استاد برجسته موسیقی ایران در اقدامی ارزشمند، سهتار خود را برای کمک به درمان کودکان مبتلا به «نقص سیستم ایمنی» به حراج میگذارد تا این حرکت سرمشقی باشد برای دیگر هنرمندان و یادآور حرکت چند پیش استاد شهرام ناظری بود که رسماً اعلام نمود درآمد یک سال گذشتهاش را صرف بیماران و نیازمندان کرد؛ رویکردهایی که انتظار میرود بدون آنکه جنبه نمایشی بیابد، وسعت بگیرد.
به گزارش «تابناک»، اگر اهل نواختن سازهای اصیل ایران همچون تار و سهتار باشید، به درک عمیقتری در نسبت نوازنده و ساز دست مییابید و حس میکنید که چگونه از این خشک سیم، خشک چوب و خشک پوست نوای دوست برمیخیزد و چه شیدایی و دلبستگی برای صاحب ساز پیش میآورد و از این منظر، نوازندگان شاخص به سادگی از سازشان نمیگذرند.
با همه این ملاحظات، کنسرت خیریه گروه «همآوایان» به سرپرستی حسین علیزاده و آواز محمد معتمدی ۲۵ مهرماه در «مرکز طبی کودکان» به منظور کمک به کودکان نقص ایمنی برگزار خواهد شد و حسین علیزاده «سهتار» خود را به نفع انجمن حمایت از کودکان نقص ایمنی به حراج خواهد گذاشت؛ حرکتی بسیار منحصربفرد که در تاریخ موسیقی ایران بسیار نادر است.
اگر این سهتار، یکی از سازی باشد که حسین علیزاده در چند دهه اخیر به دست گرفته و اجراهای فراوان با آن داشته و از پیشینه بالایی برخوردار باشد، رقم احتمالی که در این حراج خریداری خواهد شد، عدد چشمگیری خواهد بود و از این طریق کمک قابل ملاحظهای به این بیماران خواهد کرد.
البته در این حراجی علاوه بر ساز علیزاده، یک تابلو نفیس خوشنویسی از آثار اسرافیل شیرچی، دو توپ فوتبال هر یک با امضای بازیکنان دو تیم استقلال و پرسپولیس و همچنین یک دفترچه با امضای ستارگان سینما به چوب حراج سپرده خواهد شد که طبیعتاً رقم حاصل از این فروش این مجموعه چشمگیر خواهد بود.
کودکان مبتلا به «نقص ایمنی» که غالبا مادرزاد دچار اختلال در سیستم ایمنی بدن هستند، با تشخیص بموقع و درمان مناسب، امکان ادامه زندگی مییابند؛ اما به سبب مخارج بالای درمان بسیاری از این کودکان که در هر ماه به طور متوسط به پنج میلیون تومان میرسد، جلو چشم پدر و مادر خود جانشان را از دست میدهند و از این حیث، اگر چنین حراجی باعث نجات جان حتی یک کودک نیز شود، یک اتفاق بزرگ تلقی میشود.
چندی پیش نیز استاد شهرام ناظری درباره فعالیتهای یک سال اخیر خود چنین گفته بود: «برنامههای سال گذشته من کلا در خدمت امور خیریه بود. به دلیل اتفاقاتی که در مدرسه دخترانه «پیرانشهر» در روستای «شین آباد» افتاد، احساس کردم این راه را باید دنبال کنم. متعاقب آن کارهای دیگری در جهت امور خیریه مثل برنامهای برای جذامیها و بیماران بیبضاعت سرطانی استان کردستان برگزار شد...» و در واقع آن گونه که روایت کرده بود، درآمد یک سالش را وقف این گروهها کرده بود.
هرچند در نگاه نخست این حرکتها نمیتواند تأثیر عمیقی در کاهش دردهای گروهی از مردم داشته باشد، در عین حال حرکت قابل توجهی در راستای جلب توجه عمومی برای گسترش کمکهای مردمی و تغییر وضعیت ناخوشایند بخشی از مردمانمان است و از این دید قابل تقدیر است، به ویژه آنکه شکل کار، شو آف و نمایش نیست و حسن نیت این حرکتها مشهود است.