در ادامه سلسله گفتوگوهای نوروزی شخصیتهای سیاسی با روزنامهها، این بار رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، مفصل به عملکرد دولت یازدهم پرداخت. ادامه حواشی ماجرای علی مطهری در شیراز، ازسرگیری مذاکرات هستهای در سوئیس و اعتراض برخی روزنامههای اصولگرا به حضور معصومه ابتکار در برنامههای تلویزیونی، دیگر اخبار مهم روزنامههای یکشنبه است.
هاشمی رفسنجانی: روحانی باید وعده مشروط میدادآیتالله هاشمی رفسنجانی در گفتوگویی که روزنامه آرمان با وی داشته است مفصل به فضای کار، موانع و فرصتهای پیش روی دولت یازدهم و نیز بررسی عملکرد دولت پرداخته است. برخی از مهمترین مسائل مطرح در این گفتوگو به قرار زیر است؛
ـ مشکلاتی را که الان آقای روحانی در داخل دارد، من نداشتم. میبینید در هر سفری که هیات مذاکرهکننده میروند، دروغی علیهشان میبندند و ابراز دلواپسی میکنند. درست است که برای مصالح کشور نباید به حاشیهسازیها توجه کرد، ولی حداقل این است که روحیه تیم مذاکرهکننده را بهجای حمایت، تشویق و استقبال خراب نکنند، متاسفانه این اقلیت پر سروصدا آدمهایی هستند که خودشان را انقلابی میدانند. این مشکلات را دولت روحانی دارد که من کمتر داشتم. نکته کاملاً مثبت دیگری که آن زمان داشتم این بود که با رهبری تقریباً در همه موضوعات همنظر بودیم. مثلاً وقتی میخواستیم کابینه را تشکیل دهیم، با هم نشستیم و درباره تک تک وزرای پیشنهادی صحبت کردیم. رهبری یادداشت میکردند و ورقهای که الان در دست ماست، به قلم ایشان است که اسامی اعضای کابینه نوشته شده است. اینطور که باشد ایشان هم از دولت خاطر جمع است. هر کار مهمی که میخواستیم انجام دهیم، ایشان موافقت میکردند.
ـ در مسأله اقتصادی آقای دکتر روحانی بحث خروج از رکود تورمی را مطرح کردند و امیدی دادند که وضعیت معیشتی مردم خوب میشود، اما آنچه مردم لمس میکنند، این نیست. یعنی نگرانی در مردم درباره مسائل اقتصادی وجود دارد. این موضوع را خود آنها هم میفهمند، اما جوابشان علمی و منطقی است. آنها میگویند ما نمیگوییم تورم صفر شده است. گفتند که در ماه بهمن تورم اضافه نشد، بلکه کم شده، اما صفر نشده است. خودشان میگویند که تورم هنوز ۱۴ تا ۱۵ درصد است. قبلاً با تورم ۴۰ تا ۵۰ درصدی دائماً جهش قیمتها را داشتیم و الان آرامش برقرار است، ولی هنوز ۱۴ درصد تورم داریم. محاسبه تورم جامعه روی ۴۰۰ تا ۵۰۰ قلم است که خیلی از این موارد در سبد کالایی خرید مردم نیست. حرفشان علمی و درست است، اما مردم مخصوصاً طبقات پایین باید لمس کنند. حق با مردم است، آنها که حرفهای پیچیده اقتصادی را موثر نمیدانند و آنچه لمس میکنند، گرانی سفره است. دولت هم این را میداند و چندبار هم توضیح دادهاند.
متأسفانه گویا صداوسیما خیلی نمیخواهد که این مسأله را حل کند. چون اگر میخواستند، برنامه میگذاشتند. آنها بلد هستند که کارها را حل کنند اما نمیخواهند. سال آینده دو انتخابات را در پیش داریم؛ انتخابات مجلس با توجه به اینکه مجلس در راس امور است و مجلس خبرگان رهبری که جایگاه خود را دارد. به تجربه دیدهایم که این موارد جواب نداده است. تا کی قرار است روی سیاستهای اشتباه پیش برویم؟ در تریبون هم وعدههایی داده میشود و هنوز میگویند به وعدهها پایبندیم. اینکه بگویند یادمان نمیرود که چه گفتهایم، ولی عمل نشود! در دراز مدت برای دولت خوب نیست. الان بخش عمده گروههای سیاسی نگران هستند. اشکال کار این بود که وقتی آقای روحانی وعده میداد، وعده مشروط نمیداد و میگفت که این کار را میکند. میدانست ابزاری که باید این کارها را انجام دهد، در دست دولت نیست.
آقای روحانی چه تحویل گرفته؟ جز قوه مجریه چیز دیگری ندارد. بودجه قوه مجریه هم باید در مجلس تصویب شود که مجلس هم حسابهای خودش را دارد. یعنی در بودجه هم فرمانبر است و تصمیمگیر نیست. فقط مجری آن هم مجری دستبسته است. از لحاظ تبلیغات تقریباً دستشان خالی است که آنهم معلوم نیست چکار میکنند! ما که ازرسانههای دولتی نمیفهمیم که دارند از دولت دفاع میکنند یا انتقاد! روزنامههای دیگر بیشتر این کارها را میکنند. روزنامههایی که باید طلبکار باشند، ولی کار خودشان را خوب انجام میدهند. امثال روزنامه شما، چند روزنامه است. صداوسیما هم که وضعش معلوم است. قوه قضاییه راه خودش را دارد. مجلس آنگونه است. ارتش کاری به مسائل سیاسی ندارد.
دولت بیشتر از دیگران گلهمند است. توقعات بیشتری دارند که کسی پاسخ نمیدهد. در مجموع دولتی آمده که فقط اجرای فرمان کارهای اجرایی را برعهده دارد. تصمیمساز و تصمیمگیر نیست. فقط در جاهایی میتواند تصمیمگیر باشد که آنهم با مزاحمینی مواجه است. مثلا دانشگاهها مال دولت است و میتواند قدری وعدههای به آنجا را عملی کند که آقای روحانی تلاش خود را کرد. ولی دیدید، هر وزیری آورد، مقاومت کردند. وزارت ارشاد مال دولت است، ولی مدعیان ارشاد در سراسر کشور هستند که هر کسی برای خودش یک وزارت ارشاد است و هرطور میتوانند، عمل میکنند. واقعاً دولت دستبسته است. برای مذاکراتی که رهبری راضی است از مذاکرهکنندگان تجلیل، تعریف و حمایت میکند، میبینید، چکار میکنند. در مسائل امنیتی عدهای میخواهند خردهشیشه در نان مردم بریزند و چیزهایی میگویند. اگر مردم بدانند و قبول کنند که دولت میخواهد به وعدههایش عمل کند و ابزارش را ندارد، این اشکالات وارد نمیشود. دولت میخواهد همه کارها را با جدیت انجام دهد، اما خودشان هم اشکالاتی دارند، ولی عمدتا وعدههایی داده که الان عملاً قابل اجرا نیست. اگر سال آینده این تحریمها ادامه داشته باشد، سال بسیار مشکلی است. مگر اینکه انشاءا... به جایی برسد و راهها بازتر باشد.
ـ (درباره محتوای آخرین نشست خصوصی با رئیسجمهور) همه موضوعات. وقتی مینشینیم همهچیزهایی را که لازم است، با ایشان مطرح میکنیم. مسأله هستهای را گفتیم تا بفهمیم چطور است و چکار میخواهند بکنند. من نیز نظرم را گفتم. انتخابات را مطرح کردیم. گفتم که مسائل گرانیها را توضیح دهند تا مردم متوجه شوند که تورم پایین آمده، ولی معنایش این نیست که قیمتها گران نمیشود. خیلی صریح بگویند و با صداوسیما مصاحبه کنند. وزرا بگویند و بیشتر حرف بزنند. راجع به اعراب و مسائل زیادی که در کشور است، صحبت کردیم.
اعتراض روزنامههای اصولگرا به حضور معصومه ابتکار در تلویزیوندو روزنامه وطن امروز و جوان با انتشار مطالبی به موارد اخیر حضور رئیس سازمان محیط زیست در تلویزیون اعتراض کردهاند. مهدی جابری در شروع مطلبی با تیتر
«ابتکار روی آنتن!» در وطن امروز نوشته: «یک بام و دو هوا» و «ماهیگیری از آب گلآلود»؛ اینها تصاویر غیرطبیعیای است که این روزها در حوزه دولتی محیطزیست مشاهده میشود و مدیران این بخش میخواهند به زور، رنگ هوا را آنهم نه با شیب ملایم بلکه با شیب تند، تغییر داده و به خورد مردم بدهند؛ دقیقا به همان سبک و شیب که میلیاردها لیتر بنزین غیراستاندارد و گاه سرطانزای خارجی را به اسم یورو ۴ وارد ریههای شهروندان کردند.
با گذشت چند روز از بیانات مهم رهبر انقلاب درباره وضعیت زیستمحیطی کشور و تأکید ایشان بر پرهیز از سیاسیکاری در این حوزه، برخی مدیران ارشد سازمان محیط زیست کشور وارد فضای جدیدی از جوسازی شدهاند و سعی میکنند در گرد و غبار و فضای غیرشفافی که از قبل ایجاد کردهاند، به ماهیگیری ادامه دهند. البته انگیزه این عده برای افکار عمومی مشخص شده است و همانطور که رهبر انقلاب نیز اشاره کردند، مردم از این پس درباره مسائل زیستمحیطی قضاوت خواهند کرد.
جوان نیز در مطلبی با تیتر
«تطهیر فتنه این بار از قاب سیما!» نوشته: تولید برنامههای گفتوگومحور در حوزه سیاسی آن هم در صداوسیما عمدتاً با هدف افزایش آگاهی مردم نسبت به حقایق مسائل و رویدادهای این حوزه صورت میگیرد که یکی از ابزارهای مهم آن استفاده از تهیهکننده و مجری تواناست؛ موضوعی که به نظر میرسد در برنامه جمعه «شناسنامه» اتفاق نیفتاد و خروجی آن بر خلاف اهدافی بود که عوامل این برنامه بارها بر آن تأکید کرده بودند.
تولید برنامههای گفتوگومحور در حوزه سیاسی آن هم در صداوسیما عمدتاً با هدف افزایش آگاهی مردم نسبت به حقایق مسائل و رویدادهای این حوزه صورت میگیرد که یکی از ابزارهای مهم آن استفاده از تهیهکننده و مجری تواناست؛ موضوعی که به نظر میرسد در برنامه جمعه «شناسنامه» اتفاق نیفتاد و خروجی آن برخلاف اهدافی بود که عوامل این برنامه بارها بر آن تأکید کرده بودند.
میهمان این هفته برنامه شناسنامه خانم ابتکار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست بود که توانست با بیان مواضعی اهداف خاص جریان متبوع خود را دنبال کند که از جمله آن «تطهیر سران جریان تجدیدنظرطلب و از جمله لیدر اصلاحات با ۱۸ بار نام بردن از وی»، «معرفی مجلس تندرو ششم به عنوان بهترین مجلس»، «دولت اصلاحات را پاکدستترین نامیدن!» و «وارونهنمایی اقدامات براندازانه طیف متبوع خویش در سال ۸۸» است.
این سخنان در حالی از سوی خانم ابتکار عنوان میشد که مجری برنامه بر خلاف ماهیت برنامههای چالشی و گفتوگومحور، تنها نظارهگر این اظهارات بود و با سکوتهای طولانی خویش به نوعی سخنان تأملبرانگیز خانم ابتکار را تأیید میکرد.
این سخنان در حالی همچنان با سکوت مسئولان صداوسیما روبهرو شده که حاوی ابهامات فراوانی است، در شرایطی که به دستور دادستان و مراجع ذیصلاح، رسانهها اجازه انتشار عکس و سخنان رئیس دولت اصلاحات به عنوان یکی از سران فتنه را ندارند و با برخی از رسانهها دراین باره برخورد شده، چرا در یکی از برنامههای رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران ۱۸بار از وی نام برده میشود؟ یا اینکه به چه دلیل مجری این برنامه طی یک ساعت ونیم زمان این برنامه هیچگاه سعی نکرد رشته سخنان خانم ابتکار را قطع و در خلال سخنان جهتدار وی، سؤالاتی را مطرح کند، مگر نه این است که در برنامههای گفتوگومحور سؤالات متعدد و چالشی از میهمان برنامه پرسیده میشود، پس چرا چنین موضوعی در این برنامه اصلاً اتفاق نیفتاد؟
چرا آنجایی که خانم ابتکار از مجلس ششم با نیکی و تفاخر یاد میکند مجری برنامه از خیانتها و رفتارهای ساختارشکنانه اعضای تندرو این مجلس چیزی بر زبان نمیآورد؟
چرا زمانی که خانم ابتکار از پاکدستی دولت اصلاحات سخن به میان میآورد، از اختلاسهای چشمگیر که نمونه بارز آن اختلاس شهرام جزایری است، حرفی گفته نمیشود؟
اساساً چه ضرورتی دارد که افرادی با سابقه خاص و افکاری نشانهدار به اینگونه برنامه دعوت شوند و بعد از آن تهیهکننده یا مجری اینگونه برنامهها از مدیریت برنامه ناتوان باشند؟
آیا نباید در تهیه و تولید اینگونه برنامهها اندکی تجدیدنظر کرد یا حداقل مدیریت آن را به افراد توانا با سوابق مشخص سپرد تا شاهد اینگونه اقدامات تأسفبرانگیز نبود؟
به راستی نباید نگران بود که جماعت برانداز این بار به بهانههای مختلف از تریبون رسمی نظام علیه منافع و مصالح کشور طغیان کنند؟
علاقه هواداران مذاکرات هستهای به شورای امنیت و مخالفان مذاکرات به سنای آمریکابین روزنامههای دو گروه موافق و مخالف مذاکرات هستهای در مرجع حقوقی مورد توجه انها در موضوع هستهای تفاوت بارزی وجود دارد.
مخالفان مذاکرات بیشتر متوجه نقش سنای آمریکا و موانعی هستند که قانونگذاران امریکایی میتوانند در راه توافق هستهای ایجاد کنند. وطن امروز در شروع مطلبی با تیتر «واکنش وزیرخارجه آمریکا به نامه ۴۷ سناتور آمریکایی به مقامات ایران: نابود شدیم» نوشته: گروه سیاسی: نامه ۴۷ سناتور آمریکایی به مقامات ایران اگرچه به اعتبار اوباما شلیک کرد و فروپاشی اخلاقی در جامعه سیاسی آمریکا را نشان داد اما در واقع واقعیتی را در پیش چشم همه قرار داد و آن قدرت و اختیار قانونی کنگره در مناسبات و تعهدات بینالمللی ایالات متحده است. اگرچه مخاطب نامه سناتورها مقامات ایران بودند اما در واقع آنان خطاب به مقامات همه کشورها اعلام کردند تعهدات اوباما به تنهایی نمیتواند اعتبار لازم برای انجام یک توافق یا مفاهمه سیاسی را ایجاد کند.
در مقابل روزنامه دولتی ایرانی در شروع یادداشت خود با تیتر
«توافق، در کانال شورای امنیت» نوشته: مذاکرات هستهای ایران با گروه ۱+ ۵ در حالی به مراحل حساس و تعیینکننده رسیده است که طرفین در تلاشند تا توافق احتمالی برای پایان دادن به چالش هستهای را به تأیید شورای امنیت سازمان ملل متحد برسانند. در این زمینه ذکر چند نکته حائز اهمیت است:
یکم؛ از نظر ایران آنچه بحران اتمی خوانده میشود جزو اتهاماتی اثبات نشده از سوی جامعه جهانی علیه برنامه صلحآمیز هستهای ایران نیست که بعضاً ناشی از ابهامات و سوء تفاهمها و بعضاً ناشی از اغراضی دیگر بوده که در شکلگیری این چالش جدی دخالت داشتهاند. اکنون که بازیگران مهم سیاست بینالملل به ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران پی بردهاند و ضرورت تغییر تصمیمات نادرست درباره ایران را دریافتهاند باید نسبت به تغییر مسیر اقدام نمایند. مصوبات شورای امنیت در تحریم ایران باید در همان شورا لغو شوند تا این بازنگری در قالب مصوبه جدید همین شورا رسمیت یابد.
دوم؛ درحال حاضر، دو پیشنهاد روی میز مذاکره قرار دارد. یک پیشنهاد این است که متن مورد توافق ایران و گروه ۱+ ۵ به تأیید شورای امنیت برسد. پیشنهاد دیگر آن است که شورای امنیت، قطعنامه مستقلی ناظر به این موافقتنامه صادر کند. این دو روش، تفاوتهای شکلی دارند اما از منظر تأثیرگذاری همانند یکدیگرند و در نهایت الزامات حقوقی تقریباً یکسانی را به وجود میآورند.
سوم؛ در صورتی که توافق ایران و گروه ۱+ ۵ در قالب یک قطعنامه تأیید شود، تأثیرات مهمی به دنبال دارد. با این قطعنامه، هم اثر حقوقی تحریمهای شورای امنیت از بین میرود و هم تحریمهای یکجانبه و چندجانبه دیگری که در غیر شورای امنیت به تصویب رسیده، بیاساس میشود زیرا این تحریمها مستند به اجماع بینالمللی بودهاند و هنگامی که مبنای تحریمها منتفی شود، مشروعیت همه تحریمهایی که بر پایه آن شکل گرفته نیز فرو خواهد ریخت. توافقی که تأیید رسمی شورای امنیت را به همراه داشته باشد باعث کاهش یا رفع کامل نگرانیهایی خواهد شد که بر سر راه همکاریهای بینالمللی ایران مانع ایجاد کردهاند. اصلاح نگاه جهانی به ایران و ترمیم مناسبات ایران و کشورهای مختلف جهان سرعت خواهد گرفت. در واقع، فضای روانی که در نتیجه تحریمها شکل گرفته، دچار فروپاشی میشود و دایره تهدید مخالفان توافق نیز محدودتر و کار بر آنان دشوارتر میشود.
این در حالی است که پیشنهاد صدور این قطعنامه از جانب اعضای ثابت شورای امنیت خود نشان دهنده چند اتفاق مهم است؛
اول آنکه نشان میدهد قدرتهای جهانی به شکست سیاست منزویسازی ایران و ناکارآمدی سناریوی ایران هراسی و مخدوشسازی وجهه بینالمللی ایران پی بردهاند و اکنون درصدد برآمدهاند تا مناسبات خود با ایران را براساس تازهای استوار کنند. دیگر آنکه این قطعنامه نشان دهنده نیاز جامعه جهانی به نقش سازنده ایران برای حل و فصل مشکلات نه تنها منطقهای بلکه بینالمللی است. همچنین، نشان از منزوی شدن بیشتر بازیگران و جریانهای مخالف توافق با ایران در سطح بینالمللی دارد و به معنای شکست تلاشهای اسرائیل در کارشکنی در بازسازی روابط ایران با جامعه بینالملل خواهد بود.
در فضای کنونی که احتمال شکلگیری توافق بیش از هر زمان دیگری افزایش یافته است عبور توافق سیاسی ایران و ۱+۵ از کانال شورای امنیت باعث میشود الزامات قانونی برای جلوگیری از نقض آن به وجود آید. مصوبات شورای امنیت از منظر حقوقی برای همه کشورهای عضو سازمان ملل لازم الاجرا است.
اگرچه از نظر سیاسی امکان نقض تعهد منتفی نمیشود اما وجود قطعنامه شورای امنیت عملیات تخریبی توافق را بسیار سخت و پرهزینه میکند. هر دولتی که پس از چنان توافقی بخواهد برخلاف قطعنامه شورای امنیت رفتار و آن را ملغی سازد باید تاوان سنگینی بپردازد.