق راه انداخته كه توانسته واقعیتهای
زمینی عراق را به هم بزند و الان برای میزان و نحوه دخالت ایران برای حل
مساله شرط تعیین میكند و این درخواست امریكا یعنی خالی كردن پشت شیعه در
عراق. این یعنی چشم پوشی از اهرمهای قدرت راهبردی ایران در منطقه و این
یعنی عراق را دودستی تقدیم عربستان و تركیه كردن ولی از آنجا كه این لقمه
ممكن است گلوگیر باشد ایران باید رعایت حال همسایگان خود را بكند! در مورد
تركیه باید اذعان داشت كه به دلیل عدم شناخت پیچیدگیهای منطقه به نظر
میرسد در ماجرای سوریه و عراق مورد سوءاستفاده غرب و بعضی كشورهای منطقه
قرار گرفته و اگر بتوان ثابت كرد كه طمع مالی و جاه طلبی در میان نبوده
باشد محتمل ترین فرضیه این است كه آنكارا پیش بینی نكرده بود كه در حملهای
تا این اندازه گسترده شركت خواهد داشت و این موضوع را در بین راه كشف كرد و
پی برد كه طرح واشنگتن ایجاد كردستان مستقل است. لذا كردهای عراق راضی
ترین طرف قضیه هستند و هم تا حدی زمینه ساز این تحولات به گونهای كه برای
تكمیل این روند و نزدیك شدن به تجزیه و تولد سه كشور به دنبال تحقق به ظاهر
اقلیم سنی نیز راه افتاده اند.