مردی که همسر سابقش را سهسال بعد از طلاق، به قتل رساند با مراجعه به کلانتری خودش را تسلیم کرد.
به گزارش شرق، مرکز فوریتهای پلیسی ساعت8:30 روز چهارشنبه هفته گذشته، وقوع نزاع منجر به جرح در مجتمعی مسکونی را به کلانتری تهراننو اعلام کرد.
ماموران بعد از حضور در محل و انجام تحقیقات اولیه از اهالی مجتمع، مطلع شدند زنی 32ساله توسط همسر سابقش - مردی 35ساله به نام محمدرضا- با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است.
یکی از اهالی مجتمع محل جنایت، به ماموران گفت: «حدود ساعت هشتصبح با شنیدن صدایی بلند از خواب بیدار شدم. در خانه را باز کردم تا ببینم سروصداها از کجا میآید که «محمدرضا» را در راهپلهها دیدم. او درحالیکه بسیار عصبانی بود به خانه همسر سابقش رفت و با چاقوی آشپزخانه بیرون آمد و به سمت پایین پلهها رفت. ناگهان سروصدا زیادی در پایین راهپلهها ایجاد شد. وقتی پایین راهپله را نگاه کردم، محمدرضا را دیدم که همسر سابقش را با ضربات چاقو زده بود.»
ماموران بعد از اطلاع از جزییات حادثه، پرونده اولیه را تشکیل دادند و تلاش خود را برای یافتن مرد فراری آغاز کردند تا اینکه محمدرضا حدود دوساعت بعد به کلانتری تهراننو رفت و با معرفی خودش بهعنوان عامل جنایت، گفت بهدلیل اختلاف شدید خانوادگی و در حالت عصبانیت همسر سابقش را به قتل رسانده است. به این ترتیب محمدرضا به مرجع قضایی معرفی شد و به دستور شعبه چهارم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران، پرونده به همراه متهم در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
متهم پس از حضور در پلیس آگاهی بار دیگر به ارتکاب جنایت و قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: «سهسال پیش از همسرم جدا شدم اما او را عاشقانه دوست داشتم. طی این مدت تلاش زیادی کردم تا همسرم دوباره به زندگی بازگردد اما او هربار شرایطی جدید را مطرح میکرد.»
متهم درباره روز جنایت نیز به کارآگاهان گفت: «ساعت هشتصبح روز حادثه به خانه همسرم رفتم تا با هم بیرون برویم اما او گفت که میخواهد با تعدادی از دوستانش به مسافرت برود. دوستان او یکی از علتهای اصلی اختلاف من و همسرم بودند و همین موضوع باعث شروع درگیری لفظی ما دونفر شد. ناگهان همسرم گفت از من متنفر است و به هیچ عنوان قصد ندارد مجددا با من زندگی کند. همین موضوع باعث درگیری با او شد. درحالیکه از گفتههای او بسیار عصبانی شده بودم به آشپزخانه رفتم، چاقویی برداشتم و او را زدم. الان نیز از عمل خود بسیار پشیمان هستم. من همسرم را عاشقانه دوست داشتم.»
سرهنگ آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تایید این خبر گفت: «باتوجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت توسط مقام قضایی صادر شده و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.»
نظر کارشناس«رابعه موحد»، روانشناس درباره این پرونده میگوید: «بررسی اظهارات مردی که همسر سابقش را سهسال بعد از طلاق به قتل رسانده، نشان میدهد حس مالکیت این مرد نسبت به مقتول باعث چنین اتفاقی شده است. این احساس مالکیت، نتیجه آموزه غلط فرهنگی است و اگرچه، نمیتوان چنین فردی را بیمار دانست، اما میتوان پذیرفت که انگیزه چنین اقدام به قتلی، معلول تفکری بیمارگونه است. علت وقوع جرایمی ازاینجنس را بیشتر باید در فرهنگ ناصحیح جستوجو کرد. فرهنگ غلط، ذهن نادرست تولید میکند و محیط و عوامل محیطی هم باعث رشد و ایجاد چنین تفکراتی میشود. چنین فرهنگ اشتباهی در روابط بین افراد ایجاد میشود و فرد آن را از کودکی یاد میگیرد.»
او ادامه میدهد: «درباره این پرونده میتوان گفت حس مالکیت و خود را مالک همه لحظات دانستن نزد متهم از قبل وجود داشته است. مردی که بعد از طلاق معتقد بوده همسر سابقش نباید با دوستانش به سفر برود چنین رفتاری را در دوران زندگی مشترکشان هم داشته است. او میگوید بعد از طلاق هم همسرش را دوست داشته، اما نمیدانسته دوستداشتن با حس مالکیت تفاوت دارد و چنین رفتاری که نشان از مالکیت دارد؛ طرف مقابل را در حد شیء پایین میآورد.»
این کارشناس اضافه میکند: «متهم، توضیح داده بعد از طلاق برای رجوع تلاش کرده اما زن تمایلی به بازگشت نداشته است. بیشک، در چنین فردی حسادت ناسالم وجود دارد و به همین دلیل، به هر وسیلهای متوسل میشود تا مانع از سفررفتن همسر سابقش شود. تحمل او در چنین شرایطی تمام شده و از شدت عجز و ناتوانی، تنها راه برای جلوگیری از مسافرت همسر سابقش را که هنوز، حس حسادت و مالکیت بر او را دارد، در قتل زن دیده است. باید توجه داشت که تفکر ناسالم، احساسات ناسالم به وجود میآورد و در چنین شرایطی، فرد، ممکن است اولین راهحل را که بتواند او را به هدف برساند، انجام دهد.»
موحد چنین رفتارهایی را ناشی از «فرهنگ مردسالارانه» میداند و ادامه میدهد: «چنین رفتارهایی را میتوان در روابطی که هنوز به ازدواج منجر نشده است نیز دید. بهعنوان مثال، موارد متعدد اسیدپاشی ناشی از تفکری است که برخی مردان به خود حق میدهند؛ فکر کنند چون دختری را دوست دارند، مالک او هستند، بنابراین اگر دختر او را دوست نداشت و جواب رد داد به خود اجازه میدهند، اقدام به اسیدپاشی کنند. حال آنکه باید دانست تفکر و فرهنگ مردسالارانه چه ظلمی به خود مردان میکند زیرا نمیتوانند جایگاه واقعیشان را در برابر زنان پیدا کنند.»