نخستین استیضاح برای دولت یازدهم در پیش است و به فاصله چند روز تا فرا رسیدن آن، تکاپو برای انداختن/نیفتادن وزیر علوم اینقدر رونق گرفته که کار به افشاگری رسیده و وعده افشاگریهای بیشتر داده میشود.
به گزارش «تابناک»، استفاده از امتیازات خاص برای پذیرفته شدن در مقاطع گوناگون تحصیلات عالی، موضوع آشنایی است که همه کم و بیش درباره آن شنیدهایم؛ اینکه برخی به کمک بندهای نوشته و نانوشته قانونی، از صف متقاضیان متعدد ادامه تحصیلات بگذرند و مدرکی به دست بیاورند که درجه علمی ایشان را بالاتر از دیگران نشان دهد.
از دولت سازندگی گرفته تا دوران اصلاحات و پس از آن، دولت عدالت محور و مهرگستر، همواره چگونگی پذیرش برخی در مقاطع تحصیلی عالیه چون کارشناسی ارشد و دکترا، محل ابهام بوده و جز موارد نادری، کمتر حتی مجال طرح آنها فراهم آمده است؛ چه برسد به آنکه قرار باشد پیگیری شده و برنده و بازنده مناقشات آشکار شود.
اما هر چه این اتفاقات تا کنون به موارد خیلی خاص محدود میماند، با پایان یافتن عمر دولت احمدینژاد و بر سر کار آمدن دولت کنونی، ماجرا شکل دیگری یافت و با ابعادی بسیار بزرگ در جامعه رونمایی شد؛ حکایت سه هزار دانشجوی دکترا که بدون کنکور بورسیه دریافت کردهاند.
به توجه به عدد بزرگ مطرح، میشد حدس زد واکنشهای متعددی رقم بخورد؛ اما وقتی کار به استیضاح وزیر کشیده شد، سر و صدایی به پا کرد که تاکنون جز خلق ابهامات بیشتر، چیزی عاید جامعه نکرده است.
هماکنون قرار است وزیر در پایان هفته به مجلس برود و سخنان نمایندگان موافق و مخالف استیضاح را شنیده و در نهایت رأی ایشان آشکار کند که باز وزیر از مجلس خارج خواهد شد یا «وزیر سابق» لقب خواهد گرفت، ولی شواهد نشان میدهند تا آن روز راه زیادی مانده است؛ این را افشاگریهای روزهای اخیر نشان میدهد که ادامهدار به نظر میرسند.
گویی دو طرف برای این زمان از قبل برنامه ریزیهایی کرده باشند که اگر غیر از این بود، افشای بهره بردن افراد وابسته به طرف مقابل از رانت تحصیلی، خیلی پیشتر رقم خورده بود نه در این روزهای اندک منتهی به استیضاح وزیر؛ اما چه ایرادی دارد؟
* به نظر شما، آیا ایرادی دارد که طرفین اسرار مگو و پنهان یکدیگر را در رانت خواریهای تحصیلی آشکار کنند؟
* آیا نباید برای مردم آشکار شود، از میان افرادی که دکتر میخوانند و گاه به نظریاتشان به عنوان یک متخصص عالی رتبه در زمینهای خاص مینگرند یا حتی از برآیند تصمیماتشان اثر میبینند، کدامشان با رانت مدرک گرفته و کدام یک عالمند؟
* مرز تشخیص این امر کجاست؟
* آیا میتوان راه افتاد و به هر که خواستیم انگ و برچسب بزنیم و مدرکش را بیاعتبار بدانیم؟
* با مدرک گرفتگان رانتخوار و مدارک تحصیلی بیاعتبار چه باید کرد؟
* جریمه و مجازات، ابطال مدرک، رسوایی و...؛ شما چه مجازاتی را برای افراد دارای مدرک بیاعتبار روا میدانید؟
اگر تهمتی در این میان زده شود چه/ اگر خشک و تر با هم سوزانده شده باشند، چه؟ آیا چنین چیزی پذیرفتنی است و نباید عقوبتی داشته باشد؟
این خبر با دیدگاههای شما کامل خواهد شد.