مذاکرات دیروز در هتل امپریال وین پیرامون موضوع سوریه و همچنین موضوع انتخابات آینده و ائتلاف ها و اتحادها از مهمترین موضوعات امروز روزنامه ها بوده است، حال آنکه برگزاری دور جدید دادگاه بابک زنجانی و ویرانی های سیل اخیر از دیگر موضوعاتی است که در کانون توجه روزنامه های امروز بوده است.
در ادامه میتوانید روایت تابناک از مهمترین مطالب شنبه نهم آبان ماه را مرور کنید.
«روزنامه جوان » در گزارشی با تیتر «بالاخره اصلاحطلبان ناب و بدلي شاخصگذاري شدند» می نویسد: « دو واژه «اصلاحطلبان ناب» و «اصلاحطلبان بدلي» از درون جريان اصلاحات مفهومسازي شد و پس از خروج آنان از قدرت در سال 1384 به صورت كمرنگ استفاده ميشد، اما از معرفي شاخصهاي هر يك خودداري ميشد. اما از نگاه بيروني چنين استنباط ميشد كه اصلاحطلب ناب به كساني ميگويند كه جسارت و شجاعت ايستادن مقابل نظام را دارند و اهل سازش! نيستند و كساني را كه علقهاي به نظام دارند و در صددند عاقلانه از سياستهاي كلي نظام پيروي كنند، «بدلي» ناميدند و بعضاً نيز چهره عبوس ميكردند كه جناح مقابل يا نظام در صدد است تا اصلاحطلبان بدلي را اصلاحطلب ناب معرفي كند و نابيون از گردونه سياست خارج بمانند.
ماهنامه مهرنامه كه از ارگانهاي رسمي اصلاحطلبان در ايران است و تريبونداري عرصه روشنفكري اين جماعت را به عهده دارد در صدد برآمد تا چند شاخص را براي معرفي اين دو طيف برجسته نمايد. مهرنامه، شماره 44 در صفحه 92، ذيل تيتر «نسل جديد اصلاحطلبان بدلي» مينويسد: «همزمان با ظهور نسل جديد اصلاحطلبان دمكراسيخواه، طيف ديگر از جوانان نيز در عرصه سياسي ظاهر شدهاند كه با اصرار خود را نسل جديد اصلاحطلبان ميخوانند. تفاوت ايشان با نيروهاي فوقالذكر اين است كه اصلاحطلبي را قلب ماهيت كرده و اصلاحات را بدون دمكراسيخواهي و توسعه سياسي مطرح ميكنند. در واقع تفاوت نسلي اينها تفاوت ماهيتي است نه تفاوت در تاكتيك و عمل. اصلاحطلبي بدون دمكراسيخواهي و بدون تأكيد بر توسعه سياسي، اصلاحطلبي نيست و حداكثر در خوشبينانهترين حالت ميتوان آن را «بهبودخواهي» ناميد. ... اشكال كار در اين است كه «اصلاحطلبان بدلي» بر بهبود خواهي نام اصلاحطلبي نهادهاند و سخني از دمكراسي و توسعه سياسي بر زبان نميآورند.
«روزنامه شرق» در گزارشی با عنوان « دیدارهای انتخاباتی عارف با روحانی» به موضوع انتخابات می پردازد. شرق در این گزارش به گفت و گو با حسن رسولی رئیس بنیاد باران نشسته و به نقل از وی نوشته: « ارتباط آقای عارف با روحانی بعد از انتخابات سال ٩٢ ادامه دارد و متناوبا دیدارهایی بین این دو نفر برقرار است. موضع آقای عارف همچنان حمایت از دولت روحانی است و آقای عارف قائل به این است که همان سازوکاری که در سال ٩٢ زمینه پیروزی را فراهم کرد، در صورت تلاش و تداوم یکپارچگی اصلاحطلبان و طرفداران دولت روحانی، میتواند ادامه داشته باشد و زمینه پیروزی دوم را در انتخابات اسفند ٩٤ فراهم بکند. درواقع اسفند امسال نقطه عطفی در تداوم دولت روحانی است که این تداوم رضایت و خشنودی اصلاحطلبان را نیز به دنبال دارد. متقابلا چنانچه تهدیدی متوجه این همگرایی باشد و خدایناکرده شاهد واگرایی بین این دو جریان سیاسی باشیم، قطعا پیامدهای زیانآوری متوجه دولت و اصلاحطلبان خواهد بود. برایناساس امروز شاهد رفاقتها و تشریک مساعیهای امیدوارکنندهای بین حزب اعتدال و توسعه و جریان اصلاحات هستیم. طرفین بر این باور هستند که همکاری آنها پیروزیآفرین و توجهنکردن به این مهم، خسارات جبرانناپذیری را به همراه خواهد داشت. این دیدوبازدیدها در تداوم همان وفاق سال ٩٢ است. روحانی امروز در رأس قوه مجریه است و مسئولیت اجرای انتخابات به عهده ایشان است. عارف و هر اصلاحطلب دیگری انتظار دارند دولت در جایگاه مسئول برگزاری انتخابات در تعامل کارآمد با بخشهای نظارتی، مراجع چهارگانه، قوه قضائیه و رسانه ملی، فضای انتخابات را به گونهای فراهم کند که نامزدهای هر دو جناح به صورت عادلانه و برابر بتواند از حقوق شهروندی استفاده کنند و در عرصه انتخابات به گونهای حاضر باشند که مشارکت حداکثری مردم را به همراه داشته باشد. این اولین انتخاباتی است که دولت روحانی مسئولیت اجرای آن را بر عهده دارد و اصلاحطلبان به جز اعمال مدیریت صحیح، هوشمندانه و عادلانه از دولت روحانی انتظار دیگری ندارند.
آیا در این دیدارها درباره دغدغههای انتخاباتی اصلاحطلبان هم صحبتی میشود؟
مسائلی که امروز اصلیتر هستند، شامل رکود بیسابقه در حوزه اقتصاد، نرخ بیکاری بالا و برخی مشکلات مدیریتی در استانهای کشور است. دیدارهای عارف درباره این موارد است. او به عنوان فردی که پیشتاز حمایت از دولت است و در این دیدارها و نشستها حضور دارد، رودررو نقدهای مشفقانه خود را با هدف کمک به دولت مطرح میکند. همچنین به موضوع انتخابات از حیث اینکه دولت مسئول برگزاری آن است، در این دیدارها توجه میکند.»
همچنین این روزنامه در گزارش دیگری با عنوان « كاغذپارههاي احمدينژاد به زنجاني» می نویسد: «جای افراد دیگری که جزء مهرههای اصلی این پرونده هستند در این دادگاه خالی است؛ درحالیکه تا این افراد مجازات نشوند، فساد ریشهکن نخواهد شد». این سخنان را امیرعباس سلطانی، نماینده مردم بروجن در مجلس که این روزها در رسانهها به عنوان عضو کمیته پیگیری پرونده بابک زنجانی شناخته میشود، به خبرآنلاین گفته است. سلطانی در این گفتوگو به موارد جالب و البته عجیبی اشاره میکند. عضو کمیته پیگیری پرونده زنجانی همچنین درباره احتمال نقش احمدینژاد در این پرونده افزود: «واقعیت این است که فردی همچون بابک زنجانی با این سوابق باید حتما رانت داشته باشد که به اینجا برسد و بدون رانت، طي چنين مسيري امکان ندارد. شاید خیلی از شرکتها بودند که ادعا و قصد فروش نفت را داشتند و شاید توانایی آن را هم داشتند؛ اما هیچگاه با آنها موافقت نشد. زنجانی حتما رانت خیلی قویای داشته که به چهار وزیر معرفی شده و آنها نشستهاند برای او جلسه گذاشتهاند و تصمیم گرفتهاند اختیار تجارت نفت را به او بسپارند. این نمیتواند خارج از رانت باشد و حتما دراینمیان رانتی بسیار قوی وجود داشته است». سلطانی میافزاید امروز احمدینژاد پاسخگو نیست، چون مدرکی علیه او در این پرونده وجود ندارد. سلطانی درباره احتمال ورود احمدینژاد و اطرافیانش به این پرونده میگوید: «میگویند احمدینژاد کاغذپارهای به بابک زنجانی داده است و او با همان کاغذپاره این همه کار انجام داده است! اما امروز نه آن کاغذپاره موجود است و نه شاهدی برای اثبات این کاغذپاره وجود دارد. فقط حرفهايي گفته میشود؛ چیزی که مستند نباشد، نمیتواند جرمی را متوجه آقای احمدینژاد کند؛ ضمن اینکه پای هیچیک از این قراردادهای نفتی را احمدینژاد امضا نکرده است؛ البته زنجانی از رانت ایشان بهقطعویقین استفاده کرده است؛ اما مدرکی نداریم که بخواهیم ادعا کنیم». عضو کمیته پیگیری پرونده زنجانی با اشاره به برخی پشت پردههای پرونده، به افرادی اشاره میکند که کسی شهامت ندارد نام آنها را بر زبان آورد و میافزاید: «چنین کسی که میآید وارد سیستم هلدینگ نفتی میشود، باید حتما افراد قوی و صاحباختیاری پشت سرش قرار بگیرند و بدون آنها امکان ندارد، بتواند اينگونه پيش برود. حال این افراد یا با نام هستند یا بینام. آنچه ما در این مدت به قوه قضائیه گفتهايم، اين است که فقط با محاکمه آقای زنجانی، چیزی حل نخواهد شد؛ مگر اینکه دادگاه علنی باشد و کسانی که به نوعی برای او صحنهسازی و با او همکاری کردهاند نیز در این دادگاه محاکمه شوند. من اگر دو، سه نفر از این افراد را برای شما نام ببرم شما قطعا جرئت منتشرکردن این اسامی را نخواهید داشت. ما اعتقاد داریم باید با اینها برخورد شود و این افراد محاکمه شوند وگرنه محاکمه صرف بابک زنجانی فایدهای ندارد و چهار سال دیگر دوباره همین افراد، امثال بابک زنجانیها را به وجود میآورند.»
«روزنامه ایران» در گزارشی به مذاکرات دیروز در وین پیرامون سوریه پرداخته است. ایران در این گزارش با عنوان«طرح « ظریف » برای صلح سوریه» می نویسد: « حضور هیأت ایرانی در مذاکرات وین روز گذشته با انتشار اخباری درباره طرح 3 مرحلهای ایران برای حل بحران سوریه همراه شد. این در حالی بود که وزیر خارجه ایران در بدو ورود به وین بدون اشاره به جزئیات طرح گفته بود: «ما همواره تأکید کردیم که راه حل سوریه مبتنی بر اصولی شامل عدم مداخله در امور داخلی سوریه، مبارزه با تروریسم، احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه و احترام به حق مردم سوریه برای تعیین سرنوشت خودشان است که این اصول مورد پذیرش همه است.» وی در ادامه افزود: هر طرحی باید مراحلی داشته باشد که شامل توقف درگیریها، مبارزه جمعی با تروریسم، حکومت وحدت ملی و رسیدن به یک راه حل دائمی بین مردم سوریه و گروههای سوری است که ما آمادگی داریم این موضوعات را در این جلسه مطرح کنیم. با این حال روزنامه فرامنطقهای الحیات به نقل از منابعی در وزارت امور خارجه ایران اعلام کرد هیأت ایرانی در مذاکرات وین در سوریه طرحی 3 مرحلهای برای حل بحران این کشور ارائه خواهد داد. براساس این گزارش، «مبارزه با تروریسم و گروههای تکفیری و پایان دادن به حضور این گروهها در اراضی سوریه»، «اجرای اصلاحات سیاسی در سوریه و حمایت از گفتوگوهای سوری - سوری برای تقویت وحدت ملی» و «اجرای طرح بازسازی سوریه با مشارکت همه طرفهای ذیربط در بحران سوریه» سه مرحله پیشنهادی است که ایران در طرح خود ارائه کرده است.
با وجود این به دلیل اختلاف اساسی مذاکره کنندگان درباره ادامه حضور «بشار اسد» بر مسند ریاست جمهوری، روز گذشته برخی خبرگزاریهای خارجی در یک خبرسازی از موافقت ایران با رفتن اسد ظرف 6 ماه آینده خبر دادند. ادعایی که روز گذشته فوراً و قویاً از سوی حسین امیرعبداللهیان، معاون عربی آفریقای وزارت امور خارجه تکذیب شد. امیرعبداللهیان با تأکید بر اینکه «هیچ تغییری در سیاست حمایتی جمهوری اسلامی ایران از سوریه ایجاد نشده است»، گفت: کسانی که قصد عبور از آقای بشار اسد را دارند، بخوبی میدانند که در چارچوب روند سیاسی، فقط مردم سوریه درباره سرنوشت خود تصمیم میگیرند. همچنین سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه پس از مذاکراه روز پنجشنبهاش با ظریف، آن را عالی توصیف کرد. لاوروف که کشورش با درخواست حمایت دولت سوریه طی هفتههای گذشته اقدام نظامی علیه مواضع داعش در سوریه را آغاز کرد، از دولت سوریه و مخالفان میخواست تا درباره انتخابات جدید با هم گفتوگو کنند. این در حالی بود که دیمیتری پسکوف، سخنگوی رئیس جمهوری روسیه نیز با تأکید بر تغییرناپذیری موضع کشورش در مسأله سوریه گفت: سرنوشت حکومت سوریه و بشار اسد رئیس جمهوری قانونی این کشور را فقط مردم سوریه میتوانند تعیین کنند. فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم در اظهاراتی با بیان اینکه روسیه تأثیری مهم در برگزاری نشست وین درباره سوریه داشت، گفت: روسیه بخوبی میداند عملیات نظامی آن در سوریه باید با تلاشهای مناسب در زمینه دیپلماتیک و سیاسی تکمیل شود.»
«روزنامه افتاب یزد» در گزارشی با عنوان« اقدام معنادار کری در قبال ظریف» می نویسد: « وزیران خارجه ایران و آمریکا روز جمعه برای دومین بار در حاشیه نشست وین دیدار کردند. پیش از این نیز محمد جواد ظریف و جان کری عصر روز پنجشنبه درباره اجرای برجام و برخی موضوعات که هنوز هماهنگیها برای چگونگی اجرای آنها در چارچوب برجام صورت نگرفته دیدار کردند.این دیدار با حضور معاونان وزیران خارجه برگزار شد. نشست دو جانبه ظریف و کری صرفا درباره موضوع هستهای و اجرای برجام و در هتل امپریال و در حاشیه نشست سوریه، برگزار شد.گفتنی است وزارت خارجه آمریکا درباره دیدار دوجانبه روز پنج شنبه جان کری وزیر خارجه آمریکا و محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران بیانیهای صادر کرد.آمریکا مدعی شده در این دیدار مشترک، وزیر خارجه آمریکا مسأله پرونده زندانیان و شهروندان مفقود شده آمریکایی را مطرح کرده است.لازم به ذکر است جمعه شب گذشته ظریف و کری پساز ملاقات دوم وین را ترک کردند.البته به مانند گذشته دیدارهای این دو خالی از حاشیه نبوده است.شبکه خبری فرانس24 در گزارشی دراین باره نوشت: «جان کری در حاشیه این نشست با محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران به مدت نیم ساعت دیدار کرد.نکته جالب اینکه جان کری برای دیدار با ظریف با پای پیاده به محل اقامت وی رفت. درست است این اقدام جان کری حرکت کوچکی به حساب میآید اما در این گونه نشستها معنادار است.»
همچنین این روزنامه در گزارش دیگری با عنوان«پراید استاندارد است اما برای رانندگان غیرعصبی !» به سخنان یکی از مسئولان استاندارد پرداخته و به نقل از وی می نویسد: « در حالی که کیفیت پایین برخی خودروهای داخلی این روزها به شدت مورد انتقاد مصرف کنندگان و متقاضیان خرید قرار گرفته، اما آن سوتر اظهارات عجیب برخی مسئولان در خصوص استاندارد بودن چنین خودروهایی به نقل محافل کارشناسی و شبکه های اجتماعی تبدیل شده است. به گزارش آفتاب یزد، اخیرا برخی مدیران خودروسازی داخلی ونیز مسئولان سازمان ملی استاندارد در اظهاراتی تأمل برانگیز به دفاع از کیفیت محصولات تولیدی پرداخته اند که در نوع خود بسیار جالب و البته عجیب است . به تازگی یکی از مسئولان سازمان استاندارد اعلام کرده که خودروی "پراید" برای رانندگان غیر عصبی مناسب است. با اعلام چنین نظری، طولی نکشید که این جمله در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی مورد بحث و نقدهای بسیاری قرار گرفت. اما ظاهرا این گونه اظهارات در توجیه بی کیفیت بودن برخی مدل های خودرو در حال مرسوم شدن است چرا که به تازگی اظهار نظری در خصوص اینکه خودروی پراید استاندارد است ،اما با کیفیت نیست نیز در برخی رسانه ها به چشم می خورد.
اظهاراتی ناامیدکننده
صحبت هایی بر خلاف شرح وظایف یک سازمان که وظیفه اصلی آن انجام تحقیقات به منظور تدوین استاندارد و بالا بردن کیفیت کالاهای تولید داخلی است شاید حاکی از آن باشد که اصولا چرخه تولید کالاهای بی کیفیت آنقدر گسترده و پیچیده شده که براین اساس نباید عمده انتقادات را به مدیران این کارخانجات وارد کرد چرا که به نظر می رسد باید با نگاهی کلی و واقع بینانه تر دلایل اصلی و تسهیل کننده ساخت کالاهای بی کیفیت و غیر ایمن شناخته شود. سازمان ملی استاندارد به عنوان تنها مرجع رسمی نشر و تدوین استانداردهای ملی وظایف خطیری از جمله نظارت بر اجرای استانداردهای اجباری ، کمک به بهبود روش های تولید و کارآیی صنایع و... را بردوش دارد اما جدیدا یکی از مسئولان این سازمان با اعلام اینکه خودروی پراید برای رانندگان غیرعصبی مناسب است ، تعاریفی جدید از معنای استاندارد و کیفیت را برای جامعه رونمایی کرده که دقیقا بر خلاف اهداف تعریف شده سازمان ملی استاندارد است. این مسئول علاوه بر اینکه خودروی پراید را برای رانندگان غیر عصبی خوب توصیه کرده ، معتقد است استاندارد در معنای خود، کیفیت را تعریف میکند اما این کیفیت ممکن است که باب میل همه مصرفکنندگان آن کالا نباشد!»
«روزنامه اعتماد» در گزارشی به سیل در چند استان کشور پرداخته است. اعتماد در این گزارش با عنوان« ویرانی ميليارديسيل» می نویسد:« مرگ و ويراني؛ دو ميراث بارندگيهاي سه روز گذشته در استانهاي غربي كشور است. از بامداد چهارشنبه، مهماني ناخوانده زندگي مردم اين استانها را دگرگون كرده و بحران را نصيبشان ساخته است. آنها وقتي بامداد سه روز پيش به رعد و برقهاي زيباي آسمان شهرهايشان خيره شده بودند هرگز تصور نميكردند كه غرش آسمان بالاي سرشان، آن تصوير زيبا را در كسري از ثانيه از چنگشان درآورد و سيلي ويرانگر را مهمان خانههايشان سازد. در بين استانهاي غربي كشور، ايلام سه كشته داشته و خانواده جواني گمشده همچنان در جستوجوي كالبد او در تلي از گل و لاي هستند. در كرمانشاه، مردي جوان در سيل جان باخته و چند كيلومتر آنسوتر در كوهدشت لرستان نيز سه عضو يك خانواده در زيرزمين خانهشان با موج عظيم آب روبهرو شده و به دام افتادند تا آمار كشتهشدگان سيل به هفت نفر افزايش يابد. خسارات وارده به استانهاي غربي كشور زياد بوده است؛ تا آنجا كه باعث شد رييسجمهور گوشي تلفن را بردارد و با سخنگو و دستيار ويژه خود و استانداران تمام استانهاي سيلزده تماس بگيرد و جوياي شرايط مردمي شود كه انگار مهر زندگي پرآسيب در محرومترين مناطق ايران، براي هميشه بر پيشاني آنها خورده. حسن روحاني در همان لحظات ابتدايي وقوع سيل در دستور ويژه خود بر لزوم تسريع در امدادرساني به آسيبديدگان و برآورد ميزان خسارات وارده تاكيد كرده است. او محمدباقر نوبخت، سخنگوي دولت و حسين فريدون، دستيار ويژه خود را به مناطق سيلزده فرستاده تا آنها از نزديك در جريان خسارات سيل قرار بگيرند؛ خساراتي كه تنها در شهر ايلام ٦٠٠ ميليارد تومان برآورد شده است. حجم وسيعي از زيرساختهاي اين شهر نابود شده، سيل اهالي ٢٠ هزار خانه را آواره كرده و براساس گفته يكي از اهالي ايلام به «اعتماد» مردم را در صفهاي ٥٠٠ نفري براي بهرهمندي از تجهيزات تخليه آب نگه داشته است. »
«روزنامه آرمان» در گزارشی با عنوان « حكم اخراج لاريجاني!» می نویسد: « اعتدال واژه دوست نداشتني براي برخي اصولگرايان است هر چند خودشان چند سال پيش به عنوان اصولگراي ميانه رو شناخته ميشدند اما ديگر برچسب اعتدال طلبي به پيشاني آنها نميچسبد و خصلت هايي را به خود هديه كردند كه به تندروها نزديكتر است، يكي از شاخصهاي اين تندروي هم هجمه به ميانهروهاست و برخي اوقات آنقدر خود را صاحب صلاحيت در هجمه ميبينند كه اجازه ميدهند به علي لاريجاني هم انتقادات غيرمنصفانه كنند. علي لاريجاني همواره يكي از ستون هاي اصلي در تصميمگيريهاي جريان اصولگرايي بوده است و هيچ گاه اصولگرايي به خود اجازه نميداد كه براي او مرزي تعيين كند اما يك گروه كه خود را اصولگرا مينامند به دلايلي به خود اين اجازه را ميدهند كه از جمله آنها وزير ارشاد دولت احمدينژاد است. سيد محمد حسيني در پاسخ به سوالي درباره جايگاه لاريجاني در بين اصولگرايان پس از مسائلي كه درباره برجام پيش آمد، اظهار داشت: «اين مساله بستگي به اين دارد كه ايشان براي انتخابات چه تصميمي بخواهد بگيرد. آيا با اصولگرايان همراه شود يا با اعتدال يا اصلاحطلبان. اگر بخواهد با اين گروهها ائتلاف كند به طور طبيعي با اصولگرايان نخواهد بود.» نكته جالب اينجاست كه سيدمحمد حسيني كه مشخص نيست عضو كدام حزب و گروه است که به خود اجازه ميدهد از جانب همه اصولگرايان تصميم بگيرد و علني هم اعلام كند كه اين رويكرد شايد ميراث به جا مانده از دولت احمدينژاد است كه نامي جز اعتماد به نفس كاذب ندارد! اصولگرايان در سالهاي قبل علي لاريجاني را يك همراه با خود و رقيب اصلاحطلبان ميدانستند اما اين برداشت آنها در زماني بود كه رقيب سياسي در صحنه حضور نداشت و نيازي نبود تا رئيس مجلس به موضعگيري سياسي درباره جناح غير اصولگرا بپردازد اما پس از انتخابات رياستجمهوري سال 92 كه فضاي سياسي براي حضور اصلاحطلبان فراهم شد مشي اعتدالي لاريجاني هم پررنگتر از هميشه شد و زنگ خطر اعتدال براي تندروها به صدا درآمد. اگر تا ديروز آنها در مقابل لاريجاني از صندلي خود بر ميخواستند و ميخواستند او بر كرسي آنها بنشيند اما امروز برخي از اين دلواپسان به ساماندهي طيف جوان خود ميپردازند تا عليه لاريجاني شعار دهند كه دليلش واضح و مبرهن است: «انتخابات مجلس».