پس از انتشار
خبر «تابناک» درباره کپی موبهمو سریال «هفت سنگ» از سریال آمریکایی «خانواده مدرن» و رونمایی از یک اتفاق غیراخلاقی، در آغاز تلاش شد توجیهاتی در این زمینه مطرح شود؛ اما با گذشت اندک زمانی، فضا تغییر کرد تا جایی که یکی از نمایندگان مجلس عضو شورای نظارت بر صداوسیما، از این حرکت دفاع کرد؛ با این توجیه که چون این اتفاق پیشتر نیز در سینما افتاده است.
به گزارش «تابناک»، ماجرای کپی مو به موی سریال «هفت سنگ» از سریال آمریکایی «خانواده مدرن» را که «تابناک» برای نخستین بار با مستندات و تطبیق پلان به پلان علنی کرد، دیگر نه تنها افکار عمومی کشورمان دریافتهاند، بلکه به موضوعی جهانی بدل شده و تایم، گاردین، میرر، سیدنی مورنینگ هرالد و هافینگتون پست به این موضوع پرداختند و مطالب گزندهای درباره این کار غیراخلاقی نوشتند.
در این میان، نخست تلاش شد در برابر این موضوع سکوت کرد که البته همین سکوت نقدهایی نیز در پی داشت. نکته جالب اینکه علیرضا بذرافشان، کارگردان «هفت سنگ» درباره این حرکت ناپذیرفته گفته است: «این شباهت با سریال خانواده مدرن از همان مرحله ساخت نیز در گفتوگو با رسانهها مطرح شده بود و مدیران تلویزیون نیز در جریان این اقتباس قرار داشتند و هیچ تصمیم و برنامه پنهانی نسبت به این مورد وجود نداشته است و تعهدی برای کتمان کاری در میان نبوده است»!
از این دید، مشخص نیست اگر قصد پنهانکاری نبوده، چرا بدیهیترین قاعده در کپی برداری که ذکر نام اصل اثری که از آن اقتباس است، در تیراژ سریال نیامده و آیا حقیقتاً این حرکت را میتوان اقتباس خواند؟ اینکه حتی دیالوگهای سریال ویژه ماه مبارک رمضان از یک سریال آمریکایی کپی شده و نماها و چینشها کپی کامل باشد، به جز لفظ «کپی» چه تعبیر منطقی دیگری میتواند داشته باشد؟
با این حال در شرایطی که گفته شده بود شورای نظارت بر صداوسیما در این زمینه ورود میکند، امروز بیژن نوباوهوطن، نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس و عضو شورای نظارت بر صداوسیما ـ که از قضا کارمند صداوسیماست ـ به دفاع از تولید این سریال برآمده و عذرهای بدتر از گناهی را مطرح کرده که تقصیر این شورا را نیز در این ماجرا پررنگ میسازد.
نوباوه با این ادعا که طرح کپی بودن سریال هفتسنگ جریانسازی سیاسی است، ادامه داد: «این موضوع که سریالی کپی نمونه خارجی باشد محل ایراد نیست، در مورد فیلمنامه هفت سنگ هم باید گفت از سریالی طنزی کپی شده که در ۲۰ کشور جهان مورد استقبال بوده است. امروزه بسیاری از آثار در کشور تولید میشوند که کپی صددرصد فیلمهای خارجی است اما کسی آن را علنی نمیکند».
این نماینده در ادامه ادعاهای دیگری را مطرح کرده و گفته است: «در جشنواره فجر، ۱۴ اثر کپی صددرصد شبکه ماهوارهای فارسیوان بود که درباره خیانت به همسران ساخته شد؛ اما زمانی میتوان به آن ایراد وارد کرد که منتقل کننده فرهنگ نادرست غرب باشد. اصل کپی بودن فیلمها و سریالها در صورتی که منتقل کننده فرهنگ غربی نباشد، تخلف نیست؛ اما به طور حتم در ارزشگذاریها اثر فیلمساز را زیر سؤال میبرد. اکنون جدای از کپی بودن سریال هفت سنگ، سریال ستایش نیز کپی آثار هندی است، اما به دلیل آنکه اثری درام و حرکت کندی دارد کپی بودن آن مورد توجه قرار نگرفته است».
این ادعاهای عضو شورای نظارت بر صداوسیما، عملاً ریختن آب پاکی روی دست همه اخلاقمداران در جامعه ایرانی است. اینکه چون پیش از این برخی فیلمهای سینمایی کپی شدهاند، انکارشدنی نیست و «تابناک» نیز برخی از آنها را یادآوری کرده بود که از آن جمله «مارمولک» نوشته پیمان قاسم خانی و به کارگردانی کمال تبریزی، کپی وطنی از فیلم «ما فرشته نیستیم» و یا «چپ دست» نوشته بهمن معتمدیان و کارگردانی آرش معیریان نیز کپی «پنجاه قرار اول» ساخته پیتر سیگال و یا «دو خواهر» ساخته محمد بانکی، تقلیدی صحنه به صحنه از فیلم «دوتا هم زیاده» ساخته فرناندو تریبال بود.
با این حال هیچ یک از این فیلمها، در کپی سکانس به سکانس (حتی زاویه دوربین و انتخاب کاراکترها و گریمشان با تشابه عجیب نسبت به خانواده مدرن) و کپی دیالوگها ـ تا آنجا که قابل پخش از تلویزیون ایران است ـ به گرد پای «هفت سنگ» نمیرسند و از این منظر میتوان به آنها اقتباس گفت و در عین حال کارگردانهای این آثار نیز از طرح نام این فیلمها به عنوانی آثاری که از آنها اقتباس شده، ابایی نداشتند.
افزون بر این، هرچند کپی چهارده فیلم جشنواره فجر از سریالهای فارسی وان، بر پایه حقیقت نیست، بر فرض محال که چنین موضوعی درست باشد، مگر مخاطب پربینندهترین فیلم سینمایی بیش از ۳ درصد کل جمعیت ایران است با مخاطب سریالهای ماه رمضان که در پربینندهترین ساعت روز پخش میشوند، کمتر از ۲۰ تا ۳۰ درصد مردم است، قابل مقایسه است؟!
در مقابل اما آنچه از اهمیت بالاتری برخوردار است، تأمین هزینه این اعتبار از محل بودجه صداوسیما بر خلاف فیلمهای سینمایی است. یک کارگردان سینمایی میتواند از محل اعتبارات بخش خصوصی هر فیلمی را کپی کند و تنها شرط اخلاقی این است که به کپی بودن اثر اشاره داشته باشد؛ اما معنا ندارد که یک سال گروهی را گمارد و در نهایت از جیب مردم برای کپی یک سریال آمریکایی هزینه پرداخت. اگر سریال ستایش نیز آن گونه که نوباوه متعرف است، کپی سریال هندی است، باید با عوامل و ناظران این سریال نیز برخورد شود و هزینه تولیدش به بیت المال بازگردد.