از مدتها پیش از درگذشت ملک عبدالله، پادشاه عربستان سعودی، بحثهای مختلفی درباره آینده سیاستهای داخلی و خارجی این کشور درگرفته بود که طی هفتههای اخیر و با روی کار آمدن پادشاه جدید، جدیتر شده است. در همین زمینه، یک روزنامه لبنانی در مطلبی تحلیلی، به بررسی تغییرات احتمالی سیاست منطقهای عربستان در دوره جدید پرداخته است.
به گزارش «تابناک»، روزنامه لبنانی «السفیر» در مطلبی به بررسی تغییرات محتمل در سیاست منطقهای عربستان سعودی پرداخته و اشاره میکند با مرگ ملک عبدالله، رقابت میان جناح نزدیکان ملک عبدالله و جناح «سدیری» ـ که پادشاه جدید عضوی از آن است ـ نمودی جدی یافته است. اما در دل این تقابل، رقابتی نیز بر سر تعریف اصول و اولویتهای سیاست منطقهای عربستان سعودی وجود دارد که از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
از آنجا که سیاست خارجی و سیاست منطقهای هر کشور، بازتابی از سیاستهای داخلی آن کشور است، طبیعی است که تغییرات صورت گرفته در رأس هرم قدرت در عربستان سعودی، سبب شود سیاستهای منطقهای این کشور از برخی جنبههای با آنچه در دوره ملک عبدالله بود، متفاوت شود.
در بعد داخلی، تردیدی نیست که اولویت خاندان سعودی، تضمین بقای خود از طریق ساز و کارهایی است که توسط ملک عبدالعزیز، بنیانگذار این خاندان تدوین شده است. این ساز و کارها با وجود شکلگیری چالشهای اجتماعی در مقابل آل سعود و همچنین رقابتهای داخلی آنها، همچنان مورد استفاده است.
در جنبه بین المللی نیز بدون شک، هیأت حاکمه جدید در عربستان، به جوهره ائتلاف بین المللی شکل گرفته توسط عبدالعزیز، یعنی اتحاد این کشور با آمریکا که از سال ۱۹۴۵ برقرار است، پایبند خواهد ماند؛ بنابراین، باید گفت، مهمترین تغییری که از جنبه سیاسی درباره عربستان شاهد آن خواهیم بود، تغییر در اولویتهای این کشور در سطح منطقهای خواهد بود.
در این زمینه باید اشاره کرد که از سیام ژوئن ۲۰۱۳ به بعد، منطقه شاهد شکل گیری روندی جدید از اتحادها بود که محور آن را سقوط اخوان المسلمین از قدرت در مصر تشکیل میداد. در پی این واقعه، محور ترکیه ـ قطر آشکارا رو به ضعف گذاشت؛ اما محور تحت رهبری ایران ـ که در زمینه مخالفت با افزایش حضور محور عربستان، امارات و اردن در مصر، دیدگاهی مشابه ترکیه و قطر داشت ـ به قوت خویش باقی ماند.
در پی این تحولات، عربستان سیاستهای خود را بر مبنای محور مبارزه با اخوان المسلمین و آنچه تروریسم برآمده از این گروه میخواند، قرار داد که این امر، با منافع و دیدگاههای امارات، مصر و اردن نیز همسو بود؛ اما از آنجا که این نوع ضدیت با اخوان السلمین و مقابله با این گروه، با دیدگاههای کاخ سفید و نهادهای تصمیمگیر در آمریکا مغایر بود، کشورهای حاضر در محور عربستان، تصمیم گرفتند عنوان کلی «مبارزه با تروریسم» را اولویت خود اعلام کنند.
به موازات این امر، محور مذکور جنبه مهمی از تلاش خود را به منزوی کردن سیاسی ترکیه در منطقه و همچنین افزایش فشار بر قطر به منظور قطع کردن حمایتهای خود از اخوان المسلمین معطوف کرد. از سوی دیگر، ملک عبدالله اولویت اصلی خود را بر حمایت سیاسی و اقتصادی از دولت جدید مصر قرار داد و با ابزارهای مختلف نسبت به انجام این کار، اقدام کرد. در همین راستا، با وجود ادامه تعاملات میان ریاض و آنکارا، تلاش برای منزوی کردن ترکیه در منطقه به شدت از سوی دولت سعودی پیگیری شد.
اما درباره اولویتهای دولت جدید سعودی، باید به این نکته اشاره کرد که همزمان با اعلام خبر درگذشت ملک عبدالله، حوثیها توانستند کنترل کامل پایتخت یمن را به دست بگیرند؛ امری که موازنه قوای منطقهای را به نفع ایران و به ضرر عربستان تغییر میدهد. بنابراین، همزمان شدن تغییر در هیأت حاکمه سعودی با تغییر در موازنه منطقهای، انتظار بازنگری در اولویتهای منطقهای عربستان را ایجاد میکند.
جناح سدیری که اکنون به قدرت رسیده و مهمترین نماینده آن، شاهزاده محمد بن نایف، وزیر کشور و جانشین ولیعهد در دولت جدید است، بر این باورند که ایران مهمترین تهدیدی است که عربستان سعودی در منطقه با آن مواجه است که جنبههای این تهدید در تقابل دو کشور در عراق، لبنان، یمن و سوریه قابل مشاهده است؛ بر این اساس، اولویت بندی جدیدی در سیاستهای منطقهای عربستان در حال شکل گیری است که بر اساس آن، اولویت «مواجهه با خطر ایران»، جای اولویت «مبارزه با تروریسم» را میگیرد.
در راستای دستیابی به این هدف، عربستان در پی شکل دادن به مجموعهای جدید از اتحادهاست که محور آن، ایجاد یک «بلوک سنی» در منطقه به منظور مقابله با ایران و محور مورد حمایت ایران است. بر این اساس، میتوان گفت، تغییر در هیأت حاکمه سعودی، از مرزهای عربستان فراتر رفته و ماهیت اتحادهای منطقهای را در برمی گیرد.
برای دستیابی به این هدف، عربستان به متحد شدن با قطر و ترکیه نیاز دارد که لازمه این امر نیز تغییر رویکرد نسبت به اخوان السلمین است؛ اما عربستان سعودی مایل به بازگشت این گروه به قدرت رسید و احتمالاً تنها اقدامی که در این زمینه انجام دهد، کاستن از شدت برخوردها با اخوان است. اقدامی که احتمال دارد این زمینه انجام شود، ترویج نوعی مصالحه داخلی از سوی عربستان در کشورهایی است که اخوان در آنها فعالیت دارد تا از این طریق، گروه مذکور در فرایند سیاسی این کشورها ادغام شده و دیگر به عنوان چالشی بر سر راه تشکیل اتحاد منطقهای مورد نظر سعودیها مطرح نباشد.
نشانهای این روند، از هم اکنون در کشور مصر به چشم میخورد؛ برای نمونه، به تازگی دیدارهایی میان چهرههای اپوزیسیون مصری وابسته به اخوان المسلمین با نمایندگان جناح سدیری عربستان صورت گرفته است. از سوی دیگر، پس از درگذشت ملک عبدالله، رسانههای قطری بار دیگر فشار خود را بر دولت مصر افزایش دادهاند.
در مجموع، با کنار هم قرار دادن تغییرات صورت گرفته در صدر هیأت حاکمه سعودی با تحولات منطقه، میتوان گفت که اولویت اصلی منطقهای عربستان سعودی در حال حاضر، مواجهه با «تهدید ایران» است. با این حال، نکته اینجاست که در راستای تحقق این هدف سعودیها، مصر متحمل بیشترین هزینهها خواهد شد، زیرا دولت کنونی مصر از روند مصالحه عربستان با اخوان و قدرت گیری دوباره ترکیه و قطر، متضرر خواهد شد. از سوی دیگر، مشکل اساسی که محور عربستان ـ ترکیه با آن مواجه خواهد بود، مغایر بودن رویکردهای این محور با دیدگاههای آمریکاست که از سالها پیش در حال پیگیری روند دیپلماسی هستهای با ایران است.