اکنون چند وقتی است، شرکتهای بزرگ و کوچک اقدام به ارائه اینترنت رایگان در مناطق خاص میکنند و این موضوع در فرودگاهها و کافی شاپها برای ما بسیار آشناست؛ اما این سرویسهای رایگان هزینههای خاص خود را دارد. که اگر از آنها خبر داشته باشید، شاید بیخیال استفاده از آنها شوید.
واقعیت آن است که معمولا این اینترنت رایگان تحت شرایطی خاص عرضه میشود که بر اساس آنها شرکت ارائه دهنده خدمات میتواند (و معمولا این کار را هم میکند) اطلاعات حساس شما از جمله برخی اطلاعات شخصی، جغرافیایی و رفتاری شما را رصد کند. قبل از آنکه طبق معمول این موارد را بیاهمیت بدانید، با ادامه این مطلب همراه شوید تا هزینههای واقعی آن را دریابید.
برای درک ابعاد این موضوع و اینکه چه سودهای هنگفتی نصیب شرکتها و مؤسسات ارائه دهنده اینترنت رایگان میشود، بگذارید نگاهی به یک مورد خاص داشته باشیم.
اینترنت رایگان در نیویورک
نیویورک سیتی از سال ۲۰۱۲ به دنبال جایگزین کردن WiFi رایگان با شبکه سالخورده عمومی تلفن خود بود و در مناقصهای که به این منظور برگزار شد، شرکت CityBridge که یکی از چهار شرکت همکار در یک هلدینگ بود (دو شرکت تبلیغات و طراحی به نام Titan و Control Group نیز جزو این هلدینگ بودند) به عنوان مأمور انجام این پروژه منصوب شد.
این پروژه شامل ایجاد شبکهای از ده هزار کیوسک در سطح شهر برای ارائه اینترنت وایرلس رایگان، مکالمه رایگان تلفنی و پستهای رایگان شارژ تلفن همراه بود؛ اما به تازگی گوگل شرکتی ایجاد کرده با نام SideWalk که هر دو شرکت Titan و Control Group را خرید و در آن ادغام کرده است.
در این شرایط گوگل که درآمدهای اصلی خود را از تبلیغات به دست میآورد، اکنون به بازیگر اصلی اینترنت رایگان نیویورک بدل شده و همانند همه اینترنتهای رایگان دیگر در سراسر دنیا پروژه اینترنت رایگان نیویورک نیز درآمد خود را از محل تبلیغات به دست میآورد.
این درآمد برای کاربران این اینترنت با هزینه دسترسی شرکت مادر ـ که اکنون در واقع گوگل است ـ به اطلاعات شخصی و رفتاری کاربران تأمین میشود. همچنین مشخص نیست، این دسترسی تا کجا و چه حدی ادامه دارد.
پارادوکس حریم شخصی
بر پایه یک مطالعه موردی اغلب کاربران به حریم شخصی خود اهمیت زیادی میدهند. طبق نظرسنجی مؤسسه Pew ۹۳ درصد بزرگسالان موضوع جمع آوری اطلاعات توسط نهادهای مختلف را مهم دانسته و ۹۰ درصد نیز ماهیت این اطلاعات جمع آوری شده را حائز اهمیت میدانند.
همچنین کاربران معمولا وقتی پای فروش اطلاعات آنها در میان باشد، بهای گزافی را مطرح میکنند. در سال ۲۰۰۵ یک پژوهش نشان داد، در انگلستان افراد هزینهای برابر با ۵۰ دلار را برای دسترسی یک ماهه به اطلاعات جغرافیایی خود به شکل میانگین در نظر دارند. این رقم اگر پای اطلاعات شخصیتر در میان باشد به مراتب بیش از اینها خواهد بود.
اما جالب آنجاست که همین افراد وقتی پای استفاده از اینترنت رایگان در میان باشد، اطلاعات خود را تقریبا به هیچ میفروشند. این یک پارادوکس و تناقض شدید در بحث صیانت از حریم شخصی است، ولی این موقعیت پارادوکسیکال را چگونه میتوان تشریح کرد؟
اگر افراد قادر به تعیین میزان، نوع و چگونگی استفاده از اطلاعات خود باشند، اهمیت اطلاعات شخصی برای آنها بسیار بالاست، ولی در واقعیت بسیاری از افراد اساسا حتی متوجه آنچه به آن تن میدهند نیز نمیشوند. نمونه این مورد شرایط استفاده از بسیاری از ابزارها و خدمات (همان Privacy and Policy معروف) است که تقریبا بیش از ۹۰ درصد کاربران نخوانده با آنها موافقت میکنند.
همین مورد نتیجه میشود که اطلاعات افراد نه تنها به بهایی اندک در اختیار شرکتها و مؤسسات متخصص در این امر قرار میگیرد، بلکه حتی پا را از یک منطقه و محله خاص هم فراتر گذاشته و به شکل جهانی این اطلاعات مورد استفاده قرار میگیرد.
شبکه اجتماعی فیسبوک دقیقا بر اساس همین مدل رفتار میکند و این موضوع به هیچ وجه مختص و منحصر به فیسبوک نیست و جالب است بدانید که درآمدهای میلیارد دلاری فیسبوک و گوگل به شکل سالیانه به همین طریق و از فروش اطلاعات امثال ما به دست میآید.
این همه به هیچ وجه به این معنا نیست که نقدی تند و اساسی به فیسبوک و گوگل وارد شود و در راستای عدم استفاده از این ابزارها شعارهای بیجا سر داده شود. بدون شک، این ابزارها نقاط قوت خاص خود را دارند؛ از ارتباط با دوستان گرفته تا کسب اطلاعات از اینترنت.
اما نکته در مورد اینترنتهای رایگان و کلا خدمات رایگان به شکل کلی (به ویژه آنچه در فرودگاهها و کافی شاپها ارائه میشود) کاملا متفاوت است. اگر شرکتهای بزرگ تنها اقدام به استفاده و فروش اطلاعات شما میکنند، هزینه اینترنت رایگان در همه جا به همین محدود نمیشود و گاهی هک اطلاعات کاملا خصوصی شما (نظیر عکسها و فیلمهای شخصی) هزینهای گزافتر روی دست شما میگذارد.