امروز روز محیطبان است؛ روز ولادت اما هشتم شیعیان که «ضامن آهو» ست و بهترین بهانه برای تقدیر از محیط بانان ایرانی اما صد حیف که جز در تقویم سازمان محیط زیست، این روز جایی ثبت نشده و نشانی از آن نمیتوان یافت.
به گزارش «تابناک»، در روزگاری که تصورمان از کارها و مشاغل سخت، به نگهبانی در پاسگاههای مرزی یا کارگاههای ساختمانی در بر و بیابان محدود شده، هستند کسانی که شرایط به مراتب سختتری را تجربه میکنند، ولی کمتر نامی از ایشان شنیده میشود؛ کسانی که در دنیا با نام رنجر شناخته میشوند تا از طنز روزگار، در ایران، شب زیر آسمان خدا خوابیدن و روز بیکمترین امکانات گام زدن وظیفهشان تلقی شود و برای بهبود اوضاعشان هیچ تلاشی صورت نگیرد.
کافی است اهل دیدن سریالهای تلویزیونی باشید و دیالوگ غمناک «بهبود» در سریال پایتخت درباره سختیهای کار محیط بانان را به یاد آورید، یا اهل مطالعه اخبار باشید و از شکار شدن محیط بانان توسط شکارچیان خوانده و شنیده باشید، یا در چرایی انقراض برخی گونههای بومی کشور کمی غور کرده و پیدا کردن راه حفاظت از باقی مانده میراث گرانسنگ جانوری و گیاهی کشورمان ذهنتان را به خود مشغول کرده باشد یا حتی در دور و اطرافیانتان، محیطبان یا علاقه مند به محیط زیست داشته باشید تا هر گونه توضیحی درباره سختیهای کار محیط بانی برایتان غیر ضروری به نظر برسد.
اما هر چقدر هم که در این باره بدانیم و آگاهی داشته باشیم، باز جا دارد به مناسبت روز محیطبان، سری به دلنوشتهها و واگویههای این قشر بزنیم و بگذاریم برشهایی از زندگی شاغلین در این پیشه ـ که به حق عاشقان طبیعت هستند ـ به کلام ایشان برایمان بازخوانی شود.
برش اول: قیاس شترسواری و پرواز با هواپیما فواد مصطفینژاد درباره شغل خود مینویسد: در وصف سختی کار محیط بانی بسیار نوشته و سخنرانیهای زیادی شده است. دیگر همه میدانند که محیطبان در ماه هجده شبانه روز، یعنی حدود دو برابر دیگر مشاغل، کار طاقت فرسا انجام میدهد و حقوق و مزایای بسیار ناچیز و اندکی دریافت میکنند.
دیگر همه میدانند که محیطبان آخر ماه، فقط خستگی و شرمندگی و تن عرق آلود و لباسهای خاکیاش را برای خانواده میبرد و بر سر سفرهشان نان و گرسنگی میگذارد.
دیگر همه میدانند سینه مهربان محیطبان، که قلبی دلواپس طبیعت بینظیر و حیات وحش بیپناه ایران زمین در آن میتپد، سیبل گلولههای شکارکشان از خدا بیخبر شده است.
دیگر همه میدانند سلاح سازمانی در دستان محیطبان، چماقی بیش نیست و در صورت اجبار به استفاده در دفاع از خویشتن، تیغ تیز قصاص و چوبه بلند بالای دار، گردن باریکتر از مویش را میبوسد.
دیگر همه میدانند محیطبان در مأموریتهایش، همواره با ریسک مار گزیدگی، حمله حیوانات، پرت شدن از کوه، سیانوزه شدن اندامهایش در سرمای سیاه زمستان، قطع عضو، نابینایی، یتیم شدن فرزندان و... دست به گریبان است.
دیگر همه میدانند امکانات نابرابر محیطبان در قیاس با تجهیزات شکارچیان، مانند مقایسه شتر سواری و پرواز با هواپیماست!
برش دوم: چرا سلاح سازمانی چماق است؟غلامحسین خالدی، محیطبان منطقه حفاظت شده دنا که سال هاست در زندان است و به تازگی برای سومین بار حکم اعدامش تأیید شده، میگوید: در شش ماه گذشته، کسی از سازمان محیط زیست به دیدنم نیامده و با من و خانوادهام هیچ ارتباطی نداشتهاند. مدیران و مسئولان حتی یک بار جواب تلفنم را نمیدهند، چون میدانند از زندان تماس میگیرم.
سازمان و اداره محیط زیست استان به طور کلی فراموش کردهاند که محیطبانی در زندان روزگار میگذارند و حکم اعدامش برای چندمین بار تأیید شده است. حتی در دیداری که مسئولان حقوقی اداره محیط زیست با یکی دیگر از محیط بانان در بند (اسعد تقیزاده) داشتند، حاضر به ملاقات با من نشدند.
از خانوادهام خواسته شده کسی برای پیگیری پرونده به این اداره مراجعه نکند، وگرنه پرونده به ضرر من تمام میشود! نماینده حقوقی اداره و رئیس یگان اداره محیط زیست نیز حتی یک بار سراغی از من نگرفتهاند و انگار من تبعیدی و محکوم توسط اداره محیط زیست هستم.
خانوادهام از هم پاشیده، دخترم الان کلاس هشتم است، در حالی که من فقط سوم ابتدایی او را به یادم میآورم. در این ایام زندان من شبیه به بیماران سرطانی بودهام. در این سه، چهار سال انگار برای شیمی درمانی به زندان آمدهام و ...
برش سوم: دو درخواست از رئیس سازمان محیط زیستهر چه محیط بانان از حل نشدن مشکلات حرفهای خود ناراحتند و سرنوشت امثال خالدی را گواهی بر چماق خواند سلاح سازمانی خود میدانند، به نوعی نشانگر بیتوجهی مسئولان به اهمیت کار محیط بانان و تأثیر آن در سرنوشت محیط زیست کشور است، برای اثبات این بیتوجهی، محیطبان دیگری رویکرد بهتری سراغ دارد؛ اینکه روز ولادت ضامن آهو تنها در تقویم محیط زیست روز محیطبان نامیده میشود.
زکریا میرزایی در این باره در وبلاگ خود مینویسد: معنای گنجانده نشدن روز محیطبان در تقویم چیزی نیست جز اینکه ما محیط بانان از انبوه قشرهای جامعه در تقویم ملی کشورمان جا ماندهایم.
۱ ـ در این باب از رئیس محترم سازمان حفاظت محیط زیست که به عنوان معاون محترم رئیس جمهوری در هیأت دولت حضور دارد، عاجزانه میخواهم پیشنهاد نامگذاری روز محیطبان را به دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی ارائه دهند تا بدین صورت شاید بار گمنامی این قشر از جامعه در کشور کم شده و دیگر شاهد مظلومیت بیش از بیش این قشر از جامعه نباشیم.
۲- آمار بیش از ۱۱۳ شهید محیطبان وقتی به نسبت جمعیت محیط بانان مورد توجه قرار گیرد، یعنی یکی از بالاترین آمارهای شهدا بین قشرهای مختلف جامعه، ولی دریغ که هنوز بنیاد شهید و امور ایثارگران از پذیرفتن این عزیزان و خانواده محترمشان به عنوان شهید و خانواده شهید سر باز میزنند و رایزنیهای صورت گرفته به نتیجه نرسیده است.
معذالک این بار از رئیس سازمان محیط زیست خواستاریم دست یاری به سوی مقام معظم رهبری دراز کرده و از آن مقام محترم خواستار شوند که فرزندان خود را مورد لطف و تفقد قرار دهند.