بیست سال پس از حضور یک داور ایرانی در فینال جامجهانی، دو داور ایرانی راهی برزیل شدهاند و هرچند تا پایان جامجهانی با سایر داوران خواهند ماند، در حالت عادی هیچ شانسی برای قضاوت در جامجهانی ندارند، مگر اینکه برای داوران اصلی این رقابتها اتفاقی بیفتد. به این ترتیب روشن است که حال و روز امروز داوری ایران با بیست سال پیش به هیچ وجه قیاس کردنی نیست.
به گزارش «تابناک»، تقریبا همه میدانند که حال فوتبال ایران از لحاظ ساختاری خوب نیست و اگر این صورت را با سیلی جامجهانی سرخ نگاه نمیداشتیم، اکنون آبروی چندانی هم نداشتیم. «بیتدبیری» حال و روز فوتبال ایران را به این روز انداخته و جای هیچ پیشرفتی نگذاشته است! داوری هم بخشی از این فوتبال است و به همان اندازه که مدیران فوتبالی بیتدبیرند، مسئولان کمیته داوران هم در تصمیماتشان تدبیری ندارند.
نگاهی به لیست داوران بینالمللی والیبال ایران، به روشنی نشان میدهد که وضعیت داوری ایران به چه ترتیبی است. آسیا روزگاری نه چندان دور هفت صندلی برای داوران ما خالی میگذاشت؛ اما خودزنی کمیته داوران در مدتی کوتاه، شش صندلی را حذف کرد و امروز تنها علیرضا فغانی در کنار دیگر بزرگان داوری آسیا امثال ایرماتوف، نیشیمورا و بنجامین مینشیند.
عنایت رئیس سابق کمیته داوران، کاهش سهمیه داوران بینالمللی ایرانی را بلایی میداند که در سایه بیتدبیری بر سر فوتبال ما فرود آمده و میگوید: «دو سال پیش، کمیته داوران با دست خود، سه داور الیت ایران را کنار گذاشت؛ داورانی که با هزار زحمت الیت شده و سه ناظر AFC آنها را تأیید کرده بودند، کنار گذاشته شدند و داوران جدیدی به این فهرست اضافه شدند که دو داور نتوانستند نمرات لازم را به دست آورند. بنیادیفر هم دو سال طول میکشد تا به سطح قضاوت در لیگ قهرمانان آسیا برسد». به موازات همین سهلانگاری در بخش داوری، کمکداوران ایرانی هم یک به یک جایگاهشان را در آسیا از دست دادند و در پایان امروز از سوی AFC دعوت نامهای برای قضاوت آنها نمیآید.
این تنها بیتدبیری مسئولان کمیته داوری نبود که به بدنه فوتبال ما ضربه زده که رفتارهای ناهنجار فوتبالیها هم به این پیکره آسیب رسانده است. همین چند روز پیش که فدراسیون فوتبال، مراسمی برای بدرقه فغانی و کامرانیفر به برزیل برگزار کرده بود، میشد از سخنان آنها دریافت که چه میزان از رفتارهای مربیان و بازیکنان و حمایت نکردن کمیته و فدراسیون ناراحتند.
هرچند در سخنان هر دو این داوران، میشد احترام به علی کفاشیان را حس کرد، آنها در عین حال از اینکه فدراسیون فوتبال از داوران در قبال حملات بنیان برافکن قاطبه مربیان به امر داوری و داوران به حد کفایت دفاع نکرده، دل پری دارند و بر این باورند، دیوار حائل بلندی که بین داوران و سایر اهالی فوتبال و به ویژه مربیان و بازیکنان به وجود آمده، چیزی است که میتواند لطماتی جبرانناپذیر به حرفه داوری وارد کند.
بنابراین، اگر اکنون و در آستانه جامجهانی تنها برند بینالمللی داوری ما به فغانی محدود میشود، چیزی بیش از زنگ خطر را برای ما به صدا درمیآورد و شاید به معنای این باشد که فوتبال ما در حوزه داوری به یک بحران نزدیک است. بخشی از این فقدان شاید به ساختار کمیته داوری و بیتدبیریها بازگردد؛ اما بخش دیگری هم به همین موضوع فوق مرتبط است، چرا که مثلا همین رفتارها، موجب شد تا محسن ترکی در حالی که یکی از داوران قابل اتکا در قاره آسیا بود، قید داوری در لیگ ایران را بزند تا شاید متهم به «غش کردن» بشود و به جای آن تنها رقابتهای بینالمللی AFC را قضاوت کند.
هم اکنون گویا حرفهای فغانی و کامرانیفر در دل مسئولان فدراسیون اثر نموده و چند روز پیش نهایتا مصاحبه علیه داور را ممنوع کردند و برای اهانت کنندگان جریمه محرومیت یک ماهه در نظر گرفتهاند؛ تدبیری که هرچند دیر است، از هیچ بهتر است، ولی فدراسیون و کمیته داوران باید بداند که داوری در ایران، بیش از اینها به حمایت نیاز دارد. حمایت و برنامهریزی! این طور که به نظر میرسد، ما در سالهای آینده با بحران داوری در لیگ روبه رو خواهیم بود و این نتیجه بیتدبیری این روزهای کمیته داوران است.
به هر حال، کارنامه داوری ما در بیست سال گذشته، نشان میدهد ما از قضاوت در فینال جامجهانی به این افتخار بزرگ رسیدهایم که فقط به عنوان داور ذخیره در جامجهانی حاضر شویم و این خود به خوبی حال و روز داوری ما را نشان میدهد.