در غیاب توضیح اصلاحطلبان درباره چرایی برجسته شدن شعار صیانت از رأی مردم به مثابه حقالناس، اصولگرایان آنها را به تکرار ماجرای انتخابات سال ۸۸ متهم میکنند. برداشتهای متفاوت از آینده مذاکرات هستهای، اصرار دولت بر حفظ قیمت ۷۲ دلاری نفت در بودجه و پیشبینی نوع واکنش حزبالله به حمله اخیر بالگردهای اسرائیلی دیگر مطالب مهم روزنامههای اخرین روز دی است.
آیا قرار است داستان انتخابات ۸۸ تکرار شود؟
مهدی محمدی در سرمقاله امروز وطن امروز با تیتر
«بند را آب دادند»، با اشاره به همایش پنجشنبه اصلاحطلبان نوشته: همایش روز پنجشنبه اصلاحطلبان در تهران را باید به فال نیک گرفت. درست است که دولت و وزارت کشور را باید از این حیث که چرا به جمعی از فعالان سیاسی که هیچ مرز روشنی با شورشیهای سال ۸۸ ندارند، مجوز برگزاری همایش دادهاند، مواخذه کرد ولی از یک منظر میتوان به آنها سپاس هم گفت. بیش از یک سال است کسانی در جامعه سیاسی ایران میگویند باید از حوادث سال ۸۸ عبور کرد. این گفتمان به تدریج بسیار فربه شده است. گاه میگویند هر چه بوده گذشته و نمیتوان یک کشور را در بخشی از گذشتهاش متوقف کرد. زمانی دیگر ادعا میشود اساسا هر دو طرف در آنچه در سال ۸۸ رخ داد مقصر بودهاند بنابراین نباید بر یک طرف بیش از حد سخت گرفت.
سخن برخی دیگر این است که کشور برای عبور از مشکلاتی که گرفتار آن است نیاز به وحدت همه دستجات و گروهها دارد و بار کشور را هیچ جناحی به تنهایی نمیتواند به دوش بکشد و از همه اینها نتیجه میگیرند که باید آسان گرفت و راه را برای فعالیت سیاسی کسانی که چهارچوبهای اصلی نظام را قبول دارند باز نگه داشت. لبّ لباب همه این سخنان این است که عدهای مدعی بودهاند فتنه ۸۸ موضوعی است که باید از آن عبور کرد و اصلاحطلبان هم اگر مجددا اجازه فعالیت سیاسی پیدا کنند، دیگر مسیر ۸۸ را تکرار نخواهند کرد. به تعبیر دیگر تلاش اکثر کسانی که خواستار مختومه شدن پرونده فتنه و حذف این کلمه از ادبیات حاکمیت و جریان انقلابی هستند این است که بگویند فتنه هم به لحاظ زمانی گذشته و رفته و هم به لحاظ سیاسی دیگر مدعی و طرفداری ندارد و هیچکس ـ از جمله هواداران موسوی در سال ۸۸ ـ خواهان بازگشت به آن وضعیت نیست. اینکه گفتم همایش روز پنجشنبه اصلاحطلبان را باید به فال نیک گرفت از آن رو است که تکلیف همه این بازیهای تبلیغاتی را یکسره میکند و به این سؤال که آیا میتوان دوباره به اصلاحطلبان اعتماد کرد و آنها را به عنوان عضوی از جامعه سیاسی پذیرفت یا نه؟ یک پاسخ سرراست میدهد.
از یک منظر همه آنچه را که در این همایش گفته شد میتوان در یک جمله خلاصه کرد: «یا ما برنده انتخابات مجلس هستیم یا از رای مردم صیانت نشده است»! آیا این جمله آشنا نیست؟ ماههای پایانی سال ۸۷ یعنی زمانی که گفتوگوها درباره انتخابات ریاستجمهوری تازه در حال آغاز شدن بود را به یاد بیاورید؛ همان ایامی که بذر فتنه ۸۸ با آغاز شدن زمزمههایی درباره احتمال تقلب در انتخابات در ذهن بخشهایی از جامعه کاشته شد. مگر آن زمان کسانی که بعدها تاریخیترین خیانت به جمهوری اسلامی را مرتکب شدند چه میگفتند؟ آیا سخن آنها چیزی جز این بود که احتمال عدم صیانت از آرای مردم و دستکاری در نتیجه انتخابات وجود دارد؟ آیا جز به همین دلیل کمیته صیانت از آرا را راه انداختند؟
مقدمات لازم برای تحمیل دروغ بزرگ تقلب به جامعه از ماهها قبل با تشکیک در سلامت انتخابات و امانتداری نظام نسبت به رأی مردم فراهم شد. وقتی میرحسین موسوی فردای اعلام نتایج گفت «زیر بار این خیمهشببازی خطرناک نخواهم رفت» و وقتی اصلاحطلبان به طور دستهجمعی در حالی که میدانستند امکان تقلب در انتخابات وجود ندارد، نظام را به دستکاری در آرای مردم متهم کردند و دست به کودتا زدند، بر شالودهای از سخنان چندین ماهه ایستاده بودند که جنس آن هیچ تفاوتی با آنچه روز پنجشنبه از «اصلاحطلبان معتدل» شنیدیم، ندارد.
با وجود آنکه کسانی که در همایش هفته گذشته جریان اصلاحات دور هم جمع شده بودند همه سعی خود را کردند که چهرهای میانهرو از خویش به نمایش بگذارند و آشکارا کاملا مراقب بودند که نقشههای پس پرده عیان نشود اما باز هم در میانه هیجان ناشی از بازگشت یکباره به صحنه سیاسی کشور نتوانستند خود را کنترل کنند و بند را آب دادند. برجستهترین پیام این همایش که تقریبا در همه سخنرانیها و اظهارنظرها و پیامهای مطرح شده در آن تکرار شد این بود که مهمترین نگرانی اصلاحطلبان از انتخابات آینده این است که از رای مردم صیانت نشود. حتی یکی از آقایان گفته است اساسا استراتژی انتخاباتی اصلاحطلبان در انتخابات آینده صیانت از رای مردم به مثابه حقالناس است.
این سخنان یک معنا بیشتر ندارد و آن هم این است که اصلاحطلبان معتدل ـ تندروها که جای خود دارند ـ نه تنها با فتنه ۸۸ مرزبندی نکردهاند بلکه ادبیات آنها همچنان همان ادبیات سال ۸۸ و برنامه سیاسیشان برای انتخابات آینده هم همان برنامه است. حتی این جریان چندان کاری هم به این ندارد که مردم مدتهاست از این نوع رادیکالیسم منحط فاصله گرفتهاند و حداقل انتخابات ۹۲ به آنها ثابت کرده اتهاماتی مانند عدم صیانت از آرای مردم را نمیتوان به نظام نسبت داد. این جریان، صرف نظر از آنکه مردم چگونه فکر میکنند به راه خود میرود و گویی اساسا سخنی جز متهم کردن نظام به ضدیت با رای مردم نداشته باشد، هر بار که فرصتی به دست میآورد یا به آن اجازه ورود به یک رقابت سیاسی داده میشود، باز به جاهلیت خود رجعت میکند و واگویه آن سخنان را از سر میگیرد.
از این منظر آنچه در همایش روز پنجشنبه گفته شد، شباهتی غیرقابل گذشت با آن فضایی دارد که چند ماه پیش از انتخابات ۸۸ شکل گرفت. درست است که به دلایلی که اینجا جای بحث آن نیست این جریان دیگر هرگز در موقعیتی نخواهد بود که بتواند جامعه را به رفتارهایی حتی شبیه آنچه در ۸۸ رخ داد وادار کند ولی این ناتوانی چیزی از قبح استراتژی سیاسیـ انتخاباتی «تقلب پایه» آن کم نمیکند. همین امر خود حجت موجهی است برای آنکه بر تمام آن خوشخیالیها و سادهانگاریها درباره عبور اصلاحطلبان از فتنهگری خط بطلان کشیده شود و یک بار دیگر این حقیقت مورد توجه قرار گیرد که متاسفانه این جریان تصمیم ندارد خود را به عنوان یک نیروی درون انقلاب و بخشی از ساختار سیاسی نظام تعریف کند و به قواعد یک بازی دموکراتیک تن دهد. اصلاحطلبان هنوز هم این فرض را که در یک انتخابات دموکراتیک بازنده شوند منتفی میدانند و موسویوار میگویند یا ما برندهایم یا اینکه لابد انتخابات ایراد داشته است!
روزنامهها پاسخ حزبالله را قطعی میدانندروزنامههای امروز در تحلیلهای خود از تجاوز نیروهای اسرائیلی به خاک سوریه و شهادت چند تن از نیروهای مقاومت، پاسخ حزبالله به اقدام اسرائیل را قطعی و غیر قابل اجتناب میدانند.
جوان درباره
«اجتنابناپذیری پاسخ حزبالله» نوشته: این حمله تنها سه روز پس از آن اتفاق افتاد که سید حسن نصرالله در گفتوگو با شبکه المیادین تأکید کرد که حملات دشمن صهیونیستی علیه سوریه را بیپاسخ نخواهند گذاشت. با وجود این تحلیلگران معتقدند حزبالله شتاب زده و از روی احساس به حملات روز یکشنبه رژیم صهیونیستی واکنش نشان نخواهد داد و در زمان و مکان مناسب اقدام خواهد کرد. روزنامه السفیر به نقل از یکی فرماندهان جنبش مقاومت اسلامی لبنان نقل کرد که پاسخ حمله رژیم صهیونیستی «اجتناب ناپذیر» است اما حزبالله «شتابزده» اقدام نخواهد کرد.
روزنامه الاخبار نیز که به حزبالله نزدیک است با اشاره به اینکه رژیم صهیونیستی با اقدام خود تمامی خطوط قرمز را زیرپا گذاشته است، نوشت: «بدون شک اسرائیل یقین دارد که حزبالله به این ترور پاسخ خواهد داد». حسن حجازی، کارشناس مسائل نظامی به شبکه تلویزیونی المنار وابسته به حزبالله گفت: چند گزینه اصلی برای پاسخ احتمالی حزب الله در نظر گرفتهاند که براین اساس احتمالاً پاسخ حزب الله یا در شبعا خواهد بود یا از بلندیهای اشغالی جولان در خاک سوریه. در همین حال بعضی کارشناسان اسرائیلی پیشبینی کردند که حزبالله در خارج از سرزمینهای اشغالی به این حمله پاسخ دهد. عاموس یادلین، رئیس سرویس جاسوسی نظامی رژیم صهیونیستی در واکنش به تجاوز این رژیم به القنیطره در سوریه و به شهادت رساندن شش تن از عناصر حزبالله لبنان در این منطقه گفت که حزبالله و سید حسن نصرالله دبیرکل آن به این عملیات پاسخ خواهند داد.
از سوی دیگر، یک منبع امنیتی وابسته به حزبالله لبنان به پایگاه تحلیلی و خبری الوقت گفت نباید انتظار داشت حزبالله از همان نقطهای به اسرائیل حمله کند که از آن مورد حمله واقع شده است و نیز نباید گمان کرد که عملیات حزبالله احساسی و عاطفی باشد. از این رو تلآویو مثل همیشه نخواهد توانست مشت حزبالله را در مرحله واکنش عملیاتی باز کند و به نیت حزبالله پی ببرد. بنابر گفته این مقام امنیتی، این منبع افزود، حزبالله نقطهای به اسرائیل حمله میکند که در آن عنصر غافلگیری رعایت شده باشد و ضربه واکنش حزبالله به گونهای طراحی میشود که به اقدامات تروریستی و استفاده تروریستی اسرائیل از بالگردها خاتمه دهد. در همین حال، منابع آگاه اعلام کردند که محور «مزارع شبعا» واقع در مرز سرزمینهای اشغالی با لبنان پس از آمادهباش کامل رژیم صهیونیستی در حالتی از تنش و نگرانی شدید به سر میبرد. بنا به گزارش «الجمهوریه»، رژیم صهیونیستی به تمامی نیروهای نظامی و امنیتی در این منطقه آمادهباش داده است.
محمد ایرانی سفیر سابق ایران در اردن هم در بخش پایانی مطلبی با تیتر
«پاسخ حزب الله حتمی است» در روزنامه اعتماد نوشته: بیتردید این اقدام صهیونیستها علیه حزب الله به هر دلیلی از سوی این رژیم توجیه شود، خواسته یا ناخواسته کمک به عقبه نیروهای معارض افراطی و جریان تروریسم موجود در خاک سوریه مانند القاعده و داعش خواهد بود: جریانهایی که این روزها خسارتهای زیادی را در داخل سوریه متحمل شدهاند. این اقدام به هر دلیلی از سوی رژیم صهیونیستی علیه مواضع حزب الله لبنان در سوریه انجام گرفته باشد، به نظر میرسد با آنچه که در گذشته رخ داده متفاوت است و تنشهای فی مابین و فضای تهدید فراهم شده بین دو طرف قبل از حمله اخیر گویای بالاگرفتن درگیری است و احتمالاپیامدهای جدی را از سوی نیروهای مقاومت لبنان به دنبال خواهد داشت. حزب الله به طور قطع بلافاصله و به صورت سریع در نخستین فرصتی که به دست آورد دست به اقدامی تلافی جویانه خواهد زد. این بار به نظر میرسد اوضاع از شرایط فعلی خارج خواهد شد و با توجه به شرایط داخلی در لبنان اگر حزب الله بتواند خودی در برابر اسراییل نشان دهد باعث بهبود وجهه حزب الله نه تنها در لبنان بلکه در جهان عرب خواهد شد.
خوشبینی به افزایش قیمت نفتروزنامه شرق امروز دو مطلب قابل توجه درباره آینده بازار نفت دارد. فریدون برکشلی نماینده پیشین ایران در هیأتعامل اوپک در سرمقاله این روزنامه با تیتر
«گزینههای نفتی محتمل» نوشته: در شش ماه گذشته بازار نفت بهقدری عجیب رفتار کرده که هر نوع انتظاری را میتوان از آن داشت. در عین حال با توجه به اخباری که اینروزها از وضعیت «نفت شیل» آمریکا میرسد، این انتظار را برای ما ایجاد کرده که روند نزولی قیمت نفت دوام نیاورد. اطلاعات رسیده نشان میدهد تولید این نوع نفت، کمتر از آن چیزی است که آمریکا عنوان میکند. آمریکا در خصوص «نفت صخره» بسیار محرمانه عمل کرده است اما بر اساس اطلاعات بهدستآمده از ١٢۴ دکلی که در تولید نفت فعال بوده، امروز بیش از ٩٠ دکل در حال استحصال نفت است.
هرچند خود آمریکاییها عنوان کردهاند تنها هفت تا هشت دکل از چرخه تولید خارج شده است اما اخباری که به دست ما رسیده نشان میدهد این اعداد بسیار بیشتر از آن چیزی است که اوپک اعلام میکند و تعداد دکلهای خارج از فعالیت، ٢۵ دستگاه اعلام میشود. در صورتی که این اعداد جدید صحیح باشد، بهطور حتم روند نزولی قیمتها ادامهدار نخواهد بود. خروج ٢۵دکل از مدار تولید به معنای کمشدن ٧٠٠ تا ٨٠٠هزار بشکه نفت در روز است که بههیچوجه عدد کوچکی نیست. باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که آمریکا در حال ورود به دوران رونق اقتصادی تازهای است و این یعنی تقاضا برای نفت در این کشور افزایش خواهد یافت. از سوی دیگر دلار در حال افزایش ارزش است. اگر به ششماه پیش بازگردیم، رشد ٣٠درصدی ارزش دلار بهخوبی قابل مشاهده است.
بنابراین ارزش خرید نفت نسبت به شش ماه قبل بالاتر رفته است. هرچند عوامل پیچیدهای بر بازار نفت موثر است و تحلیلگران به درستی نمیتوانند تصویری از آینده این بازار ارایه دهند اما دو نظریه درخصوص آینده قیمت نفت میتوان ارایه کرد. اگر روند ششماهه گذشته را معیار قرار دهیم، و افت بیشتر قیمت را متصور باشیم، به عقیده نگارنده قیمتها تا ٣۵دلار هم برای سال ٢٠١۵ کاهش مییابد. اما اگر تأثیر اتفاقاتی که به آن اشاره شد بر بازار نفت را در نظر بگیریم، در نیمه دوم سال ٢٠١۵ باید انتظار رسیدن قیمت به رقمهای بالاتری را داشت. یکی دیگر از دلایلی که افزایش قیمت نفت را محتمل میکند، وضعیت مبهم عربستان است و این احتمال وجود دارد، بهلحاظ اقتصاد سیاسی، اصرار بر عدم کاهش تولید تداوم نداشته باشد. همچنین در این بازار تولید نفت روسیه نیز کمتر شده است و حتما در بازار اثراتی خواهد داشت. البته اینکه اوپک در برابر کاهش تولید نفت هم مقاومت داشته به این مفهوم است که صرفه اقتصادی تولید نفتهای گران مانند شیل را کمتر کند و این اتحاد اوپک میتواند به افزایش قیمت در آینده کمک کند.
شرق در مطلبی دیگر
«اصرار دولت بر نفت ٧٢دلاری در بودجه» با وجود سقوط قیمت هر بشکه نفت به زیر ۵٠دلار را مورد توجه قرار داده و نوشته: عطش قیمت نفت برای نزولیشدن هنوز ادامه دارد با این حال مردان دولت یازدهم همچنان بر نفت بشکهای ٧٢دلار در لایحه بودجه٩۴ اصرار دارند. نوبخت، رئیس سازمان مدیریت و برنامه کشور در گفتوگوی ویژه خبری یکشنبه شب شبکهدوم سیما به صراحت گفت، تمایلی به تغییر نرخ ۷۲دلاری در بودجه۹۴ نداریم. او برای دفاع تمامقد از نفت ٧٢دلاری در لایحه بودجه دلیل هم آورد: عدهای معتقدند؛ نفت در سال بعد بالای ٨٠دلار خواهد بود، ضمن آنکه هیچ کس نمیتواند به قطع یقین بگوید ٧٢دلار هم نمیشود.
نوبخت در بخش دیگری از سخنانش بار دیگر بر اداره کشور با نفت ۴٠دلاری تأکید کرد و حتی با مرور تاریخ نفتی کشور گفت: افرادی که الان بودجه میبندند زمانی با نفت هفت و هشتدلاری هم بودجه بستند. اشاره نوبخت به دولت هاشمیرفسنجانی بود که بودجه با نفت هفتدلاری بسته شد. از زمانی که دولت لایحه بودجه٩۴ را مجلس ارایه کرد، نفت ٧٢دلاری برای هر بشکه نفت، بیشتر از دلار دوهزارو٨۵٠تومانی مورد نقد کارشناسان و نمایندگان مجلس قرار گرفته است. البته نوبخت برای این گروه هم دلیل آورد: ممکن است در پارهای جزییات نمایندگان حرفهایی داشته باشند اما من اعلام میکنم با ٧٢دلار میتوانیم کشور را اداره کنیم که اگر کمتر باشد از مکانیزم تخصیص استفاده میکنیم. یعنی بودجه منعطف بستهایم. نوبخت این را هم گفت که هر یک دلار اگر قیمت نفت پایین بیاید هزارمیلیاردتومان درآمدمان کم میشود. اگر دولت بودجه صداوسیما و بقیه را کم کند مورد انتقاد واقع میشود اما اگر ما این را با مکانیزم تخصیص بهتدریج عمل کنیم مشکلی به وجود نمیآید.
رئیس سازمان مدیریت در کنار این دفاع از تحققنیافتن ٣١هزارمیلیارد تومان از درآمدهای دولت بهخاطر کاهش قیمت نفت خبر داد و گفت: همانطور که با ٣١هزارمیلیاردتومان عدمتحقق درآمدها کشور را امسال کنترل کردیم برای سال بعد هم میتوانیم مدیریت داشته باشیم. با این حال او معتقد است؛ اگر قیمت نفت تا ۴٠دلار کاهش یابد عدمتحقق درآمد آن قابل مدیریت است؛ گفتهای که بارها از جانب او و دیگر مردان کابینه تکرار شده است. بهجز نوبخت، زنگنه هم در مقام دفاع از نفت ٧٢دلاری در لایحه بودجه٩۴ برآمد: قیمتی که تعیین کردیم از نظر خودمان منطقی است و کمیسیون تلفیق نیز کلیات آن را روز گذشته در مجلس تصویب کرد. سهروز قبل اما طیبنیا، وزیر اقتصاد از تدوین سهسناریو برای نفت خبر داد: دولت سهسناریوی بدبینانه، متوسط و خوشبینانه را برای قیمت نفت طراحی کرده که براساس آن، سیاستهای پولی، مالی، ارزی و تجاری کشور را تنظیم میکند. این سناریوها در حالتهای مختلف و با توجه به قیمت نفت که نرخهای ۴۰، ۵۰ و ۷۰دلار را پیشبینی کرده، قابلاجراست.
دوراهی خوشبینی و بدبینی برای مذاکرات هستهایجوان با روتیتر
«مذاکرات فرسایشی، پیچیده با اختلاف زیاد و کند است» و تیتر
«عراقچی: فشارها بیشتر شود میز مذاکره را ترک میکنیم» نوشته: دیپلماتها در ژنو دور اخیر مذاکرات ایران و ۱+ ۵ در ژنو را مفید و سازنده توصیف کردند، ولی نفر دوم تیم مذاکره کننده هستهای گفته که مذاکرات، کند و فرسایشی پیش میرود و در صورت افزایش فشارها، ایران میز مذاکرات را ترک خواهد کرد.
خراسان نیز در مطلبی با تیتر
«با نگاه غلط آمریکا ۱۰ سال دیگر هم به توافق نمیرسیم» نوشته: دیروز ۲۹دی ماه و در روز هوای پاک، برخی از مسئولان از جمله حسن روحانی رئیس جمهور و اعضای کابینه از وسایل نقلیه عمومی برای حضور در محل کارشان استفاده کردند و محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه که به تازگی از مذاکرات ژنو بازگشته از جمله آنها بود. رئیس دستگاه دیپلماسی دولت یازدهم که به گفته خودش علاقه زیادی به مترو دارد و قبل از اینکه عهده دار این تصدی شود از مترو زیاد استفاده میکرده ـ حتی زمانی که بازنشسته بوده ـ و آن دوران را زیاد دوست داشته، به همراه همسرش با مترو برای قدم زدن به بازار میرفته و این نوبت اولین باری بود که طی دوران مسئولیتش (وزیر خارجه) با مترو به محل کار میرفت، ساعت ۶:۴۵ صبح ودر هوای گرگ ومیش در ایستگاه مترو تجریش حضور یافته بود. جایی که خبرنگاران و تصویربرداران انتظارش را میکشیدند. ظریف در جمع خبرنگاران از کم و کیف مذاکرات اخیر در ژنو و دیدارش با جان کری و پیاده روی ۱۵ دقیقه ایاش به همراه همتای آمریکایی، آینده توافق جامع، اهانت نشریه شارلی ابدو به پیامبر اسلام و... سخن گفت. وزیر خارجه کشورمان با بیان اینکه مذاکرات بسیار پیچیده شده گفت: اگر آمریکاییها میخواهند به نتیجه برسند، هر چه سریعتر بازی خطرناک فشار بر ایران را خاتمه دهند. ظریف با اشاره به اینکه اکنون کلیات مذاکرات مشخص شده و تیمها وارد جزئیات شدهاند از دیدار با وزرای خارجه گروه ۱+ ۵ در حاشیه اجلاس جهانی اقتصادی داووس و نشست امنیتی مونیخ خبر داد. او با بیان اینکه آمادگی داریم تا بهمن ماه و سالگرد پیروزی انقلاب به نتیجه برسیم گفت: با نگاه غلط آمریکاییها (برای رسیدن به توافق) ۱۰ سال هم کافی نیست.
یوسف مولایی ولی در روزنامه آرمان در یادداشتی با تیتر
«خوشبین به مذاکرات» نوشته: ایران و کشورهای ۱+ ۵ مدتی است که بر سر میز مذاکره نشستهاند تا به سالها تنش بر سر برنامه هستهای ایران پایان دهند. مذاکراتی که میتواند با تدبیر تیم سیاست خارجی ایران بدل به یک فرصت درخشان برای ایران شود تا جبران سالهای تحریم را نیز کرده باشد. با این حال دو نکته در دل مذاکرات نهفته است؛ اول اینکه ۱+ ۵ ساختار حقوقی تعریفشدهای ندارند و موفقیت مذاکرات به این معنا نیست که اکثریت اعضا با ایران موافق باشند. در واقع ساختار ۱+ ۵ به صورت یک کارگروه از شش قدرت بینالمللی است که هر کدام شخصیت مستقل خود را در مذاکرات دارند و در مذاکرات بر اساس منافع ملی کشور خود موضعگیری میکنند.
نکته دیگر اینکه قطع رابطه ایران و آمریکا به خاطر تنشهای متعدد و اختلافات فراوان سیاسی، تأثیر زیادی روی افزایش حجم تحریمها علیه ایران داشته است و همانطور که رئیسجمهور به این مسأله اشاره کردند، حلوفصل اختلافات با آمریکا میتواند بسیاری از گرههای حاضر در پرونده هستهای ایران را باز کند. از این جهت مذاکرات دو جانبهای که بین ظریف و کری برگزار میشود یا در سطح مقامات بالاتر و پایینتر وزیران خارجه ایران و آمریکا، میتواند چشمانداز مثبتی از به نتیجه رسیدن مذاکرات باشد. با این مقدمه تاکید بر این نکته ضروری است که هرگونه توافق دوجانبه ایران با آمریکا درمورد پرونده هستهای برای دیگر کشورهای مذاکرهکننده الزامآور نیست و هرچند مذاکرات ایران و آمریکا از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است اما میتواند «یک مقدمه خوب» برای مذاکرات نهایی باشد. طبیعی است آمریکا نیز که برای تحریم ایران از همکاری این کشورها بهره برده است بدون هماهنگی با آنها تحریمها را لغو نمیکند و با اینکه بر اساس حقوقی لغو تحریمهای یکطرفه آمریکا نیازی به تائید و مصوبه نهاد دیگری ندارد اما نزاکت بینالمللی ایجاب میکند که وقتی این کشورها در ساختاری با هم همکاری میکنند، بهصورت یکطرفه خارج از چهارچوب عمل نکنند و برای تصمیم هم احترام قائل شوند.
در واقع آنچه باعث میشود «کری» در مذاکره با «ظریف» توافقی نهایی را امضا نکنند بیش از آنکه الزامی حقوقی باشد، رعایت عرف دیپلماتیک است. با این حال به نظر میرسد درحال حاضر دیگر کشورهای حاضر در ۱+ ۵ مشکل چندانی با ایران ندارند و مشکل اساسی از اصرار آمریکا برای صدور قطعنامههای شورای حکام و شورای امنیت علیه ایران بوده است. اگر آمریکا بپذیرد که گشایشی در پرونده هستهای ایران بهوجود آمده است با توجه به نقش و نفوذی که این کشور در شورای امنیت دارد بدون شک ایران میتواند به چشمانداز مثبت مذاکرات خوشبین باشد.