«خانم مرضیه حدیدچی» معروف به «طاهره دباغ» که از مبارزان پیشگام نهضت اسلامی بود، صبح امروز پس از گذراندن یک دوره بیماری ناشی از شکنجه های رژیم طاغوت، در 77 سالگی دار فانی را وداع گفت.
به گزارش «تابناک»، مرضیه حدیدچی (معروف به طاهره دباغ) در دوران نهضت اسلامی طعم زندان و شکنجه های سخت را چشید. حضور در مجلس شورای اسلامی و سپاه پاسداران از مهمترین سوابق مرحومه دباغ پس از پیروزی انقلاب بود.
وی که از بیماری قلبی رنج می برد، صبح امروز در بیمارستان خاتم الانبیاء(ص) دار فانی را وداع گفت.
«مرضیه حدیدچی معروف به طاهره دباغ (زاده بیست و یکم خرداد هزار و سیصد و هجده در همدان) از مبارزان دیرین و السابقون السابقون انقلاب اسلامی و نمادی از زنان مسلمان فعال حاضر در همه عرصه های اجتماعی ایران بود. مروری بر زندگی و تلاش های بی وقفه وی در راه استقلال و آزادی و اعتلای ایران اسلامی، نشان دهنده تلاش ها و رشادت های وی در راه عزت انقلاب اسلامی است.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی
- از شاگردان شهید آیت الله سید محمدرضا سعیدی
- دو بار بازداشت و شکنجه شدید وی و دخترش رضوانه دباغ توسط ساواک
- فرار و خروج از ایران با کمک شهید محمد منتظری و با گذرنامه جعلی (هزار و سیصد و پنجاه و سه)
- شش ماه کارگری در یک هتل در لندن، به عنوان نظافتچی در قبال مقداری غذا و جایی برای خواب
- شرکت در اعتصاب غذا برای آزادی زندانیان سیاسی ایران در فرانسه و انگلیس
- توزیع اعلامیههای امام خمینی در میان زائران حج در عربستان
- آموزش مبارزات چریکی در سوریه و لبنان زیر نظر شهید محمد منتظری و با حمایت امام موسی صدر
- مشارکت در برپایی یک اردوگاه نظامی در سوریه برای آموزش مبارزان ضد شاه و کمک به آشنائی نسل جوانی از ایرانیان مبارز با تاکتیکهای شبهنظامی
- از همراهان امام خمینی در نوفل لوشاتو
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
- فرمانده سپاه همدان
- اولین فرمانده سپاه غرب کشور
- عضو هیات سه نفره اعزامی از سوی امام خمینی به مسکو جهت تسلیم پیام به میخائیل گورباچف آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی سابق در سال هزار و سیصد و شصت و هفت (به همراه آیت الله جوادی آملی و دکتر محمد جواد لاریجانی)
- سه دوره نماینده مردم تهران و همدان در مجلس شورای اسلامی
- مسئول بسیج خواهران کل کشور
- استاد مدرسه عالی شهید مطهری و دانشگاه علم و صنعت
- قائم مقام دبیرکل جمعیت زنان جمهوری اسلامی
- دریافت نشان ایثار از رئیسجمهور سید محمد خاتمی (هزار و سیصد و هشتاد و دو)
یک خاطره کوتاه و گویا از زندگی بانو دباغ
در دوره دوم نمایندگی مجلس برای حل مشکلات اقتصادی چند خانواده، هر ماه مبلغی به آنها کمک میکردم. وقتی دوره نمایندگی ام به پایان رسید، دیگر پولی نداشتم به آنها کمک کنم. شبها وقتی که بچهها و همسرم میخوابیدند، با ماشین به فرودگاه یا میدان آزادی میرفتم و مسافرکشی میکردم. البته فقط افرادی که با خانواده بودند را سوار ماشین میکردم».
خانم دباغ پس از آزادی تحت عمل جراحی قرار می گیرد و از مرگ نجات می یابد و پس از چند ماه دوباره دستگیر و زندانی می شود. در این دوره از زندان به تقابل ایدئوژیک با گروه های مارکسیستی برمی خیزد و زنان مسلمان زندانی را پیرامون خود جمع می کند. دباغ در1353 برای ادامه مبارزاتش به خارج از کشور می رود و تا پیروزی انقلاب اسلامی در هجرت بود. وی در پایگاه های نظامی واقع در مرز لبنان و سوریه آموزش های رزمی و چریکی را طی کرد. با گروه روحانیت مبارز خارج از کشور زیر نظر شهید محمد منتظری فعالیت می کرد. پایگاه و مرکز فعالیت این گروه در لبنان و سوریه بود و خانم دباغ به سبب مأموریت ها و برنامه های گروه به کشورهای مختلفی از جمله عربستان، انگلیس، فرانسه و عراق تردد داشت. در بسیاری از حرکت ها و فعالیت های مبارزان در خارج از کشور راهپیمایی ها، تظاهرات و اعتصابات شرکت فعال داشت. دباغ پس از هجرت امام به پاریس در سال1357 به خیل یاران ایشان پیوست و وظایف اندرونی بیت امام را به عهده گرفت و لحظاتی گرانمایه را برای خود رقم زد.
مرضیه حدیدچی در خارج از کشور با عناوین خواهر دباغ، خواهر زینت احمدی نیلی و خواهر طاهره شناخته می شد. اکنون عنوان طاهره دباغ برای او به یادگار مانده است.
طاهره دباغ پس از پیروزی انقلاب اسلامی به کشور بازگشت و در مصدر بسیاری از امور از جمله فرماندهی سپاه همدان و مسئولیت بسیج خواهران قرارگرفت، و سه دوره نماینده مردم تهران و همدان در مجلس شورای اسلامی بود. علاوه بر آن در دانشگاه علم و صنعت ایران و مدرسه عالی شهید مطهری به تدریس پرداخته است و اکنون قائم مقام جمعیت زنان جمهوری اسلامی است.
برشی از خاطرات مرحومه دباغ از زبان خودشمرحومه مرضیه حدیدچی دباغ پیشتر در گفت و گویی بخشی از خاطراتش در دوران نمایندگی مجلس و همچنین دیدار با گورباچف را این گونه تشریح کرده بود: «پس از مجلس پنجم بنده حقوقی دریافت نمیکردم و حقوق ناچیزی به عنوان مستمری بازنشستگی دریافت میکردم. با وجود این، باید دو خانواده را هم سرپرستی میکردم. به دلیل اینکه این حقوق کفایت نمیکرد، شبها با ماشینم مسافرکشی میکردم. وقتی این خبر پخش شد، آقا (رهبر معظم انقلاب) خیلی ناراحت شده بودند و فرمودند: خرج این سه خانه را بنده میدهم و شما دیگر حق ندارید مسافرکشی کنید».
وی در مورد دیدارش با گورباچف، اظهار کرده بود که «بنده مسئولیت زندانها را داشتم و وارد زندان کچویی شدم که به خانمهای زندانی سرکشی داشته باشم. از دفتر اعلام شد: حاج احمد آقا از جماران دنبال شما هستند. با ایشان تماس گرفتم و ایشان گفتند: امام برای گورباچف نامهای دارند که از بین خانمها شما را انتخاب و از بین آقایان هم آقای جوادی آملی و جواد لاریجانی را انتخاب کردهاند تا این نامه را به گورباچف برسانید؛ بنده استخاره کردم تا ببینم این کار را بپذیرم یا خیر که استخاره خوب آمد. به جماران رفتم و حاج احمد آقا گفتند: آماده باشید هر وقت امام دستور دادند به شوروی خواهید رفت. وقتی به فرودگاه رفتیم حاج احمد آقا آمد و گفت: وصیتنامههایتان را بنویسید، امام فرمودهاند ممکن است آمریکاییها هواپیمایتان را بزنند یا مجبورتان کنند در اسرائیل فرود بیایید، شاید هم روسها اجازه بازگشت ندهند. در نهایت رفتیم و واقعاً هم جای بسیار مخوفی برای ما در نظر گرفته شده بود. هفت ماه از این موضوع نگذشته بود که آیتالله موسوی اردبیلی اعلام کرد جوانان مسلمان ِآزادشده شوروی برای ماه مبارک رمضان نیاز به قرآن دارند. هرکس قرآن اضافی دارد به ما برساند تا ما برای این افراد ارسال کنیم».