از بین جلیلی و احمدینژاد یکی باید فورا استعفا میداد
سفر عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه به ژنو برای دو روز مذاکرات با مقامات آمریکایی با تحلیلهای متفاوتی همراه شده است. بخشی از این تحلیلها به دوره مذاکرات جلیلی و ضرورت استعفای جلیلی یا احمدینژاد نیز کشیده شده است. وضعیت قانونی فعالیتهای جامعتین و ادامه مناظره غیرمستقیم روحانی و مصباح یزدی، دیگر مطالب مهم روزنامههای امروز است.
کد خبر: ۴۰۶۵۴۴
تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۱ 09 June 2014
کد خبر: ۴۰۶۵۴۴
|
۱۹ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۱ 09 June 2014
|
38354 بازدید
38354 بازدید
سفر عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه به ژنو برای دو روز مذاکرات با مقامات آمریکایی با تحلیلهای متفاوتی همراه شده است. بخشی از این تحلیلها به دوره مذاکرات جلیلی و ضرورت استعفای جلیلی یا احمدینژاد نیز کشیده شده است. وضعیت قانونی فعالیتهای جامعتین و ادامه مناظره غیرمستقیم روحانی و مصباح یزدی، دیگر مطالب مهم روزنامههای امروز است.
تقاضای مجوز فعالیت برای جامعتین، وهن روحانیت است
اعلام نظر وزارت كشور درباره مجوز فعالیت جامعتین موضوعی است که امروز مورد توجه روزنامه اعتماد قرار گرفته است. این روزنامه نوشته: وزارت كشور هم نظرش درباره مجوز فعالیت جامعتین را اعلام كرد: اگر بخواهند فعالیت سیاسی كنند باید درخواست مجوز بدهند، اما فعلانیازی به این كارها نیست. معنایش این است كه جامعتین فعلامشكلی برای ادامه كار ندارند. حسینعلی امیری، قائم مقام وزیر كشور و عضو كمیسیون ماده 10 احزاب اعتقاد دارد كه دو تشكل جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم «كار حزبی انجام نمی دهند». این نظری است كه طی دو ماه گذشته بارها مورد تأكید اعضای این دو تشكل پرنفوذ اصولگرا قرار گرفته است.
آنها معتقدند بیش از آنكه مجموعه جامعتین یك مجموعه سیاسی باشد، یك مجموعه روحانی است كه كار «ارشادی» انجام میدهد. به نظر میرسد كه حسینعلی امیری با اظهارات روز گذشته خود تا حدود زیادی خیال جامعتین را از افتادن در حاشیههای دریافت مجوز راحت كرده است. همان طور كه همزمان تلاش كرده قانون را نیز در سخنان خویش مد نظر داشته باشد. او گفته است: «این دو تشكل اگر بخواهند كار حزبی انجام دهند باید درخواست خود را به وزارت كشور ارسال كنند اما در شرایط حاضر با توجه به اینكه این دو تشكل كار حزبی انجام نمی دهند هیچ درخواستی را نیز به وزارت كشور برای انجام فعالیتهای حزبی ارسال نكرده اند». حالا در كمیسیون ماده 10 احزاب احمد بخشایش اردستانی تنها مانده است، كسی كه معتقد است جامعتین برای ادامه فعالیت خود نیاز به مجوز دارد. سخنان مكرر وی بود كه طی دو ماه اخیر بحث مجوز فعالیت جامعتین را داغ كرد. آن هم در شرایطی كه تشكلهای مشابه جامعتین یا مجوز گرفته اند یا درخواست صدور مجوز داده اند. در جریان اصلاحات تشكلهایی چون مجمع مدرسین و محققین، مجمع روحانیون مبارز و جامعه وعاظ قرار دارند كه سالها پیش از وزارت كشور مجوز فعالیت گرفته اند.
در اردوگاه اصولگرایان نیز تشكل نوپایی چون جبهه پایداری حضور دارد كه فعلا درخواست صدور مجوز را برای وزارت كشور ارسال كرده است. هر چند جبهه پایداری را به دلیل حضور چهرههایی چون مهدی كوچك زادها محمد سلیمانی و كامران باقری لنكرانی نمی توان الزاما یك تشكل روحانی دانست. با این همه جامعتین قصدی برای دریافت مجوز ندارد. این را اعضای شاخص این تشكل بارها اعلام كرده اند. همان طور كه سید رضا اكرمی هم در واكنش به سخنان حسینعلی امیری به «اعتماد» میگوید: «ما به هیچ عنوان تن به دریافت مجوز فعالیت نمی دهیم و این را وهن روحانیت میدانیم». او با این استدلال كه «سیاست ما عین دیانت ماست» تأكید میكند كه جامعتین یك تشكل سیاسی نیست و اگر در جریان رقابتهای سیاسی وارد میشود فقط و فقط در حد دادن برخی رهنمودها به فعالین سیاسی است و در جمهوری اسلامی این موضوع چیز عجیبی نباید باشد.
وی با اشاره به مبارزات انقلابی در دوران پهلوی مرجع قرار گرفتن روحانیت برای سیاسیون را یك امر عادی میداند. روحانیتی كه اكنون در جریان اصولگرایان سنتی در قالب جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مجموعه جامعتین را پدید آورده است كه تقریبا سه دهه مركز تصمیم گیری و ائتلافهای این جریان سیاسی بود. هر چند این مركز در آستانه انتخابات مجلس نهم و با تشكیل جبهه پایداری و ائتلافهای دیگری در جریان اصولگرایی تضعیف شد اما همچنان به عنوان یكی از مراكز مشروعیت گروههای نزدیك و وابسته به اصولگرایان سنتی محسوب میشود.
از بین جلیلی و احمدینژاد یکی باید فورا استعفا میداد
دور جدید مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا در ژنو بر سر موضوع هستهای مورد توجه بیشتر روزنامهها قرار گرفته است.
جوان احتمالا با ناراحتی از این مذاکرات در بخشی از مطلبی با تیتر «خلوت با غرب در غیاب شرق» نوشته است: بر خلاف دفعات قبل كه تیم ایرانی در آستانه مذاكرات 1+5 با طرفهای روس و چینی ملاقاتهای دو جانبه برگزار میكرد، این دفعه تیم ایرانی قصد دارد امروز با حضور هلگا اشمیت معاون اروپایی اشتون، با طرف امریكایی در ژنو مستقیم وارد مذاكره شود، در غیبت دیپلماتهای روسی و چینی.
عباس عراقچی در گفت و گوی تلویزیونی، دلیل مذاكرات مستقیم با طرف امریكایی را این طور بیان كرده است: « مذاكره با شش كشور سخت و پیچیده است و باید مواضع این كشورها با یكدیگر هماهنگ باشد، چون ایدههای مختلف وجود دارد. » به گفته معاون ظریف، مذاكرات دو جانبه قبل و بعد از گفت وگوها (با 1+5) امری رایج و همواره وجود داشته است كه این گفتوگوها یا در حاشیه جلسات یا پیش و پس از جلسات برگزار شده است. عراقچی میگوید: « البته ما با روسیه و چین به طور مرتب مشورت كرده ایم كه بر این اساس یا ما به مسكو و پكن رفته ایم یا آنها آمدهاند... مذاكره دو جانبه با امریكا فقط در حاشیه گفت و گوها با 1+5 بوده است اما از آنجا كه این بار مذاكرات به مراحل جدی رسیده است، میخواهیم مشورت جداگانه داشته باشیم. » عراقچی البته این را به عنوان دلیل دیگر اجتنابناپذیر بودن گفت و گو با طرف امریكایی بیان كرد: « بیشتر تحریمها توسط امریكا اعمال شده و سایر كشورهای عضو 1+5 در آن دخالتی نداشتهاند». این سخنان عراقچی، گزارش چندی قبل روزنامه والاستریت ژورنال را تأیید میكند كه نوشته بود امریكا با استفاده از تجربه توافق ژنو، به دنبال برقراری كانال مذاكرات دو جانبه با ایران است.
اعتماد هم با تیتر «عراقچی: در مورد پایان تحریمها گفت وگو میكنیم» نوشته: از امروز رایزنیهای جدی ایران و 1+5 برای كاهش اختلافات و نزدیك شدن دیدگاهها بهكدیگر پیش از مذاكرات وین 5 آغاز میشود. مذاكراتی با محوریت گفت وگوهای دو جانبه ایران و امریكا با یكدیگر كه برای نخستین بار از آغاز مذاكرات هستهای ایران و 1+5 انجام میشود. البته ایران و امریكا پیش از این بارها در حاشیه مذاكرات ژنو و وین و حتی در حاشیه اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل با یكدیگر گفت وگو كرده بودند اما این نخستین بار است كه در این سطح به گفت وگو با یكدیگر مینشینند.
همچنان كه روز گذشته عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه كشورمان اعلام كرد كه «تاكنون مذاكره دوجانبه با امریكا فقط در حاشیه گفت وگو با 1+5 انجام شده است اما این بار چون مذاكرات به مراحل جدی رسیده مشورت جداگانه خواهیم داشت».این دیدار از آن جهت اهمیت دارد كه امریكا طرف اصلی گفت وگوهای هستهای با ایران است و از این رو كاهش اختلافات موجود در گفت وگوهای پیش رو كه امروز در ژنو آغاز خواهد شد بر روند گفت وگوهای وین 5 كه روزهای آخر ماه جاری در پایتخت اتریش برگزار میشود نقش موثری خواهد داشت. از سوی دیگر آنچه گفت وگوهای امروز مذاكره كنندگان ایرانی و امریكایی حایز اهمیت ساخته حضور دیپلماتهای كهنه كار امریكایی در این گفت وگوهاست. نام این افراد با مذاكرات محرمانه با ایران گره خورده است و به همین دلیل برخی رسانههای غربی از آن به عنوان بازگشت اعضای تیم مذاكرات محرمانه امریكا با ایران یاد میكنند. هر چند هیچگاه مذاكرات محرمانه ایران و امریكا در ژنو، نیو یورك و به خصوص عمان تایید نشد اما نام جك سالیوان بیل برنز با این گفت وگوها عجین شده است.
بر اساس گزارشهای تایید نشده، ایران و امریكا از سال 2008 میلادی مذاكرات محرمانهای را با یكدیگر برای حل پرونده هستهای كشورمان بارها در عمان به عنوان كشور میانجی انجام داد ه اند و پس از آن نیز بارها در ژنو و نیویورك با یكدیگر گفت وگو كرده اند. این شایعات با روی كار آمدن دولت یازدهم و باز شدن قفل روابط ایران با اروپا و امریكا و پس از آن آغاز مذاكرات هستهای ایران و 1+5 هرروز داغ تر شد. گفت وگوهای ایران و امریكا و به خصوص گفت وگوی تلفنی رئیس جمهوری كشورمان با باراك اوباما رئیس جمهوری امریكا نیز به این شایعات دامن بیشتری زد. حالاچه شایعات مذاكرات محرمانه تهران و واشنگتن برای حل پرونده هستهای ایران با حضور اعضای تیم مذاكره كننده امریكایی كه از امروز با مذاكره كنندگان كشورمان در ژنو دیدار خواهند كرد صحت داشته باشد یا نه، گام تازهای در روند مذاكرات هستهای برداشته شده است: گامی كه از نظر تاكتیكی بسیار متفاوت با گفت وگوهای پیشین است.
با این تفاسیر به نظر میرسد كه مذاكرات به مرحله حساسی نزدیك شده است. یك عضو تیم مذاكره كننده هستهای كشورمان نیز با اشاره به حضور برنز در مذاكرات دو جانبه به همراه شرمن تأكید كرد كه حضور معاون وزیر خارجه امریكا كه رتبهای بالاتر از خانم شرمن در وزارت خارجه دارد حاكی از «جدیت» و «اراده» امریكا در مذاكرات هستهای است. وی گفت: حضور برنز در مذاكرات كه سابقه مذاكرات چندجانبه و دوجانبه با ایران داشته است نشان دهنده تلاش امریكا برای تقویت تیم مذاكره كننده ایران است.
از سوی دیگر نیكلاس برنز، معاون سابق وزیر خارجه امریكا كه اكنون استاد دانشگاههاروارد است این اقدام دولت اوباما را تصمیمی عاقلانه میداند. وی میگوید: مذاكرات مستقیم سال گذشته موفقیت آمیز بود و منجر به توافق موقت ژنو شد. وی میافزاید: مذاكرات واقعی، عمیق و مستقیم تنها راه اطلاع پیدا كردن از امكان دستیابی به توافق نهایی است. رابرت اینهورن، مشاور سابق كاخ سفید در امور خلع سلاح نیز درباره نشست معاونان وزرای خارجه ایران و امریكا گفت: حضور ویلیام برنز در ژنو تلاشی است برای دستیابی به توافق جامع هستهای تا پایان تیر كه پایان شش ماهه اول برنامه اقدام مشترك محسوب میشود.
وی نقش ویلیام برنز، قائم مقام وزارت خارجه امریكا را در رسیدن به توافق نوامبر (برنامه اقدام مشترك) اساسی خواند و افزود: به نظرم دو طرف فكر كرده اند استفاده دوباره از این كانال مفید خواهد بود. البته ایران هم این بار كارشناسان تازهای را با خود همراه كرده است. هر چند پژمان رحیمیان از كارشناسان سازمان انرژی اتمی و داود محمدنیا، مشاور حقوقی وزیر خارجه پیش ازاین نیز بارها تیم مذاكره كننده كشورمان را در وین و ژنو همراهی كرده اند اما این نخستین بار است كه در این سطح به گفت وگو با مذاكره كنندگان امریكایی مینشینند. پیش از این هم مذاكره كنندگان كشورمان از «جمشید ممتاز» از استادان برجسته دانشكده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و «امیرحسین زمانی نیا» از اعضای سابق تیم مذاكره كننده هستهای ایران در مذاكرات هستهای بهره برده بودند.
در كنار این اخبار، دیروز عباس عراقچی از احتمال سفر اعضای اروپایی 1+5 به ایران پیش از مذاكرات وین 5 خبر داد و همچنین گفت: در دیدار امروز مذاكره كنندگان ایران و امریكا در ژنو، هلگا اشمید، معاون اشتون نیز حضور خواهد داشت و و هیچ موضوعی غیر از مباحث هستهای با 1+5 مطرح نمی شود. وی تأكید كرد: مذاكره با 6 كشور سخت و پیچیده است و باید مواضع این كشورها با یكدیگر هماهنگ باشد چون ایدههای مختلفی وجود دارد. به عقیده عراقچی مذاكرات دوجانبه در قبل و بعد از گفت وگوها رایج بوده و همواره وجود داشتها در حاشیه جلسات یا قبل و بعد از آن برگزار شده است. عراقچی همچنین در توضیح چرایی انجام مذاكره دو جانبه با امریكا گفت كه بیشتر تحریمها توسط امریكا اعمال شده و سایر كشورهای عضو 1+5 در آن دخالتی نداشته اند. از این رو از جمله موضوعاتی كه درباره آن صحبت میشود بحث تحریمها است كه باید برداشته شود.
عضو ارشد تیم مذاكره كننده هستهای ایران كه با شبكه خبر سیما سخن میگفت، همچنین درباره سطح هیأت امریكایی با توجه به حضور چهرههای جدید در تیم مذاكره كننده امریكا گفت: در این باره تفسیری نمی كنم، آقای برنز سابقه چنین مذاكراتی را دارد و به هر دلیلی در این مقطع تصمیم گیری شده كه ایشان در مذاكرات حضور یابد. او در ژنو نقش موثری داشت و امیدواریم حضورش مثبت باشد. از ایران نیز بنده و آقای روانچی، معاون اروپا و امریكا مسوولیت هیات را به عهده داریم. عراقچی همچنین با بیان اینكه هیات ایرانی قرار است چهارشنبه و پنجشنبه برای شركت در اجلاس خلع سلاح به رم سفر كند، گفت: در ایتالیا با سرگئی ریابكوف همتای روسی خود نیز برای انجام مذاكرات دوجانبه تصمیم گیری كرده ایم و احتمال دارد كه با همتایان خود از چند كشور اروپایی عضو 1+5 نیز مذاكرات دو جانبهای داشته باشیم یا اینكه ممكن است همتایان من تا قبل از مذاكرات ایران و 1+5 در 26 خردادماه به تهران سفر كنند و این مذاكرات انجام شود تا بتوانیم با آمادگی بیشتری در مذاكرات 26 خرداد شر كت كنیم.
آرمان نیز در گفت و گویی با ناصر نوبری به مرور مذاکرات هستهای و از جمله در دوره لاریجانی و جلیلی پرداخته است. این دیپلمات سابق با مرور شرایط شروع کار لاریجانی به عنوان مذاکرهکننده ارشد ایران گفته: کار دیگر سخت شده بود، آقای لاریجانی باید قطار درحال حرکتی را هدایت میکرد که اساساً ریلگذاری و مسیرش غلط طراحی شده بود، این روزها طوری تبلیغ شده که گویی رفتن پرونده ایران به شورای امنیت و آغاز صدور قطعنامههای شورای امنیت محصول دوره آقایان لاریجانی و احمدینژاد است درحالی که این تحریف تاریخ است. وقتی در آخر دوره آقای خاتمی، استراتژی اعتمادسازی شکست خورد، طرف غربی به تعهداتش عمل نکرد.
آقای خاتمی، غرب را به عدم وفای به عهد و بداخلاقی متهم کرد درحالی که امروزه انتظار بر رعایت اخلاق و اصولاً تکیه بر اخلاقیات در مناسبات بینالمللی حاکی از ناآشنایی و ناشیگری صرف است. کشور تصمیم گرفت حال که استراتژی اعتمادسازی در دوره آقای خاتمی شکست خورده در همین دوره و توسط دولت خاتمی پلمبها دوباره باز شود و تمامی تعلیقها پایان یابد و مجدداً غنیسازی آغاز شود و این اقدام توسط دولت آقای خاتمی و در دوره همین تیم فعلی و دو هفته قبل از روی کارآمدن آقای احمدینژاد صورت گرفت که در ابتدای دوره آقای احمدینژاد و لاریجانی به تلافی اقدام دولت خاتمی در شکستن پلمبها پرونده به شورای امنیت رفت و صدور قطعنامهها آغاز شد. آقای لاریجانی در شرایط بسیار سختی کار را با جدیت پیش بردند اما رقابتهای داخلی مبنی بر اینکه پایان پیروزمندانه پرونده هستهای بهنام چه کسی تمام شود، موجب برکناری وی شد و کار عقیم ماند.
وی در ادامه درباره ضعفهای ایران در مذاکرات دوره جلیلی گفته است: در این دوره مشکل این بود که بهجای توجه به جریان اصلی حاکم در روابط بینالملل که «توازن قوا» و «معادلات قدرت» است، صرفاً به مذاکره بر اساس «منطق» پرداخته شد و تمام مدت تلاش بر این بود که برتری «منطق» ایران ثابت شود. در سالهای آخر هم، دولت، تیم مذاکرهکننده را تنها گذاشت و علناً رئیسجمهور کنار کشید و پشت تیم مذاکرهکننده خالی شد و این شکاف فرصتی طلائی به آمریکائیها داد که تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی و بهقول خودشان کمرشکن را اعمال کنند و بهجای اینکه ما شکاف در معادلات قدرت ایجاد کنیم، آنها در پرتو شعارهای دولت قدرتهای بزرگ را علیه ما متحد کردند و بین ما شکاف ایجاد کردند.
دیپلماسی هستهای صرفاً به انجام مذاکره در اتاق مذاکره محدود نمیشود. در یک عملیات دیپلماسی حرفهای چند وجهی و پیچیده، خود مذاکرات تا 20 درصد نقش را ایفا میکند. بیش از 80 درصد کار در هدایت و مدیریت کار با انواع روشها و انواع متنوع قدرتها و انگیزهها در سطح جهانی توام با نوع سیاستهای داخلی اقتصادی و تبلیغاتی و....عمل میکند. همه باهم باید مانند یک ارکستر هماهنگ عمل کنند تا نتیجه حاصل شود. مذاکرات در واقع شوت آخر فوروارد در یک بازی فوتبال با یازدهار است که فقط وقتی پیروزی حاصل میشود که گلر، بکها و هافبکها همه وظایف خود را در طول بازی 90 دقیقهای خوب ایفا کنند و سرمربی با دقت با نوع ارنج و هدایت کل تیم بتواند سیستم دفاعی طرف مقابل را بههم بریزد و راه نفوذ برای یک شوت سرنوشتساز را فراهم کند. البته زیرکی و قدرت تکنیکی آن فوروارد هم در اینکه از فرصت فراهمشده، بهترین نتیجه را حاصل کند، اهمیت پیدا میکند و نباید کسانی را در خط فوروارد قرار دهید که بهراحتی فرصتهای طلائی فراهم شده را برباد داده و از دست میدهند. وقتی رئیسجمهور کنار میکشد و میگوید من با مسأله هستهای کاری ندارم، مانند این است که سرمربی بگوید من دیگر کاری با بازی فورواردها ندارم و تیم را در بازیسازی و فرصتسازی برای فورواردها هدایت و رهبری نمیکنم. همان موقع که آقای احمدینژاد چنین موضعی اتخاذ کردند، باید فوراً آقای جلیلی استعفا یا آقای احمدینژاد از ریاستجمهوری کنار میرفتند. در هر حال منافع ملی اصل است و نه منافع شخصی و باندی. کشوری که درحال مناقشهای بزرگ با تمام قلدرهای جهان است که نمیتواند با تشتت به نتیجه برسد، وحدت و یکپارچگی و انسجام ضرورت قطعی است.
فیضیها انگلیس؛ مسأله این است!
هجیر تشکری در سرمقاله روزنامه ابتکار با نقل این جمله از شهید مرتضی مطهری که «روحانیت عوام زده ما... آنگاه که مسأله اجتماعی میخواهد بیان کند....طوری نسبت به این مسائل اظهارنظر میکند که با کمال تأسف علامت تأخر و منسوخیت اسلام به شمار میرود و وسیله به دست دشمنان اسلام میدهد». نوشته: در تاریخِ متأخر ایران «شریعتی» از معدود کسانی است که با صراحت از «اسلام منهای آخوند» سخن رانده است. از همین رو او را از «منهاییون» میدانند. در مقابل، «مطهری» تز یاد شده را با صداقت، استعماری میدانست. واقعیتِ امروز جامعه امّا چیز دیگری است. نه اسلامِ منهای روحانیت امکانِ تحقق یافت، نه لزوماً تز شریعتی را میتوان استعماری خواند. امروزه نیز آنگونه که شریعتی پیش بینی میکرد اسلامِ قم و مشهد تغییر کرده و آن اسلامِ پیشین نیست. اگر چه شاید در این فقره مشکله تاریخی به بیان مطهری «نحوه ارتزاق روحانیون» باشد، امّا در میان این صنفِ تأثیرگذار و غیر قابل انکار، آبشخورهای فکری متفاوت، نتایج و پیامدهای مختلف میآفرینند. «اختلاف...از نظرگاه» بر میخیزد و موضوع به خوانشها و قرائتهای گوناگون از دین قابل ارجاع است. دست کم در صدساله اخیر جدال دو گروه از روحانیت دیدنی بود، سنگوارگی و ذهنیتِ متصلبِ تاریخی وجه بارز و غالبِ طیفی از روحانیون بوده است و در مقابل، گشاده رویی، آزادگی و استقبال از دست آوردهای جهان جدید، شاخصِ شناخت طیفی دیگر. نزاعِ مشروطه خواهی و مشروعه خواهی یکی از نمونههای عمده این دوآلیته است. در انقلابِ مشروطه گلوله مشروعه خواهان سینه «شیخ مهدی نوری» را شکافت تا پسر، شهیدِ مشروطه خواه نامیده شود؛ و طنابِ دارِ مشروطه خواهان بر گردنِ پدرش «شیخ فضل الله نوری» رفت تا پدر، «شیخ شهید» مشروعه خواه لقب گیرد. به راستی چه کسی راه را درست میرفت؟ پدر یا پسر؟!
نزاعِ تفاسیرِ آقایان روحانی ـ مصباح به رغمِ دخالتِ سایر مسائل، پدیده ای است طبیعی و بدیهی. کما اینکه دعوا بر سر بهشت و جهنم نیز از دو نوع مواجهه (ی هر دو هم دلسوزانه) با سعادت و شقاوتِ مردم حکایت میکند. دیدگاهی که مردم را پیش و بیش از خودِ آنان دوست دارد، و دیدگاهی که امرِ مردم را به خودِ مردم وا مینهد. واقعیت آن است که آنچه مسأله زا و غیر عادی است مارپیچ بازی و چرخشهای غریبِ برخی از طرفینِ این تفاسیر در مقاطعِ مختلف است، نه پلورالیسمِ طبیعی و حتّا مواضعِ غیرطبیعی برخی از طرفین.