ابهامات پیرامون فروریختن ساختمان پلاسکو و حواشیاش آنقدر زیاد است که هرکداممان چندین گمان در ارتباط با آن شنیدهایم اما انبوه این گمانه زنی ها و حتی شایعات فراوانی که پیرامون این حادثه منتشر میشود، نتوانسته مانع از فراموش شدن اصل ماجرا در چند روز شود!
به گزارش «تابناک»، بسیاری از افرادی که برای نخستین بار تصاویر فروپاشی ساختمان پلاسکو و تبدیل آن به تلی از آوار را دیدند، تصاویر مشهور ریختن برجهای تجارت جهانی در آمریکا برایشان تداعی شد؛ شباهتی که شنیدیم تیتر نخست برخی رسانه های خارجی نیز شد، با این تفاوت که در یازده سپتامبر تهران، خبری از برخورد هواپیما نبود و «حریق» به تنهایی جور ریختن نخستین آسمانخراش ساخته شده در خاورمیانه را کشید.
البته برخی با این ادعا موافق نیستند و فرضیاتی مانند وقوع انفجار در طبقات فوقانی پلاسکو را مطرح میکنند و این گونه نتیجه میگیرند که برج 17 طبقه اسکلت فلزی نمیریخت اگر انفجاری در آن رخ نداده بود. فرضیهای که برخی از موافقانش، برای اثباتش دلایلی نیز میتراشند و مستنداتی نیز ارائه میکنند.
این در حالی است که فرضیات دیگری نیز در این خصوص مطرح شده است. از جمله فرضیه قدرتمندی که همان ساعات نخست پس از وقوع حادثه مطرح و موجب شد مقامات انتظامی و امنیتی نخستین تکذیبیه را در خصوص حادثه صادر نمایند؛ فرضیه نگهداری برخی مواد منفجره در این ساختمان که ساعاتی پس از ریختن ساختمان و رقم خوردن فاجعه، قویا تکذیب شد.
فرضیه وقوع حادثهای تروریستی، دیگر گمانی بود که در این خصوص مطرح شد و موافقان و مخالفانی یافت. با این ملاحظه که هرچه از زمان وقوع حادثه دور شدیم، واقعی بودنش بیشتر زیر سوال رفت چراکه برخلاف تمامی حوادث تروریستی، در این رویداد هیچ تروریستی مسئولیت نپذیرفت.
این در حالی است که جدای گمانهزنیها و شایعات مطرح در این باره، حدس و گمان های وارد و ناوارد زیادی در خصوص دیگر حواشی حادثه پلاسکو نیز مطرح میشود. از جمله درباره تعداد جان باختگان این رویداد و واقعی یا غیرواقعی بودن اخبار منتشر شده در این باره. روایت هایی که حجم انبوه اخبار منتشر و تکذیب شده پیرامون این حادثه، بر شمارشان افزوده و ابهامات این حادثه را بسیار فراوان کرده است.
این حجم از توجه عمومی به فرضیات مطرح در ارتباط با وقوع حادثه و رویدادهای پس از حادثه، در حالیست که برخی نکات مهم و کلیدی در خصوص ریختن سازه 17 طبقه اسکلت فلزی واقع در قلب پایتخت به کل مورد توجه قرار نگرفته و هیچ تلاشی برای جلب توجه در این خصوص نیز صورت نگرفته و نمیگیرد. درست برخلاف دوران پس از فروریختن برجهای تجارت جهانی در آمریکا و دیگر کشورها!
هرچه پس از یازده سپتامبر در آمریکا، شخصیت های علمی و نهادهای قانونی کوشیدند چرایی فروریختن آن برج های مدرن را بررسی کرده، از منظر علمی آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و موجب شکل گیری جهشی در ساخت سازه ها در آینده شوند، در کشورمان، در حادثه فروریختن پلاسکو تنها چیزی که مورد توجه قرار نگرفت، بررسی علمی ماجرا بود.
رویکردی عجیب که شاید باورکردنی نباشد. از این رو که میدانیم متخصصان بسیاری در کشورمان در حوزه ساختمان مشغول به دانش اندوزی و انجام کارند و از دانشکده ها و پژوهشکده های مختلف گرفته تا امثال سازمان نظام مهندسی و وزارت مسکن و شهرسازی، نهادهای فراوانی نیز در این ارتباط فعالیت میکنند. مجموعه ای بزرگ از متخصصان و نهادهای مسئول که هرچه همگان کوشیدند درباره پلاسکو و حواشی آن کسب اطلاع کرده، بدانند و اظهار نظر نمایند، واکنش ایشان تنها سکوت بوده و بس!
انگار نه انگار که میبایست بررسی کرد چرا این سازه فروریخت؟ آیا در طراحی سازه آن خطایی وجود داشت، یا در اجرایش خوب عمل نشده بود؟ اگر ضعف سازه عامل ریختنش بود، چه میشد کرد که از فروریختنش جلوگیری شود و چه باید کرد در آینده سازه های مشابه یا حتی ساختمان های نوساز از گزند چنین آسیب های مرگباری در امان باشند؟
اصلا چگونه میشود فهمید اشکال پلاسکو چه بوده و چه چیزی عامل ریختنش شده؟ آیا بررسی این موضوع ایجاب نمیکند که کمیته ای متشکل از متخصصان شکل گرفته و بررسی این رویداد هولناک را در دستور کار قرار دهد؟ آیا برای ارزیابی های اینچنینی، شروع کار پیش از برچیدن آوارهای حادثه ضرورت نداشت؟
از همه اینها مهمتر، آیا میان انبوه نهادهایی که در حوزه شهرسازی و امور ساختمانی مشغول به فعالیت هستند و هزینه های موجه و غیرموجه زیادی به جامعه تحمیل میکنند، هیچ نهادی موظف به بررسی علمی و تخصصی حوادثی مانند فروریختن پلاسکو نیست؟ اگر نیست، پس کارکرد چنین نهادهایی چیست و اگر هست، پس چرا به فاصله 9 روز از وقوع یکی از هولناک ترین اتفاقات ساختمانی در کشورمان، هیچ اظهارنظر رسمی و تخصصی در این خصوص صورت نگرفته است؟ آیا این قصور بزرگتر از قصوری که منجر به ریختن برج قدیمی و مشهور تهران شد، نیست؟!