روزنامه های آغاز هفته سفر یک روزه وزیر امور خارجه به ترکیه پس از کودتا را در کانون توجه قرار داده اند. این در حالی است که موضوع تصمیم اصلاح طلبان برای انتخابات 96 و حمایت یا عدم حمایت از روحانی از دیگر موضوعات مهم امروز بوده است.
به گزارش«تابناک»، روزنامه ها از طیف های مختلف امروز سفر یک روزه آقای دکتر ظریف وزیر امور خارجه کشورمان به ترکیه را در کانون توجه قرار داده اند.
در همین زمینه حسن لاسجردی در یادداشتی در روزنامه ایران با عنوان«دور تازه در مناسبات ایران و ترکیه» نوشت:« سفر روز گذشته وزیر امور خارجه ایران به آنکارا و مذاکرات مقامات دو کشور درباره مسائل دوجانبه و تحولات منطقهای در حالی انجام شد که شاهد موضعگیریهای جدید ترکیه در تحولات منطقه و اقدامات اخیر آن در تغییر مناسباتش با دو کشور روسیه و جمهوری اسلامی ایران و نیز نشانههایی از تغییر نگاه آنکارا به تحولات سوریه هستیم. هرچند ممکن است برخی ناظران این تحولات را تغییراتی زودگذر، مقطعی و سیاسی ارزیابی کنند؛ اما کثرت دلایل منجر به ارزیابیهایی مبتنی بر وجود نگاه بلندمدت و حساب شده در پس این تغییرات نیز قابل تأمل هستند.
دولتمردان ترکیه پس از دست کم یک دوره چهارساله که از در مخالفت با رویکرد حمایت از دولت سوریه و در مقابل همراهی با غرب درآمدند، به دنبال تغییر و تحولات به وجود آمده در محیط داخلی و پیرامونی خود ضروری دیدند که ریل سیاست خارجی خود را تغییر دهند و با نگاهی همراه شوند که از ابتدا معتقد بود تحولات سوریه راهحل نظامی ندارد و باید راهحلهای سیاسی پیگیری شود و در عین حال کشورهای منطقه نباید سیاست تهاجمی علیه یکدیگر در پیش بگیرند. تغییر نگاه خودخواسته و رو به جلویی است که نمیتوان از نقش مؤثر دیپلماسی روسیه و ایران در به وجود آمدن آن بسادگی عبور کرد. زیرا رفتار منطقی جمهوری اسلامی ایران با کودتای ترکیه یکی از عوامل مثبت ساز و امتیازآور بوده است زیرا ایران با وجود همه اختلافاتی که با ترکیه بر سر مسائل منطقهای داشت به دولت ترکیه این اطمینان را داد که در مقابل کودتاگران از دولت قانونی حمایت میکند. این رفتار عادلانه و منطقی ترکها را مجاب کرد که رویکردشان را نسبت به مواضع ایران تغییر دهند.
با این حال واضح است مشکلاتی که در متغیرهای داخلی همچون بحث سرمایهگذاری، توریسم به عنوان منبع درآمد ملی و بحث مهم هواداری و هواخواهی و مشروعیت ملی که در جریان کودتا در معرض امتحان قرار گرفت از جمله مسائلی بودند که دولتمردان ترکیه را به این نتیجه رساندند که اگر رویکرد جدیدی در سیاستهای خارجی خود مطرح نکنند، شرایط پیش آمده میتواند بحران ساز باشد. در نهایت مشخص است که دولت اردوغان به عنوان یک دولت عملگرا که تلاش میکند از تغییر و تحولات رخ داده فرصت جدیدی برای تقویت دولت خود بنا کند، در این مسیر از همه عناصر و ظرفیت های داخلی و خارجی بهره خواهد گرفت.»
انتخابات 96 و تصمیم اصلاح طلبان درباره روحانی
با نزدیک شدن به سال 96 به تدریج تحلیل های انتخاباتی شدت می گیرد. در این زمینه موضوع نظر اصلاح طلبان درباره روحانی در این روزها مهمتر از موضوعات دیگر پی گیری می شود.
روزنامه اعتماد در گفت و گو با مرتضي حاجي با عنوان«اصلاحطلبان پشت دولت باقي ميمانند » به نقل از وزیر آموزش و پرورش دوران اصلاحات می نویسد:« تا زمان انتخابات هنوز راه نسبتا طولاني باقيمانده است. اتفاقات متعددي در ماههاي باقي مانده تا انتخابات ممكن است رخ دهد. در كشور ما حوادث و رويدادهايي در دقيقه نود اتفاق ميافتد كه بازي را عوض ميكند. ما به اين مساله عادت كردهايم و تاكنون نيز بسياري تصميمها را دقيقه نود گرفتهايم. من معتقد هستم كه گزينه قابل قبولتري از آقاي روحاني با افتخاراتي كه در برابر كارشكنيها داشته، رفتار نسبتا مقبولي كه در عرصه داخلي و خارجي داشته و ادبيات مناسبي كه در مواجهه با رقباي داخلي و خارجي به كار گرفته، در بين اصلاحطلبان وجود ندارد. در حال حاضر پيشبيني نميشود كه كسي با همين قابليتها در عرصه رقابت رياستجمهوري با روحاني برابري كند. فكر ميكنم بايد ايستاد و براي تحقق برنامههاي آقاي روحاني در دور دوازدهم رياستجمهوري از آقاي روحاني حمايت كرد. ضمن اينكه اصلاحطلبان نميتوانند و نبايد به سادگي از رييسجمهوري كه خود حمايت كردهاند عبور كنند. اين مساله موجب ايجاد تصور بيمسووليتي اين جريان در اذهان عمومي خواهد شد. در چنين شرايطي مردم از جريان اصلاحات نااميد ميشوند. حفظ اميد پايگاه راي اصلاحات يكي از مهمترين رسالتهاي اين جريان سياسي است كه همه بايد براي آن تلاش كنيم.»
ابراهیم اصغرزاده از فعالان اصلاح طلب نیز در گفت و گویی با روزنامه وقایع التفاقیه با عنوان« دولت روحانی گروگان میانهروی خود است» می گوید:« استراتژی اصلاحطلبان از آغاز کار دولت روحانی بر مطالبات حداقلی و ممانعت از پیشروی افراطیون استوار بوده است و بس. نه سهمخواهی کردهاند و نه سهمی بهآنها داده شده است. سعی کردهاند سقف مطالبات عمومی را بالا نبرند تا دولت روحانی، فرصت عادیسازی اوضاع و اصلاح امور را داشته باشد. اصلاحطلبان در سال92 وقتی آینده انتخابات هنوز معلوم نبود، قبول کردند او کاندیدایشان باشد، حالا که جای خود دارد و ایشان تبدیل به شخصیتی ملی و بینالمللی شده و کسی نمیتواند منکر نقش بیبدیلش در به سرانجام رساندن برجام باشد. با اینکه از او عبور نخواهند کرد، تمام تلاش خود را میکنند تا او را به متر و معیارهای اصلاحطلبانه موردنظر خود نزدیکتر کنند و باید بر برنامههای او در دور دوم ریاستجمهوری اثر بگذارند. اصلاحطلبان ناچارند ذیل استراتژی متفاوتی وارد انتخابات شوند و باوجود اینکه از روحانی حمایت میکنند، مطالبات خود را از رئیسجمهوری آینده رسما تقاضا کنند. باید توضیح دهند که از کدام روحانی حمایت میکنند؟ روحانی92 یا روحانی96؟ طبعا اصلاحطلبان برای روحانی رقیبسازی نمیکنند. برهمین اساس و تا این لحظه، روحانی کاندیدای اصلاحطلبان است. مگر روحانی تصمیم بگیرد از اصلاحطلبان عبور کند. یعنی آنقدر مواضع انتخاباتیاش بهسمت راست بغلتد و به آنها امتیاز بدهد که عملا راه را بر هرشکل حمایت اصلاحطلبان ببندد و آنها را ناچار از رفتار غیراصلاحطلبانه کند. مثلا آنها را وادار کند هیچ انتظاری از وی پیرامون موضوع حقوق شهروندی یا رعایت حقوق بشر نداشته باشند. ظاهرا قرار بود پس از برجام اوضاع بهگونهای پیش برود که اصولگرایان میانهروتر شوند اما طوری شد که گویا دولتمردان در مدار جاذبه اصولگرایان قرار گرفته و بیشتر بهسمت آنها کشیده شدند. اگر در ماههای باقی مانده، روحانی بیشتر به سمت اصولگرایان برود، جبهه اصلاحات دچار فروپاشی از درون خواهد شد. همه دچار شکست میشویم. روحانی هم دیگر این پایگاه رأی را نخواهد داشت؛ بنابراین روحانی باید ائتلاف خود با نیروهای اصلاحطلب را تقویت کند و اجازه ندهد این اتحاد بههم بریزد. با اینحال بر این باورم که انتخابات سال ٩٦ را نمیتوان یکسره بهدست میانهروهای ناپیگیر و اعتدالیون از رمق افتاده سپرد.»
روزنامه آرمان نیز در گزارشی با عنوان« پشت پرده ردصلاحيتسازی روحاني! »نوشت:« روحاني ردصلاحيت ميشود! سيدحميدروحاني ضمن مقايسه روحاني با بني صدر گفته بود روحاني بايد به جرم خيانت به كشور محاكمه شود. روزنامه كيهان نيز با طرح ادعايي نوشته است: مسئولان اجرايي كشور، تعهدي را پذيرفتهاند كه بر اساس آن و بهطور اجمال، بخشهاي مهمي از اطلاعات گردش مالي كشور، در اختيار بيگانگان قرار ميگيرد. اين موضوعات نه طنز و نه خبر است، بلكه ترفندي براي فراموش شدن آنچه است كه ملت نبايد براي هميشه و به ويژه در شرايطي كه زمان كوتاهي تا برگزاري انتخابات رياستجمهوري مانده، در ذهن داشته باشد. البته مردم به خوبي دريافتند اين جمله كه حافظه ايرانيان كوتاهمدت است صحت ندارد و از ياد نخواهند برد كه برخي بيتدبيريها در دولت گذشته چه تبعاتي براي كشور داشته است و فراموش نخواهند كرد بابك زنجاني متولد شده از چه وضعيت اقتصادي بوده است بنابراين وقتي از حك شدن اين موضوعات در ذهن ملت آگاه شدند، به روش ديگري متوسل ميشوند. روزي احمدينژاد به اوباما نامه مينويسد تا افكار عمومي براي مدتي درگير بحث درباره آن مرقومه رئيس دولت قبل شود كه البته جامعه ساعتي پس از انتشار اين نامه از محتواي آن مطلع شد كه درباره سرمايهگذاري ۲ ميليون دلاري در آمريكا در دولت نويسنده نامه بوده است، بنابراين توجهي به آن نكرد. حالا كه اين ترفند پاسخ عكس داد و نگاههاي شماتت به سمت مردان دولت احمدينژاد رفت، موضوع ديگري را مطرح كردند كه به يك شوخي بيشتر شباهت داشت و آن هم ردصلاحيت روحانی بود! آنها از طريق طرح اين موضوع دو هدف را دنبال كردند كه نخست دور كردن اذهان از آن ۲ ميليون دلاري بود كه در دولت قبل در آمريكا سرمايهگذاري شده بود و ديگر اينكه از محبوبيت روحاني كم كنند.
آخرين قطعه پازل تخريبها با اظهارات سيدمحمد حسيني وزير ارشاد دولت احمدينژاد رو ميشود و آن هم دليل اين تخريبها كه جز واهمه از ردصلاحيت احمدينژاد نبوده است! او ميگويد كه «احمدينژاد منصوب مقام معظم رهبري در مجمع تشخيص مصلحت نظام است و بعيد به نظر ميرسد تاييد صلاحيت نشود. اگر قرار باشد احمدينژاد به خاطر برخی مواضع يا اظهارات و رفتارها تاييد نشود، اين وضعيت و ترديد درباره ديگر داوطلبان ازجمله روحاني كه نقدها و اشكالات جدي به او وجود دارد، نيز مطرح ميشود» اين اظهارات حتما بايد در پاسخ به يك نگراني و بحثي باشد كه در جمعي مطرح شده است. حسيني به خوبي واقف است كه گرايش به احمدينژاد مانند سالهايي نيست كه رقباي اصلاحطلب حضور نداشتند. بنابراين ترجيح ميدهد كه خود به اين واقعيت چنين اذعان داشته باشد كه «اصولگرايان هنوز به جمعبندي نرسيدهاند، البته احزاب و شخصيتهاي شناخته شده اصولگرا چندان تمايلي به حمايت از احمدينژاد ندارند اما بدنه مردمي نيروهاي انقلاب و ارزشي بر اين باورند كه تنها احمدينژاد ميتواند شرايط را تغيير دهد، چون از پشتوانه قوي مردمي برخوردار است.»»
پاسپورت ایرانی
روزنامه کیهان در یک گزارش انتقادی با عنوان« تازهترین نمونهها از احترام به پاسپورت ایرانی! » نوشت:« در حالی که یکی از وعدههای اصلی رئیسجمهور در تبلیغات انتخاباتی سال 92 بازگشت اعتبار و احترام به پاسپورت ایرانی بود این وعده روز به روز دستنیافتنیتر از گذشته به نظر میرسد و شواهد جدید نشان از آن دارد که با انفعال دستگاه دیپلماسی کشور پاسپورت ایرانی بدترین دوران خود را میگذراند و شاهد است!
یکی از وعدههای اصلی حجتالاسلام حسن روحانی در جریان تبلیغات انتخاباتی بازگرداندن احترام به پاسپورت ایرانی بود، با همین وعده ایرانیانی که یا در خارج از کشور زندگی میکردند یا به خاطر کارشان سفرهای زیادی به کشورهای خارجی داشتند و دارند، به بهبود اعتبار پاسپورت خود امید زیادی بسته بودند.
با این وجود نگاهی به رتبه ارزش پاسپورت ایرانی نشان از آن دارد که این رتبه از رقم 96 در سال 2012 به 98 در سال جاری رسیده است!
تحقیر عضو ارشد دولت در دبی!
بر اساس گزارشهای رسیده یکی از اعضای ارشد دولت روحانی و از مسئولان ارشد نهاد ریاست جمهوری ، چندی قبل قصد داشت در سفری شخصی به آمریکا عزیمت کند که با رفتار تحقیرآمیز در فرودگاه دبی مواجه شد.به گزارش خبرگزاری دانشجو، ماموران دولتی فرودگاه دبی وی را به اتاق مجزا هدایت و مورد بازرسی خارج از عرف و غیرمؤدبانه قرار دادهاند.
بیاحترامی سفارت آلمان به اساتید ایرانی
زمانی که فردی برای ادامه تحصیل یا دیدار خویشاوندان یا حتی تفریح قصد سفر به کشور دیگری را دارد ، باید از سفارت کشور مقصد وقت مصاحبه برای ویزا بگیرد.
این کار در گذشته حضوری انجام میشد اما پدیدهای که مدتی است رونق تازهای به بساط دلالان داده تعیین وقت قبلی در سایت سفارت مربوطه است.
این موضوع چند ماهی است در سفارت آلمان بدل به یکی از بزرگترین مشکلات مراجعهکنندگان به این سفارتخانه شده و بسیاری از افراد حتی فرصت نمیکنند وارد صفحه مربوط شده و وقت بگیرند و همه وقتها خیلی زود پر میشود.
مشکل فوق محدود به مردم عادی نیست و چهرههای علمی و دانشگاهی نیز با بیادبی از سوی آلمانیها روبهرو شدهاند. »
حجاب و بی حجابی
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان« اقدامات فرهنگي و سرهنگی براي حجاب » نوشت:« دادستان تهران گفت: «در مسائل مربوط به حوزه عفت و اخلاق عمومی، ٢٤ دستگاه دارای وظیفه هستند، اگر این دستگاهها با هم هماهنگ و همگرا نشوند، کاری پیش نمیرود و نتیجه این میشود که دستگاهی که باید مبارزه کند، حرفهای دیگری میزند و دستگاهی که باید بودجه دهد گفتاردرمانی میکند». عباس جعفری دولتآبادی در جلسه با مسئولان پلیس، دستگاههای سیاستگذار، اجرائی و فرهنگی مرتبط با آسیبهای اجتماعی به فرامین مقام معظم رهبری در جلسه اردیبهشت سال جاری اشاره و اظهار امیدواری کرد این جلسات بتواند مبارزه با آسیبهای اجتماعی را هدفمند کند. دادستان تهران با اعلام اینکه رفتارها و اظهارات مسئولان از وجوه مؤثر در آموزش مردم است، گفت: «وقتی برخی مسئولان به مردم میگویند ماهواره منشأ بیعفتی است، اما برخی دیگر از مسئولان فرهنگی بر خلاف قوانین موجود اعلام میکنند استفاده از ماهواره بلامانع است؛ طبیعی است مردم با تردید مواجه میشوند». او افزود: «عدهای توجیه میکنند که جهان، جهان تمدن و اینترنت است و برای استفاده از ماهواره باید راهکارهای جدید پیدا کرد که البته کسی با راهکارهای جدید مخالف نیست...
اما مسئولان فرهنگی نباید طوری سخن بگویند که گویی استفاده از ماهواره مجاز شده است و چنین وانمود کنند که باید در برابر تهاجم ماهواره تسلیم شد». جعفری دولتآبادی با اشاره به ضرورت عزم جدی مسئولان در حوزه عفاف و حجاب، افزود: «اگرچه بهترین راهکار در حوزه عفاف و حجاب اقدامات فرهنگی است اما نباید تأثیر اقدامات مقابلهای و ابزار کیفری در مبارزه با جرائم علیه عفت و اخلاق عمومی نادیده گرفته شود. مبارزه با آسیبهای اجتماعی عزم جدی میخواهد. همیشه وقتی کاری در حال انجام است و به نقطه خوبی میرسد، عدهای از مسئولان این عزم جدی را سست میکنند که این موضوع چه در دوره دولت سابق و چه در دوره دولت فعلی، وجود داشته است».دولتآبادی با تصریح اینکه ارتباط میان اقدامات پیشگیرانه و مقابلهای مانند دو روی یک سکه است، خاطرنشان کرد: «گاه مقابله ممکن است بهتنهایی کفایت کند و به کمک پیشگیری رود، اما بههرحال اقدامات مقابلهای باید در حد ضرورت به کار گرفته شود». دادستان تهران تأکید کرد: «اگرچه اقدامات فرهنگی در حوزه عفاف و حجاب راهکار اساسی است، اما در مواردی که کانون برنامهریزی و تمرکز دشمن در رواج بیعفتی است، اقدامات مقابلهای و به قول معروف اقدامات سرهنگی نیز ضروری است».»
روزنامه جوان نیز در گزارشی با عنوان« پيام مسافران مترو به خريداران هواپيما! »با اشاره به كمپين تهرانيها: دولت هنگام خريد هواپيما 1000 واگن متروي وعدهداده را يادش نرود نوشت:« تهرانيها اين روزها به كمپيني ميپيوندند كه يك حرف حساب در آن است: «ما در واگنهاي ناكافي مترو نفسمان بند ميآيد. درست است كه مترو زيرزمين است اما 3 ميليون مسافر را در روز جابهجا ميكند. قطعاً مسئولان دولتي پايشان به مترو باز نميشود و بيشتر جابهجاييهايشان روي هواست اما مردم تهران با مترو زندگي ميكنند...»