اعلام آمار وزیر کشور از وضعیت مواد مخدر در کشور همچنان ادامه دارد. روزنامهها با برداشتهای گوناگون، سخنان رهبر انقلاب در دیدار هیأت دولت را پوشش خبری دادهاند. با نهایی شدن آتشبس بلندمدت بین گروههای مقاومت و رژیم صهیونیستی، روزنامههای آخر هفته به تحلیل شرایط و نتایج جنگ اخیر غزه پرداختهاند.
تبادل ۸۰ درصد قاچاق موادمخدر از مبادی قانونی
روزنامه ابتکار نوشته است: روز سهشنبه یک هیأت از مقامات عالیرتبه مبارزه با مواد مخدر ترکمنستان به منظور اجرای اسناد همکاریهای مشترک ایران و ترکمنستان که قبلا به امضای دو طرف رسیده بود، در جمهوری اسلامی ایران حضور یافت و با وزیر کشور و دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر دیدار کرد.
دکتر عبدالرضا رحمانی فضلی در این دیدار گفت: ایران و ترکمنستان با کشور افغانستان که در حال حاضر ۹۰ درصد مواد مخدر جهان را تولید میکند دارای مرز مشترکند و از این جهت در معرض ورود و عبور مواد مخدر قرار دارند و برای مقابله با این مسأله سالهاست که همکاری میکنند. وی افزود: علاوه بر همکاری دو کشور در سطح دو جانبه، همکاریهای دو کشور در قالب برنامه منطقهای افغانستان و کشورهای همجوار با مشارکت سازمان ملل متحد در سالهای اخیر مورد توجه بوده است.
وزیر کشور بیان کرد: گمرکات ما در سرخس و جلفا به لحاظ مراودات دو جانبه و به واسطه نقل و انتقالات کالای ترانزیت و عبور کامیونها از گمرکات پر تردد هستند. رحمانیفضلی گفت: اصولا بیش از ۸۰ درصد قاچاق مواد مخدر در جهان با سوءاستفاده از مبادی قانونی تبادل و تردد میشود، به همین دلیل مواردی از قاچاق مواد از این طریق مشاهده شده است. همچنین در این ملاقات عثمان اف که بالاترین مقام مسئول مرجع ملی مبارزه با مواد مخدر ترکمنستان میباشد بر عزم و اراده دولت ترکمنستان برای همکاری با جمهوری اسلامی ایران در جهت تسهیل تردد و بهبود مراودات تأکید کرد.
برداشتهای متفاوت روزنامهها از بیانات رهبر انقلاب در دیدار با هیأت دولت
روزنامههای امروز هر یک به تناسب موضع سیاسی خود، تیتر اصلی خود را به بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار با هیأت دولت اختصاص دادهاند.
روزنامه خراسان، ۱۵ توصیه مهم رهبر انقلاب به دولت را به صورت زیر خلاصه کرده است؛
۱ ـ «کار و فعالیت و خدمت مستمر به مردم» و «پرهیز از حاشیه سازیها»
۲ ـ شنیده شدن یک صدا از دولت
۳ ـ جناح بندیهای سیاسی اشکالی ندارد اما نباید جامعه را به دو قطب تبدیل کرد
۴ دولت و اعضای آن نباید اسیر جناح بندیها شوند؛ وزرا باید مانند جلسه رأی اعتماد خود بر فاصله گذاری با فتنه و فتنه گران پایبند باشند
۵ ـ رعایت سعه صدر و آرامش در قبال انتقادهای منصفانه
۶ ـ رعایت انصاف در انتقاد از اقدامات و سیاستهای دولتهای گذشته
۷ ـ موضع گیری صریح و قاطع در قبال مسائل منطقهای و بینالمللی
۸ ـ ادامه پرشتاب رشد علمی کشور
۹ ـ برخی تصمیمها در طرح نظام سلامت به ضد خود تبدیل نشود
۱۰ ـ لزوم تکیه بر توان و ظرفیتهای داخلی و حمایت از تولید
۱۱ ـ توجه ویژه به بخش کشاورزی و صنایع تبدیلی
۱۲ ـ اهمیت ویژه بخش معدن
۱۳ ـ ضررها و زیانهای واردات بیرویه و تأثیر منفی آن بر تولید داخلی
۱۴ ـ مسأله آب کشاورزی
۱۵ ـ چند میلیون نفر چشم انتظار تکمیل مسکن مهر هستند
کیهان از معدود روزنامههایی است که سرمقاله خود را با توجه به بخشی از سخنان دیروز رهبر انقلاب نوشته است. محمد صرفی در یادداشت روز کیهان با تیتر «روغن ریخته فتنه!» آورده است: رهبر معظم انقلاب اسلامی روز گذشته در دیدار با رئیسجمهور و اعضای کابینه، ضمن حمایت از دولت، توصیههایی مشفقانه و راهبردی را خطاب به دستاندرکاران قوه مجریه بیان فرمودند که بررسی جوانب هر کدام از این توصیهها، خود موضوعی مستقل است. ایشان در بیانات دیروزشان، فتنه را از خطوط قرمز خوانده و تأکید کردند؛ «آقایان وزرا باید همانگونه که در جلسه رأی اعتماد خود بر فاصلهگذاری با آن تأکید کردند، همچنان بر آن پایبند باشند».
چه برداشتی از این توصیه میتوان داشت و عمق این سخن چقدر است؟ برای پاسخ به پرسشهای اینچنینی باید بار دیگر مروری بر ماهیت و خاستگاه فتنه سبز داشته باشیم. در نگاهی اجمالی آنچه در سال ۸۸ روی داد را میتوان از دو منظر مورد بررسی و تحلیل قرار داد. منظر شماره یک که از آن به عنوان تحلیل خرد میتوان یاد کرد، حوادث و رخدادهای سال ۸۸ را در حد یک نزاع سیاسی به منظور کسب قدرت ابتدا در سطح ریاست جمهوری و سپس در اندازه حکومت میبیند و روایت میکند. این منظر اگر چه عاری از واقعیت نیست اما محدود کردن قضیه به این زاویه دید، باعث در پرده ماندن لایههای عمیقتر میشود. ندیدن این لایههای زیرین، تبعات خاص خود را در نوع نگاه و تصمیمگیریهای بعدی خواهد داشت.
منظر شماره دو، با چشم اندیشه حوادث و رخدادهای سال ۸۸ را مینگرد و به لایههای پنهان و عمیق قضیه میپردازد. عده اندکی از ضدانقلابیون خارج نشین آشکارا به ریشههای این قضیه پرداخته و درباره آن گفته و یا نوشتهاند. نپرداختن این جماعت به ریشههای فتنه ۸۸ از دو حال خارج نیست. اول آنکه اغلب سوادی برای این کار ندارند و دوم آنکه باسوادهایشان میدانند اگر بخواهند به ریشهها بپردازند، باید اعترافاتی کنند که بسیاری از شعارهای سطحی و روبنایی خودشان را زیر سؤال میبرد. یکی از این معدود اسناد در این زمینه، مقالهای مفصل است که فرهاد خسروخاور استاد جامعهشناسی مقیم پاریس سال گذشته به زبان انگلیسی منتشر کرده است.
وی به درستی زیربنای ماجرای سال ۸۸ را نه در ادعای تقلب و نحوه برخورد نظام و مسائلی از این دست که در نحوه نگرش طرفهای ماجرا به اسلام و نسبت آن با حکومت معرفی میکند و البته حرف دقیق و درستی است. دو طیف در این ماجرا وجود دارند. طیفی که معتقد به سیاسی بودن و ماموریت اسلام برای تشکیل حکومت هستند و طیفی که اعتقادی به بروز و ظهور دین در حکومت ندارند. پیروزی انقلاب اسلامی، نگرش طیف نخست را بر کرسی نشاند و عصاره و محور اصلی این تفکر «ولایت فقیه» است. به نوشته خسروخاور، هدف بنیادین فتنهگران در سال ۸۸ به چالش کشیدن همین اصل ولایت فقیه بود. توجه داشته باشید که سطح بحث و چالش شخص ولی فقیه نیست، بلکه اصل و تفکر ولایت فقیه است. یعنی همان حاکمیت اسلام و اجرای قوانین آنکه استقلال و آزادی حاصل از آن خشم قدرتهای استکباری را در پی داشته و دارد.
با این اوصاف، انتساب ریشه فتنه به مشتی فریب خورده و اراذل و اوباش کف خیابان که عربده میکشند و شیشه میشکنند و شکم سفره میکنند، نازلترین سطح تحلیل است و با قاطعیت میتوان گفت از این نازلتر، نگاه آن عدهای است که چند جمله جنجالی و البته ناصواب در یک مناظره را ریشه فتنه معرفی میکنند!
بررسی و تحلیل همهجانبه فتنه ۸۸ از منظر کلان، خارج از حوصله این ستون است اما همین اندک برای روشن شدن حد و مرزها به نظر کافی میرسد.
نویسنده سرمقاله کیهان در پایان نوشته است: معادله پیچیدهای نیست. آنهایی که با آمریکا و رژیم صهیونیستی همدست بوده و نشان دادهاند که کمر همت به براندازی نظام جمهوری اسلامی بستهاند، چطور میتوانند با دولت برخاسته از همین نظام، همراه و همدل باشند و چرا گمان میکنند دولت یازدهم آنقدر ساده است که تخم مرغهایش را در سبد سوراخ آنها بگذارد؟
توصیه رهبر معظم انقلاب اسلامی به دولت روحانی درباره خط قرمز بودن فتنه و فتنهگران، صرفاً یک هشدار سیاسی نیست. این توصیه یک فرمول عینی و عملی برای سلامت و موفقیت دولت یازدهم است. رسوخ و نفوذ فتنهگران به بدنه دولت، آن را گرفتار حواشی و بیراههها کرده و تابلوها و اهدافی غیرواقعی را در این مسیر جلوی پای دولتمردان میگذارد، وقت و انرژی دولت را هدر میدهد و در نهایت مانند تلههای انفجاری عمل کرده و میزبان خود را اگر نگوییم متلاشی، حداقل مجروح میکند. دولت چنانچه نگران میزان محبوبیت خود است، باید هرچه بیشتر در خدمت به مردم کوشا باشد. نظرات جماعتی مجازی که تنها هنرشان مبارزه با ابزار «لایک» و بزرگترین نگرانیشان «پهنای باند» است، نباید دولت را در تشخیص مطالبات مردم و میزان درستی جهتگیریهای خود، دچار خطای محاسباتی کند.
دست بر پشت مار مالیدن
به تلطف نه کار هشیار است
کان بداخلاق بیمروت را
سنگ بر سر زدن سزاوار است
سرانجام مقاومت در غزه
حجت الله جودکی، پژوهشگر تاریخ و کارشناس مسائل خاورمیانه در مطلبی برای روزنامه اعتماد نوشته است: جنگ ۵۱ روزه غزه مسائل مهمی را آشکار کرد که نشانگر رویکرد عقلانی رهبران مقاومت در نوار غزه بود و یکی از علل دیرپایی مقاومت و غلبه بر رژیم اشغالگر قدس را باید در اتخاذ همین رویکرد جدید جستوجو کرد: در خلال این جنگ شاهد مسائل زیر بودیم: آمادگی کامل مقاومت در غزه که در چند نکته تجلی داشت:
الف) هماهنگی کامل میان گروههای مقاومت فلسطینی موجود در نوار غزه و یکصدایی میان آنان که دشمن را در ایجاد اختلاف و استفاده از آن مایوس کرد.
ب) هماهنگی کامل میان رزمندگان مقاومت و نیروهای سیاسی داخلی و خارجی فلسطینی که مانع از بهره برداری سیاسی رژیم اشغالگر شد.
پ) عدم پذیرش طرح آتش بس تحمیلی صهیونیستها که در همان روزهای آغاز جنگ از سوی مصر بعد از مشورت با اسراییلیها و بدون مشورت با طرف فلسطینی ارائه شد و مصریها برای نخستین بار دریافتند که با پدیده جدیدی روبه رو هستند و لذا نتوانستند به اسراییلیها کمکی کنند. هدف آنها این بود که فلسطینیها آن را نپذیرند تا اسراییل در سطح بینالمللی فریاد برآورد که فلسطینیها صلح نمیخواهند و به بمباران غزه ادامه دهد. همچنین فلسطینیها را محکوم کند که شما اگر خواستار صلح بودید باید این طرح را میپذیرفتید!
ت) برنامه ریزی صحیح و دقیق رزمندگان مقاومت که در کمال اختفا تونلهای زیادی با اهداف نظامی حفر کردند. دلیل اصلی زمینگیر شدن ماشین جنگی اسراییل و ایجاد پریشانی در میان نظامیان این کشور همین تونلها بود که اسراییل با وعده نابودی آنها به غزه حمله کرد و تقریبا ناکام ماند. گرچه بسیاری بر این باور بودند که علت پریشانی اسراییل موشکهای مقاومت بوده است، اما با کمی دقت در مییابیم که موشک پرانی رتبه دوم را در جنگ نظامی دارا بود. موشکها با وجود اینکه باعث تعطیلی فعالیت اقتصادی در بسیاری از شهرهای اسراییل شد، اما تعداد اندکی از اشغالگران را از پا درآورد، در عوض سربازان اسراییلی قابل توجهی در جنگ زمینی کشته شدند و علت اینکه رهبران اشغالگر قدس مرتب خواستار آتش بس میشدند، همین بود که بتوانند در اسرع وقت نظامیان خود را از مهلکه برهانند و سرانجام در این کار موفق شدند و با فرصت آتش بس موقت چند روزه دست به عقب نشینی بزنند.
ث) در جنگ غزه رهبران سیاسی حماس با دقت و بسیار دیپلماتیک رفتار کردند. آقای خالد مشعل اعلام کرد که ما خواستار آزار و اذیت مردم یهود نیستیم به همین دلیل قبل از پرتاب هر موشکی از مردم میخواهیم که اطراف اماکن نظامی را ترک کنند تا خطری متوجه جان ایشان نباشد. او بارها اعلام کرد که فلسطینیها خواستار صلح هستند و برای دفاع از خود مجبور به مبارزه نظامی شدهاند. این همان منطقی است که امریکاییها در دفاع از اسراییل به کار میبرند و مرتب اعلام میکنند که اسراییل حق دفاع از خود را دارد! (خالد مشعل ربودن و قتل سه نوجوان یهودی در کرانه باختری را به گردن نگرفت و گفت که رهبری سیاسی مقاومت به دلیل فشارهای اسراییل گاهی کنترلی بر برخی گروههای رزمنده فلسطینی ندارد و او با این گونه اقدامات مخالف است و آن را محکوم میکند) خالد مشعل همچنین مقایسه میان گروه داعش و گروه حماس را ظالمانه خواند و اعلام کرد که داعش گروه تروریستی است اما ما برای مبارزه با تروریسم میجنگیم.
ج) برای نخستین بار فلسطینیها از همان روز اول جنگ بیان داشتند که تا تن دادن اسراییل به شروط مقاومت حاضر به آتش بس نیستند و این شروط به قدری منطقی طراحی شده بود که در خود اسراییل هم بازتاب بسیار مثبتی پیدا کرد و روزنامه هاآرتص در سرمقاله یی به قلم جدعون لیوی از روزنامه نگاران آزاده یهودی، تحت عنوان حماس چه میخواهد؟ در علت یابی جنگ غزه نوشت: خواسته مردم غزه که دو گروه حماس و جهاد اسلامی آن را رهبری میکنند، آتش بس ۱۰ ساله است که اهم مواد آن از این قرار است: عقب نشینی نیروهای اسراییلی از باریکه غزه، آزادی زندانیانی که اسراییل به بهانه قتل سه شهروند یهودی بازداشت کرده، به ویژه ۵۷ نفری که قبلادر جریان مبادله میان حماس و اسراییل بر سر گلعاد شلیط آزاد شده بودند (گلعاد شلیط از سربازان اسراییلی بود که در حمله قبلی اسراییل به باریکه غزه اسیر شد و جسد او با تعدادی از زندانیان فلسطینی معاوضه شد) و اسراییل مجددا آنها را بازداشت کرد.، توقف محاصره و بازگشایی گذرگاههای قابل تردد.، آزادی کشاورزان فلسطینی برای کشاورزی در زمینهایشان که خارج از دیوار قرار دارد. (منظور دیوار جداکننده یی است که توسط آریل شارون در میان سرزمینهای فلسطینی کشیده شد تا شهرک نشینان اسراییلی در امنیت کامل باشند. این دیوار باعث شد که میان خانههای فلسطینیها و زمینهای کشاورزی ایشان فاصله بیفتد و فلسطینیها نتوانند به زراعت در این زمینها بپردازند.)، وسعت دادن به منطقه صید ماهی تا فلسطینیها بتوانند در آنجا ماهیگیری کنند.، بازگشایی بندر رفح در غزه تحت سرپرستی سازمان ملل و بازگشایی مرز رفح با مصر و قرار دادن آن تحت نظارت بینالمللی (مصریها برای تحت فشار قرار دادن فلسطینیها به بهانههای مختلف این گذرگاه را میبندند.
در این طرح خواسته شده که یک هیأت بینالمللی بر این گذرگاه نظارت داشته باشد تا مصریها نتوانند آن را ببندند. مصریها در جنگ اخیر دریافتند که طرف فلسطینی بسیار دقیق و پخته عمل میکند.)، بسته شدن فضای فلسطین بر روی هواپیماهای اسراییلی.، اجازه دادن به مردم غزه برای زیارت قدس و نماز در مسجدالاقصی.، بازگشایی منطقه صنعتی در باریکه غزه.، عدم دخالت اسراییل در امور داخلی فلسطینیها و عدم اعتراض به حکومت وحدت ملی فلسطینی در کناره باختری رود اردن و نوار غزه. به همین دلیل امریکاییها چراغ سبز ساختن بندر به فلسطینیها را دادند تا بلکه آنها آتش بس را بپذیرند. دستاورد جنگ اخیر غزه بسیار قابل تأمل است. هر دو طرف درگیری میدانند که آتش بس فرصتی بسیار زودگذر است و باید برای جنگ بعدی آماده شوند، زیرا صلح تحمیلی قابل دوام نیست و به راحتی قابل نقض است. مردم اسراییل طی چند جنگ اخیر به این نکته پی بردهاند که روز به روز قدرت زورگویی خود را نسبت به فلسطینیها از دست میدهند و فلسطینیها هم در عمل دریافتهاند که در مبارزه با اشغالگران نباید به دیگران تکیه کنند و این خود باوری رمز پیروزی ایشان است.
محمدعلی مهتدی، دیگر کارشناس مسائل خاورمیانه نیز در یادداشتی در روزنامه اعتماد با تیتر «دوام پیروزی به شرط مقاومت» از جمله نوشته است: پیروزی مقاومت اسلامی فلسطین در نوار غزه پس از ۵۱ روز، پیروزی بسیار بزرگی است و طبق گزارشهای رسیده رژیم صهیونیستی وادار به پذیرش همه درخواستهای فلسطینیان از جمله برداشتن حصر غزه به طور کامل، بازگشایی گذرگاهها و فعال شدن فرودگاه و بندر غزه شده است. همچنین رژیم صهیونیستی با گشایش راهی برای رفت و آمد بین کرانه باختری رود اردن و نوار غزه موافقت کرده است؛ این پیروزی باعث شد مردم نوار غزه همچنین دیگر مناطق فلسطین تحت اشغال به خیابانها آمده و به شادی و پایکوبی بپردازند. جشنهای مردمی که نشاندهنده پشتوانه مردمی بسیار قوی مقاومت است، صرفاً به خاطر آتشبس و پایان یافتن حملههای ارتش صهیونیستی برپا نشد بلکه بخش اعظم این خوشحالیها به دلیل پیروزی مقاومت است زیرا ما شاهد بودیم افرادی که عزیزانشان را در جنگ غزه از دست داده بودند و خانههایشان ویران شده بود بر ویرانههای خانههایشان از مقاومت حمایت کردند و افکار عمومی فلسطین امروز خواهان مقاومت است زیرا میداند که روند مذاکرات بدون مقاومت هیچ فایدهای نخواهد داشت؛ همان طور که توافقهای پیشین از توافق مادرید گرفته تا توافق اسلو هیچ حقی را به ملت فلسطین باز نگرداند و تنها باعث شد مذاکرهکنندگان سازشکار به رژیم صهیونیستی امتیاز بدهند.