با لغو مکرر اجراهای زنده موسیقی سنتی در شهرهای خراسان رضوی و حتی جلوگیری از اجراهای استاد کیهان کلهر و استاد شهرام ناظری به همراه حافظ ناظری در نیشابور، احتمالاً مردم این خطه راهی جز تقویت روش پیشین ندارند و تصور میشود این اساتید برجسته میتوانند اهالی مشهد، نیشابور و سایر شهرهای خراسان را در بجنورد ملاقات کنند.
به گزارش «تابناک»، با وجود آنکه همه مراحل دریافت مجوز از تمامی مراجع ذیصلاح انجام گرفته بود، باز هم اجازه اجرای کنسرت ناظریها، ساعاتى قبل از شروع فروش بلیت در شهر نیشابور داده نشد. با وجود آنکه انتظار میرفت کنسرت «ناگفته» که توسط استاد شهرام ناظری و حافظ ناظری اجرا میشود، با توجه به سبک کلاسیکش و استقبالی که از آن در جهان شده، در نیشابور شهر شاعران بزرگ و موسیقی کهن نیز با استقبال مواجه شود.
گروه «ناگفته» قرار بود بلافاصله بعد از اجرای کنسرت در سیام و سی و یکم اردیبهشت ماه از اصفهان به درخواست مردم هنردوست و فهیم مردم استان خراسان، بدون همراهی اعضای بانوان ارکستر که پیشتر از حضورشان جلوگیرى شده بود، راهی شهر شاندیز مشهد شوند که این اتفاق به دلیل عدم اجازه برگزاری برنامه رخ نداد و حال همین اتفاق، با وجود صدور مجوز در نیشابور تکرار شد و حتی موسیقی فاخر شهرام ناظری نیز صلاحیت اجرا در این خطه را نیافت!
در حالی برای دومین بار در دو هفته اخیر، از اجراى «ناگفته» جلوگیرى می شود که پیش از این در روزهای گذشته از اجرای کیهان کلهر، نوازنده برجسته و جهانی کمانچه کشورمان در شهر نیشابور ممانعت شد. اساساً اجازه برگزاری کنسرت در محدوده استان خراسان رضوی صادر نمیشود و اگر صادر شود، این اجرا به دلیل مخالفتها لغو میشود و به عبارت سادهتر مردم این استان حتی از شنیدن موسیقی مشروع شهرام ناظری و کیهان کلهر نیز محرومند.
البته همیشه راههایی بر عبور از این سد وجود دارد که در این راستا مردم استان خراسان رضوی برای شنیدن موسیقی زنده سفرهای نسبتاً طولانی را انجام میدهند و راهی بجنورد مرکز استان خراسان شمالی میشوند. حساسیت مذکور در بجنورد وجود ندارد و اجازه برگزاری کنسرت در این شهر صادر میشود و به همین دلیل از مشهد و سایر شهرها، گروهی از مردم برای استفاده از موسیقی زنده، این سفر نسبتاً پرزحمت را انجام میدهند و در کنسرتها شرکت میکنند.
این تغییر فضا نشان از رفتار معقولانه مسئولان ارشد استان خراسان شمالی است که با سعه صدر و نگاه فرهنگی، بستر لازم برای بهره برداری از امکانات فرهنگی از جمله موسیقی اصیل و سنتی ایران را در چارچوب اخلاق اسلامی فراهم کردهاند و از این جهت بجنورد توانسته بخشی از چالش به وجود آمده را بر دوش بکشد و به همین ترتیب باید از وجود این ظرفیت مثبت در خراسان شمالی خرسند بود.
در واقع مردم آن دیار با دلی چرکین از مسئولانشان صدها کیلومتر را پشت سر می گذارند و در بجنورد نوای موسیقی زنده را میشنوند که البته بعید نیست دیر یا زود این ممنوعیت از خراسان رضوی به کل جغرافیای سه استان خراسان تسری یابد و دور زدن مسئولان از طریق سفر به بجنورد نیز دیگر امکان پذیر نباشد اما آنان که به دنبال موسیقی هستند، راهش را مییابند و به استانهای همجوار برای شنیدن موسیقی میروند و از موسیقی زنده بهرهمند میشوند.
حتی اگر در استانهای همجوار نیز اجرای زنده موسیقی ممنوع شود -که بعید است- سایر استانهای دورتر و شهرستانها میزبان علاقه مندان موسیقی از سایر استانها میشوند و حتی در صورت ممنوعیت موسیقی در تمامی شهرستانها ـ یک گزینه تقریباً غیرممکن ـ موسیقیدوستان به تهران میآیند و به نوای موزیسینهای مورد علاقهشان گوش میسپارد و در آخر اگر ـ در اتفاقی بیسابقه ـ در تهران نیز نوای یک خواننده یا نوازنده شنیده نشود، گروهی از ایرانیان به کشورهای همسایه سفر میکنند و مخاطب این نواها میشوند. به عبارت سادهتر با این ممنوعیتها، موسیقی برای مردم غیرقابل دسترس نمیشود، بلکه گرانتر تمام میشود!
در این شرایط سوای اینکه چنین رفتارهایی به خصوص با موسیقی اصیل و سنتی، زمینهساز گسترش سریعتر موسیقیهای خاص میشود، قطعاً در حفظ ظرفیتهای انسانی بالقوه و بالفعل این شهرها نیز تأثیر منفی خواهد داشت. اگر در آینده گروهی از دانشجویان نخبه نیشابور ترجیح دادند ساکن پایتخت باشند و در موطنشان مستقر نشوند و یا اگر صاحبین سرمایه این خطه ترجیح دادند در تهران ساکن شوند و از مواهب تهران از جمله اجراهای زنده موسیقی و سایر تفریحات متعارف بهره ببرند، مسئولان نیشابور و سایر شهرهای دارای چنین وضعیتی باید خود را ملامت کنند که در این زمینه نقش مؤثری داشتهاند.