روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله خود نوشت:
امروز، هفتم تير ماه، سي و سومين سالروز شهادت مظلومانه آيتالله بهشتي و 72 ياور انقلاب اسلامي در فاجعه انفجار دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي است.
در شرايط امروز كشور و منطقه، مهمترين درسي كه لازم است از شهيد مظلوم آيتالله بهشتي بياموزيم، اعتدال است. زيرا هم جامعه ما مدتي است از افراط و تفريط رنج ميبرد و هم منطقه خاورميانه به ويژه كشورهاي عربي در گردابي از افراط دست و پا ميزند. تنها داروئي كه ميتواند اين بيماري مهلك را درمان كند، اعتدال است، خصلتي كه شهيد بهشتي با آن زندگي كرد و در گفتار و رفتار خود، آن را به ما آموخت.
امت اسلامي اكنون گرفتار گروههاي تروريستي وهابي و سلفي است كه به دليل قطع رابطه با سيره پيامبر اكرم، با معيارهاي اخلاق اسلامي و اصول سلوك اجتماعي توصيه شده در قرآن و سيره نبوي بيگانه هستند و با رفتارهاي خشن و دور از اخلاق انساني، چهره اسلام را در افكار عمومي جهان مخدوش ميكنند. پديده "داعش" را نبايد يك تصادف تلقي كرد. اين، پديده، مولود فاصله گرفتن وهابيها و سلفيها از سيره اخلاقي پيامبر اسلام است، پيامبري كه خداي متعال در قرآن كريم او را به "خلق عظيم" ميستايد و با صراحت اعلام ميكند كه اگر بد اخلاق و تندخو بودي مردم از تو گريزان ميشدند. وهابيها حتي حاضر نيستند براي پيامبر اسلام در سالروز تولد آن حضرت جشن تولد برگزار كنند و از مناقب آن حضرت بگويند. آنها اين قبيل اقدامات را شرك ميدانند و پيروان مذاهب اسلامي را نيز از برگزاري مراسم جشن تولد پيامبر و رهبران ديني منع ميكنند و حتي معتقدند هيچ اثري از آنها نبايد باقي بماند و همه بايد در گمنامي مطلق باشند.
اين اعتقادات جاهلانه و دور از منطق، پيروان وهابيت، كه امروز در قالب گروههاي تكفيري مانند "داعش" به جان مسلمانان افتادهاند، را چنان از اخلاق اسلامي دور كرده كه با رفتارهاي جاهلانه و متحجرانه خود، از اسلام چهرهاي خشن، بداخلاق و دور از تمدن ترسيم ميكنند و بزرگترين ضربهها را به دين خدا و امت اسلامي وارد ميسازند. اين، در واقع نوعي جنگ با اسلام به نام اسلام است.
در داخل ايران نيز روش داعشيها با پوشش دلسوزي براي دين و انقلاب و نظام جمهوري اسلامي در جريان است. در طول سه دهه و نيم گذشته يعني از صبح پيروزي انقلاب اسلامي تا امروز، همواره افراد و گروههائي وجود داشتند و هم اكنون نيز هستند كه با رفتارهاي افراطي و بداخلاقيهاي سياسي مشكلات زيادي براي اسلام و انقلاب و نظام جمهوري اسلامي پديد آوردند و در عين حال خود را مدافع واقعي و اصيل و بيبديل اسلام جلوه دادهاند و ميدهند. اينهم با اسلام جنگيدن به نام اسلام است و نتيجهاي غير از بدنام كردن اسلام و دور ساختن مردم از دين خدا ندارد. البته كساني كه با واقعيت دين آشنائي دارند، از مشاهده عملكرد افراطيون به دين بدبين نميشوند ولي اين روش به تدريج جامعه را به سوي بيتفاوتي نسبت به سياست ميكشاند و تز استعماري جدائي دين از سياست را به صحنه باز ميگرداند، خطر بزرگي كه امام خميني بارها درباره آن هشدار دادند و همواره با آن مبارزه كردند و ملت ايران را به ايستادگي در برابر آن سفارش نمودند.
وجود افرادي همانند شهيد مظلوم آيتالله بهشتي در ميان ما با روش اعتدالي و اخلاق پيامبرگونهاي كه داشت، بايد براي جامعه امروز ما سرمشق باشد تا نسل كنوني و نسلهاي آينده به اعتدال گرايش پيدا كنند و با پرهيز از افراط و تفريط، به پاسداري از ارزشهاي اسلامي، آرمان انقلابي و تداوم نظام جمهوري اسلامي ادامه دهند. اين، كاري است كه شهيد بهشتي به مدد اخلاق اسلامي و اعتدالي كه از آن برخوردار بود انجام داد و در فرصت كوتاهي كه براي خدمت به مردم در نظام جمهوري اسلامي داشت، توانست عده زيادي از مردم، اعم از پير و جوان و نوجوان را جذب كند. شعار شهيد بهشتي در اين چارچوب كه با روشنترين بيان، اعتدال را فرياد ميزند اين بود كه ميگفت: جاذبه در حد اعلاي امكان و دافعه در حد ضرورت، از ويژگيهاي خط امام است.
ويژگي بارز شهيد بهشتي كه موجب ميشد براي عموم جاذبه داشته باشد اين بود كه به آنچه ميگفت عمل ميكرد و خود اولين عامل به همين شعار جاذبه در حد اعلاي امكان و دافعه در حد ضرورت بود. با اينكه تبليغات زيادي عليه آيتالله بهشتي توسط منافقين، غرب گراها، متحجرين و مخالفان اسلام فقاهي صورت ميگرفت، وي علاقمندان و شيفتگان زيادي داشت. اين جاذبه، به دليل معنويتي بود كه وجود شهيد بهشتي را پر كرده بود و اعمال و گفتار او را در خط اسلام استوار نموده و او را در مسير اعتدال به توفيقات چشمگيري رسانده بود.
امروز، جامعه ما به اعتدال بهشتي نياز شديدي دارد. بداخلاقيها و افراطها اكنون در جامعه ما به حدي رسيده كه براي آينده اين كشور و اين ملت يك تهديد به حساب ميآيد. راه خنثي كردن اين تهديد، ترويج افكار و سيره شهيد بهشتي در ميان نسل جوان و مهمتر از آن، پاي بندي مسئولان نظام در ردههاي مختلف به اين افكار و سيره ميباشد. با اينكه شهيد بهشتي از اركان انقلاب اسلامي و محوريترين شخصيت تدوين قانون اساسي نظام جمهوري اسلامي بود، متأسفانه هنوز در ميان مردم به ويژه نسل جديد شناخته شده نيست و از اين جهت نيز مظلوم است. اين مظلوميت را ميتوان به كمك رسانه ملي و ساير رسانهها برطرف ساخت و با ترويج افكار شهيد بهشتي و آشنا نمودن مردم با سيره عملي او، جامعه به ويژه نسل جوان و نسلهاي آينده را به سوي اعتدال و اخلاق اسلامي سوق داد. واقعيت اينست كه رسانه ملي نيز در اين زمينه كوتاهي كرده است. اين كوتاهي فقط با ارادهاي قوي در سطوح مختلف نظام قابل جبران است، اقدامي كه سلامت نظام جمهوري اسلامي و آينده همراه با توفيق آن را تضمين كند.