پس از نامه سی بازیگر سینما و تلویزیون به مدیران صداوسیما درباره وضعیت تولید در تلویزیون و فساد در پشت پرده پروژههای تلویزیونی که به سینما نیز تسری داد شد، نامه 438 امضایی این بار خطاب به رئیس جمهور منتشر شد که از بیپولی و مشکلات اقتصادی گروهی از فعالان حوزه سینما خبر میداد اما این نامهها دقیقاً توسط چه کسی تنظیم و منتشر شده است؟
به گزارش «تابناک»؛ سی بازیگر زن سینما و تلویزیون ایران بیست آبان ماه 1394 (مطابق با تاریخ ذکر شده در تصویر نامه) با ارسال نامهای به معاون سیمای رسانه ملی از شرایط پیچیده و غیراخلاقی که بر سینمای ایران حاکم است، سخن به میان آوردند و در اقدامی جسورانه و بیسابقه در سینما و تلویزیون ایران، از مطالبات غیراخلاقی از آنها برای استمرار فعالیتشان در این حوزه پرده برداشتهاند.
هیچ شخصی از این نامه خبر نداد تا اینکه فقیهه سلطانی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون در ضمن گفت و گویی که دوازده اردیبهشت منتشر شد، ارسال این نامه را رسانهای کرد و متن این نامه همزمان منتشر شد که جنجال خبری بزرگ را در پی داشت و در نهایت منجر به برگزاری نشستی با معاون سیمای رسانه ملی برای بررسی دغدغهها شد.
در ابتدا اسامی امضاکنندگان این نامه مشخص نبود اما در ادامه مشخص شد افسر اسدی، روشنک عجمیان، شهره سلطانی، آرام جعفری، زهرا سعیدی، شهناز شهبازی، فقیه سلطانی، نگین صدق گویا، مریم خدا رحمی، ساناز سماواتی، زهره حمیدی، معصومه کریمی، لیلا برخورداری، مژگان غلامی، مرجان سپهری، شراره رخام و شیرین بینا از جمله امضاکنندگان این نامه بودهاند.
با گذشت مدت زمان اندکی، فقیهه سلطانی و سایر بازیگرانی که نامشان در ذیل این نامه ذکر شده بود، پس از اعتراضهایی که از سوی گروهی از فیلمسازان به صورت خصوصی با آنها در میان گذاشته شد، موضع حداکثری خود در نامه را اصلاح کردند و این گروه عنوان کردند که مشکلشان عدم ارائه پیشنهاد کاری مناسب و روابط کاری غیرحرفهای در این عرصه است.
اندکی پس از فرو کش کردن این نامه، نامه دیگری این بار با 438 امضا تحت عنوان نامه بدنه سینمای ایران به رئیس جمهور منتشر شد که انعکاس وسیعی نداشت، چرا که عمدتاً بر مسائل صنفی و بیکاری تاکید داشت و البته چهره های سرشناس حضور کمرنگی در میان امضاکنندگان داشتند و اکثر امضاکنندگان این نامه برای ناظران سینما و تلویزیون نیز شناخته شده نبودند و جستجوی خبرنگار «تابناک» برای یافتن سابقهای -هرچند اندک- از بسیاری از ایشان در فضای اینرنت بیحاصل بود.
در بخشی از این نامه آمده بود: «مشکلات ماقبل قرون وسطایی مثل بی کاری و بی مسکنی و بی بیمه ای و توزیع ناعادلانه منابع عمومی در حوزه فرهنگ و سینما متاسفانه از گذشته ها شروع شده و هم اکنون به اوج خود رسیده و اکثر اهالی سینما را به زیر خط فقر رسانده است... به طوری که صدای خرد شدن استخوان های عموم اهالی سینما در لابلای چرخ دنده های زندگی کنونی به وضوح شنیده می شود...!»
نکته قابل تامل در مقایسه این دو نامه، قرار گرفتن نام شماری از امضاکنندگان نامه سی امضایی در میان اسامی امضاکنندگان نامه 438 امضایی است؛ اتفاقی که باعث شده این شائبه پیش آید که نگارش هر دو نامه توسط یک شخص یا یک گروه خاص راهبری شده و دقیقاً در یک مقطع خاص این سلسله نامهها در حال انتشار است.
این در حالی است که اگرچه در صداوسیما به واسطه فقر شدید بودجه رکود در تولید مشهود است اما در سینمای ایران از سال گذشته و با افزایش چشمگیر فروش در سالهای 94 و 95، حتی بسیاری از فیلمسازانی که سالها بر روی صندلی کارگردانی ننشسته بودند، مجدداً به صحنه آمدهاند و به همین دلیل حجم تولید در سال جاری بیشتر از سال گذشته است.
در واقع اگر قرار بود چنین نامهای منتشر شود، منطق حکم میکرد سال 92 یا 93 منتشر میشد و نه در بهار سال 1395. بر اساس شنیدههای «تابناک» برخی اشخاصی نزدیک به یک جریان خاص و پرحاشیه در دولت سابق، نشان موثری در نگارش نامه دوم داشتهاند و با توجه به آنکه اسامی اکثر امضاکنندگان نامه اول نیز در نامه دوم قرار دارد، این گزاره پررنگ شده که مغز متفکر همه این جریان سازیها یک شخص یا گروه است.
اگر این صحنه گردانی هدفمند بوده باشد و در راستای سواستفاده تبلیغاتی مطرح شده بود، انتشار نامههای بعدی و همچنین اقداماتی فراتر از نامهنگاری در آینده نه چندان دور غیرمنتظره نخواهد بود و در واقع باید گفت تازه بازی شروع شده است.